ابوالفضل بیهقی مورّخ، ادیب، نویسنده و پدر نثر پارسی

سمن انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی، اول آبان ماه روز ملّی ادیب شیرین سخن، تاریخ نگار منصف، حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد.

ابوالفضل بیهقی مورّخ، ادیب، نویسنده و پدر نثر پارسی

سمن انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی، اول آبان ماه روز ملّی ادیب شیرین سخن، تاریخ نگار منصف، حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد.

غرض من آن است که تاریخ پایه ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند.
غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده ای به حاصل آید و مگر کسی را از این به کار آید... و هرکس که این نامه بخواند، به چشم خرد و عبرت اندر این نامه بنگرد، نه بدان چشم که افسانه است.
اما براستی ابوالفضل بیهقی به عنوان یکی از برجسته ترین تاریخ نگاران تمامی ادوار ایران درباره تاریخ چگونه می اندیشید؟ از منظر او، اهمیت و فایده تاریخ چه بود؟ به باور وی، رسالت تاریخ را در چه مواردی باید جستجو کرد؟ در این کوتاه سخن، بنابر آن است تا پاسخی روشن بدین پرسش ها و سوالاتی از این دست داده شود و بدین طریق از ذهن تاریخ نگر این تاریخ نگار پرآوازه، آگاهی بهتری یافت.
اول آبانماه روز ملی ادیب شیرین سخن ، تاریخ نگار منصف ،حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد. نویسنده: رضا حارث آبادی 09122042389 -09193060873
تلگرام Rezabeyhaghi@ اینستاگرام https://www.instagram.com/beyhaghi_news/

کلمات کلیدی

تاریخ بیهقی

ابوالفضل بیهقی

اول آبان روز ملی ابوالفضل بیهقی

تاریخ بیهقی این مکتوب یال افشان جاوید

روستای حارث آباد سبزوار زادگاه ابوالفضل بیهقی

ابوالفضل بیهقی استاد مسلم نثر فارسی

رضا حارث آبادی

محمود دولت آبادی

روستای حارث آباد سبزوار

محمود دولت آبادی رمان نویس برجسته سبزواری

بیهقی

abolfazlbeyhaghi

abolfazl beihaghi

معلم شهید دکتر علی شریعتی

معلم شهید دکتر شریعتی

مجله اینترنتی اسرارنامه سبزوار

روستای حارث اباد سبزوار

حسین خسروجردی نویسنده معاصر تاریخ وادب فارسی

حسین خسروجردی نویسنده توانای معاصر سبزوار

حسین خسروجردی رمان نویس بزرگ سبزواری

اول آبان روز نثر فارسی و بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در سبزوار

اول آبان ماه روز ملی ادیب شیرین سخن

رضا حارث آبادی بیهقی

روستای حارث اباد شهرستان سبزوار زادگاه ابوالفضل بیهقی

دانشگاه حکیم سبزواری

تاریخ بیهقی‌ و تأثیر آن بر ادبیات امروز

تمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی پدر نثر فارسی

تاریخ نگار منصف

دکتر مهیار علوی مقدم

اول آبان روز ملی نثر فارسی و بزرگداشت بیهقی

بایگانی

پیوندها

۴۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اول آبان روز ملی ابوالفضل بیهقی» ثبت شده است

تاریخ بیهقی و گذار از تاریخ به ادبیات

محمد حسن صنعتی

تاریخ بیهقی و گذار از تاریخ به ادبیات

کنگره بزرگداشتی به تاریخ شهریور  1349 شمسی در مشهد برای ابوالفضل بیهقی برگزار شده که بنا به معیار  احمد بیرشک ( گاهنامه تطبیقی سه هزار ساله، ص106) برابر می شود با سال 1391قمری و 1970 میلادی. یعنی با احتساب سال 385 قمری به عنوان سال زاده شدن او و با ملاحظه این قرار که در زندگی رجال تاریخ متقدم ، مبنا سال قمری است ، کنگره در هزار و ششمین و به تعبیری گردشده در هزارمین سال تولد بیهقی برگزار شده است. در این کنگره که به همت بیهقی پژوه و استاد دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد علی اکبر فیاض و دیگر استادان این دانشکده برگزار شد، مقالات ارجمندی ارائه شد که هنوز هم از مقالات سرآمد حوزه بیهقی پژوهی به شمار می آیند.مروری بر این مجموعه مقالات ( چاپ شده با نام : یادنامه ابوالفضل بیهقی ) نشان می دهد که تاریخ بیهقی در دوره گذار بیشتر آثار پدیدآورندگان ایرانی از جمله تاریخ نویسان از تاریخ به ادبیات پدید آمده ، به گونه ای که در عین برخورداری از ارزشهای تاریخ شناختی ، دارای ارزشهای ادبی است . " تاریخ بیهقی در یک نگاه" ( حدیث خداوندی و بندگی ، دهقانی، ص121-134) نشان می دهد که این اثر در میانه تاریخ و ادبیات ایستاده است و برای تاریخ و ادبیات امروز ایران نیز دارای ارزشها و برکاتی چشمگیر است (ر.ک: یادنامه ابوالفضل بیهقی، ص پانزده و شانزده ).

      تاریخ بیهقی که در جغرافیا همچون شاهنامه بازبسته ی خراسان است ، علاوه بر قرابت زمانی ، در خردگرایی ، تلخکامی ، عفت کلام و نجابت به اثر فردوسی توسی شباهت دارد. زمانی که فردوسی با نظم شاهنامه به منظور زنده کردن تاریخ باشکوه پیشین ایران ، غم تیره روزی قریب الوقوع این سرزمین را می خورده است ، بیهقی پا به عرصه هستی نهاده تا آینده ای را که فردوسی پیش بینی می کرده تجربه کند ( دیبای خسروانی، یاحقی- سیدی، ص16). او 85 سال بعد در سال 470ق. روی در نقاب خاک کشید درحالی که گویا این بیت فردوسی زبان حال او هم می توانست باشد:

          نمیرم از این پس که من زنده ام

          که تخم سخن را پراکنده ام

(ر.ک: گزیده تاریخ بیهقی، خطیب رهبر، ص هفتم) .البته اثر بیهقی با آثار شاخص ادب فارسی هم قابل مقایسه است و در این زمینه بررسی هایی صورت گرفته است. از باب نمونه ، پرویز رجبی در تاریخ بیهقی معتمدترین سند تاریخ غزنویان (1383) بیهقی را حافظ شیرین سخن نثر پارسی می خواند.به نظر محمد تقی آذر مینا (مقایسه بهره گیری از آیات قرآنی در تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی و تاریخ جهانگشا(1382) ، دقت در شیوه کاربرد لفظی و معنوی و شیوه های کاربرد نویسندگان متونی چون تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی و تاریخ جهانگشا ، تطور و تکامل کاربرد آیات قرآنی را در نثر فارسی نشان می دهد .پایان نامه رضا لاری منفرد (1385) با نام مقایسه تاریخی ، زبانی و بلاغی تاریخ بیهقی و زین الاخبار گردیزی یکی از آثاری است که به مطالعه تطبیقی تاریخ بیهقی پرداخته است.

