ابوالفضل بیهقی مورّخ، ادیب، نویسنده و پدر نثر پارسی

سمن انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی

ابوالفضل بیهقی مورّخ، ادیب، نویسنده و پدر نثر پارسی

سمن انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی

غرض من آن است که تاریخ پایه ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند.
غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده ای به حاصل آید و مگر کسی را از این به کار آید... و هرکس که این نامه بخواند، به چشم خرد و عبرت اندر این نامه بنگرد، نه بدان چشم که افسانه است.
اما براستی ابوالفضل بیهقی به عنوان یکی از برجسته ترین تاریخ نگاران تمامی ادوار ایران درباره تاریخ چگونه می اندیشید؟ از منظر او، اهمیت و فایده تاریخ چه بود؟ به باور وی، رسالت تاریخ را در چه مواردی باید جستجو کرد؟ در این کوتاه سخن، بنابر آن است تا پاسخی روشن بدین پرسش ها و سوالاتی از این دست داده شود و بدین طریق از ذهن تاریخ نگر این تاریخ نگار پرآوازه، آگاهی بهتری یافت.
اول آبانماه روز ملی ادیب شیرین سخن ، تاریخ نگار منصف ،حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد. نویسنده: رضا حارث آبادی 09122042389 -09193060873
تلگرام Rezabeyhaghi@ اینستاگرام https://www.instagram.com/beyhaghinews/

کلمات کلیدی

تاریخ بیهقی

ابوالفضل بیهقی

اول آبان روز ملی ابوالفضل بیهقی

تاریخ بیهقی این مکتوب یال افشان جاوید

روستای حارث آباد سبزوار زادگاه ابوالفضل بیهقی

ابوالفضل بیهقی استاد مسلم نثر فارسی

رضا حارث آبادی

محمود دولت آبادی

محمود دولت آبادی رمان نویس برجسته سبزواری

روستای حارث آباد سبزوار

بیهقی

abolfazlbeyhaghi

abolfazl beihaghi

معلم شهید دکتر علی شریعتی

معلم شهید دکتر شریعتی

مجله اینترنتی اسرارنامه سبزوار

روستای حارث اباد سبزوار

حسین خسروجردی نویسنده معاصر تاریخ وادب فارسی

حسین خسروجردی نویسنده توانای معاصر سبزوار

حسین خسروجردی رمان نویس بزرگ سبزواری

اول آبان روز نثر فارسی و بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در سبزوار

اول آبان ماه روز ملی ادیب شیرین سخن

تمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی پدر نثر فارسی

تاریخ نگار منصف

تاریخ بیهقی‌ و تأثیر آن بر ادبیات امروز

روستای حارث اباد شهرستان سبزوار زادگاه ابوالفضل بیهقی

اول آبان روز ملی نثر فارسی و بزرگداشت بیهقی

سبزوار

مجله اینترنتی اسرارنامه

دکتر مهیار علوی مقدم

بایگانی

پیوندها

۱۳ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

تاریخ و پیشینه تعزیه خوانی

در رابطه با تاریخ تعزیه خوانی ، در کتب و اسناد تاریخی ، من جمله : تاریخ ابن کثیر شامی ( مربوط به محرم سال 353 هجری قمری ) – سفرنامه تاورنیه  سیاح فرانسوی( مربوط به محرم سال 1046 خورشیدی ) و همچنین در کتاب مشاهدات سفر از بنگال به ایران ، نوشته ویلیام فرانکلین ( مربوط به محرم سال 1166 خورشیدی ) مطالبی آمده که به استناد این مطالب و دیگر مطالب مندرج در منابع تاریخی مربوط به تعزیه ، می توان اینگونه نتیجه گیری کرد : فرهنگ تعزیه خوانی برای امام حسین از قرن چهارم هجری به بعد وجود داشته ، اما تعزیه خوانی به صورت هنر نمایشی ( شبیه خوانی ) ،حدودا از سالهای  1100 هجری قمری ( نیم قرن آخر دوره صفویه ) به بعد، شکل گرفته و تا قبل از آن بصورت دسته های عزاداری و سینه زنی و کوبیدن سنج و نوحه سرایی بوده است .در خصوص تعزیه خوانی به صورت هنر نمایشی می توان به صورت خلاصه چنین گفت : تعزیه خوانی در دوره صفویه شروع شد ، در دوره زندیه رشد فنی و محتوایی کرد و در دوره قاجاریه ( بخصوص در زمان ناصر الدین شاه در تکیه دولت ) به اوج رسید .

این آئین در تمامی مناطق ایران و حتی خارج از ایران ، در سرزمین هایی که در حوزه فرهنگ ایرانی بودند ، رواج پیدا کرد و امروزه با اندکی دقت می توان تاثیر فرهنگ کهن ایرانی را در آئین تعزیه خوانی مشاهده نمود ، بعنوان مثال ، حرکت نشانه های نمادین مثل ((علم )) که نشانه یک درخت فرو افتاده بعنوان نماد یک شهید می باشد ، ریشه در فرهنگ و ادبیات ایران باستان داردر

اما تعزیه در روستای حارث آباد شهرستان سبزوار ( زادگاه مورخ و نویسنده نامی استاد سخن ابوالفضل بیهقی ) دارای قدمتی بسیار طولانی می باشد به طوری که تعزیه در خون مردم این دیار جریان دارد و عشق به اهل بیت وعاشورا مانند عشقی ابدی در وجود این مردم ریشه دوانده و بسان عشقی جدایی ناپذیر می باشد همه ساله و از یک ماه مانده به محرم شور و شوق وصف ناپذیری در وجود تعزیه خوانها و هیئتی ها وجود دارد و بر هر حرفه و کاری که مشغول هستند برای محرم و تعزیه لحظه شماری می کنند و درعشق امام حسین (ع) و محرم اولویت اول آنها می باشد و در این  دهه  کار معنی و مفهومی برایشان ندارد 

استعداد و علاقه فراوان در  نمایش مراسم تعزیه خوانی در این روستا توصیف ناپذیر است به طوریکه خاطرات فراموش نشدنی از اجرای  این مراسم  در طی سالیان در خاطره  مردم این دیار به یادگار مانده است از آن جمله می توان تعزیه خوانان فقید مرحومین : حاج عباس فولادی فر ، حاج محمد فاضلی پور ، علیرضا رحیمی نور ، حسن حارث آبادی رضا ، عباس پوراشرف ، عباس حامدیان و ... 

مرحوم عباس پوراشرف کارگردان فقید مراسم تعزیه خوانی

همچنین پیشکسوتان کنونی تعزیه خوانی از جمله آقایان : حاج ابوالفضل فولادی فر ، محمد تدینی پور ، قاسم حارث آبادی حسن ، قاسم اتحادی پور ، حسین فاضلی پور ، محمد ابراهیم فسنقری ، رحمت حارث آبادی ، محمود حارث آبادی عباس ، احمد گرامی نسب و ...

و تعزیه خوانان جوان آقایان علیرضا تدینی پور ، علیرضا حارث آبادی اصغر ، ابوالفضل حارث آبادی محمد ، مهدی حارث آبادی محمود، احسان تدینی پور ، محمود حارث آبادی محمد ذبیح ، سعید فاضلی پور ، موسی فاضلی پور ، علی راستگو و ... نام برد

انشاالله که تلاش این عزیزان در مسیر گسترش فرهنگ عاشورایی مورد قبول درگاه ایزدی واقع شود انشاا...

آقای محمود رحیمی نژاد کارگردان مراسم تعزیه خوانی که نقش پررنگ و موثری در برگزاری این مراسم دارند وهمچنین آقای غلامحسیین حارث آبادی که محل تمرین تعزیه خوانها در منزل ایشان می باشد که به غلامحسینه معروف شده نیز زحمات زیادی را برعهده دارند

عکسهایی از مراسم عزاداری محرم 1392 روستای حارث آباد شهرستان سبزوار

عباس تدینی در کنار نوه اش علیرضا تدینی

ایشان پدر محمد تدینی از پیشکسوتان تعزیه خوان و پدربزرگ علیرضا و احسان تدینی از تعزیه خوان های جوان روستای حارث آباد می باشند

درپایان یاد و خاطره پیرغلام امام حسین و متولی حلیم روز عاشورا سید بزرگوار مرحوم میرزآقا صانعی که جایش امسال در هیئت خالی بود را گرامی می داریم

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۲ ، ۱۲:۰۲
رضا حارث ابادی
دیدگاه منتقدان درباره بیهقی در درس‌گفتار پایانی

دیدگاه منتقدان درباره بیهقی در درس‌گفتار پایانی
 

دیدگاه منتقدان درباره بیهقی در درس‌گفتار پایانی

 در این جلسه محمد دهقانی، محمدرضا خسروی، محمدجعفر یاحقی و مهدی محبتی جنبه‌های گوناگون تاریخ بیهقی را نقد و بررسی و پرسش‌هایی درباره‌ی بیهقی و اثر سترگش مطرح کردند.

آناهید خزیر: جلسه پایانی درس‌گفتارهایی درباره‌ی بیهقی که یک سال است روزهای چهارشنبه میزبان صاحب‌نظران، استادان تاریخ، ادبیات و علاقه‌مندان تاریخ بیهقی است به «پرسش‌هایی درباره‌ی بیهق» اختصاص داشت. در این جلسه محمد دهقانی، محمدرضا خسروی، محمدجعفر یاحقی و مهدی محبتی جنبه‌های گوناگون تاریخ بیهقی را نقد و بررسی و پرسش‌هایی درباره‌ی بیهقی و اثر سترگش مطرح کردند.

چرا بیهقی از ایران پیش از اسلام، سخن نگفته است؟

چرا بیهقی در اثرش از فردوسی و شاعران برجسته‌ی زبان فارسی ذکر نکرده است؟

چرا بیهقی کمتر از ایرانی بودن خود سخن گفته است؟

روایت‌های او از حوادث زمان مسعود و محمود غزنوی تا چه حد از وثاقت تاریخی برخوردار است؟ آیا تاریخ بیهقی یک رمان تاریخی است؟ پرسش‌هایی بود که چهارشنبه ۱۰ مهر در مرکز فرهنگی شهر کتاب مطرح شد.

محمد دهقانی: من به ایران بی‌علاقه نیستم
محمد دهقانی در این نشست که به پرسش و پاسخ اختصاص داشت، گفت: یک جلسه از پنج جلسه‌ای که درباره‌ی «تاریخ بیهقی» صحبت کردم اختصاص به رابطه‌ی بیهقی و ایران داشت. ظاهرا همین سخنرانی بود که برداشت‌های گوناگونی از آن شد که آن برداشت‌ها تلقی من نبود. ما ایرانی‌ها تاویل‌گرا هستیم. پیش از آنکه به آن‌چه نوشته یا گفته شده است دقت کنیم می‌خواهیم نیتی را که در پشت نوشته‌ها و گفته‌ها وجود دارد کشف کنیم. البته این کاری علمی نیست. 
بعضی‌ها برداشت کرده بودند که لابد من بی‌علاقه به ایران هستم. یا خواسته‌ام بگویم که بیهقی به ایران بی‌علاقه بوده. من چنین نیتی نداشتم. خودم هم ممکن نیست که نسبت به کشورم ایران بی‌علاقه باشم. من یک پژوهشگرم و دنبال حقیقت هستم. به آن‌چه می‌رسم برپایه‌ی دلایل و شواهد و قراین و اسناد بیان می‌کنم. هم ایران و هم بیهقی و فردوسی را دوست دارم. اما این دلیل نمی‌شود که نگویم میان بیهقی و فردوسی اختلاف است و آن را نادیده بگیرم. براساس شواهد و قراین، بیهقی به هیچ‌وجه رویکرد فردوسی نسبت به ایران را ندارد. بیهقی عرب‌گرا است. در این مساله تردیدی ندارم. او همدلی با مساله‌ای به نام ایران ندارد. اصلا ایران برای او مطرح نبوده است. در عوض با عرب همدلی دارد. او حتا میان عرب و اسلام تفاوتی نمی‌شناسد. از آن حیث که عرب‌ها قومی بودند که اسلام را برای ایران به ارمغان آوردند، آن‌ها را بر نیاکان ایرانی خود، پادشاهان پیش از اسلام، ترجیح می‌دهد. روزگار او هم اقتضای این را داشته است. بیهقی همانند ما به ایران نگاه نمی‌کرده است.

