ابوالفضل بیهقی مورّخ، ادیب، نویسنده و پدر نثر پارسی

سمن انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی

ابوالفضل بیهقی مورّخ، ادیب، نویسنده و پدر نثر پارسی

سمن انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی

غرض من آن است که تاریخ پایه ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند.
غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده ای به حاصل آید و مگر کسی را از این به کار آید... و هرکس که این نامه بخواند، به چشم خرد و عبرت اندر این نامه بنگرد، نه بدان چشم که افسانه است.
اما براستی ابوالفضل بیهقی به عنوان یکی از برجسته ترین تاریخ نگاران تمامی ادوار ایران درباره تاریخ چگونه می اندیشید؟ از منظر او، اهمیت و فایده تاریخ چه بود؟ به باور وی، رسالت تاریخ را در چه مواردی باید جستجو کرد؟ در این کوتاه سخن، بنابر آن است تا پاسخی روشن بدین پرسش ها و سوالاتی از این دست داده شود و بدین طریق از ذهن تاریخ نگر این تاریخ نگار پرآوازه، آگاهی بهتری یافت.
اول آبانماه روز ملی ادیب شیرین سخن ، تاریخ نگار منصف ،حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد. نویسنده: رضا حارث آبادی 09122042389 -09193060873
تلگرام Rezabeyhaghi@ اینستاگرام https://www.instagram.com/beyhaghinews/

کلمات کلیدی

تاریخ بیهقی

ابوالفضل بیهقی

اول آبان روز ملی ابوالفضل بیهقی

تاریخ بیهقی این مکتوب یال افشان جاوید

روستای حارث آباد سبزوار زادگاه ابوالفضل بیهقی

ابوالفضل بیهقی استاد مسلم نثر فارسی

رضا حارث آبادی

محمود دولت آبادی

محمود دولت آبادی رمان نویس برجسته سبزواری

روستای حارث آباد سبزوار

بیهقی

abolfazlbeyhaghi

abolfazl beihaghi

معلم شهید دکتر علی شریعتی

معلم شهید دکتر شریعتی

مجله اینترنتی اسرارنامه سبزوار

روستای حارث اباد سبزوار

حسین خسروجردی نویسنده معاصر تاریخ وادب فارسی

حسین خسروجردی نویسنده توانای معاصر سبزوار

حسین خسروجردی رمان نویس بزرگ سبزواری

اول آبان روز نثر فارسی و بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در سبزوار

اول آبان ماه روز ملی ادیب شیرین سخن

تمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی پدر نثر فارسی

تاریخ نگار منصف

تاریخ بیهقی‌ و تأثیر آن بر ادبیات امروز

روستای حارث اباد شهرستان سبزوار زادگاه ابوالفضل بیهقی

اول آبان روز ملی نثر فارسی و بزرگداشت بیهقی

سبزوار

مجله اینترنتی اسرارنامه

دکتر مهیار علوی مقدم

بایگانی

پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اصفهان زیبا» ثبت شده است

تاریخ بیهقی، بهترین راهنمای نوشتن است

سیاوش گلشیری: نحوه روایت داستان را جذاب می‌کند

بعدازظهر آخرین روزهای اردیبهشت است و نخستین جلسه کارگاه داستان‌نویسی یا نویسندگی خلاق با سیاوش گلشیری در شهر کتاب اصفهان، برای نویسندگانی که قبلا نوشته اند یا آمده اند تا از شیوه های بهتر نوشتن بدانند. سیاوش گلشیری در این نشست گفت: نخستین توصیه من به کسانی که می خواهند بنویسند این است که اول تاریخ بیهقی را بارها و بارها بخوانند بعد کتاب‌هایی مانند عقل سرخ سهروردی و غزلیات سعدی را. متون کلاسیک ما بیشترین کمک را برای نوشتن داستان به نویسندگان می‌کنند.