   در غالب آثاری که به تحلیل و بررسی تاریخ بیهقی اختصاص یافته این سوال به تکرار مورد توجه بوده است که نوشته ابوالفضل بیهقی تاریخ است یا ادب و جزو ادبیات فارسی ؟ در موارد زیادی هم پاسخها گرایش داشته است به آنکه تاریخ بیهقی هم تاریخ است و هم در عداد آثار ادبی است (تاریخ بیهقی، تصحیح یاحقی- سیدی، ص پنجاه و پنج).به بیان ظریفتر یاحقی-سیدی، خسروانی است یا پرنیانی؟ چرا بیهقی مورخ ، کتاب خویش را دیبای خسروانی خوانده است ؟ آیا می توان گفت که او با این نامگذاری اثر خویش را متنی تاریخی – ادبی دانسته که تاریخی حماسی و پر اوج و نشیب را با قلمی زیبا وزبانی باشکوه و پرنیانی روایت کرده است و بنایی بزرگ افراشته چنانکه ذکر آن تا آخر روزگار باقی بماند (دیبای خسروانی، ص16؛ دیبای دیداری، ص32) ؟

   تاریخ بیهقی به سهم خود سندیت تاریخی دارد و حقایقی تاریخی را روایت می کند . به نظر سیدمحمد علی جمالزاده ، تاریخ ، علمی است بس دشوار که محکوم است به اینکه از طریق های سخت و پیچیده به حقیقتی دست بیابد که همیشه نسبی است ("شمه ای در باره علم و آیین تاریخ نگاری"، ص 121). در توضیح نحوه نگارش بیهقی، محمد حسین کرمی ضمن تأمل در باره انواع یادداشتهای او ، اتقان وجه استنادی اثر بیهقی به عنوان اثری تاریخی را مورد توجه قرار داده است ( بررسی تحلیلی حکایتهای تاریخ بیهقی ، ص13). نرگس روانپور (گزیده تاریخ بیهقی، ص7) به ذکر انگیزه حوادث تاریخی و پی آمدهای آنها به عنوان ویژگی تاریخ بیهقی اشاره کرده است. به نظر محمد رضا مرعشی ، شاید کار بیهقی نخستین اثر سیاسی فارسی باشد که به تجزیه و تحلیل علت شکست ها و ناکامی ها می پردازد و گاه نیز خواننده را بر آن می دارد تا علت آنها را خود دریابد و خوب می داند که نویسنده از طریق اشخاص و موقعیتهای عینی داستانی یا واقعی بهتر می تواند به بیان اندیشه های کلی و انتزاعی بپردازد تا از طریق زبان تجریدی ( تاریخ بیهقی به روایتی دیگر، ص15).

      بیهقی در تاریخ نگاری خود ، نویسنده ای مودب به " ادب نفس" را ماند که می خواسته نام نیک مردان روزگار را به ثبت رساند. " مرا چاره نیست از تمام کردن این کتاب تا نام این بزرگان بدان زنده ماند و نیز از من یادگاری ماند که پس از این تاریخ بخوانند و مقرر گردد حال بزرگی این خاندان که همیشه باد" (تاریخ بیهقی، فیاض،ص667؛ بزم آورد، زریاب خویی ، ص28). هم به نظر زریاب خویی ، بیهقی حس یا احساس تاریخ داشته است و تاریخ خود را به داعی این احساس و شوق باطنی نوشته است نه به دستور سلطانی یا وزیری و نه به امید اخذ پاداش و صله ای. به همین دلیل هم از روزگار جوانی که در دیوان رسایل شاگرد ابونصر مشکان بوده است تقویم داشته و حوادث را بر آن تعلیق می کرده است و چون می خواهد نقل دقیق کرده باشد مرز میان گفته های خود و دیگران را معلوم می دارد : " و من که بوالفضلم..." ( تاریخ بیهقی، چاپ اول فیاض، 226 و 294؛ بزم آورد، ص27). فلسفه تاریخ در نظر او حقیقت است . "پس تاریخ بر راه راست برود ، که روانیست در تاریخ تخسیر و تحریف و تقتیر و تبذیر کردن" (بزم آورد، ص 29 و30). بیهقی برای آنکه در تاریخ خود انصاف داده باشد از قبض جوانی خود هم می گوید: ومن به جوانی به قبض باز افتادم و خطاها رفت تا افتادم و خاستم و بسیار نرم و درشت دیدم. و چه چاره بود از بازنمودن این حال در تاریخ که اگر از آنِ دوستان و مهتران باز می نمایم ، از آنِ خویش هم گفتم و پس به کار باز شدم و تا نگویند که ابوالفضل صولی وار آمد و حویشتن را ستایش کردن گرفت ( طبع ادیب پیشاوری، ص609).

  تاریخ بیهقی وجه تاریخی دارد به گونه ای که بعضا ( ایران مظلوم، پورجوادی، ص71) اثری تاریخی دانسته شده یا صرفا اثری تاریخی تلقی شده . اما اثبات شیء نفی ماعدا نمی کند و این لزوما بدان معنی نیست که اگر اثری متکی بر اطلاعات درست و مستند و خالی از تعصب و غرض شخصی و با صداقت و امانتدارانه نوشته شد ( گزیده تاریخ بیهقی، روانپور، ص6و7)  و تاریخی بود ،  نمی تواند ادبی باشد.