بیهقی عنایتی به شاهنامه فردوسی ندارد
من در آن سخنرانی نشان دادم که بیهقی عنایتی به شاهنامه نداشته است. نه به لحاظ رویکردش به واقعیت و داستان و روایت و تاریخ و نه به لحاظ عقیدتی. این هم که خواندن بیهقی چه فایده‌ای دارد، پرسشی است که درباره‌ی همه‌ی متون ما صادق است. مثلا وقتی «کلیله و دمنه» را می‌خوانیم باید بدانیم که این متن چه نسبتی با امروز ما دارد. بیهقی از لحاظ تاریخی و فرهنگی می‌تواند برای امروز ما درس‌آموز باشد. به‌خصوص در حوزه‌ی ادبیات می‌تواند به ما نوشتن را یاد بدهد. این خیلی مهم است. ما حتا اگر به تاریخ و ادبیات علاقه نداشته باشیم، اگر بخواهیم فارسی را خوب بنویسیم حتما باید بیهقی را بخوانیم. 
حقیقت آن است که بلاغت ما به‌طور سنتی مبتنی بر شعر بوده و الگویش را از زبان عربی گرفته است و از ذات زبان فارسی استخراج نشده است. برای همین بود که فکر می‌کردیم هرچه نوشته‌ی ما به شعر نزدیک‌تر باشد ادبی‌تر است. این کاملا خطاست. بیهقی نشان داد که بوطیقای نثر با بوطیقای شعر چه تفاوتی دارد. در شیوه‌ی تاریخ‌نگاری هم بیهقی می‌تواند معلم خوبی باشد. بیهقی به ما نشان می‌دهد که مسایل سیاسی و فرهنگی ما ریشه‌دار است. کمترین درسی که از او می‌گیریم این است که شتاب نکنیم. او به ما صبوری می‌آموزد. نکته‌ی دیگر آنکه از دیدن خودمان در آینه این متون وحشت نکنیم. اول خودمان را بپذیریم و بعد سعی کنیم اشکالاتی را که هست چاره کنیم. به‌نظر من خواندن بیهقی چنین فایده‌هایی برای ما دارد.

محمدرضا خسروی: نباید بیهقی را با «تاریخ بیهقی» درآمیخت
سپس محمدرضا خسروی گفت: امروز پس از یک سال دفتر درس‌گفتارهای بیهقی بسته می‌شود. من به سهم خودم و به عنوان یک خراسانی از آقای محمدخانی سپاسگزاری می‌کنم که چراغ «تاریخ بیهقی» را در طول یکسال روشن نگه داشت. اما درباره‌ی بیهقی سخن بسیار داریم. شاید سخن‌هایی که پایانی نخواهد داشت. با این همه، دوست دارم در همین آغاز سخن به یک مطلب اشاره کنم. من نمی‌بایست در این انجمن سخن می‌گفتم. کمی حقوق خوانده‌ام و از دانش آکادمیک بهره‌ی بسیاری ندارم اما بازتاب این درس‌گفتار‌ها من را وادار کرد که بیایم و در یکی از این نشست‌ها به دفاع از بیهقی برخیزم. نکته‌ای که پیش از هر چیز باید بگویم این است که ما نمی‌بایست بیهقی را با «تاریخ بیهقی» درآمیزیم. بیهقی کسی است و «تاریخ بیهقی» چیز دیگری است. اگر بخواهیم درباره‌ی «تاریخ بیهقی» قضاوت کنیم، درست است اما اینکه بگوییم بیهقی با شاهنامه آشنایی ندارد، سخن نادرستی است. 
باید گفت که «تاریخ بیهقی» که جزء کم مایه‌ای از تاریخ بزرگی است که بیهقی نوشته است، از فردوسی سخنی ندارد. در وضع خوش‌بینانه‌ای می‌توان گفت که یک سوم «تاریخ بیهقی» باقی مانده و حجم زیادی از این کتاب از بین رفته است. اگر قرار بود که بیهقی در مورد فردوسی سخن بگوید جای آن در تاریخ یمینی بود؛ آنجایی که از محمود غزنوی و شاعران دوره‌ی او سخن گفته است. ما در بسیاری از جا‌ها درباره‌ی بیهقی بر اساس همین بخش باقی مانده قضاوت می‌کنیم. من قطع و یقین دارم که اگر همه‌ی «تاریخ بیهقی» باقی می‌ماند قضاوت ما این‌گونه نبود. اگر بیهقی اندیشه‌ی ضد ایرانی دارد، پس کو ایرانی؟ ایرانی کدام است؟ بزرگ‌ترین میراثی که برای ما باقی مانده است از آن فردوسی و بیهقی است. یعنی سه دانگ از شش دانگ میراث ایرانیان به این مرد باشرف و بزرگوار مربوط است. پس آیا می‌توانیم بگوییم که او اندیشه‌ی ضد ایرانی دارد؟

محمدجعفر یاحقی: اگر بیهقی عرب‌گراست چرا کتابش به فارسی است؟ 
در آغاز می‌خواستم از شهر کتاب و آقای محمدخانی تشکر کنم که این زمینه را فراهم کردند که درباره‌ی بیهقی و تاریخ او بحث بشود. این متنی است که کمتر به آن اقبال شده است. در مورد حافظ و مولوی و سعدی و فردوسی اقبال بیشتری شده است. من صمیمانه تشکر می‌کنم و این سپاسگزاری را رسمی‌تر انجام خواهیم داد. ما در دانشگاه سبزوار روز اول آبان هر سال را روز بیهقی نام گذاشته‌ایم و نشست‌هایی برگزار می‌کنیم. امسال تصمیم گرفته شد که از آقای محمدخانی به عنوان مهمان ویژه دعوت کنیم و از ایشان تشکر کنیم. 
بحثی در گرفته در این باره که  آیا میان بیهقی و فردوسی رابطه‌ای هست؟ می‌توانم بگویم که لااقل تاثیر و تاثر و مشابهت‌هایی میان سرگذشت این دو دیده می‌شود. احتمالا بیهقی شاهنامه را در کنار دست خود داشته است اما به جهات مختلفی در این بخش بازمانده نامی از آن نبرده است. این دلایل متعدد است. یکی عدم تناسب در این بخش از «تاریخ بیهقی» با سخن گفتن درباره‌ی فردوسی است. «تاریخ بیهقی» از روی کار آمدن مسعود آغاز می‌شود که اگر آن را ۴۲۱ بگیریم، لااقل ۷ـ ۸ سال پس از مرگ فردوسی است. پس سخن گفتن از فردوسی هیچ ارتباطی با این بخش از «تاریخ بیهقی» نداشته است. گذشته از آن، می‌دانیم که فردوسی مورد علاقه‌ی حکومت غزنویان نبود. آن بُغضی که نسبت به فردوسی در دستگاه محمود غزنوی وجود داشت بر دوره‌ی مسعود هم سایه افکنده بود. ملاحظه‌کاری و دیپلماسی ادبی که بیهقی داشت به او آموخته بود که به‌شدت با احتیاط عمل کند. آن‌ها می‌بایست از سیم‌های خاردار عبور می‌کردند تا بتوانند به حرکت خود ادامه بدهند. این باعث شده که به صراحت از فردوسی نام نبرد. 
گفته‌اند که بیهقی عرب‌گراست. من این تعبیر را نمی‌پسندم. اگر بیهقی عرب‌گرا بود مثل میمندی که دستور داد همه‌ی مکاتبات را به عربی برگردانند، تاریخش را به عربی می‌نوشت و بدین‌گونه ارادت خود را به عرب‌ها نشان می‌داد. باید بدانیم که بیهقی متشرع است. او یک مسلمان معتقد است که به اصول اسلامی پایبندی دارد. بر این اساس است که درباره‌ی ایران و شاهنامه و زبان فارسی قضاوت می‌کند. وانگهی، اگر درصد واژگان عربی در بیهقی بیشتر از فردوسی است این اقتضای روزگار بیهقی است که ۳۰ - ۴۰ سال پس از فردوسی کتابش را نوشته است.

باید بیهقی را با بلعمی مقایسه کرد
فردوسی علاقه‌ی خاص به ایران و فرهنگ ایرانی دارد که با هیچ‌کس قابل مقایسه نیست. حتا رودکی و شاعران روزگار او هم به اندازه‌ی فردوسی ایران‌گرا نبوده‌اند. تحولی که در نثر و زبان فارسی و فرهنگ ایرانی اتفاق افتاد بیهقی را به این سمت کشاند. شما می‌توانید بیهقی را با بلعمی مقایسه کنید. بلعمی هم متشرع است و ایران‌گرا نیست اما زبانش پیراسته‌تر است. چون مقدم بر بیهقی بوده است. این دلیل بر علاقه‌ی بلعمی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی نیست. 
اگر بیهقی عرب‌گرا بود پس وصاف و عطاملک جوینی چه بوده‌اند؟ لابد از عرب هم عرب‌تر بوده‌اند! چون درصد استفاده‌ی آن‌ها از ابزارهای زبان عربی بسیار بیشتر از بیهقی است. در روزگار بیهقی محور فکر ایرانی در حد خراسان بوده است. عراق عجم و عراق عرب در حوزه‌ی زبان فارسی نبوده‌اند. آل‌بویه که یک سلسله‌ی ایرانی است مروج زبان عربی بود. اینکه در چنین دوره‌ای بیهقی به زبان فارسی توجه کرده است دلیل بر علاقه‌ی او به فرهنگ ایرانی است. «تاریخ بیهقی» یک اثر ایرانی است که بسیاری از خصوصیات فرهنگ ایرانی را نشان می‌دهد. نباید در پوسته‌ی زبان متوقف بشویم. در بیهقی ارزش‌ها و ریزه‌کاری‌هایی است که مختص خود اوست. از روابط اجتماعی گرفته تا سازگاری ایرانی با شرایط، همه در «تاریخ بیهقی» بازتاب یافته است. ایرانی توانسته با همین انعطاف‌ها خود را نگه دارد. چنین مشخصه‌ی فرهنگی بهتر از هرجای دیگر در «تاریخ بیهقی» آمده است. اگر «تاریخ بیهقی» را نداشتیم سیمای فرهنگی روزگار غزنوی برای ما ناشناخته می‌ماند. بنابراین خصوصیات است که «تاریخ بیهقی» برای ما ارزشمند و احترام‌برانگیز است. البته نمی‌گویم که بیهقی مانند فردوسی بوده است. هیچ کس چنین ادعایی ندارد. فردوسی با هیچ‌کس قابل مقایسه نیست اما بیهقی از همگنان خودش سرآمد‌تر است.

محمد دهقانی: بیهقی در مقام تاریخ‌نگار عین وقایع را نوشته است
محمد دهقانی ادامه داد: اگر این استدلال خطرناک را بپذیریم که چون بیهقی تاریخ خود را به فارسی نوشته پس طرفدار ایران بوده است، عکس آن را هم باید بپذیریم. یعنی کسی مانند ابن‌سینا که جز «دانشنامه‌ی علایی» او بقیه‌ی آثارش به عربی است یا ابوریحان بیرونی، عرب‌گرا بوده‌اند. یا غزالی طوسی که در «کیمیای سعادت» می‌نویسد که این کتاب را به فارسی و برای عوام می‌نویسد، لابد دشمن ایران بوده است. 
چنین استدلالی شمشیر دو دم است. بله، بیهقی کتابش را به فارسی نوشته است. مکاتبات دربار غزنوی هم به فارسی بود. سلطان مسعود هم به فارسی می‌نوشت. چون فارسی نوشتن برای آن‌ها شأنی داشت. این باعث افتخار ماست. پس طبیعی است که بیهقی هم کتابش را به فارسی نوشته باشد. نه تنها بیهقی بلکه بقیه‌ی دبیران دربار مسعود هم مجبور بودند که به فارسی بنویسند. جز دوره‌ی کوتاه می‌مندی که می‌خواست نامه‌نگاری‌های دربار را عربی کند و موفق نشد، زبان رسمی دربار غزنوی فارسی بود. اگر چنان استدلالی را گسترش بدهیم با ترک‌زبان‌ها و هندی‌هایی چه کنیم که آثارشان را به فارسی نوشته‌اند؟ آیا امثال اقبال لاهوری خود را یک ایرانی معرفی می‌کند؟ او هویت خود را مسلمانی قرار می‌دهد. وقتی مسایل را از دید ایدئولوژیکی می‌بینیم این مشکلات پیش می‌آید. 
این است که بیهقی یک چیز است و «تاریخ بیهقی» چیز دیگر. تا آن‌جا که من می‌دانم ما بیهقی را از راه همین کتاب تاریخ‌اش می‌شناسیم و چیز دیگری جز اشاره‌ی کوتاه همشهری‌اش علی بن زید بیهقی آگاهی دیگری درباره‌ی او نداریم. از این‌ها گذشته ما شاهدی نداریم که ثابت کنیم بیهقی شاهنامه می‌خوانده است. اگر او شاهنامه را خوانده بود نمی‌نوشت که بوران‌دخت جانشین خسروپرویز بود. او هنگامی که از حمله‌ی عرب‌ها به ایران می‌نویسد هیچ دلسوزی نسبت به ایرانیان نشان نمی‌دهد. بیهقی تنها خواسته است که تاریخ سلسله‌ای را بنویسد که برای آن سلسله احترام بسیاری هم قائل بوده است. بیهقی در مقام تاریخ‌نگار خود را موظف می‌دیده است که عین وقایع را بنویسد و این است که به کار او ارزش می‌دهد.