 

به چهره هنرجویان کلاس نگاه می کنم تا ببینم با تخیل من کدام‌یک قرار است داستان جذاب‌تری به داستان‌های اصفهان اضافه کنند، چون داستان به قول گوستاو فلوبر، نویسنده فرانسوی، همان چیزی است که شما سر میز کافه برای دوستتان تعریف می‌کنید. اگر دوستتان به حرف شما گوش می‌دهد یعنی مهارت ‌داستان‌گویی دارید، اگر نه که باید تمرین کنید. چون همه ما آدم‌ها ذاتا قصه‌گو هستیم.در این جلسه و با آمدن استاد، بیشتر کلیاتی درباره داستان نویسی مطرح  می شود، کلیاتی که به نظر مهم‌ترین چهارچوب های داستان نویسی اند و نباید نادیده گرفته شوند.سیاوش گلشیری در ابتدای کارگاه گفت: اولین چیزی که مخاطب را درگیر داستان می‌کند، آن نوعی کنجکاوی است که شما در داستان برای او ایجادمی کنید.البته قرار نیست ما به عنوان نویسنده اندیشه هایمان را در داستانمان بلند بلند مکتوب کنیم اما باید طوری بنویسیم که خواننده درگیر کتاب ما و کلمات ما  بشود.این داستان نویس افزود:فرم و تکنیک به جذابیت بیشتر داستان شما کمک زیادی می‌کند.هرچند خیلی از منتقدان به این موضوع اعتقادی ندارند اما به باور من کلمات بدون فرم و تکنیک، لذت داستانی به شما نمی‌دهد. برای نمونه در همین کتاب «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» عطیه عطارزاده، داستان از نگاه دختر نابینایی روایت می شود که زوایای کمتر دیده شده ای از زندگی یک مادر ودختر تا حدود 24سالگی او را روایت می کند و از منظر من تاکنون چنین نگاهی به رابطه مادر و دختری در ادبیات فارسی نداشته ایم.وی خاطرنشان کرد:در کتاب «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» در هرفصل اتفاقاتی می افتد و هرچه شما داستان را از بالا نگاه کنید و از کلیت آن فاصله بگیرید بعد شخصیت ها برای شما آشکارتر می شود.تا جایی که حتی پای بورخس و ابن سینا نیز به داستان باز می شود.گلشیری ادامه داد: فرمتی که نویسنده برای داستانش برمی گزیند بسیار مهم است. قطعا هرداستانی محتوایی خاص و جذاب مختص خودش دارد اما آنچه به جذابیت کار می‌افزاید، مدیوم و فرم روایت آن است.مثلا در کتاب قاسم کشکوکی،«این سگ می‌خواهد رکسانا را بخورد»نیز ما با یک نگاه جدید روبه‌روییم با فرمی که ما را مشتاق خواندن ادامه کار می‌کند.داور جایزه ادبی مهرگان تصریح کرد:اگر بگوییم محتوا درباره «چه» بگوییم است «عرضه» آن چگونه گفتن آن است.در ادبیات و هنرهای امروز چگونه گفتن و فرم و قالب بسیار مهم است.هر داستان باید دریچه ای نو از ساختار وفرم را برای شما بگشاید.هنوز که هنوز است «سنگر و قمقمه های خالی» بهرام صادقی برای همه ما جذابیت دارد.چون هربار که آن را می خوانیم دریچه ای نو از فرم و ساختار برای ما می‌گشاید.این منتقد ادبی تاکید کرد:البته کار نخست نویسنده،مسلما نمی تواند قالب اندیشه نویسنده را به طورکامل نشان دهد ولی نویسنده در کار دوم باید به رشد مورد نظر خود برسد.در نوشتن ابزار بسیار مهم است.ابزار شما در ادبیات کلمه و کلام است،اما مهم اینجاست که زبان چطور باید ورز پیدا کند.وی ادامه داد:توصیه من به شما این است که شعر بخوانید،«عقل سرخ» سهروردی را بخوانید.تاریخ بیهقی را تاکید می کنم بارها و بارها بخوانید و حتی غرلیات سعدی را.توصیف و تفسیرهای تاریخ بیهقی بی نظیر هستند.گلشیری افزود:شما برای نوشتن باید ضرب‌المثل‌ها و متل های ادبیات فارسی را بدانید.«چرند و پرند» دهخدا را بخوانید.یکی از ویژگی‌های رمان فارسی پیچیدگی های بی نظیر آن است.ما در مرحله نخست باید این پیچیدگی ها را کشف کنیم و ببینیم می خواهیم چه چیزی در اثرمان بیان کنیم.وی در ادامه با اشاره به اینکه بازگشت به گذشته در نوشتن اهمیت بسیاری دارد، گفت: چگونه می‌توان به نوشته های ادبیات کلاسیک بی تفاوت بود و از پیچیدگی‌های آن نوشت؟به نظر من نویسنده باید همیشه قلم به دست باشد و ازدیالوگ هایی که می شنود یادداشت برداری کند. ببیند و بفهمد چه چیزی خوب است و برای نوشتن به کارش می‌آید. گلشیری بیان کرد: نویسنده باید توانایی تشخیص و تفسیر آثار ادبی و فیلم‌ها را داشته باشد.به نظر در ابتدای کار باید هر داستان کوتاهی که می خوانید خط اصلی آن را پیدا کنید.طرح سه خطی داستان را برای خودتان بنویسید.این به شما کمک می‌کند ذهن ساختارمندی پیدا کنید و بنویسید.