   ابوالفضل بیهقی در روزگار رواج عربی سرایی ، به خلق اثر ادبی فارسی همت گماشته است. نشانه های عربی دانی یوسف برادر محمود غزنوی شاخص ترین شاه غزنوی و مسعود غزنوی که تاریخ بیهقی موجود مشهور به تاریخ مسعودی حکایت حکومت اوست و نشانه های عربی خوانی محمدغزنوی حاکم امیرفرموده و البته به سرعت معزول شده توسط برادرش مسعود در نوشته بیهقی هست ( سیری در شعر فارسی، عبدالحسین زرین کوب، ص13) . او زبان سخته و پخته ومتفاوت اما خوشایند و قابل فهمی دارد . هنگامی که از زیبایی های نثری چون تاریخ بیهقی سخن به میان می آید بعضی که نوعا هم از متون کهن و حتی از ارجاع به اصالتها دل خوشی ندارند ، هر گونه توجه و اقبال به مواریث فرهنگی و از جمله میراث مکتوب فرهنگی را به سخره می گیرند و از ممتنع بودن کاربرد نثر بیهقی در امروزه روز سخن به میان می آورند ، حال آنکه داعیه بازخوانی و شرح این متون تغییر زبان کوچه و بازار نیست . مرادبیشتر بازخوانی گنجینه های زبانی و ادبی و استفاده از آنها در مسیر غنی سازی زبان و ادبیات فارسی رایج است.این در حالی است که متاثر از غلبه زبان های رایج در امروزه روز و فضاهای مجازی و اینترنت و در علوم و زمینه های مرتبط با کامپیوتر و ارتباطات تازه و فناوریهای مدرن همچنین در اثر غلبه نوعی بی بند وباری زبانی در اقشار مختلف از جمله جوانها و نوجوانها زبان فارسی به سمتی سوق داده شده که گاه در مبادله ساده ترین پیام ها با مشکل مواجه است. چنین زبانی اگر با واژه های درست و ریشه دار تغذیه نشود دیر یا زود به صورتی حداقلی و کم رمق درخواهد آمد و پربعید نیست که محدود به زبانی شود که تنها در کتابهای کتابخانه ها  و نوشته های اداری قابل مشاهده خواهد بود. چند دهه پیش عباس اقبال ( "یک صفحه از مجلدات مفقوده تاریخ بیهقی"، ص283) به درستی تذکر داده است که امثال تاریخ بیهقی جانشین متجدد ندارند. فرض کنیم که به نام تجدد پرستی ، کاخ بلند نظم فردوسی و دیبای خسروانی تاریخ بیهقی و شراب خوشگوار گفته سعدی و حافظ و دفتر حکمت مثنوی مولوی را شکستیم و دریدیم و ریختیم و از هم گسستیم. به جای این آثار دلکش مطبوع ، چه عوضی از دوره تجدد داریم و بعدها به چه وسیله خواهیم توانست اعصار تاریخی اجداد آریایی نژاد خود و مثلا دوره سلطنت محمود و مسعود را به تفصیلی که بیهقی نگاشته بفهمیم و یا در اوقات تلخکامی و خلسه ، ذوق را شیرین و دماغ معرفت را تر و شاداب سازیم ؟ بعلاوه آنچه آراسته به هنرهای بلاغی و ادبی خلق شده و مثلا نام تاریخ بیهقی به خود گرفته است گنجینه حکمتی است که باید بتوان حقیقت بیان شده در زبان و ادبیات زیبای مندرج در آن را فهمید ؛ چرا که بیهقی تنها یک مورخ یا ادیب نیست . او اندرزگویی است صمیمی و واقعه نگاری است پراحساس و مورخی است صاحبنظر و باهدف ( "تراژدیهای تاریخ بیهقی" ، محمد شفیعی، ص 375).

     آمیختگی تاریخ و ادبیات محدود به تاریخ بیهقی هم نیست. مجتبی سالاری اول در پایان نامه خود ( عنصر عبرت در تاریخ بیهقی،ص9) قولی از منوچهر مرتضوی را نقل می کند که نشان می دهد متون تاریخی ما بدون آشنایی با وجوه بلاغی آثار ادبی بتمامه و دقت قابل فهم نیستند. به نظر مرتضوی ، ارتباط و امتزاج دو رشته تاریخ و ادبیات – خاصه در مورد ایران دوره اسلامی – تا حدی است که  یکی را بدون دیگری نمی توان مطالعه کرد و آشنایی کامل با مدارک تاریخی غالبا مستلزم تبحر و تخصص در ادبیات است ( " کیفیت استفاده از منابع ادبی برای مسائل تاریخی" ، ص260). بیهقی تاریخ خود را به نحوی نوشته که نمونه عالی نثر دوره غزنوی است (حسنک وزیر، ص7). تاریخ بیهقی در مرز تغییر در تاریخ و ادب ایران قرار دارد. دیبای خسروانی بیهقی هم در وجه تاریخی نشان دهنده کژیها و نامردمی ها و ناحفاظی های روزگار و انتقال از عصر درخشان مردم گرایی و ایران دوستی و خردنمایی به دوران غلام بارگی و توطئه گری و کژراهی و دورویی و تازی مآبی است و هم در وجه ادبی آن نمودگار کش آمدن واژه ها و چندگانگی و چندگونگی مفاهیم و در نتیجه عبور از عصر صراحت لهجه به دوران مجامله و زبان بازی و ایهام و ابهام و بر روی هم شناوری مفاهیم و الفاظ و رودرواسی زبانی و برافکندن لایه و رویه ای از زبان ، بسته به اقتضای موقع و مقام است . به عبارت دیگر ، توجه به وجوه معانی الفاظ و ادای سخن بر مقتضای حال مخاطب در آن روزگار بیشتر از هر زمانه ای ضرورت یافته و بیهقی از نخستین کسانی است که به اقتضای منصب و میزان بستگی و پیوستگی اش به دربار و ارباب قدرت این ضرورت را دریافته و در نسج دیبای خسروانی خویش ماهرانه به کار داشته است ( دیبای خسروانی، یاحقی-سیدی، ص22و 23) . تاریخ بیهقی با این باور نوشته شده است که آنچه از قلم نویسنده نقش صفحه می شود باید بر پایه های عقلی استوار باشد و از بوته آزمایش خرد، خالص و ناب برآید و دانشی مردان چون آن را بشنوند یا بخوانند ، بپذیرند ( گزیده تاریخ بیهقی، دبیرسیاقی، ص 666) .

   سیروس شمیسا این اثر را در عداد آثاری ارزیابی می کند که گرچه از جنبه های قوی ادبی خالی نیستند ، از نظر ماده ، جزو تاریخ محسوب می شوند (انواع ادبی، ص32).  گزارشی که تاریخ بیهقی از داستان هارون الرشید و یحیی برمکی ارائه کرده ، نمونه ای است از هنر نگارنده که توانسته با عبارتی لطیف ، بیان ادبی تاریخ کند (ر.ک: گزیده تاریخ بیهقی، دبیرسیاقی، ص 77-88) . در سالهایی که از خلق این اثر گذشته ، تا حدود 500 سال آن را عمدتا کتاب اهل فن تاریخ می دانسته اند. در چند قرن نیمه دوم از عمر هزار ساله آن به ویژه طی دهه های اخیر ، وجوه ادبی آن توجه محققان را به خود جلب کرده است ( تاریخ بیهقی ، تصحیح و مقدمه فیاض، 1383، ص36).

   تاریخ بیهقی ابتدا از این حیث که آیین دبیری و رسالت است پا به دایره انشا و ادبیات می گذارد (ر.ک: " دیوان رسالت و آیین دبیری از خلال تاریخ بیهقی"، رکنی یزدی، 233-272) ؛ خصوصا که بیهقی این آیین را به مدت 19 سال تحت تربیت دبیری چون بونصر مشکان فراگرفته است ( تاریخ بیهقی، طبع ادیب پیشاوری، ص605) . بیهقی چشم باز می کند و می بیند دینی در گفتن حقیقت بر گردن او مانده است چرا که بزرگان عملا از نوشتن تاریخ و گفتن حقیقت روگردانده اند و خود را مشغول امور دیگر گردانیده اند . " اگر توقف کردمی، منتظر آنکه تا ایشان بدین شغل بپردازند ، بودی که نپرداختندی و چون روزگار برآمدی این اخبار از چشم و دل مردمان دورماندی و کسی دیگر خاستی این کار را که بر این مرکب آن سواری که من دارم نداشتی " (گزیده تاریخ بیهقی، خطیب رهبر ، ص هفتم) .