محمدرضا خسروی: اگر بیهقی ضد ایرانی است، عمیقا دوستش دارم! 
سپس محمدرضا خسروی گفت: تمام حرف من این است که ما شخص بیهقی را در ترازوی سنجش قرار داده‌ایم، در حالی که تنها می‌توانیم از «تاریخ بیهقی» سخن بگوییم. اینکه بگوییم بیهقی اندیشه‌ی ضدایرانی داشت، سخن وحشتناکی است. اگر وامدار بیهقی باشیم و به نثر او نگاه کنیم باور خواهیم کرد که از آغاز پیدایش نثر دری تا همین لحظه جانشینی برای او نمی‌توان یافت. یعنی کار بیهقی آنقدر پُر فروغ است که نمی‌توان تاریخ او را در سایه قرار داد. بر او ببخشاییم اگر از امثال سایره و شعر عربی استفاده کرده است. وجود بیهقی خورشید درخشانی است که به ما اجازه نمی‌دهد به جوانب دیگر نگاه کنیم. من اعتقاد دارم که به نام بیهقی حرف نزنیم، به نام «تاریخ بیهقی» سخن بگوییم. بیهقی اگر بی‌انصاف است، اگر عرب‌گراست، اگر محافظه‌کار است، اگر اندیشه‌ی ضدایرانی دارد، من این بی‌انصاف محافظه‌کار عرب‌گرای دارای اندیشه‌های ضدایرانی را عمیقا دوست دارم!

مهدی محبتی: بیهقی در تحلیل وقایع تاریخی نگاه فردوسی را قبول ندارد
مهدی محبتی سپس دیدگاهش را بیان کرد و گفت: در درس‌گفتار‌ها یکی از سخنرانان عنوان کرد که نگاه بیهقی از منظر علیت تاریخی مخالف نگاه فردوسی است. بیهقی در تحلیل وقایع تاریخی نگاه فردوسی را قبول نداشته است. با این استدلال که فردوسی بخش مهمی از شاهنامه را به چیزهایی اختصاص داده است که واقعی نیستند اما واقعی به نظر می‌آیند. توده‌ها نیز به این سخنان غیرعقلانی راغب‌تر هستند. مثل داستان دیو. 

جدای از این من دوست دارم در این‌جا از شاعر فقید احمد شاملو یاد بکنم که مقدار زیادی از بیهقی‌خوانی ما مرهون شهرتی است که ایشان از بیهقی در دل‌ها انداخت. گفته‌اند که شاملو همه‌ی «تاریخ بیهقی» را از حفظ بود. به همین علت است که شعر او قوی است. این سخن چه درست باشد، چه نباشد، مشهور شده است. 
یک نکته‌ی دیگر آن است که آن‌چه «تاریخ بیهقی» را ارزشمند می‌کند نحوه‌ی برخورد او با زبان فارسی است. بیهقی جزو معدود کسانی است که نثر خلاق را به عنوان یک ژانر به جامعه‌ی امروز فارسی‌زبانان ارایه داد. چون بسیار کم درباره‌ی نثر خلاق کار شده است و در این باره الگو کم داریم. شما اگر به «گلستان» نگاه کنید می‌بینید که نثر سعدی قاعده‌مند و کلیشه‌ای است اما در بیهقی این نثر دچار یک نوع تنش‌هایی است که مبتنی بر واقعیت‌ها عوض می‌شود و این برای جامعه‌ای که خیلی با زیر و زبرهای کلامی خوگر نشده است، می‌تواند یک میراث عزیز و ماندگار باشد. 
محمدخانی: با پایان درس‌گفتارهای بیهقی پرونده بیهقی را نمی‌بندیم
در پایان علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب مرکزی گفت: مباحث مختلفی که در درس‌گفتارهای بیهقی مطرح شد مبتنی بر همین بخش بازمانده‌ی «تاریخ بیهقی» بود. اینکه در دو سوم گمشده‌ی «تاریخ بیهقی» چه مطالبی گفته شده است، برای ما ناشناخته است و هیچ‌کس نمی‌تواند درباره‌ی آن قضاوت بکند. در بحث‌هایی هم که مطرح شد می‌خواستیم دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی و فرهگی بیهقی را بشناسیم و به شناخت بهتری از این متن برسیم. 
در چهل پنجاه سال گذشته درباره‌ی بیهقی کم کار شده است. پس از تصحیح مرحوم دکتر فیاض و تصحیحی که به‌تازگی آقای دکتر یاحقی و سیدی انجام داده‌اند، مهم‌ترین کاری که درباره‌ی «تاریخ بیهقی» شده است‌‌ همان مجموعه مقالاتی است که در کنگره‌ی ۱۳۴۹ ارایه شد. پس از آن آثار تازه‌ای پدید نیامده است. به همین دلیل زمانی که می‌خواستیم درس‌گفتارهای بیهقی را برگزار کینم کسی را نداشتیم که درباره بیهقی بحث کند. گروه‌های تاریخ و ادبیات را که می‌دیدیم کسی را نمی‌توانستیم بیابیم. این از آسیب‌های جامعه‌ی علمی ماست. امروز هم با پایان گرفتن درس‌گفتارهای بیهقی پرونده‌ی بیهقی را نمی‌بندیم. این پرونده را باز می‌گذاریم تا بیهقی را بیشتر بشناسیم و به جهان معرفی کنیم. یونسکو غزنه را به‌عنوان یکی از پایتخت‌های فرهنگی جهان اسلام معرفی کرده است و قرار است که همایشی درباره‌ی غزنه و ادب فارسی اواخر مهر در فرهنگستان برگزار شود. خوشحالیم که درس‌گفتارهای بیهقی، در این سال برگزار شد.

منبع : موسسه شهر کتاب  http://www.bookcity.org

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۹:۳۰
رضا حارث ابادی
به گزارش خبرنگار سبزوار نیوز فرماندار سبزوار روز گذشته برای افتتاح یک تالار پذیرایی در محل خیابان کوشک شهرستان سبزوار حضور یافت .تالاری که براساس شنیده ها متعلق به بخش خصوصی میباشد.

این درحالی است در چند روز گذشته در شهرستان سبزوار شاهد برگزاری همایش ملی بیهقی پدر نثر ادبیات ایران بودیم و هیچ یک از مسئولین فرمانداری سبزوار در آن حضور نداشتند.

مراسمی که به همت دانشگاه حکیم سبزواری ,اداره فرهنگی شهرداری سبزوار و شورای اسلامی در این شهرستان برگزار شد و مهم ترین محور آن تلاش برای ثبت نام روزی به نام روز ابوالفضل بیهقی به عنوان پدر نثر ایران در گاه شمار ملی ((تقویم ))ایران بود.

رویدادی مهم که برای دیار کهن بیهق به عنوان یک هویت قومی و تاریخی  شناخته میشود.

علیرغم اینکه در این مراسم مهمانان مهمی ازجمله اساتید دانشگاه ,پژوهشگران و مورخ شناسان دعوت شده بودند خبری از حضور مسئولین اداره میراث فرهنگی و گردشگری  شهرستان سبزوار در آن نبود.

همایش ملی ابوالفضل بیهقی در سطح علمی و آکادمیک برگزار شد و بیش از 120 مقاله نیز به دبیرخانه این همایش ارسال شده بود که بابررسی هیات داوران 110 مقاله آن پذیرفته شد.

ابوالفضل بیهقی نویسنده و مورخ ایرانی و زاده شده در روستای حارث آباد شهرستان بیهق ((سبزوار کنونی )) است که در عصر حکومت غزنویان و مسعود شاه غزنوی می زیسته است و شاهد رویدادهای مهمی از جمله توطئه های بوسهل سوزنی برعلیه حسنک وزیر ,وزیر شیعه مذهب خاندان عزنوی بوده است.

براساس نظر اغلب کارشناسان ابوالفضل بیهقی فردی شیعه مذهب و مردمی بوده است و متاسفانه شورای انقلاب فرهنگی ثبت روزی به نام این مرد بزرگ را به دلایل غیر علمی از جمله درباری بودن و سنی مذهب بودن رد کرده است.

ثبت روز ملی بیهقی پیشتر در شورای فرهنگ عمومی شهرستان سبزوار و استان خراسان روضوی تایید شده بود .وبرای تایید نهایی به شورای انقلاب فرهنگی نیز ارسال شده بود.

مراسمی که حتی مسئولین اداره میراث فرهنگی و گردشگری  شهرستان سبزوار در آن حضور نداشتند.

غایبان بزرگ همایش ملی بزرگداشت بیهقی درروز اول آبان

غایبان بزرگ همایش ملی بزرگداشت بیهقی درروز اول آبان وبسایت خبری تحلیلی سبزوارنیوز ، ضمن انتشار مطلبی انتقادی نسبت به غیبت تعدادی از مدیران ارشد سبزوار در همایش ملی بزرگداشت بیهقی در روز اول آبان 92 گلایه کرد.

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه ، در این مطلب به خصوص از کم کاری گسترده معاون استاندار و فرماندار ویژه شهرستان سبزوار و رئیس اداره میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری این شهر در امر پاسداشت مفاخر ملی و بزرگان فرهنگی دیار سربداران ، انتقاد شده است.

البته در مطلب سبزوارنیوز هیچ اشاره ای به عدم حضور نمایندگان سبزوار در این مراسم نشده ، اما به نظر می رسد جای خالی دو نماینده خطه سربداران در مجلس شورای اسلامی نیز در مراسم روز ملی بیهقی به شدت خالی احساس می شد.

لازم به ذکر است ، سبزوارنیوز یکی از رسانه های پرمخاطب و با سابقه خبری در غرب خراسان رضوی است که در زمینه انتشار اخبار متنی و تصویری هم به لحاظ سرعت ، هم به لحاظ حجم کار و هم به لحاظ تولید و انتشار اخبار و گزارش های دست اول در میان رسانه های خبری منطقه سبزوار بزرگ جایگاه نخست را به خود اختصاص داده است.

یک ویژگی مهمتر سبزوار نیوز در نظر مخاطبان در طول فعالیت چندساله این رسانه محلی ، میانه روی ، حفظ بی طرفی  و پرهیز از درگیر شدن در جناح گیری های حزبی وجناحی در سطح ملی یا شهرستانی بوده است. در چندماه اخیر ، سید محسن جعفری که از خبرنگاران پیشکسوت سبزوار است ، دبیری خبر این وبسایت را برعهده گرفته است . جعفری به طور همزمان نمایندگی دفتر روزنامه قدس و خبرگزاری فارس در سبزوار را نیز برعهده دارد.

مجله اینترنتی اسرارنامه در ادامه به انتشار بخش هایی از مطلب انتقادی سبزوار نیوز با اندکی ویرایش دررابطه با غیبت سئوال برانگیز مسوولان ارشد سبزوار در همایش روز ملی بیهقی می پردازد :

فرماندار سبزوار برای افتتاح یک تالار پذیرایی رفت/ اما در همایش ملی ابوالفضل بیهقی حضور نداشت .

در پایان لازم به ذکر است شماری از مردم سبزوار نسبت به حضور مدیران غیربومی که تعهد و یا شناخت کافی برای خدمت موثر در این شهرستان را ندارند ، گلایه مند هستند.

با توجه به نقش ویژه سبزوار به عنوان قطب اول دانشگاهی ، فرهنگی و اقتصادی شمال شرق کشور پس از مشهد مقدس و نیز با توجه به پیشینه خاص تاریخی و مذهبی این شهر به عنوان اولین پایتخت حکومت شیعه دوازده امامی در ایران و کانون همیشگی تجمع علمای شیعه در شرق کشور ، انتظار می رود مسوولان استانی و کشوری درامر انتصاب مسوولان ارشد سبزوار به ویژه فرماندار و ریاست ادارات مهمی نظیر میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری و اداره فرهنگ و ارشاداسلامی دقت بیشتری را لحاظ نمایند.

منبع :

مجله اینترنتی اسرارنامه  http://www.asrarnameh.com

وب سایت سبزوار نیوز  http://www.sabzevarnews.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۲:۴۲
رضا حارث ابادی

روستای حارث آباد قطب اول پسته شهرستان سبزوار 

پسته حارث آباد شهرستان سبزوار 

روستای حارث آباد شهرستان سبزوار که تا 20 سال قبل کل درختان میوه موجود در این روستا به تعداد انگشتان دو دست نبود و البته پیرامون این روستا به وفور درختان فراوان تاغ و ... وجود داشت ولی اکنون و بعد از گذشت نزدیک به بیست سال و با تلاش فراوان باغداران و کشاورزان زحمتکش این دیار ، به جرات می توان گفت که این روستا هم اکنون بزرگترین تولید کننده پسته در شهرستان سبزوار می باشد . و بیش از هزاران درخت پسته محصول ده در این روستا وجود دارد که رونق اقتصای خوبی برای مردم این روستا و شهرستان داشته است .