تاریخ درج : سه شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸

الهام شهیدان

منبع: اصفهان زیبا  http://www.isfahanziba.ir/

شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی  T.me/abolfazlbeyhaghi

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۵۱
رضا حارث ابادی

چرا و چگونه بیهقی بخوانیم؟
در نخستین جلسه از برنامه «بیهقی خوانی» در موسسه فرهنگی هنری رویش، «منیر سلطان پور»، دانش‌آموخته زبان و ادبیات فارسی، درباره اینکه چرا و چگونه بیهقی بخوانیم  سخن گفت. پاسخ این سوال که «چرا مخاطب امروزی از میان متون کهن، باید کتاب تاریخی، مخصوصا  کتاب تاریخ بیهقی را برای خواندن انتخاب کند ؟» در خود کتاب تاریخ بیهقی آمده‌است.  ابوالفضل بیهقی در جایی از کتاب خود می‌گوید: «در دیگر تواریخ چنین طول و عرض نیست که احوال را آسان گرفته‌اند و شمه‌ای بیش یاد نکرده‌اند اما من چون این کار پیش گرفتم، می‌خواهم که داد این تاریخ به تمامی بدهم و  گرد زوایا و خبایا برگردم تا هیچ چیز از احوال پوشده نماند و اگر این کتاب دراز شد و خوانندگان را از خواندن آن ملالت افزاید،  طمع دارم از فضل ایشان که مرا از مبرمان نشمارند و هیچ چیز  نیست که به خواندن نیرزد که آخر هیچ حکایت از نکته‌ای که به کار آید،  خالی نیست.»بیهقی در همین چند سطر، هدف و روش تاریخ‌نویسی خود را بیان کرده‌است. او کتاب تاریخ خود را با دیگر کتب تاریخی مقایسه کرده‌است و می‌گوید سایر تاریخ‌نویسان کار تاریخ‌نویسی را بسیار ساده پنداشته‌اند و از روی وقایع بسیار ساده عبور کرده‌اند اما روش من اینگونه نیست. من در نقل هر رویداد تاریخی حق مطلب را ادا خواهم کرد و تمام جزئیات پنهانی و پوشیدگی‌های یک رویداد تاریخی را به تمامی بیان می‌کنم و همین توجه به جرئیات از مهم‌ترین ویژگی‌های تاریخ بیهقی است.بیهقی خود می‌داند که با این روش، کتابش بسیار طولانی خواهد داشت و به اینکه طولانی شدن کتاش ممکن است باعث ملالت خواننده شود، واقف است، اما او معتقد است که هیچ چیز نیست که ارزش یک بار خواندن را نداشته باشد.ابوالفضل بیهقی در سال 370 ه. ق در بیهق (سبزوار امروزی) به دنیا آمد. هشتاد و شش سال زیست و در سال 456ه.ق درگذشت. او برای تحصیل به نیشابور رفت و آغاز جوانی او مصادف است با حضور او در دربار غزنویان. حضور بیهقی در دربار به خواست و یاری استادش، بونصر مشکان، اتفاق افتاده‌است. نام بونصر مشکان به کرات در تاریح بیهقی آمده‌است. بونصر مشکان رئیس دیوان رسائل بود (  وزارتخانه‌ای که مسئول نامه نگاری پادشاه بوده است) و در کار خویش بسیار توانمند. او از میان شاگردان خود به بیهقی توجه و علاقه خاصی داشت و بیهقی نیز  به استاد خویش ارادت بسیار.  