   نتیجه احاطه بیهقی در اهتمامی که برای ثبت تاریخ کرده است آن می شود که تاریخ نوشته ی او متضمن گستره ای وسیع شامل وقایع دوران سلطنت بازماندگان سامانیان و اوایل کار غزنویان و امراء سلسله های کوچک مانند آل فریغون و آل زیار و آل مأمون است ( تاریخ دیالمه و غزنویان، پرویز، ص463) . بدیهی است که او از اخبار این دوره ها بر سبیل نقل مطلع شده است. مثلا از وقایع قبل از سال 409ق. او که در سنین نوجوانی بوده نمی توانسته مشاهدات مستقیم ، دقیق و قابل فهم و نقلی داشته باشد.  حکایات و فصل هایی چون " باب خوارزم " از نظر تاریخی به پیش از 409 مربوط است. ولی بیهقی این گونه اخبار را از قول دیگران و معمولا با عباراتی نظیر"چنین خواندم در..." و " چنین شنودم از ..." آغاز کرده است . مثلا باب خوارزم از قول استاد ابوریحان بیرونی و دوران کودکی مسعود از " خواجه عبدالغفار " روایت شده است ( تاریخ بیهقی فیاض، ص 906، 130-167) .

   بیهقی توضیح می دهد که محمود وراق تاریخ را تا سال 409ق. بیاورد و سپس " قلم را بداشت به حکم آنکه من از این تسع آغاز کردم" (" نقد و بررسی کتاب زمانه ، زندگی و کارنامه بیهقی"، مهدوی، ص145) .زمان تالیف  تاریخ بیهقی 448ق. بوده است (فرهنگ تاریخ بیهقی، حسینی کازرونی، ص21) . و سال 450ق. اشاره ای در نوشته او  نشان می دهد که مشغول نگارش است: امروز که من آغاز قصه می کنم در ذی الحجه سنه خمس و اربع مائه در روزگار فرخ سلطان معظم ابوشجاع فرخزادی ناصر الدین اطال الله بقائه و از این قوم که من سخن خواهم گفت یک دو تن زنده اند ، در گوشه ای افتاده و خواجه بوسهل زوزنی چند سال است تا گذشته شده است و به پاسخ آنکه از وی رفت گرفتار و ما را با آن کار نیست ، هر چند مرا از وی بد آید ، به هیچ حال ، چه عمر من به 65 سال آمده و بر اثر وی می بباید رفت ( تاریخ دیالمه و غزنویان، ص463).

   هدف اصلی او نگاشتن اخبار دوره ای 50 ساله بوده. " اگر از خوانندگان این کتاب کسی گوید که این چه درازی است که ابوالفضل در سخن می دهد ؟ جواب آن است که من تاریخی می کنم پنجاه سال را که بر چندین هزار ورق می افتد و در او اسامی بسیار مهتران و بزرگان است از هر طبقه ، اگر حقی به باب همشهریان خود بگزارم... باید که از من فراستانند" (تاریخ بیهقی فیاض، ص250) . متاسفانه از آن تاریخ پنجاه ساله و چندهزار ورقی آنچه باقی مانده عمدتا وقایع ده ساله سلطنت مسعود غزنوی است ؛ 421- 431ق.. به همین جهت به تاریخ مسعودی هم نامبردار گردیده است ( دیبای خسروانی، ص 15) . با محاسبه عباس اقبال ، بیهقی عملا برای ثبت دوره ای 84 ساله خیز برداشته بوده است ، از اول ایام سبکتگین – جمعه 27 شعبان 366ق. (فرهنگ تاریخ بیهقی، ص550) – تا اول ایام سلطان ابراهیم، 451ق.اما تاریخی که امروز به دست است شامل دوره ده ساله مسعودی از وفات محمود تا فرار مسعود به هندوستان است ، به انضمام مختصری از تاریخ خوارزم و فتح آن به دست محمود در 407. "معلوم می شود قسمت کلی آن از بین رفته" ( مجموعه مقالات ، عباس اقبال، ص 64) .

   تاریخ بیهقی به گفته ابوالحسن علی بن زید بیهقی  " سی مجلد مصنف زیادت باشد " اما می افزاید که " از آن مجلدی چند در کتابخانه سرخس دیدم و مجلدی چند در کتابخانه مهد عراق و مجلدی چند در دست هر کسی و تمام ندیدم " ( حسنک وزیر، زهرا خانلری، ص5). در حال حاضر نیز آنچه از تاریخ بیهقی موجود است بخشی از مجلد پنجم و مجلدات ششم تا دهم آن است . یعنی از سی جلد مورد اشاره نویسنده تاریخ بیهق ، تنها پنج و نیم جلد باقی مانده است. گویا عباس اقبال در تتبعات خود تنها به یک صفحه از مجلدات مفقوده تاریخ بیهقی دست یافته بوده است ( مجموعه مقالات ، " یک صفحه از مجلدات مفقوده تاریخ بیهقی"، صص 282-289) .

   بیهقی برای تامین استناد و دقت در نوشته خود مطابق برنامه ای که برای خود چیده بوده پیش می رفته است. " و مرا که بوالفضلم این روز نوبت بود. این همه دیدم  و بر تقویم این سال تعلیق کردم" (تاریخ بیهقی چاپ اول فیاض،ص226؛ بزم آورد ، زریاب ، ص28) . و در ضمن ، تزیین سخن را و البته از باب استنادبیشتر ، اطلاعات موثق دیگران و از جمله حاصل تذوق آنان در باب اشخاص زمانه را در کار خود داخل می گردانیده است. خود گوید : ( تاریخ دیالمه و غزنویان ، ص319)  " وی ]ابوحنیفه اسکافی[ این قصیده ]در فوت محمود و جلوس محمد و ورود سلطان مسعود به غزنین و سلطنت و مدح مسعود[ بگفت و نزدیک من فرستاد . چون کسی پادشاهی گذشته را چنین شعر اندر گفت اگر پادشاهی بر وی اقبال کند و شعر خواهد وی سخن را به کدام درجه رساند ]؟[! اینک بر اثر ، این قصیده که خواسته بودم نبشته آمد تا بر آن واقف شده آید.

          چو مرد باشد بر کار و بخت باشد یار

          ز خاک تیره نماید به خلق زر عیار"

کلماتی چون "والسلام" در نوشته او نشان می دهند که او از صحت ثبت خود بجزم اطمینان داشته است. " گواه عدل بر این چه گفتم تقویمهای سالهاست که دارم با خویشتن ، همه بذکر این احوال ناطق. هر کس باور ندارد بمجلس قضای خرد حاضر باید آمد تا تقویمها پیش حاکم آیند و گواهی دهند و ایشان را مشکل حل گردد، والسلام." ( گزیده تاریخ بیهقی، خطیب رهبر، ص ششم) .