حارث آباد قطب اول پسته شهرستان سبزوار 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۹:۳۶
رضا حارث ابادی
همایشی کوچک برای یک نویسنده بزرگ
 به مناسبت اوّل آبان، روز ملّی بزرگداشت بیهقی، همایش ملّی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی نگارنده کتاب سترگ تاریخ بیهقی در سبزوار برگزار شد.
دبیر همایش ملّی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی دراین مراسم گفت : این همایش برای سومین بار است که در این شهرستان با حضور جمعی از اندیشمندان، پژوهشگران ادبیات فارسی و مسئولان کشوری و استانی و با هدف بزرگداشت و ارج نهادن به جایگاه بیهقی در عرصه نثر فارسی برگزار می شود. وی با بیان اینکه همایش  علمی بزرگداشت بیهقی با رویکرد پژوهشی و مطالعاتی از طریق فراخوان مقاله به دانشگاه های کشور با مساعدت گروه و اساتید زبده گروه ادبیات فارسی برگزار شده است، افزود : ۱۲۰ مقاله به دبیرخانه همایش ارسال شد که چکیده ۱۱۰ مقاله در کتاب الکترونیکی جمع آوری و در این همایش رونمایی شد. وی با بیان اینکه براساس مستندات زمان درگذشت ابوالفضل بیهقی ماه صفر ۱۴۷۰ قمری بوده که با توجه به اطلاعات گاه شماری با اواخر شهریورماه برابری می کند ،افزود : با توجه به شروع سال تحصیلی دانشگاه ها این زمان اول آبان ماه در نظر گرفته شد. وی با اشاره به پیگیری های انجام شده برای ثبت روز بیهقی در تقویم اظهار داشت : ابوالفضل بیهقی از سرآمدان نثر فارسی بوده و شایسته است که روز اول آبان ماه را به نام روز بیهقی در تقویم داشته باشیم . دبیر علمی همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی گفت : برگزاری همایش های بزرگداشت این ادیب و مورخ برجسته ایرانی به صورت مراسمی سالانه در اول آبان هر سال که به نام روز بیهقی مشهور است ، حرکتی ضروری است. دکتر مهیار علوی مقدم افزود : گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری در نظر دارد این برنامه را به صورت سالانه در شهر سبزوار زادگاه تاریخی بیهقی برگزار نماید.

علوی مقدم در ادامه پیشینه برگزاری همایش بزرگداشت بیهقی در سبزوار را مربوط به سال 86 عنوان کرد و افزود : در تاریخ اول آبان 86 برای اولین بار همایش بسیار باشکوهی برای بزرگداشت بیهقی در دانشگاه حکیم سبزواری برگزار شد که از دکتر حدادعادل رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و از شخصیت های ادبی کشور ، پیامی برای آن همایش ارسال کرد. وی سپس اظهار داشت : همایش علمی بزرگداشت بیهقی در سال 86 بسیار موفقیت آمیز برگزار گردید به طوری که 350 مقاله از سرتاسر کشور به دبیرخانه همایش ارسال شد و بسیاری از این مقالات در جریان برگزاری دو نشست عمومی و 15 نشست تخصصی در دانشگاه حکیم سبزواری ارائه گردید.اما متأسفانه پس از آن به مدت چندسال در برگزاری بزرگداشت بیهقی وقفه ایجاد شد و سرانجام این مهم از سال 91 از سرگرفته شد و اینک در آبان ماه 92 شاهد برگزاری سومین همایش بزرگداشت بیهقی در شهر زادگاهش هستیم . دبیر همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی ادامه داد : برای همایش امسال 115 مقاله علمی در دبیرخانه همایش دریافت شده است که چکیده 110 مورد از آنها به صورت یک کتاب الکترونیکی چاپ شده است. عضو شورای اسلامی شهر سبزوار نیز با اشاره به جایگاه ابوالفضل بیهقی در نثر فارسی گفت : امروز روز ارج نهادن به نثر کلاسیک فارسی است .

مهدی مقصودی با اشاره به اهمیت تحقیق و پژوهش در زمینه های فرهنگی ، تاریخ و تمدن کشورمان، افزود: مدیریت شهری، تحقیق ، پژوهش ها و پایان نامه های دانشجویی که با محوریت اندیشمندان سبزواری تهیه شود را حمایت می کند.

دکتر عبدالرضا مدرس زاده در حاشیه برگزاری همایش ملّی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی افزود : هر چند کتاب تاریخ بیهقی در ظاهر موضوعی تاریخی دارد و متعلق به هزار سال پیش است اما سرشار از نکات عبرت آموز و اخلاقی است که برای همیشه روزگاران قابل استفاده است . وی با اشاره به جایگاه والای بیهقی در نثر فارسی اظهار داشت : بایستی نکات اخلاقی کتاب ارزشمند تاریخ بیهقی گفته شود و استفاده های عملی و کاربردی از مفاد این کتاب انجام شود.

کتاب الکترونیکی چکیده مقالات همایش ملّی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی و دو کتاب «لونی دیگر» و «همین ده سال» تالیف دکتر عبدالرضا مدرس زاده در این همایش در سبزوار رونمایی شد. اجرای شماری از برنامه های متنوع فرهنگی و هنری در این برنامه ،رونمایی از دو کتاب جدید اثر دکتر مدرس زاده عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان، اجرای موسیقی سنتی و دف نوازی و نیز اجرای نمایشی به نام "دربار و مردی بر دار" به کارگردانی محمد اکبری با اقتباس از داستان های کتاب تاریخ بیهقی، تعدادی از برنامه های فرهنگی و هنری همایش بود.

این همایش که توسط دانشگاه حکیم سبزواری و با مشارکت شهرداری و شورای اسلامی سبزوار در تالار استاد شریعتی دانشگاه حکیم سبزواری و تالار کاشفی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد به بررسی  و پژوهش های تاریخی تاریخ بیهقی ، نقد و تحلیل جنبه های هنری و زیبا شناسی تاریخ بیهقی ، تأثیر تاریخ بیهقی در نثر فارسی، نو داستان حسنک وزیر ، هنر نویسندگی بیهقی، ساختار و عناصر داستانی در تاریخ بیهقی و واکاوی داستانهای کهن ایرانی پرداخت.

 

منبع : روزنامه خراسان - مورخ شنبه 1392/08/04  روح ا... مهری 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۰۶:۰۶
رضا حارث ابادی

«دربار و بردار»

نمایشی متفاوت از هنرمندان تئاتر سبزوار ، با اقتباس از داستان حسنک وزیر

«دربار و بردار» نمایشی متفاوت از هنرمندان تئاتر سبزوار  با اقتباس از داستان حسنک وزیر
تجلی اولین متنون نمایش نامه نویسی زبان فارسی در تاریخ گرانسنگ بیهقی : 
محمد اکبری هنرمند شناخته شده سبزواری در عرصه تئاتر و بازیگری ، با اجرای نمایشی متفاوت با نام "دربار و بردار" با اقتباس از داستان ماندگار حسنک وزیر در مراسم بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی شرکت داشت.

کارگردان و طراحی صحنه نمایش "دربار و بردار" که سه شنبه شب با وبسایت خانهفرهنگ دانشجو گفتگو می کرد ، افزود : تاریخ گرانسنگ بیهقی علاوه بر آنکه یک منبع معتبر و ارزشمند ادبی و تاریخی است ، تجلی گاه اولین متون نمایش نامه نویسی زبان فارسی نیز محسوب می شود.

وی تصریح کرد : در دوره کنونی که با کمبود منابع و متن هایی مواجه هستیم که هم به لحاظ فرم و هم به لحاظ پیام و محتوای هنری قابل اعتماد ودسترسی آسان باشند  ، دست آویز قرار دادن وقایع کتاب های تاریخی به خصوص تاریخ بیهقی ، راه حل خوبی برای خلق آثار فاخر هنری در زمینه تئاتر است.

این هنرمند که فارغ التحصیل رشته بازیگری وکارگردانی از دانشگاه چالوس و دانشجوی کارشناسی ارشد معماری در سبزواراست ، ادامه داد : مولف تاریخی بیهقی در اثر ارزشمند خود با دقت و ظرافتی تحسین برانگیز و با استفاده از لغات و عبارات اصیل فارسی به روایت  وقایع تاریخی پرداخته است که مجموعه این ویژگی ها ، تاریخ بیهقی را به یک منبع وام دهنده مناسب در امر نمایش نامه نویسی و حتی در برخی قسمت ها دقیقا به یک متن نمایش نامه ای تبدیل کرده است.

وی  افزود : در اکثر داستان های تاریخ بیهقی هم می توان عنصر خیر و  هم عنصر شر را مشاهده کرد و اوج فرود و پایان و نتیجه گیری مناسبی که این داستان ها به ویژه داستان حسنک وزیر از آن برخوردار است ، کتاب تاریخ بیهقی را در ردیف یکی از منابع غنی ادبیات نمایشی به زبان فارسی قرار می دهد.

محمداکبری که  دارای عناوین برتر بازیگری ، کارگردانی، طراحی صحنه تئاتر در سطح شهرستان ، استان وکشور در جشنواره های مختلف هنری است همچنین در مورد نمایش «دربار و بردار» افزود : این اثر نه به طور کامل یک نمایش نامه خوانی و نه به طور کامل یک اجرای صحنه ای محسوب می شود ، بلکه فرم جدید و منحصر به فردی است که در واقع تلفیقی از نمایش نامه خوانی و تئاتر است.

وی ضمن اینکه مدت اجرای این نمایش در حدود 40 تا 45 دقیقه بود ، از نگاهی جدید به ابوالفضل بیهقی و کتاب تاریخ او و شخصیت هایی نظیر بوسهل زوزنی ، سلطان امیرمحمود ، حسنک و ... درنمایش «دربار و بردار» به اجرا در آمد .

کارگردان نمایش های "خون چیلیک" ، "رازینه" ،  "جلز و ولز" و ... ، تصریح کرد : در این نمایش هنری برخی شخصیت های داستان حسنک وزیر در زمان حال نمایش داده  می شوند که امیرمسعود و بوسهل زوزنی به سراغ ابوالفضل بیهقی می آیند تا وی را وادار کنند ماجرای بردار شدن حسنک وزیر را تحریف کرده و به گونه دلخواه آنها روایت کند.اما وجدان بیدار ابوالفضل بیهقی بازهم مانند گذشته بر امر مهم صداقت در تاریخ نگاری پافشاری می کند و سایر رویدادهای این نمایش نیز بر حول همین محور اتفاق می افتد.

اکبری که خود کارگردانی و طراحی صحنه نمایش "دربار و بردار" را برعهده دارد ، در ادامه  به معرفی سایر عوامل تولید این اثر هنری پرداخت و گفت : نویسندگی این کار برعهده "عباس عمرانی" بوده و آقایان جواد رازقندی ، ایمان ارضی ، سعید فاضلی پور ومحمداکبری نقش خوانی این اثر را برعهده دارند.

وی همچنین گفت : جواد نوری سازنده موسیقی این نمایش است و آقایان براعتعلی رجبی ، مجتبی علیزاده و علی سیادتی از دیگر عوامل نمایش "دربار و بردار" هستند.

اکبری در عین حال از نقش کمرنگ اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سبزوار که اصلی ترین متولی فعالیت های فرهنگی و هنری در شهرستان محسوب می شود ، انتقاد کرد و گفت مردم و هنرمندان سبزوای از این اداره مهم در شهر خود انتظار بیشتری دارند.

منبع : وبسایت خانه فرهنگ دانشجو http://www.sabzevarfarhang.com
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۰۵:۵۶
رضا حارث ابادی

چگونه اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی انتخاب شد؟

چگونه اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی انتخاب شد

دبیر همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی دلایل و چگونگی انتخاب اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی را شرح داد.
 دکتر مهیار علوی مقدم که روز چهارشنبه اول آبانماه در مراسم بزرگداشت یهقی در سبزوار سخن می گفت ، اظهار داشت :

در سال 86 پیش از برگزاری همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی در دانشگاه حکیم سبزواری (تربیت معلم سابق) هنگامی  که قرار شد برای پاسداشت مقام تاریخی وادبی خواجه ابوالفضل بیهقی یک روز ملی در تقویم ایران ثبت شود ، دکتر یا محمدجعفر یاحقی استاد برجسته ادبیات فارسی ، استاد سیدی پژوهشگر برجسته حوزه ادبیات و تاریخ خراسان و خود او [دکتر علوی مقدم] طی جلسه ای تصمیم گرفتند اول آبان را برای این مناسبت در نظر بگیرند.