بیهقی دبیر ( منظور نویسندگان نامه است ) رسائل بوده و با توجه به این شغل حتما فردی خوش خط با سبک نوشتاری فصیح و رازدار بودهاست. بیهقی در زمان عبدالرشید غزنوی،  رئیس دیوان رسالت می‌شود اما مورد حسادت حاسدان قرار می‌گیرد، به زندان می‌افتد و پس از آزادی از زندان نگارش تاریخ خود را آغاز می‌کند. کتاب او در سی  مجلد تألیف می‌شود که تاریخ کامل دوره غزنویان است، اما آنچه به دست ما رسیده‌است تنها بخشی از نیمه مجلد پنجم تا پایان مجلد دهم است و ابتدا وانتهای کتاب از دست رفته‌است. از آن جهت که  قسمت‌های باقی مانده از این کتاب مربوط به حکومت مسعود غزنوی است، این کتاب به « تاریخ مسعودی» نیز مشهور است.چندین ویژگی در تاریخ بیهقی وجود دارد که باعث جذابیت این کتاب برای مخاطب آن می‌شود. از آن جمله می‌توان به داستان‌وارگی این اثر اشاره کرد. بیهقی در نگارش تاریخ خود از ترفندهای داستان و رمان‌نویسی استفاده می‌کند و سعی کرده تمام جذابیت‌ها و کشش‌هایی را که یک کتاب رمان در عصر ما می‌تواند داشته‌باشد، در تاریخ خود ایجاد کند و از عناصر داستانی در روایت تاریخ خود بهره‌برده‌است. برای نمونه، روایت یکی از عناصر مهم داستان است که در کتاب بسیار بجا و صحیح مورد استفاده قرار گرفته‌است. از دیگر ویژگی‌های سبک نویسندگی بیهقی توجه او به جزئیات است، به گونه‌ای که مخاطب می‌تواند فرد یا موقعیت توصیف شده را در ذهن خود تصور کند. برای مثال، در د استان بردار کردن حسنک وزیر، آخرین وزیر سلطان محمود غزنوی، وارد شدن این وزیر به جلسه محاکمه را نه تنها با جزئیات لباس، کفش‌ها و حالت موها توصیف می‌کند، بلکه نام، مکان نشستن و حالات روحی حاضران را نیز وصف می‌کند. از دیگر ویژگی‌های این کتاب ارزش ادبی آن است. بسیاری از خوانندگان این کتاب، آن را شعری می‌دانند که به نثر نوشته شده‌است. بیهقی به موسیقی کلام توجه ویژه‌ای دارد و از واج‌آرایی و سجع بسیار در کتاب خود سود برده‌است. از دیگر آرایه‌های ادبی به کار رفته در تاریخ بیهقی می‌توان به تشبیه، تضاد و ... اشاره کرد.اما شاید بارزترین ویژگی تاریخ بیهقی نثر ساده و روان آن باشد.  بیهقی فردی مودب است و عفت قلم دارد و حتی درباره دشمنان خویش با ادب و احترام و منصفانه سخن می‌گوید. نکته دیگری که این کتاب را از میان سایر کتب تاریخی متمایز می‌کند، عبرت‌پذیری آن است. ابوالفضل بیهقی از نقل رویدادهای تاریخی عبرت می‌گیرد و از مخاطب خویش انتظار دارد این داستان‌ها را از نظر روی سرگرمی بلکه با دید عبرت‌پذیر بخواند. فرضیه‌ای وجود دارد که موضوعی که همواره جوامع را به دنبال خویش می‌کشاند،  عادت‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن جامعه است. این عادات دیرپاست و با تغییر حکومت‌های سیاسی تغییر نمی‌کند. ما در تاریخ بیهقی می‌توانیم این عادات را ببینیم و با افزایش آگاهی و مطالعه آنها را تغییر دهیم.