    منبع ادب تاریخی - وبلاگ محمد حسین صنعتی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۳ ، ۱۱:۵۶
رضا حارث ابادی

مصوبه شماره:3204 (شماره ابلاغ :4249)

  • جلسه: 841
  • تاریخ تصویب: 4 خرداد 1400
  • تاریخ ابلاغ: 18 خرداد 1400
  • شماره مصوبه: 3204
  • شماره ابلاغ: 4249

تعیین مناسبت‌های جدید جهت درج در تقویم رسمی کشور


 

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
شورای فرهنگ عمومی

ماده واحده «تعیین مناسبت‌های جدید جهت درج در تقویم رسمی کشور» که در جلسه 841 مورخ 1400/3/4 شورای عالی انقلاب فرهنگی و بنا به پیشنهاد شماره 259268 مورخ 1399/12/11 وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تصویب رسیده است، به شرح ذیل برای اجرا ابلاغ می شود:
«ماده واحده- مناسبت‌های جدید جهت درج در تقویم رسمی کشور و همچنین برخی تغییرات در مناسبت‌ها به شرح بندهای ذیل تعیین می شود:
الف- مناسبت‌های ذیل برای درج در متن تقویم، تعیین می شود:

تاریخ مناسبت
20 خرداد روز جهانی صنایع دستی- روز ملی فرش
22 تیر روز میلاد خوارزمی به عنوان روز فناوری اطلاعات
2 مهر روز بزرگداشت شهدای منا
4 مهر روز سرباز
اول آبان روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی
30 آبان (برابر با 21 نوامبر) روز حکمت و فلسفه- روز بزرگداشت ابونصر فارابی
4 دی روز بزرگداشت رودکی
16 دی روز شهدای دانشجو(شهادت سیدحسن علم الهدی و همرزمان وی در هویزه)
6 بهمن روز وفات صفی الدین اُرموی به عنوان روز آواها و نواهای ایرانی
اول محرم روز شعر و ادبیات آیینی - روز بزرگداشت محتشم کاشانی
13 رجب روز میلاد امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) به عنوان روز پدر
5 شعبان روز میلاد حضرت امام سجاد (ع) به عنوان روز صحیفه سجادیه
اول ذی القعده روز میلاد حضرت معصومه (س) و روز دختران- آغاز دهه کرامت
10 ذی الحجه عید سعید قربان- آغاز دهه امامت و ولایت
19 رمضان روز نهج البلاغه
8 اسفند روز حمایت از بیماران نادر
5 مرداد سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد  ـ روز مقاومت و پایداری























 

 

ب- مناسبت ذیل از ضمیمه تقویم به متن انتقال می‌یابد:

تاریخ مناسبت
11 آذر سالروز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی (1300 هـ ش)





ج- عنوان مناسبت‌ ذیل تغییر می یابد:

تاریخ مناسبت
6 فروردین «ولادت زرتشت» به «زادروز زرتشت پیامبر»

 

 

ص/مصوبات عالی/841.3

 

حسن روحانی
رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۰۳ ، ۰۶:۴۴
رضا حارث ابادی

«بیهقی» تاریخ و داستان را به هم پیوند زد

یک استاد ادبیات فارسی، با گرامیداشت روز یکم آبان ماه که به نام خداوندگار نثر پارسی، ابوالفضل بیهقی، نام‌گذاری شده است؛ گفت: از شگفتی‌های کار این استاد بزرگ پیوند تاریخ با داستان است.

هادی حاتمی کیا در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد: کتاب تاریخ بیهقی از آثار مهم ابوالفضل بیهقی تاریخ نگار برجسته در دوران غزنوی است که به عنوان یکی از کهن‌ترین کتاب‌های فارسی که در همه کشورهای فارسی زبان مورد توجه بوده و این نویسنده چیره دست فارسی هزاران سال پیش، حوادث سیاسی و اجتماعی دوران خود را با زبانی شیرین، پخته، دقیق و روشن بیان کرده است.وی با اشاره به اینکه تاریخ بیهقی یکی از شاهکارهای بی‌نظیر در بین متون کهن فارسی است که از آن به عنوان شاهنامه نثر فارسی یاد شده است، افزود: تاریخ بیهقی متنی است دراماتیک و داستانی که باید آن را خواند و با خواندن آن بیشتر به آمیختگی دو واژه تاریخ و داستان می‌توان پی برد.حاتمی اظهار کرد: واقعیت این است که تاریخ بیهقی را باید به عنوان نمونه از کهن‌ترین آثار به جا مانده نثر فارسی و در نگاهی جزئی‌تر آیینه نسبی نامه نگاری‌های رایج از تاریخ است.وی ادامه داد: در تاریخ بیهقی نقاطی برکشیده بسیاری داریم که علاوه بر ذکر بردار کردن حسنک وزیر در این کتاب، مواقف خواندنی بسیار دیگری هم وجود دارد.

این استاد ادبیات با اشاره به اینکه بیهقی فن نامه‌نگاری را از استاد خود بونصر مشکان آموخته است و در سرتاسر کتابش خواسته یا ناخواسته به مخاطب خود فنون نامه‌نگاری را آموزش می‌دهد، گفت: همان طور که بیهقی آرزو داشته، نام خود را با نوشتن این کتاب ماندگار کرده که همواره نیاز به تحلیل ساختاری و درون مایه‌ای نوشته‌ها و نامه‌های تاریخ بیهقی وجود دارد.حاتمی اظهار کرد: ما با خواندن تاریخ بیهقی می‌توانیم بفهمیم روابط قدرت چگونه عمل می‌کنند و نویسنده چگونه توانسته است بین نقد قدرت، تسلط بر ادبیات، تاریخ نگاری و توصیف شرایط روز، پیوندی مثال زدنی برقرار کند.

وی افزود: وقتی ما تاریخ بیهقی می‌خوانیم می‌توانیم از تنش‌های دراماتیکی که نویسنده ایجاد می‌کند امروز را به صورت انتقادی دریابیم و چتر اندیشه‌مان را در بیشه‌ای پر درخت با مهره‌های سیاسی باز کنیم تا به ساحت دراماتیک و دراماتیزه کردن مسائل آن پی ببریم.

این استاد ادبیات با اشاره به اینکه بیهقی حال ما را می‌آشوبد و ادبیاتی تابناک به ما نشان می‌دهد، افزود: با درنگ بیشتر بر پیچ و خمِ متنِ تاریخِ بیهقی، می‌توان ابوالفضل بیهقیِ دبیر را زبان شناس و ادیبی زبردست به شمار آورد که کلماتش برتافته از گفتمانِ جاریِ زمانه‌اش بوده است و چه زیبنده است که روز نثر فارسی مزین به نام این نویسنده چیره دست باشد.