وی سپس ادامه داد : هر چند تاریخ درگذشت بیهقی در ماه صفر 470 هجری قمری درج شده که این زمان با اطلاعاتی که از روی علم گاهشماری به دست آمد با اواخر شهریورماه مصادف بود ، اما از آنجایی که روزهای پایانی شهریورماه و همچنین ماه مهر به دلیل بازگشایی دانشگاه ها و جابه جایی های معمول اساتید و دانشجویان در این ماه ها، زمان مناسبی برای چنین روزی نبود ، اولین تاریخ مطلوب با موافقت هر سه عضو حاضر در جلسه روز اول آبان ماه تعیین گردید.
عضو هیأت علمی گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری همچنین دلایل دیگری برای مناسب بودن تاریخ اول آبان ماه ذکر کرد و اظهار داشت : ابوالفضل بیهقی در عرصه ادبیات کلاسیک ایران نفر اول محسوب می شود و حتی گلستان سعدی چند قرن بعد از تألیف تاریخ بیهقی ، پدید آمده است. به همین دلیل اولین روز از ماه آبان برای بزرگداشت جایگاه ممتاز بیهقی در نثر فارسی مناسب به نظر می رسید. 

وی تصریح کرد: انتخاب یک روز فرضی در تقویم فقط برای بیهقی نیست بلکه بسیاری دیگر از روزهای ملی که به نام بزرگان ومشاهیر  کشور ثبت شده اند نیز ، مبنای فرضی و قراردادی دارند. به عنوان مثال روز 20 مهر که به عنوان روز حافظ معرفی شده است انطباق خاصی با روز تولد یا وفات او ندارد.
دکتر علوی مقدم افزود : از همان سال 86  تاکنون برای درج روز ملی بیهقی در تقویم رسمی ایران تلاش ها و پیگیری های متعددی صورت گرفته و این روز در سطح استان تصویب شده و در کشورهم حامیان زیادی دارد اما در شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلایلی غیرعلمی ، این روز برای درج در تقویم رسمی ایران به تصویب نرسیده است.
وی تصریح کرد : دو مورد از دلایل غیرعلمی برای رد کردن روز ملی بیهقی در شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران ، سنی بودن و درباری بودن بیهقی عنوان شده است که هیچ کدام از این دلایل قابل قبول نیست به ویژه برای نادیده گرفتن شخصیت ارزشمند ادبی و تاریخی ابوالفضل بیهقی که خدمات ارزنده او به نثر فارسی و همچنین قرارگرفتن کتابش در ردیف معتبرترین منابع شناخت تاریخ ایران جایگاه ممتازی به او می بخشد.
دکتر علوی مقدم که تا کنون بیش از 8 کتاب و 45 مقاله علمی در زمینه ادبیات فارسی را منتشر کرده است ، در ادامه خواستار آن شد که  ، پرونده ثبت روز ملی بیهقی در تقویم رسمی ایران مجددا به جریان بیافتد و این بار با نگاه علمی و منصفانه تری به جایگاه با اهمیت بیهقی نگریسته شود و حق این ادیب برجسته ومورخ حقیقت جوی ایرانی به خوبی ادا شود.
دبیر همایش سالانه بیهقی در پایان ضمن بیان اینکه سبزوار به دلیل داشتن بزرگانی نظیر خواجه ابوالفضل بیهقی ، ابوالحسین زید بیهقی (فرید خراسان) ، عطاملک جوینی ، حکیم حاج ملاهادی سبزواری ، ملاحسین واعظ کاشفی ، دکتر قاسم غنی ، محمود دولت آبادی ، دکتر شریعتی و ... به خود می بالد اظهار داشت : به هرحال همینک نیز که روز ملی بیهقی هنوز رسما در تقویم کشور ثبت نشده ، علاقه مندان بیهقی تا زمانی  که منع قانونی وجود نداشته باشد ، اول آبان ماه را به عنوان روز ملی این نویسنده بزرگ  معرفی  می کنند و اگر بودجه لازم از طریق نهادهای فرهنگی شهرستان از جمله شهرداری و شورای شهر تأمین شود ، همه ساله همایش هایی ملی برای خواجه ابوالفضل بیهقی  برگزار خواهیم کرد.

منبع : خانه فرهنگ دانشجو سبزوار  http://www.sabzevarfarhang.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۰۵:۴۳
رضا حارث ابادی

معاون فرهنگی و بین الملل موسسه شهر کتاب تهران گفت :

صدا و سیما باید برنامه های علمی مناسبی برای شناخت بیهقی داشته باشد

معاون فرهنگی و بین الملل موسسه شهر کتاب تهران گفت : صدا و سیما باید برنامه های علمی مناسبی برای شناخت  بیهقی داشته باشد

معاون فرهنگی و بین الملل موسسه شهر کتاب تهران گفت : بایستی مرکز بیهقی شناسی در سبزوار تشکیل شود.

به گزارش خانه فرهنگ دانشجو ، استاد علی اصغر محمدخانی  در حاشیه برگزاری همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا افزود : در این مرکز بایستی اطلاعات، همه نوشته ها و آثار مکتوب ، صوتی ، بصری و هنری که راجع به بیهقی در ایران و سایر کشورها وجود دارد، جمع آوری شود .
وی اظهار داشت : مرکز بیهقی شناسی در حقیقت باید به عنوان مرجع مطرح باشد و افراد بتوانند زمانی که در خصوص این نویسنده و تاریخ نویس بزرگ تحقیق و یا پژوهشی دارند به این مرکز رجوع کنند.
معاون فرهنگی و بین الملل موسسه شهر کتاب تهران، اظهارداشت : همچنین این مرکز باید برای آشنایی بیشتر نسل جوان با بیهقی ، برای گروه های سنی مختلف گزیده های بیهقی را همراه با تصاویر تهیه کند.
محمدخانی با بیان اینکه تشکیل مرکز بیهقی شناسی همکاری مسوولان ادارات ، سازمان ها ، دانشگاه ها و رسانه ها را می طلبد، گفت : صداو سیما نیز بایستی برنامه های علمی برای شناخت بیهقی داشته باشد.
وی با بیان اینکه متاسفانه تاریخ بیهقی به عنوان واحد درسی برای گروه ادبیات فارسی تدریس می شود و این نویسنده بزرگ همچون حافظ ، سعدی و مولانا در بین مردم شناخته شده نیست افزود : بایستی دوره های بیهقی خوانی را در هر شهری بویژه برای داستان نویسان و شاعران جوان بگذارند و در این دوره های بیهقی خوانی، تاریخ بیهقی را تفسیر کنند.
معاون فرهنگی و بین الملل موسسه شهر کتاب با اشاره به برگزاری درس گفتارهایی برای بزرگان ادب فارسی، گفت : از مهرماه سال گذشته در خصوص بیهقی درس گفتارهای منظمی را برگزار کردیم و در این درس گفتارها در خصوص بیهقی و آثار بیهقی در حوزه تاریخ بررسی و گفت و گو شد.
وی اظهار داشت : بزرگداشت بیهقی و سایر بزرگان نباید فقط به یک همایش و چند سخنرانی خلاصه سود.
در همایش ملّی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی از تلاش ها و اقدامات انجام شده در خصوص بیهقی پژوهی و برگزاری درس گفتارهایی برای این نویسنده بزرگ از استاد علی اصغر محمدخانی قدردانی شد.

منبع : خانه فرهنگ دانشجو سبزوار  http://www.sabzevarfarhang.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۰۵:۳۷
رضا حارث ابادی

رونمایی از دو کتاب تازه تألیف در حوزه ادبیات فارسی ، پیرامون تاریخ بیهقی

http://www.asrarnameh.com/images/contents/1027160551-news-thumb2.jpg

همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی در اول آبان 92 با رونمایی  از دو  کتاب تازه تألیف در حوزه ادبیات فارسی  ، پیرامون تاریخ بیهقی اثر دکتر عبدالرضا مدرس زاده عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان همراه بود 

 عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان گفت : اگر دانشگاه ها بتوانند مجموعه ارزشمند کتاب تاریخ بیهقی را به شکل هنرمندانه و زبان امروزی در دسترس جوانان و نوجوانان قرار دهند آنگاه قدر هنر بیهقی بیشتر دانسته می شود.

 دکتر عبدالرضا مدرس زاده در حاشیه برگزاری همایش ملّی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در سبزوار افزود : هر چند کتاب تاریخ بیهقی در ظاهر موضوعی تاریخی دارد و متعلق به هزار سال پیش است اما سرشار از نکات عبرت آموز و اخلاقی است که برای همیشه روزگاران قابل استفاده است . 
وی با اشاره به جایگاه والای بیهقی در نثر فارسی اظهار داشت : بایستی نکات اخلاقی کتاب ارزشمند تاریخ بیهقی گفته شود و استفاده های عملی و کاربردی از مفاد این کتاب انجام شود. 
مولف کتابهای لونی دیگر و همین ده سال ، گفت : کتاب لونی دیگر ساده نویسی متن کامل تاریخ بیهقی به زبان امروزی و کتاب همین ده سال که نکته های حاشیه ای متن تاریخ بیهقی و تحلیل اتفاقات است در ماه های اخیر تالیف شده است . 
کتاب الکترونیکی چکیده مقالات همایش ملّی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی و دو کتاب لونی دیگر و همین ده سال تالیف دکتر عبدالرضا مدرس زاده در این همایش در سبزوار رونمایی شد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۰۵:۲۳
رضا حارث ابادی

نگاهی دراماتیک به داستان حسنک وزیر 

نگاهی دراماتیک به داستان حسنک وزیر


سیدنورالله رضوی مدیر فرهنگی دانشگاه حکیم سبزواری در همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی به ارائه سخنرانی علمی در خصوص یکی از جنبه های ارزشمند کتاب تاریخ بیهقی خواهد پرداخت.
رضوی که سابقه ای درخشان در انجام فعالیت های فرهنگی و هنری در سطوح استانی ، منطقه ای و ملی دارد ، به واسطه تحصیلاتش در مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی  به عنوان یکی از سخنرانان همایش ملی بزرگداشت بیهقی در اول آبان 92 دردانشگاه حکیم سبزواری ، داستان حسنک وزیر از کتاب گرانسنگ تاریخ بیهقی را از نگاهی دراماتیک مورد بررسی قرار خواهد داد. 
بخش هایی از سخنرانی ایشان در همایش بزرگداشت بیهقی :
برای شناخت حوزه ادبیات و به ویژه داستان و بررسی و تحلیل قصه و داستان ، تنها به مباحث ادبی و عناصر داستانی توجه نمی شود بلکه از نگاه دراماتیک نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و از آنجایی که نگاه ما به داستان ها از بُعد روایت و بحث شنیداری و نیز خواندن معطوف می شود ، تصویری که در ذهن ساخته می شود آخرین ایماژهایی  است که هرچه عمیق تر خلاق تر و پویاتر باشد داستان از بافت غنی تری برخوردار می شود و امروزه نگاه دراماتیک هم به این حوزه افزوده شده است.
درام عنصر و خصیصه جدیدی است که نمایشی شدن در یک اثر را مورد توجه قرار می دهد. 
عوامل انگیزیشی درگیراننده به گونه ای که قابل دیدن برای مخاطب باشند و تصویری در منظر تماشاگر در قاب صحنه و فضاهای نمایشی به اجرا می آید مهم جلوه می کند. این خصیصه را در داستان ها نیز مورد توجه قرار داده اند . از این منظر به داستان حسنک وزیر اثر  نویسنده و ادیب شهیر ابوالفضل بیهقی می توان نگاه جدی داشت و فتح باب بسیار ارزشمندی  را انجام داد که کمتر محققی بدان ورود پیدا کرده است. در نگاه اول این توجه به تاریخ بیهقی به عنوان یک داستان بلند مطمع نظر است و بُعد تاریخی آن با وجود ارزشمندی بسیار و مقتنی روایات و  شخصیت ها یک سر به کنار گذاشته می شود.
فقط بافت دراماتیک این  اثر مورد توجه قرار می گیرد . 
اول داستان از آنچنان جذابیت نمایشی برخوردار است که حتی به صورت نمایش نامه خوانی نیز همینک در محافل هنری و آکادمیک اجرا می شود . این  اثر جذابیت بسیاری برای مخاطب دارد . از طرفی امکان اقتباس و برگردانی به آثار نمایشی و حتی سینمایی با دستمایه ها و درون مایه و ریتم   فعلی نیز از قوت بسیار بالایی برخوردار است. از بُعد شخصیت پردازی ، شخصیت ها به عنوان کاراکترهای تیپیکال نبوده و  دارای آنچنان عمق و ستیزندگی هستند که مخاطب به شدت با آنها ارتباط برقرار می  کند. شخصیت ها از پی قرون و اعصار همچنان خود را زنده و پویا به مخاطب نشان می دهند.
بخشی از نگاه ما به این  اثر بزرگ است. هرچند که می توان از بُعد سینمایی نیز بازهم با نگاه دراماتیک و حتی دکوپاژ شده به این اثر مخصوصاً داستان حسنک وزیر پرداخت . این داستان در شکل فعلی خود به یک فیلم نامه قوی و یک متن نمایشی روایی بسیار دارای بافت دراماتیک خود را نشان می دهد

منبع : خانه فرهنگ دانشجو سبزوار  http://www.sabzevarfarhang.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۰۵:۲۰
رضا حارث ابادی