تاریخ درج : شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۸

مولود جوانمرد / پژوهشگر زبان وادبیات فارسی

منبع: اصفهان زیبا  http://www.isfahanziba.ir/

شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی  T.me/abolfazlbeyhaghi

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۴۶
رضا حارث ابادی

زنان در تاریخ بیهقی

چرا تاریخ بیهقی، تاریخ مذکر قلمداد می شود؟

  به‌تازگی دوره های شیرین «بیهقی‌خوانی» در مرکز فرهنگی هنری «رویش مهر» برپاشده است. در نخستین  جلسه آن، منیر سلطان‌پور، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی درباره جایگاه زن در تاریخ بیهقی سخن گفته است که خلاصه گفته های این پژوهشگر  را می خوانید. در دوره تسلط ترکان غزنوی، وضعیت دوگانه‌ای درباره زنان مشاهده می‌شود؛ از یک سو، غزنویان در سرزمین‌های خود و براساس آداب و رسومشان، به زن بسیار اهمیت می‌دادند و زن‌ها پا به پای مردان در امور اجتماعی و بیشتر اقتصادی، فعالیت می‌کردند،  اما در حدود قرن دوم هجری، با ورود اسلام به آسیای مرکزی، ترکان هم کم کم به دین اسلام گرایش پیدا کردند و حکومت را به دست گرفتند. در این زمان، ترکان یک سری محدودیت‌های اعتقادی و ایدئولوژیک را برای زنان به وجود آوردند. از سوی دیگر، در دوره غزنویان، بد اقبالی دیگری نصیب زن‌ها شد: غلامان وارد دربار شده و به شاهان نزدیک شدند و این باعث شد حضور زنان کم‌رنگ‌تر شده و به موجودات فراموش‌شده‌ای تبدیل ‌شوند، یعنی نه تنها زن نقش اجتماعی خود، بلکه نقش معشوقگی‌اش را هم از دست داد. البته در این دوره، زنانی را داریم که استثنا هستد و توانستند حضور داشته باشند، اما  به طور کلی دوران حکومت غزنویان دوره‌ زنان نیست. درواقع تاریخِ مذکر است. کتاب تاریخ بیهقی هم که آیینه‌ زمان غزنویان است، تاریخ مذکر است و زنان در آن رنگی ندارند. باوجود این، به همین نقش کمرنگ زنان در تاریخ بیهقی می پردازیم.