وی یادآور شد: ابوالفضلِ بیهقی به عنوانِ مؤلفِ تاریخ با زبانِ ادب، عامیانه می‌نگاشته و از کنایه‌های زیادی در نگارشِ متنش بهره برده است به طوری که همزمان بیهقی هم از کنایاتِ ادبی بهره برده هم از زبانِ عامیانه‌ی مردم زمانه‌اش.

حاتمی اضافه کرد: به اعتقاد اساتید زبان و ادب پارسی، هر جا بیهقی خواسته، غم، آرزو و حتی شادی خود را به نمایش گذارد، به درستی از کنایاتِ ادبی استفاده کرده چه بسا کنایاتِ ادبی از امکانات زبان است و همین موجب شده قدرتِ ترکیبات و اشاراتِ بیهقی به حدِّ اعلایِ فصاحت و بلاغت برسد و تسلطِ خود را بر ترکیبات و تعبیراتی که در عینِ ایجاز، معنی و مفهومِ وسیعی را در برمی‌گیرد نمایان کند.

منبع: ایسنا/خراسان رضوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۳ ، ۰۶:۳۷
رضا حارث ابادی

با سلام و درود وقت خوش
برآنیم تا با یاری و مشارکت تمامی بیهقی دوستان و بیهقی پژوهان در جای جای ایران عزیز بخش مردهمی پانزدهمین همایش بزرگداشت ابوالفضل بیهقی را در اول آبانماه سال 1404 در زادگاهش روستای حارث آباد شهرستان سبزوار باشکوه هر چه بیشتر برگزار نماییم.
***********
اول آبان ماه روز ملّی ادیب شیرین سخن، تاریخ نگار منصف، حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد.
***********
«سخنی نرانم که آن به تعصبی و تزیدی کشد تا خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این پیر را»
***********
غرض من آن است که تاریخ پایه‌ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان‌که ذکر آن تا آخر روزگار باقی‌ماند.
***************
لطفا در صورت امکان در خصوص معرفی کانال های ارتباطی ما در گروه و یا کانال خود اطلاع رسانی بفرمائید .
با تشکر رضا حارث آبادی بیهقی – عضو سمن یادمان ابوالفضل بیهقی روستای حارث آباد شهرستان سبزوار
شماره تماس 09193060873  (آیدی تلگرام https://t.me/rezabeyhaghi  (

لینک گروه واتساپی شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی
https://chat.whatsapp.com/JsMQbup5vM6H2mABabm5je 
لینک اینستاگرام بیهقی نیوز
https://www.instagram.com/beyhaghi_news/ 
لینک گروه تلگرامی شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی
 https://t.me/abolfazlbeyhaghi385

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۰۳ ، ۱۳:۵۹
رضا حارث ابادی

ابوالفضل بیهقی

روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی، مورخ و نویسنده برجسته ایرانی، هر ساله در ۱ آبان ماه جشن گرفته می‌شود. ابوالفضل بیهقی به خاطر نوشتن تاریخ بیهقی، که از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران به شمار می‌رود، شهرت دارد. این کتاب شرح حال سلاطین غزنوی و وقایع زمانه‌اش را به تصویر می‌کشد و به خاطر سبک روایی و زیبایی ادبی‌اش مورد تحسین بسیاری قرار گرفته است. روز بزرگداشت بیهقی فرصتی است برای پاسداشت زندگی و دستاوردهای او در حوزه تاریخ‌نگاری و ادب فارسی.

روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی

اولین بارقه

به نظر می‌رسد اولین جرقه‌هایی که برای به ثبت رسیدن نام ابوالفضل بیهقی و گرامی داشت او جهت یک جریان مهم فرهنگی در کشور نمایان شد، مربوط به حدود ۲۰ سال پیش در روستای حارث آباد سبزوار بوده که محل تولد بیهقی می‌باشد.

هر چند پیش از این جریان، بیهقی به عنوان حکیم و تاریخ نگار مهم ایرانی در نظر کارشناسان، اساتید و حتی دانشجویان رشته ادبیات فارسی در دانشگاه‌ها از جمله چهره‌های ارزشمند بوده و برخی از شعرا و مولفان مهم معاصر همچون احمد شاملو و محمود دولت آبادی، طبق ادعای خودشان در زبان و بافت و قالب ادبی مکتوباتشان بسیار مدیون بیهقی بوده‌اند.

ولی در بین قشر معمول جامعه و میان مردم عادی، شناخت و آگاهی چندانی نسبت به بیهقی وجود نداشت. متاسفانه این موضوع حتی در بین همشهریان و کسانی که در روستای محل تولدش بودند نیز به چشم می‌خورد.

پس از آن دهیار سابق روستای حارث آباد به نام رضا حارث آبادی که از ادب دوستان و علاقمندان آثار بیهقی به شمار می‌رود، بیان داشته در سال‌های پایانی دهه ۷۰ سده ۱۴ خورشیدی که به نظر سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ بوده، تعدادی از جوانان با استعداد و فرهنگی روستای حارث آباد به جایگاه و مقام شامخ این حکیم بی‌نظیر و پر ارزش ادبی ایران آگاه شدند که بسیار مهجور و غریب مانده بود.

به طوری که در کمال تعجب حتی هم ولایتی‌های این ادیب بزرگ از وجود او بی‌اطلاع بوده و مصمم شدند همچون گوهرشناسانی که به ارزش و بهای گوهر آگاهی دارد، نام و خاطر این هم روستایی مولف و ارزنده خود را زنده کرده و در سطح ایران به همگان بشناسانند.

بدین ترتیب در سال‌های مذکور دورهمی و مجالس پیوسته و مداومی را در همان روستا با موضوع بیهقی خوانی تشکیل داده و سعی کردند تا انجمن تخصصی و ساخت معیارهای فرهنگی را برای ابوالفضل بیهقی در روستای محل تولدش بنیانگذاری کنند.

اولین بارقه

زندگینامه ابوالفضل بیهقی

ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی در روستای حادث آباد بیهق در حوالی سبزوار قدیم متولد شد. او از همان سال‌های نخستین کودکی طبق برنامه‌ریزی پدر، تحصیل را در نیشابور آغاز کرد.

خانواده او حشر و نشر بسیاری با بزرگان و علمای زمان خود داشتند. ابوالفضل از همان سال‌ها ادراک و ذکاوت بسیاری داشته و بسیار به نویسندگی علاقه‌مند بود.

لذا در سن نوجوانی از نیشابور عازم غزنین شده و به حرفه نگارش دیوان مشغول شد. به علت عشق و ذوق و قریه منحصر به فردی که در ابوالفضل مشاهده می‌شد، او در کمترین زمان به سمت دستیار خواجه ابونصر مشکان صاحب دیوان رسالت محمود غزنوی درآمد.

از جزئیات و رویدادهای سال‌های زندگی بیهقی مطالب زیادی در تاریخ یافت نمی‌شود. به این ترتیب بیهقی توانست در سال‌های نخستین نوجوانی در دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی که توسط یکی از ادبا و حکمای بزرگ آن زمان به نام ابونصر مشکان مدیریت می‌شد، به عنوان شاگرد راه یافته و مطالب زیادی را بیاموزد.