ابوالفضل بیهقی و نیکیِ نوشتن / در گفتگو با استاد حسین خسروجردی نویسنده توانمند خراسانی به مناسبت روز بیهقی

 

ابوالفضل بیهقی و نیکیِ نوشتن  در گفتگو با استاد حسین خسروجردی نویسنده توانمند خراسانی به مناسبت روز بیهقی

استاد حسین خسروجردی از نویسندگان توانمند و پرتلاش سبزواری است که شوق نوشتن و لذت درک و بهره مندی از گنجینه پربار زبان و ادبیات فارسی وجود وی را آکنده است.
وی که افتخار همشهری بودن با خواجه ابوالفضل بیهقی استاد مسلم نثر فارسی را دارد ، در روزهای منتهی به اول آبان ماه که در میان اهالی ادبیات فارسی به روز بزرگداشت بیهقی معروف شده است ، طی انجام مصاحبه ای ، نظر خود را در رابطه با این ادیب و مورخ مشهور ایرانی و کتاب گرانسنگ تاریخ بیهقی چنین اظهار داشته است:
پُرسش : شناخت ابوالفضل بیهقی از چه دیدگاهی اهمیت دارد؟ خسروجردی : بیهقی دُرّاجِ نفسِ غالب انسانی خردمند و شیفته است و تاجدارِ ادبیات جاندار و گرانبارِ ماست . اگر او را مُقتدایِ تاریخ نویسی و معلم نثرِ گرم و بیتابِ فارسیِ دَری بدانیم و شکوه فریادِ دردمندش را از لابلای اوراقِ زرد رنگ و مُندرس شدۀ او بشنویم ، چیزی جز حقیقت و حقانیت و شکوهِ انسانِ راستین و آرزومند نخواهیم یافت . آرزوهایی که یکسره به باد می رود و بیهقی در گوشۀ عُزلتِ خود ، دروگرِ طوفانهایِ جفا ، خدعه و نیرنگِ دربارِ سلطان مسعود است و طرفه آنکه او از خاکسترِ عداوت ها و کینه ها یِ ثقیل می تواند طیفی از رنگهایِ مُنقّشِ متنوع وگسترده و افکاری خوش بیافریند . در پگاهِ نگاهِ ابولفضل بیهقی ، از هیمۀ خاکستر ، تا عروج انسان های بزرگ،هیچ راهی نیست
چرا پرداختن به همایش بیهقی ضرورت دارد ؟
 زیرا که این ، یک نیاز و خواستۀ بجا و شخصیتی ست . تبینِ شانِ ادبیات است تا انسان به لیاقت و ارزشهایِ درونی خودش پی ببرد و آن را کشف کند ، بیهقی دُرّ بی همتایی ست که در خودش نمونه هایِ درخشان و توانمندی از کشف و سیر و سلوک و براوردِ انسانی دارد و این برکنار از ارزشهایِ فنی – ادبی ِ اوست که خوشبختانه اساتید فن آن را دریافته اند و ضرورتِ بازتابِ آن را میان علاقه مندان ، گوشزد کرده اند تاریخ بیهقی یک محک ، یک معیار ادبی و تاریخی از روزگاری ست که منتقدانی از قبیل مریلین والدمن ، استاد کرسی تاری دانشگاه شیگاگو ، دورانِ او را قرن بیهقی نام نهاده اند و از اینرو می نماید که برگزاری اینگونه بزرگداشتها ، راهِ شناخت بیهقی را تسهیل و هموار می کند .
 تاریخ بیهقی در زمینه ی پژوهش هایِ علمی و ادبی چه جایگاهی دارد ؟
خوشبختانه در نیم قرن ِ اخیر پژوهندگان ما با فرا گرفتن اسلوب های تحقیقی و تحلیل علمی متون ، توانسته اند در امر پژوهش و ارزیابی نقد و تفسیر متون فارسی گام های موثر و ارزنده ای را بردارند که از آن میان می توان به مرحوم دکتر غنی و دکتر فیاض اشاره کرد که با وسعتِ معلومات و قدرت تحلیلی خود توانسته اند ، متنِ منثورِ تاریخ بیهقی را بکاوند و این کتاب شگفت را به درک و نظرِ معاصرین ما بنشانند و مقام تاریخی آن را با اسلوبِ علمیِ خودشان معلوم کنند . در همین کنکاش ها و ارزیابی هایِ محققانه بود که معلوم شد تاریخ بیهقی به راستی جایگاه بلندی را در میان متون نثر کلاسیک ما دارد و در دوره بندی تاریخ غزنویان ، نیم رُخ اجتماعی زمانۀ خودش را به خوبی نشان بدهد و گذشته از آن ، با توان ادبی و تلازم آن با توصیفات و تشبیهات و تمثیل و همچنین با سادگی و ایجازها ، می توان آن را یک نثر متحول شده دانست .
 هنر نویسندگی بیهقی از چه جنبه هایی است
هنرِ بیهقی را باید تفهیمِ وقایعی دانست که همچون یک چشمۀ زُلال و خوشگوار ، ما را شاد نوشِ آرزو ها، رنج ها و نیازها و هنرها و زیبندگیِ زندگی می کند و چهرۀ کریه نکبت بارِ ستم و دنائت و مرارت آدمیانی را می نماید که به قولِ خودِ بیهقی، ادبارِ روزگارند و هنر برزگ آنست که همۀ این وقایع ، در طیفِ رنگینِ زبانِ هنری ، بما نمایانده می شوند. در زبانی که شبیه یک کارنوالِ بزرگ و دیدنی که پر از تشبیه و استعاره و نماد و تمثیل و کنایه و ایجاز ِ سخن است و با زیبایی تمام به باز کردن ِ غنچه هایِ احوال و انکارِ روزگار می پردازد .
 آیا می شود تاریخ بیهقی را از جنبه های هنری و زیباشناسی موردِ نقد و تحلیل قرار داد ؟اگر هنر، پروازِ دلخواه و اوج گرفتگیِ بالِ نیرویی باشد که بتواند بامدادِ پگاه را به ما بنماید و در طیفِ رنگارنگش بتواند زندگی را عبور دهد و آن را فرایند نماید ، تاریخ بیهقی لاجرم به چنین اوج و فرایندی رسیده است . آیا تصویر مقاومت و متانت و استواری و شانِ حسنک وزیر به جز این است ؟ آیا پایانِ کارِ مسعود و تصویر فضاحت و خزلانِ او چنین رنگ و نمایی را نمی رساند ؟ آیا بیان فرو گرفتن ها و قبض و بند کردن محتشمین و سرهنگانِ سلطان در چنین جایگاهی نیسست؟ اوج ها و فرود ها و بیانِ کرانه های عمرِ گلباری چون بو نصر مشکان از مسیر چنین زیبایی شناسیی می گذرد و به ظرافت و دقتِ هنری آراسته است . حتی بیان یک صفت جهیزیۀ دختر باکالیجار از چنین زیبایی و هنری خبر می دهد : دختر تختی داشت ، گقتی بوستانی بود . در جملۀ جهیزِ این دختر آورده بودند . زمینه آن تخته های سیمین در هم بافته و ساخته و بر آن سی درختِ زرّین ، مرتب کرده و برگهای درختان پیروزه بود با زُمرّد و بارِ آن ، انواعِ یواقیت !چنان که امیر اندر آن بدید و آن را سخت بپسندید . و گرد بر گردِ آن درختان ، بیست نرگسدان نهاده و همه ی سپر غم هایِ آن ، از زَر و سیم ساخته و بسیار انواع جواهر و گرد بر گردِ این نرگسدان ها یِ سیم ، طبقِ زرین نهاده ، همه پُر عنبر و شمامه های کافور . این یک صفتِ جهیز بود و دیگر چیزها بر این ، قیاس می باید کرد ( تاریخ بیهقی جعفر مدرس صادقی . صفحۀ 310)
 تاریخ بیهقی چه تاثیری در روندِ نثر فارسی داشته است ؟
اگر درست است که به گفتۀ برخی از محققینی مانند مریلین والدمن ، قرنی را که بیهقی در آن می زیسته قرن بیهقی نام نهاده اند از این رو تاثیر گذاری بیهقی امری بدیهی و قابل قبول می نماید . بخصوص وقتی که ابن فندق در تاریخ بیهق ، خبر از سی مجلّد تاریخ بیهقی را می دهد که در کتابخانه نیشابور و سرخس و بغداد ، وی به چشمِ خود دیده است . فزون بر این ، امثله و پندهای فراوانی در طولِ ازمنه و قرنها فراهم شده که امروز در جهار جلدِ امثال و حکم ، بخش مهمی را به تاریخ بیهقی اختصاص می دهند . حتی بعد از این همه قرنی که از روزگارانِ بیهقی می گذرد باز هم می تواند بسیاری از نکاتِ خویش را به نویسنده ه های دوران ما ، منتقل کند و زمینه ساز نثرِ کلیدرهای باشکوه شود .
 داستان پردازیِ تاریخ بیهقی در نثر کلاسیک فارسی از چه جا یگاهی بر خوردار است ؟یکی از عمده و پایه ای ترین عناصر داستان به زبان باز می گردد و زبان ، در پیوند تاریخ بیهقی چنان صیقل خورده و متبلور شده است که گاه تا حدّ اعجاز و شاهکار نثر ادبی به پیش می رود .  عمده ترین مضا مینِ بیهقی در داستا ن های اجتماعی – فلسفی و اخلاقی چنان اوج می گیرد که فضای داستانیِ او را به یک درام جدی و دردناک مبدل می کند و نثر در بیانِ کنش ها و واکنش ها ی شخصیت های داستان نیز ، منحصر بفرد و زنگدار تبدیل می گردد و از این رو ، جوهرۀ ناب و اعلای نثرِ خود بوده هی را پدید می آورد که شایستۀ هرگونه تحسین است . نثر فاخر و ضرباهنگِ تاریخ بیهقی در روزگاری که هنوز جنگها و خشونتها پایان نیافته اند و زبری روزگار کاملا محسوس و صریح است و دروازه ها و باروهای بلندِ قصه ها و شهرها را در بر گرفته و نعرۀ مردان جنگی ، پژواکِ دایمی دارد. اینها همه در پیدایی نثری مطنتن و فاخر و استوار دخالتِ تام دارد و در غنای نثر کلاسیک ، کمک شاینده ای می نماید . زاویۀ دیدِ داستانیِ بیهقی اما همیشه در جستجویِ دلمایه و گرمایِ تپندۀ زندگی یکسره می سوزد ودر اوجِ خوشوقتی ها و خاکسترهای مذلت ، پرواز را میسّر می گرداند 
منبع : خانه فرهنگ دانشجو سبزوار  http://www.sabzevarfarhang.com
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۰۵:۰۰
رضا حارث ابادی

 دکتر حسن دلبری ، مدرس و عضو هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری: تأسیس بنیاد و مرکز علمی بیهقی شناسی در سبزوار ضروریست / جای تندیس بیهقی در شهر زادگاهش خالیست

   اول آبان ماه ، روزی است که از چندین سال گذشته تا کنون از سوی شمار زیادی از فرهیختگان ، اساتید و علاقه مندان به عرصه زبان و ادبیات فارسی به عنوان روز بزرگداشت استاد مسلم نثر فارسی ، خواجه ابوالفضل بیهقی تعیین شده استدر این بین هرچند برخی کم لطفی ها ازجانب مسئولان فرهنگی و اجرایی کشور تا کنون مانع از آن شده است که ، این روز در تقویم ملی ایران ، رسما به نام ابوالفضل بیهقی ثبت گردد ، اما دوستداران بیهقی و تاریخ گرانسنگ او در حرکتی خودجوش همه ساله در تاریخ اول آبان ماه اقدام به برگزاری مراسم بزرگداشت این ادیب و مورخ بلندآوازه ایرانی در شهر زادگاهش دارالمومنین سبزوار پایتخت نثر فارسی ، می نمایند. 

وبسایت خانه فرهنگ دانشجو نیز به همین مناسبت دراین روزها که در آستانه اول آبان قرار داریم ، با تعدادی از صاحب نظران و علاقه مندان ادبیات فارسی در کهن شهر سبزوار به گفتگو پرداخته است که یکی از این افراد دکتر حسن دلبری ، مدرس و عضو هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری در گروه زبان و ادبیات فارسی و از شعرای موفق کشور است.یک شاعرکشوری و استاد زبان وادبیات فارسی: تأسیس بنیاد و مرکز علمی بیهقی شناسی در سبزوار ضروریست  جای تندیس بیهقی در شهر زادگاهش خالیست
•    نگاه بیهقی به فلسفه ی تاریخ چگونه بود؟
-    در نگاه بیهقی تاریخ،مشیت باری تعالی است و آنچه در بستر تاریخ جریان دارد اراده ی محض الهی است که در قالب انفاقات ظاهرا تلخ و شیرین تجلی می یابد.