چهره‌ سیاسی زنان
زنی که توانسته نقش سیاسی پررنگی در حکومت غزنویان داشته باشد، حرّه‌ ختلی، خواهر سلطان محمود است. حره‌ ختلی دختر سبکتگین ( تگین به معنای پهلوان) بوده و خواهر محمود غزنوی. سبکتکین چند دختر داشته که از بین دخترانش حره  ختلی از همه با کفایت‌تر،  با تدبیرتر و با سوادتر بوده و قلم بسیار خوبی هم در نوشتن داشته است،  او  به جایی می‌رسد که سلطان محمود غزنوی، سرپرستی زنان دربار غزنوی را به دست او می سپارد. زمانی که محمود فوت می‌کند، براساس وصیتش، سلطان محمد جانشین او می شود که حره  ختلی، با این قضیه مخالفت می‌کند و تصمیم می‌گیرد نامه‌ای به مسعود غزنوی بنویسد. این نامه از دو جنبه با اهمیت است: اول اینکه ما را با بطن دربار آشنا می‌کند و دوم اینکه یک زن نویسنده نامه‌ای این‌چنین سرنوشت ساز است‌.

 ازدواج های سیاسی
قسمتی از تاریخ بیهقی به زنانی می‌پردازد که محکوم هستند به ازدواج‌های سیاسی و تعدادشان هم اتفاقا کم نیست. این ازدوا‌ج‌ها فقط برای نزدیک شدن دو حکومت، دو پادشاه یا برای جلوگیری از بعضی شورش‌ها، صورت می‌گرفت و مصلحتی بود و درآنها به زن به شکل یک کالا نگاه می‌شد. یک نمونه از این ازدواج‌ها، ازدواج دختر قدرخان است. قدرخان سر سلسله‌ ایلکخانیان بود. آنها زمانی قلمرو سامانیان را تصرف می‌کنند و با غزنویان هم مرز می‌شوند و خطری جدی برای غزنویان به حساب می‌آمدند و حتی در دوره محمود، بین ایلکخانیان و غزنویان جنگ‌هایی درمی‌گیرد ولی مسعود تصمیم می‌گیرد با ایلکخانیان از در دوستی وارد بشود، بنابراین به حصیری  نامه می‌نویسد تا دو خواستگاری را تدارک دهد: «ما را رای افتاده است تا از جانب خان، دو وصلت باشد؛ یکی به نام ما و یکی به نام فرزند ما ابوالفتح مودود که مِهتر فرزندان ماست و بعد از ما ولی عهد ما، در مُلک، وی خواهد بود. آن ودیعت(زن) که به نام ما نامزد کنند، از فرزندان و سرپوشیدگان کرائم باید که باشد، از آنِ خان و دیگر ودیعت، از فرزندانِ امیر، فرزند بغراتگین که ولی عهد است؛ اما چنان باید که این دو کریمه، از خاتونان باشند، کریم الطرفین (اصیل).»

 زنان توطئه چین
 در تایخ بیهقی از دو سه زن نام برده می‌شود که  با توطئه و مکر توانستند از خودشان نامی در تاریخ ثبت کنند. یکی از این ماجراها مربوط می‌شود به  شخصی به نام ابوالحسن عراقی  که در دربار غزنویان رفت و آمد داشته است. ظاهرا او آدم بدخو و بد ذاتی بوده، بنابراین زنانش در غذایش سم می‌ریزند و او را می‌کشند. بیهقی دلیلش را این گونه می‌آورد: «مرد سخت بدخو و باریک گیر [بود]... .» 