بیهقی دارای شخصیتی معتمد و قابل اطمینان بوده و خط بسیار زیبایی داشت. این موضوع سبب گردید تا جازه داشته باشد بسیاری از مکاتب نامه‌ها و رویدادهای سایر حکومت‌ها و دولت‌ها را مشاهده کرده و طبق ادعای خودش «و این اخبار بدین اشباع که می‌خوانم از آن است که در آن روزگار معتمد بودم و به چنین احوال کسی از دبیران واقف نبودی مگر استادم، بونصر»

زندگینامه ابوالفضل بیهقی

کتاب تاریخ بیهقی

کتاب تاریخ بیهقی از جمله بی‌همتاترین منابع تاریخی بوده که از منظر دانش جغرافیا نیز به عنوان یکی از مراجع گرانبها محسوب می‌شود.

پس از آنکه رئیس دیوان رسالت غزنوی، ابونصر مشکان دار فانی را وداع گفت، بیهقی در خصوص کیاست و زحمات او در طول ۳۰ سال اشتغال در دیوان، مطالبی را درج کرده و چنین گفته است:«و باقی تاریخ چون گذشت که نیز نام بونصر نبشته نیاید در این تالیف، قلم را لختی بگریانم … پس به سر تاریخ باز شوم.»

به عبارت دیگر کتاب مذکور همچون یک طرح جامع و کامل از شرایط و رویدادهای غزنویان بوده که تمام ماوقع را به طور کامل شرح داده است.

به طوری که کمتر واقعه‌ای از جریانات زندگی آن روزگار بوده که از نگاه دقیق و موشکافانه بیهقی مخفی بوده باشد. در میان چهار جلد نخستین تاریخ بیهقی که در موضوع سال‌های باستان و زمانه پیش از حکومت غزنویان نگاشته شده، فقط بخش‌های مختصری در «زبده‌التواریخ» باقی مانده است.

این تالیف غنی و ارزشمند از منظر تاریخ نگاری، داستان نویسی، طرز فکر، ادبیات روش نگارش فارسی و دیدگاه حکیمانه به جریان زندگی و رویدادهای آن داشته و اعتبار و ارزش بسیاری دارد.‌

در حقیقت تاریخ بیهقی همچون شاهنامه‌ای است که با نثر فارسی نگاشته شده و به استعدادها و قابلیت‌های زبان فارسی در زمینه نگارش و تحقیق پرداخته است. روشی که بیهقی در تاریخ نویسی دنبال کرده، به عنوان منشا و سرآغازی جهت تاریخ نگاری علمی ایران به شمار آمده و بسیاری از محققان با الگوبرداری از آن مطالب تاریخی را می‌نویسند.

کتاب تاریخ بیهقی

نثر فارسی و شیوه بلاغت تاریخ بیهقی

کتاب تاریخ بیهقی از جمله بی بدیل‌ترین و برجسته‌ترین اثرات ادب فارسی است. پس از حمله وحشیانه مغول‌ها به سرزمین ایران، تنها تعداد اندکی از کتاب های نثر فارسی از آتش مغول‌ها در امان ماند که کتاب تاریخ خواجه ابوالفضل محمد بن حسین الکاتب بیهقی در میان آنها بوده است.

در میان تالیفات و نوشته‌های دوران قدیم به ندرت می‌توان کتابی را مشاهده کرد که با وجود قدمت، زبان شیوا و روان آن تا به این درجه برای مخاطبان محبوب و جذاب باشد.

این موضوع در شرایطی است که نسل‌های عصر حاضر که تا حد زیادی نسبت به نثر و شیوه نگارش آن زمان ناآشنا هستند، نسبت به این کتاب بسیار مشتاق و علاقمند می‌باشند. به عبارت دیگر تاریخ بیهقی نهایت شیوایی روان و معمول زبان پارسی بوده و به عنوان بی‌نظیرترین تمثیل هنر انشایی گذشتگان به شمار می‌رود.

بیهقی کتاب مذکور را از سال ۴۴۸ هجری قمری شروع به نگارش کرده و در خصوص اتفاقات ۴۲ سال از سلطنت غزنویان در طی ۳۰ بخش به رشته تحریر درآورده است.

موضوعات این کتاب تا جلد چهارم مطابق با تاریخ ناصری و تاریخ یمنی است. ولی از جلد پنجم که قسمت ابتدایی این کتاب از دست رفته و تا جلد ۱۰ تاریخ بیهقی و جلدهای پس از آن، اتفاقات سال ۴۵۱ قمری را بیان کرده است.

نثر فارسی و شیوه بلاغت تاریخ بیهقی

آثار برجای مانده از بیهقی

اثری که از آن به تاریخ بیهقی یاد می‌شود، در صفحات نخستین کتاب تاریخ ناصری به آن اشاره شده است.

  • تاریخ آل ناصر
  • تاریخ آل سبکتگین
  • جامع التواریخ
  • جامع فی تاریخ سبکتگین
  • تاریخ بیهقی

به نظر می‌رسد در اثر سهل انگاری و نادیده گرفتن عنوان اصلی این کتاب، چنین اسم‌هایی را در تاریخ ناصری به آن نسبت داده‌اند. ولی این کتاب از جمله تالیفات باقیمانده از ابوالفضل بیهقی می‌باشد. قسمت‌های به جا مانده از تاریخ بیهقی، به تاریخ مسعودی نیز شهرت دارد. چرا که در آن بیشتر در خصوص سال‌های زندگی سلطان مسعود غزنوی نگاشته شده است.

از کتاب تاریخ بیهقی دست نوشته‌های بسیاری در کتابخانه‌های ایران و برخی از کشورهای جهان وجود دارد که بیانگر توجهات و مراجعات گسترده مردم در قرون گذشته نسبت به این کتاب است.

آثار برجای مانده از بیهقی

خصوصیات های ادبی تاریخ بیهقی

در سال‌های پیشین برخی از پژوهشگران کتاب تاریخ بیهقی را با توضیح و شرحی بر لغات و جملات آن به شکل انتخابی منتشر کرده‌اند.

تاریخ بیهقی که هم اکنون وجود دارد اولین بار در سال ۱۸۶۲ میلادی در شهر کلکته هندوستان توسط مولی انگلیسی تصحیح شده و به تلاش ناسولیز به چاپ رسید. در متن تاریخ بیهقی خصوصیات منحصر به فردی و ممتازی مشاهده می‌شود که موجب وجه تمایز آن نسبت به سایر متون قدیمی می‌شود.

برخی از این خصوصیات ادله زبانی یا ادبی هستند.‌ طرز فکر و دیدگاهی که بیهقی از نظر اخلاقی و حرفه‌ای برای تالیف تاریخ بیهقی داشته است، موجب خلق سایر ویژگی‌های آن است.