•    مبنای تحلیل تاریخ، از دیدبیهقی چیست؟ ( آیا بیهقی از نظر جریان فرهنگی حاکم در زمان خود،فردی بی طرف بوده است؟)

-    بیهقی خود در جای جای تاریخی که نگاشته است به پرهیز از کذب و بزرگ نمایی ، یا جانبداری از شخص یا جریان خاص اشاره و تاکید کرده است و همیشه یاد آورشده که نمی خواهد اثری برجای گذارد که آیندگان بخوانند و بگویند ، شرم باد این پیر را.
اما در این مورد نباید و نمی توان  تنها به گفته ی خود بیهقی استناد کرد بلکه یکی دیگر از دلایلی که این ادعای وی را قوت می بخشد این است که تاکنون کسی نتوانسته گفته های او را به صورت اصولی زیر سوال ببرد البته از نظر دور نداریم که  مقالاتی درباره بعضی حوادث تاریخی و اشتباهات جزئی آن نگاشته شده است. اما اصل رویکرد بی طرفانه بیهقی هم چنان بی شائبه و متین مانده است.

•    آنچه تاریخ بیهقی را از دیگر آثار تاریخی مجزا می کند چیست؟
-    وقتی تاریخ بیهقی را می خوانیم درمی مانیم که آیا در حال خواندن تاریخی هستیم با چاشنی ادبیات یا داستانی را می خوانیم مبتنی بر تاریخ. هم تاریخ خوان و هم قصه خوان را اقناع می کند بی آنکه در وی ملالی بر انگیزد. داستان گونگی تاریخ بیهقی به اندازه ای است که این اثر را از دیگر آثار تاریخی متمایز کرده و به جرأت می توان گفت : در قفسه های تمام کتاب خانه ها در جایگاه کتب ادبی قرار می گیرد و مقالات و رسالات متنوعی در مورد عتاصر داستانی این کتاب نگاشته شده است. مخصوصا این که در ارزیابی آن بر اساس تازه ترین نظریات نقد ادبی نیز همیشه سربلند بیرون آمده است.

•    زبان تاریخ بیهقی چندوجهی است؟( تراژیک، حماسه ای، دراماتیک)
-    یکی از هنرهای بیهقی این است که برای نقل هرحکایت با توجه به شبکه ی مفهومی آن زبان خاص همان متن را برمی گزیند. چنان که فی المثل در آغاز داستان "حسنک وزیر" بایک براعت استهلال زیبا و به جا پی به ادامه آن می بریم و در مقابل داستانی مثل "خیش خانه" را با قلمی و زبانی متفاوت می نویسد که در آن رنگ وبوی شیطنت مسعود غزنوی در واژه ها و گزاره ها متجلی شده است.

•    آیا می توان از تاریخ بیهقی به عنوان یک رمان تاریخی-ادبی یاد کرد؟
-    قطعا حتی من با جازه شما می خواهم بگویم یک رمان ادبی- تاریخی.

•    با توجه به اینکه فردوسی و بیهقی در یک عصر زندگی می کرده اند اما شاهنامه فردوسی در جایگاه ویژه تری قرار دارد؟
-    نکته اول این که در صورت سوال گمانم منظور شما این است که این دو تن در دوره های نزدیک به هم زندگی می کرده اند وگرنه مستحضر هستید که هم عصر نبوده اند. نکته دوم این که با توجه به نثر بودن تاریخ بیهقی و نظم بودن شاهنامه نمی توان مقایسه ای و تطبیقی به این دو اثر نگاه کرد . تنها یک نقل قول از استادم جناب آقای یاحقی می آورم که گویای تمام پاسخ این سوال است و وی در کلاس های دوره دکتری دانشگاه فردوسی می گفت: در لغت نامه عظیم دهخدا معمولا در هر مدخل اولین شاهد نظم از شاهنامه و اولین شاهد نثر از تاریخ بیهقی است.

•    دلیل ضعف نگاه حوزه ادبیات به خصوص در میان ادبیات نوجوانان به تاریخ بیهقی چیست؟
- جوانان و نوجوانان شاید نگاهی مستقیم به کتاب تاریخ بیهقی نداشته باشند و به انصاف نمی توان هم ازآن ها این انتظار را داشت اما به صورت غیر مساقیم وقتی نثر او در شعر سپید شاملو و امثال او اثرگذار و تعیین کننده است پس می توان مدعی شد بسیاری از همین جوانان بی آن که بدانند برسر سفره بیهقی ها نشسته اند.

•    آیا می توان در آینده ای نزدیک ، دوران کنونی را به عنوان هزاره ی تاریخ بیهقی برشمرد؟
-    امیدوارم این گونه باشد اما تا وقتی زمان به مردم نادان زمام مراد می دهد اهل فضل و دانش به جرم همین گناه چندان برجسته نمی شوند و البته نیازی هم ندارند.

•    سبزواری ها چه مسئولیتی در قبال بیهقی دارند؟
-    گمانم منظورتان فرهیختگان سبزوار باشد وگرنه از عوام که برایشان مهم نیست که هنوز در هیچ میدانی از این شهر تندیس بیهقی وجود ندارد ، انتظار نمی توان داشت. اما فرهیختگان متولیانی هستند که باید حرمت این امام زاده را داشته باشند.حداقل در سطح ایجاد یک مکان،با عنوان بنیاد بیهقی یا قطب علمی بیهقی شناسی.

•    علاوه بر نکات مثبت تاریخ بیهقی،این تاریخ دارای چه عیوبی در زمینه های (نگارشی،اخلاقی،ادبی و ...)می باشد؟

-    بیهقی در کتابش آنقدر رقیق و نازک طبع و در عین حال متین و باوقار جلوه کرده است که نمی توان عیبی به ویژه اخلاقی براو گرفت حتی در مواردی که بناست داستانی مثل خیش خانه، را یاد کند در کمال عفت قلم هم به ذکر جزئیات می پردازد و هم اجازه نمی دهد مخاطب اشکالی را متوجه قلم او کند .
 در مورد ادبیات متن هم همین گونه است ، دکتر غلانحسین یوسفی بس که" من حاضرم تمام آنچه از عمرمن مانده بگیرند و تنها یک صفحه از مجلدات مفقود شده بیهقی پیداشود" لازم به یادآوری است که این قول را جایی شنیده ام و از استناد ان اطلاعی ندارم.
در پایان گفته همیشه ام را تکرار می کنم که باوجود نثر نویسان بزرگ و تاثیرگذاری که از سبزوار برخاسته اند از ابوالفضل بیهقی، عطاملک جوینی گرفته تا کاشفی سبزواری،حاج ملاهادی،محموددولت آبادی،دکتر شریعتی این شهر استحقاق آن را دارد که قطب نثر ایران منظور گردد چنان که شیراز قطب شعر ایران است.
 
منبع : وبسایت خانه فرهنگ دانشجو http://www.sabzevarfarhang.com
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۰۴:۵۲
رضا حارث ابادی

کوشش پروانه / جستاری چند از تاریخ بیهقی

حسین خسروجردی : 
با سلام و با احساس همدلی و ارادتی که به تواضع پروانه و حُجبِ گُل قاصدک می‌ماند. سپاس به روز خردمند و شایندة بیهقی که شما دلسپاران شایسته و نیکوی فرهنگ و ادب را از کوچه‌های دلتنگ زمانه باز جُسته است تا در روزی معصوم و در زُلال ساغری مینَوی همدیگر را بنگریم و در شعمدانی گُلفامِ آرزوها، هم را دریابیم.

مردان نامی و گرانمایة این فلات کهنسال، همیشه با جانی شیفته و پرشور دلبستة حقایق بوده‌اند و در جلوه‌های رنگین روزگار، اسرار هستی را می‌جسته‌اند و در کائناتِ بیکرانِ دل، چونان چراغی می‌سوختند تا جهانی را چون شمع افروخته گردانند.

نمی‌دانم کی و در کجا خوانده‌ام که: آدمی به هرچه عشق بورزد، رنگ همان چیز را می‌گیرد و چنین است که اگر بیهقی را نیک بنگریم، تاریخ پایه و گزارش حقیقت‌یابش را در این سنخ می‌یابیم و عشق او را در فرازنای تاریخ درک خواهیم کرد که چه سان، کلام او، نردبانِ آسمان است و چه سان او، پیشاهنگ معنوی ادبیات جوشانی است که همه خرد است، تنبُّه است، شور است و گُلپونه‌های فضیلتی که به قول خیام: مردم را از پایة دون، به پایة بلند می‌رساند.

دریابش و درک حقایق فضیلت‌های بیهقی، از آغاز و درست از همان ابتدای کتاب وقتی که ارکان دولت محمودی نسخة عریضه را به سلطان مسعود می‌نویسند و امیرمحمد در قلعت کوهتیز بازداشت شده است ما نخستین آژیر و شکنج طینت آدمی را از خلال این کتاب شگفت می‌شنویم و در تلاطم نخوت و مقام و خودخواهی و حرص آدمی، عُطوفت و برادری را می‌بینیم که چه‌سان شکننده می‌شوند. پاش می‌خورند و سرانجام در نشیب و زوال در می‌غلطند. و همین جاست که ناگهان درام و محور جان کلام بیهقی بازتاب می‌یابد و ما را به قضاوت و مکاشفة طینت آدمی می‌برد. «امیر گفت: خبر برادرم چیست؟ و لشکرکی خواهد رفت نزدیک وی؟ گفتند: خبر خداوند، همیشه خیر است. و نامه به امیر دادند. برخواند و لختی تاریکی در وی پدید آمد.» و این پیدایی لرزاننده، حدیثی است که بیهقی از آن به تنبُّه نام می‌برد و ماهیت انسانی را با آن می‌سنجد و باز می‌شناسد و تمام نگرانی بیهقی هم در آن است که چنین حقایقی درک نشوند و از چشم خواننده دور بماند. یک نوع گم‌گشتگی . و در چنین احوالی نمونة روشن و بارز آن، حاجب، "علی قریب" است که به قول بیهقی (چون او مرد کم رسد).

 "علی قریب" کسی است که با وجود اختیار و امکان فرار، در صحنة حوادث می‌ماند و مرگ را بر بدنامی و حضیض ترجیح می‌دهد تا عبرت را به تماشای روزگارِ دُرشت و نگاه دیگران بکشاند. اگر درست است که به فرمودة ارسطو (تراژدی از وقایعی تقلید می‌کند که موجب برانگیختن ترس و شفقت می‌گردد)[1] بی‌گمان داستان علی قریب هم، چنین حسی را القاء می‌کند که بر تقدیر کژتاب و تلخ خود غلبه می‌کند. و بیهقی در چنین نمونه‌ای فراتر از یک گزارشگر تاریخی، چیز می‌نویسد و ما را به آموزه‌های عمیق‌تری رهنمون می‌کند.

این آموزه‌ها حتی از دید ناقدین و سنجشگران سخت‌گیری همچون "مریلین و الدمن" استاد کرسی تاریخ دانشگاهشیکاگو دور نمی‌ماند. او می‌گوید: «به‌طور کلی برخی از قسمت‌های تاریخ بیهقی از نظر تجسم رویدادها و صحنه‌ها بسیار قوی و بر احساسات و عواطف انسانی ... اثر می‌گذارد.»[2] البته والدمن علی‌رغم اینکه کار بیهقی را منحصر بفرد و بی‌نظیر می‌داند اما می‌گوید: «بیهقی سعی می‌کند تا موازنه‌هایی میان علاقة خود به حقیقت تاریخی و ارزش‌های اخلاقی برقرار سازد. 