 زنان پارسا و فاضل
بیهقی در کتابش به چند زن زنان پارسا و با سواد‌ اشاره می‌کند. یکی از این زنان زنِ بای‌تگین هست، اولین غلام محمود. «بای‌تگین زنی داشت سخت به کار آمده و پارسا و در این روزگار که امیر مسعود به تخت مُلک رسیده، این زن را سخت نیکو داشتی، به حرمت خدمت‌های گذشته چنانکه به مثل در برابر والده‌ سیده بود.» بیهقی این زنان را بسیار ستایش  می‌کند ولی باید گفت بیهقی تحت تاثیر اعتقادات زمانه‌ خودش، زنان را کمتر از مردها می‌دیده است: «میان مردان و زنان تفاوت بسیار است» ولی از اهمیت دو زن نمی‌تواند بگذرد: مادر حسنک وزیر و مادر عبدالله (یکی از فرماندهان اعراب). این دو زن سرنوشت مشابهی داشتند و پسرانشان به دست حکومت به دار آویخته شدند. بیهقی در کتابش، به تمام و کمال، عکس‌العمل این زن‌ها را هنگام به دار آویختن پسرانشان نشان می‌دهد و در برابر این همه شجاعت و درایت آنها سر تعظیم فرود می آورد، چون آنها در مقابل دشمن کوتاه نیامده بودند: «و حسنک قریب هفت سال بردار بماند چنانکه پاهایش همه فرو تراشید و خشک شد چنانکه اثر نماند تا به دستوری (اجازه) فروگرفتند و دفن کردند چنانکه کس ندانست که سرش کجاست و تن کجا و مادر حسنک زنی بود سخت جگر‌آور (شجاع)،چنان شنودم که دو سه ماه از او این حدیث نهان داشتند چون بشنید جزعی نکرد چنانکه زنان کنند، بگریست به درد،  چنانکه حاضران از درد وی خون گریستند،پس گفت بزرگا مردا که این پسرم بود که پادشاهی چون محمود این جهان بدو داد و پادشاهی چون مسعود آن جهان و ماتم پسر سخت نیکو بداشت و هر خردمند که این بشنید بپسندید و جای آن بود.» و درباره یکی از فرماندهان اعراب می‌نویسد: «عبدالله همه شب نماز کرد و قران خواند وقت سحر غسل کرد و نماز بامداد به جماعت بگزارد...وقت رفتن مادر را درکنار گرفت (در آغوش گرفت)و بدرود کرد و مادرش زره بر وی رایت می‌کرد و بغلگاه (پهلوگاه) می‌دوخت و می‌گفت دندان افشار با این فاسقان. چنانکه گفتی او را پالوده خوردن( نوعی حلوا ) می فرستد و البته جزعی نکرد چنانکه زنان کنند...  سر عبدالله را به نزد عبدالملک مروان فرستادند و او دستور داد تا بدن او را بر دار کردند. خبر کشتن به‌مادرش آوردند، هیچ جزع نکرد ‏...گروهى زنان را برین کار بگماشتند و ایشان درایستادند و حیلت ساختند تا اسماء را بر آن جانب بردند. چون دار بدید، به‌جاى آورد که پسرش است، روى بزنى کرد از شریف‏ترین زنان بود و گفت: گاه آن نیامد که این سوار را ازین اسب ( استعاره از دار)‏ فرود آورند؟ و این خبر به حجاج بردند، بشگفت بماند و فرمود تا عبد اللّه را فروگرفتند و دفن کردند.»

 جزئیات زندگی زنان
بیهقی به فعالیت‌های داخل منزل زن‌ها هم اشاره می کند که ظاهرا در دوره‌ غزنویان بسیار مهم بوده است، مثلا آشپزی زنان. وقتی بیهقی به هنر یک زن در سواد، قلم و نوشتن اشاره می‌کند حتما به این هم می‌پرداخته که این زن در غذا پختن هم دستی داشته است. این یک بررسی اجمالی بود بر زنانی که در کتاب بیهقی ذکرشان رفته بود. دوره غزنویان دوره‌ زنان نبوده؛ چه زنانی که در کاخ بودند و در قفس‌های طلایی، به دست فراموشی سپرده شده بودند و چه زن‌های عوام. با خوندن تاریخ متوجه می‌شویم که گذشتگان ما، چه اوضاعی داشته اند و  چه ظلم و ستم‌هایی بر زنان رفته است!

تاریخ درج : شنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۸

شیوا رضایی / نویسنده

منبع: اصفهان زیبا  http://www.isfahanziba.ir/

شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی  T.me/abolfazlbeyhaghi

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۴۳
رضا حارث ابادی