بیهقی وقایعی را که مورد علاقه‌اش هستند انتخاب می‌کند و آنها را به تفصیل بازگو می‌کند و آنگاه از آنها نتیجة اخلاقی می‌گیرد.»[3] هرچند که در نتیجه‌گیری فکری و اخلاقی بیهقی از رویدادهای تاریخی حرفی نیست اما او نتیجه‌گیری را از بطن گزارش رویدادها و با دقت و امانت صادقانه‌ای روایت کرده است. بیهقی در ارائه گزارش خود، بی‌طرف است ولی اندیشه‌ها و ارزش‌گذاری خودش را از متن و از درون همین وقایع و نسج نمونه‌های روزمره بیرون می‌آورد. 
 اندیشه‌هایی که نگارنده کوشش دارد تا شاید شمّتی از آن را باز یابد و در گرمای انسانی آن، اندیشه کند از این‌رو باید چند نکته را بازیافت و اینکه زمانه و واقعیت‌های فکری و حیات معنوی دوران ابوالفضل بیهقی چگونه بوده است؟ و خطوط نورانی آن به کدام سوی می‌رفته و اگر درست است که بی‌همتایی بیهقی از خصوصیات زمانه‌ای بود که در آن می‌نوشت. 
پس این انگاره‌ها و حساسیت‌های مذهبی و فلسفی و کلامی و اخگرهای درخشان آن کدام‌ها بوده‌اند؟ و ابوالفضل بیهقی در کدام جای این تحول فکری قرارداشته است؟ از اشاره‌های او به جزئیات فکری شروع می‌کنیم که بیهقی نیروی کارساز و بزرگ پیامبران و پادشاهان را از آنِ خدای متعال می‌داند و بر آن است که باید مردان به این دو قوة الهی بگروند تا راه نجات را دریابند. سپس بیهقی به سه جریان فکری و اندیشة آن روزگار به نام‌های معتزله و زندیقی و دهری اشاره می‌کند و سپس به جریان فکری قرامطه می‌پردازد که شخصاً خود بیهقی از اظهارنظر مستقیم در بارة آن تفره می‌رود و می‌گوید: «دو مرد، پیک راست کردند با جامه‌ی پیکان که از بغداد آمده‌اند و نامة خلیفه آورده‌اند که (حسنک قرمطی را بردار باید کرد و به سنگ بباید کشت)[4] و در جای دیگر آمده است : «امیر ماضی چنان که لجوجی و ضجرت وی بود، یک روز گفت: به این خلیفة خرف شده بباید نوشت که من از بهر قدر عباسیان انگشت در کرده‌ام در همة جهان و قَرمَطی می‌جویم و آنچه یافته آید و درست گردد، بردار می‌کشند. »[5]  
با چنین زمینه‌ای حال باید به معتزله توجه کرد که اصول و بنیادهای فکری آن چه بوده است، معتزله جمعی بوده‌اند که معتقد به اصالت عقل بوده‌اند و همة عقاید اسلامی را به عقل خود می‌سنجیدند. اوج اندیشة معتزله در اعتقاد آنان به اختیار بوده است. بیهقی در مورد اشاعره که مقابل معتزله بودند هرچند بطور مستقیم اشاره ندارد اما در فحوای کلام و در شرح رویدادها به این نحلة فکری می‌پردازد و انگار با این نوع نگاه تأیید شده، به آن می‌نگرد.

 البته در تقابل چنین نحله‌های فکری و در رابطه با تلاش فلسفة اسلامی[6] نگارنده، کلام استاد مطهری را می‌پسندد که می‌گوید: در تلاش‌های سخت است که برق‌هایی می‌جهد و سرزمین‌های تازه کشف می‌شود و چنین است که (اشاعره که تا آن زمان آنها را اهل جبری مسلک شدند و گفتند: «آنچه خداوند می‌کند حکمت است نه اینکه آنچه حکمت است خدا می‌کند.»[7] البته استاد مطهری در یک اظهارنظر صریح معتزله را عملاً از اشاعره نسبت به اسلام دلسوزتر و پایبندتر و فداکارتر می‌داند. اما بیهقی در تعیین فضای زمانة خود، هنوز ده قرن با زمانة ما و داوری آن فاصله دارد و طبعاً به نتایج خودش پایبند است.
از آن گذشته او در حیطة درباری است که سلاطینش همه اشعری مذهب هستند و در محدودیت‌هایی که بر معتزله روا می‌دارند، تنها اشعریت را به رسمیت می‌شناسند و این کینه و عداوت تا جایی است «که وقتی رئیس بیهق چهار مدرسه را برای حنفیان و شافعیان و کرامیه و سادات که پیروان آن‌ها معتزله یا همان عدلیون و زیدیه بودند،تأسیس کرد، بی‌درنگ رئیس بیهق توسط سلطان محمود غزنوی فراخوانده می‌شود و به دلیل ساختن مدرسه‌ای برای شیعیان مورد غضب قرار می‌گیرد.» [8]
اما در مورد دهریون ابوحامد غزالی عقاید دهریون را نسبت به وجود آفریدگار نفی شده می‌داند و بر آن است که آنها به این نتیجه رسیده‌اند که ماده در زمان همیشه و ابدی است و تنها این ماده است که خالق خویش است. و در این مورد ناصرخسرو در زادالمسافرین از آنها نام می‌برد و می‌گوید: دهریان فلک و آنچه در دست را صانع عالم می‌دانند[9] و مرعالم را قدیم می‌گویند و صانع موالید را از نبات و حیوان و مردم و نجوم را، افلاک می‌داند. و اشاره ابوالفضل بیهقی هم در بخش خطبه‌های کتابش مبنی بر اینکه نیروهای تفویضی از جانب را به فلک و کواکب و بروج نسبت می‌دهند، دقیقاً اشاره به همین دهریون می‌داند و خطاب مستقیمش به آنهاست. از آنجا که غزالی سخنگوی اشاعره است و نیز اینکه مَسلک اشعری به فرمودة استاد گرانقدر بهاءالدین خرمشاهی در روح عرفان ما عجین شده است، بد نیست از بزرگانی همچون غزالی، سنایی، عطار، مولوی، حافظ، سعدی، شیخ شبستری و دیگران نام ببرم که همگی پیرو این طرز تفکر بوده‌اند و تمام آنها تمایل به آن داشته‌اند. 

 چنانکه اشاره شد تفکر و اندیشه اشاعره، تفکر غالب و حتی پرنرمش زمانه خودش بوده است و با توجه به اقوال و راویانی چون خواجه عبدالله انصاری و خواجه قشیری و نیز زهاد و صوفیانی چون حسن بصری، مالک ابن دینار، ذولنون مصری، رابعه عدویه و جنید بغدادی که در کتاب الذهد الکبیر ابوبکر احمد بیهقی آمده است ، این نگرش توانسته است که هرچه بیشتر، گسترده و فراگیر شود. 
در مورد تفکر اشاعره در تاریخ بیهقی نمونه‌ها زیادند و از آن جمله وقتی که بیهقی دربارة عادات وضع بوسهل زوزنی سخن می‌گوید، پیامد سخن او بر راستة سخن اشاعره است و از آن جبر مفهوم می‌شود. «ابن بوسهل مردی امام‌زاده و محتشم و فاضل و ادیب بود اما شرارت و ز عارتی در طمع وی موکد شده ـ ولا تبدیل لخلق الله (و نیست دگرگون شدنی رای آفرینش خداوند. سوره روم آیه 30) و با آن شرارت و دلسوزی نداشت. [10]

در گسترة زندگی بیهقی حتی دوستان او نیز از کسانی بوده‌اند که علاوه بر فضیلت علمی و اخلاقی و ادبی مُروّت و علو طبع داشته‌اند. چنانکه ابوحنیفه اسکافی که از دوستان ابوالفضل بیهقی محسوب می‌شده است علاوه بر مقام شاعریش، مَسنَد تدریس داشته و بی‌اجری و مشاهره ادب و علم می‌داده است و با اینکه او یک کفشگر است، مردمان را رایگان علم می‌آموخته است.[11]
از آنجا که روایت و بیان تاریخی رویدادها نه تنها باید پرمایه که پر از نکته و حکمت و عبرت و اندیشه و بلاغت و قریحة آفرینش باشد و چشم‌اندازی را بنمایاند که به فرمودة ابوالفضل بیهقی: خواننده را نشاط افزاید و خواندن او را زیادت گرداند و او را به اندیشه‌ای انسانی و ژرف رهنمون سازد. مثلاً در ذکر انتقا‌م‌خواهی و عصبیت خواجه احمد میمندی و تعارض او با بوبکر حصیری که به روزگار سلطان محمود، یک شخصیتِ جبّار و عربده‌جو بوده است، خود نمونة بلیغ و روشن چنین روایتی است و جایگاه سیاست و تفهیم قدرت و جبونی آدمیان را می‌رساند و می‌رساند که خویشتن ناشناسی و تکبُّر و گستاخی و عصبیت به کجا منتهی می‌شود و عیار چنین فضائلی چقدر است. و در دایرة چنین روایتی است که منزلت و شأن و اعتبار یک وزیر تعیین می‌شود. خواننده را به داوری می‌نشاند.
 در ذکر حکایت افشین و بوَدلَف هم ما به چنین تعارضی روبرو هستیم و با زیاده‌خواهی و کنش‌های خشمی روبرو می‌گردیم که افشین، در طی روزگاران دراز و در متابعت از نفرت و خیانت و خدمه به چنین فلَجی می‌رسد و بی‌گمان تسلیم نمودن سردار بی‌همتا و دلیری همچون بابک خرم‌دین، نقطة دنائت و خلجان چنین فلجی است. افشین، نمونة غامض بربادرفتة یک بی‌وطن خودفروخته است.
 شاید نقطه مقابل افشین و عینیت تاریخی انسان‌های شایستة تاریخ بیهقی، همین حسنک وزیر ما باشد که خوشبختانه در مورد قابلیت و ارزش‌گذاری حسنک وزیر، ما به یک سلیقة ملی رسیده‌ایم و چنین جانی را به راستی شایستة تقدیر می‌دانیم. 
حسنک وزیر درامِ نجابت یک جان خود بودة اصیل ایرانی است که به آرمانهایش تا آخر وفادار می‌ماند و تا پای جانش می‌ایستد و بعد از آن، بگذار حوصله ، از آن جگر و صبرِ مادران ما باشد. بگذار تا روزگار بپاید و مادری در پای دار بگوید: گاه آن نیست که این سواران گُرد از اسب فرود آیند؟ به راستی حسنک وزیر چرا در یک چنین موقعیت ممتاز و درخشانی قرار می‌گیرد؟ وقتی حسنک وزیر در تراژدی خود در مجلس سلطان به خواجة بزرگ حسن میمندی می‌گوید: مرا به ستم وزارت دادند و وزارت ، نه جای من بود. این خود دلیلی به رَدِ ستم و حُرّیت حسنک وزیر است. و حسنک، عاقبت تهوّر و تعدّی خود کشید. او به صراحت تمام به رفتار و جایگاه و کردار خود آگاه بود و اعتقاد و اعتماد را یک اصل مهم می‌دانست و روی همین اعتماد و اعتقاد بود که به باند و دار و دستة امیرمسعود نمی‌پیوندد و اسیر دسیسه‌های او نمی‌شود. تا آنجا که به امیرمسعود می‌گوید: من آنچه کنم به فرمان خداوند خود می‌کنم، اگر وقتی تختِ مُلک به تو رسد حسنک را بردار باید کرد. ولاجرم چون سلطان پادشاه شد، این مرد بر مَرکَب چوبین نشست و بوسهل و غیربوسهل درین کیستند؟ که حسنک عافیت تهور و تعدی خود کشید.»

در راستی و درستی و نیز صداقت آدمیان، بیهقی همیشه از خیانت و جاسوسی مُشرفان قدرناشناسِ دَغل نفرت تمام دارد و از خدا می‌‌خواهد که همه را در عصمت خویش نگاه دارد و توفیق اصلاح بدهد تا همه به شکر نعمت وی، از مُنعمان باشند. در این مورد وقتی بیهقی اشاره به طغرل می‌کند، او را ابلهی می‌داند که کفران نعمت نموده است و اِدبار در او پیچیده است.

بیهقی کفران نعمت را مشمئز کننده و شوم می‌داند. در تاریخ بیهقی بیشترین عبرت‌ها و تأثیرگذاری‌های دردانگیز دراماتیک را ، حکام قدرت پیشه و دنائتِ آزمندان تشکیل می‌دهند. برادر با برادر نمی‌سازد و کار از درجه سخن به درجه شمشیر می‌رسد. جنگ پیوسته می‌گردد و آسیا بر خون می‌گردد. تا برادری فائق آید و امیری در کجای زمینی نشانده شود. افزون بر این، جاه‌طلبی و لهیب سوزان انتقام‌خواهی، برادر و عمو و دوست و آشنا نمی‌شناسد و بیهقی در بیان چنین المی، پایان کار بسیاری را ترسیم نموده است. روحش شاد و راهش پُر رهرو باد.
نویسنده : حسین خسروجردی / مشهد / مهر 1392

ایمیل : h_khosrojerdy@yahoo.com
منابع :
1- ارسطو و فن شعر ، ترجمه عبدالحسین زرین کوب ، موسسه انتشارات امیرکبیر ، تهران 1357
2-زمانه ، زندگی و کارنامه بیهقی ، نوشته مریلین والدمن ، ترجمه منصور اتحادیه ، نشر تاریخ ایران ، چاپ اول 1357 ، صفحه 205
3-همان منبع صفحه 200
4-تاریخ بیهقی ، به ویرایشگری جعفر مدرس صادقی ، نشر مرکز ، صفحه 6 ، چاپ اول ، 1377
5- همان منبع ، صفحه 169
6-عدل الهی ، شهید مرتضی مطهری ، انتشارات صدرا ، صفحه 67
7-همان منبع ، صفحه 22
8-تاریخ بیهق تألیف ابوالحسن علی بن زید بیهقی ، بهتصحیح احمد بهمنیار ، کتاب فروشی فروغی
9- برخی بررسی ها و جهان بینی ها ، صفحه 254
10-تاریخ بیهقی به تصحیح منوچهر دانش پژوه ، جلد اول ، صفحه 276
11- تاریخ ادبیات در ایران ، ذبیح الله صفا ، جلد دوم صفحات 399 و 400 و نیز رجوع شود به تاریخ بیهقی ، دکتر فیاض صفحه 380 و 381
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۰۴:۴۵
رضا حارث ابادی