خاطرنشان می‌کنیم کتاب تاریخ بیهقی از آن جمله کتاب‌های تاریخی بوده که تاریخ نگار خودش در هنگام رویدادها و انفاقات حضور داشته است. از این رو به طور طبیعی بیهقی موضعی را در این رویدادها داشته است.

ولی با این وجود تلاش کرده تا مواضع خود را در تاریخ نگاری اعمال نکند.‌ بیهقی موفق شد به روش منشی‌گری رویدادهای داخلی و اتفاقات دیوان و طایفه سلطنت غزنویان را با رعایت عدل و انصاف درج کند. او در این کتاب شیوایی، سخنوری و روانی را به حد کمال خود رساند.

در برخی از دانشکده‌های ایالات متحده آمریکا که در شهرهای میشیگان و واشنگتن بوده و همچنین موسسه مطالعات شرق شناسی دانشکده میسوری اهتمام و التفات زیادی به پژوهش شناسی در حوزه تاریخ بیهقی و کلیله و دمنه انجام می‌شود.‌ علاوه بر این در کشور فرانسه و دانشکده کمبریج کشور انگلستان در رشته زبان خارجی، توجه ویژه‌ای به موضوع پژوهش شناسی در زمینه تاریخ بیهقی وجود دارد.

به طوری که برخی اوقات نمایشنامه‌های خود را از روایت‌ها و داستان‌های کلیله و دمنه و تاریخ بیهقی تعیین کرده و اجرا می‌کنند.

خصوصیات های ادبی تاریخ بیهقی

درگذشت بیهقی

ابوالفضل بیهقی تا سن ۸۵ سالگی زندگی کرده است. ابوالحسن بیهقی در تاریخ بیهقی با صراحت درج نموده که او در سال ۴۷۰ هجری قمری دار فانی را وداع گفته است. بر این اساس او تا ۱۹ سال پس از تالیف تاریخ بیهقی به زندگی خود ادامه داده و در مواقعی که مطالب جدیدی مشاهده کرده، آن را به متون کتاب مذکور اضافه کرده است.

ابوالفضل بیهقی در جایی خطاب به انسان‌های ادب دوست و فرهنگ شناس گفته است:

«بنای برافراشته اش تا آخر روزگار باقی خواهد ماند.»

منبع: وب سایت فردای تازه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۰۳ ، ۰۷:۰۹
رضا حارث ابادی

زندگینامه ابوالفضل بیهقی

ابوالفضل بیهقی با نام کامل ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی، در سال  374 هجری شمسی  در حارث‌آباد (سبزوار کنونی) پا به این جهان گذاشت. خانواده‌اش از دودمان نژاده بودند. پدرش، حسین بیهقی، از خواجگان دربار بود و با بزرگان دوران تعاملات نزدیکی داشت.

از آنجا که پدر ابوالفضل بیهقی علم و ادب را ارزشمند می‌دانست، پسرش را از همان زمان برای تحصیل علم به یکی از مراکز فرهنگی مهم ایران در آن زمان، یعنی نیشابور، فرستاد. زمانی که ابوالفضل به نوجوانی رسید، در دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی، تحت تعلیم بونصر مشکان قرار گرفت. بونصر مشکان ادیب و دبیر بلندمرتبه‌ای در دربار بود و ریاست دیوان رسالت را بر عهده داشت.

ابوالفضل بیهقی در دیوان به‌عنوان شخصی مورد اعتماد شناخته می‌شد و بسیار خوش‌خط بود. به همین دلیل اجازه داشت بسیاری از نامه‌ها و اخبار به‌دست‌آمده از احوال شاهان و وضعیت حکومت‌های مختلف را رؤیت کند، و خودش هم در کتاب تاریخ بیهقی به این موضوع اشاره می‌کند: «و این اخبار بدین اشباع می‌خوانم از آن است که در آن روزگار معتمد بودم و به چنین احوال کسی از دبیران، واقف نبودی مگر استادم، بونصر.>>

ابوالفضل بیهقی ادیب و فرزانه‌ای قدرشناس بود. او 19 سال به‌عنوان دستیار بونصر مشکان در دربار خدمت کرد، و بارها در جای‌جای کتاب مشهورش، تاریخ بیهقی، از استاد بزرگش به نیکی و بزرگی یاد می‌کند و او را از جمله افراد نادر روزگار می‌داند. با وجود اینکه مشکان بارها به پادشاه توصیه کرده بود که پس از مرگش، ابوالفضل بیهقی را جانشینش کند، به دلیل اینکه بیهقی در زمان فوت مشکان 46 سال داشت، از نظر سلطان مسعود غزنوی برای این سمت جوان بود. این شد که سلطان تصمیم گرفت یکی از افراد نزدیک به خود، یعنی بوسهل زوزنی، را به‌عنوان ریاست جدید دیوان رسالت انتخاب کند.

زندگی پرتلاطم ابوالفضل بیهقی پس از مرگ سلطان مسعود

ابوالفضل بیهقی از سال 412 تا 470 هجری قمری در دربار غزنویان خدمت کرد. او سلطنت محمود غزنوی، امیرمحمد غزنوی، مسعود غزنوی اول، مودود غزنوی، مسعود غزنوی دوم، علی غزنوی (بهاءالدوله)، عزالدوله عبدالرشید غزنوی، طغرل غاصب، فرخزاد غزنوی، و ظهیرالدوله ابراهیم را به چشم دید و در دوران سلطنت هر کدام، در دل جریانات روز و روند تصمیماتشان بود.

ابوالفضل بیهقی در دوره‌ی عزالدوله بالاخره به سمت ریاست دیوان رسالت دست پیدا کرد، اما نشستن بر این مسند دوام چندانی نداشت. آن‌طور که در کتاب جوامع‌الحکایات و لوامع‌الروایات آمده، بیهقی بر اثر سخن‌چینی اطرافیان بدخواه، از جایگاهش برکنار شد و به زندان افتاد.

در سال 444 هجری قمری، طغرل غاصب شورشی علیه سلطنت غزنوی به پا کرد، عبدالرشید را به قتل رساند، خدمه‌ی دربار را به زندان انداخت، و به‌این‌ترتیب بیهقی آزاد شد. سلطنت طغرل بیش از 50 روز عمر نکرد و غزنویان دوباره قدرت را به‌ دست گرفتند. ابوالفضل بیهقی در دوره‌ی فرخزاد غزنوی به دربار بازگشت و به دبیری دیوان رسالت منصوب شد. با اتمام سلطنت فرخزاد، بیهقی هم عطای دیوان را به لقایش بخشید و به تألیف اثر بزرگش تاریخ بیهقی مشغول شد. او تا آخرین روزهای زندگی‌اش مشغول نوشتن بود تا اینکه در سال 470 هجری قمری ،جهان و متعلقاتش را برای همیشه ترک کرد.

آرامگاه ابوالفضل بیهقی در شهر غزنیِ افغانستان است.

تاریخ بیهقی

تاریخ بیهقی یکی از بی نظیرترین منابع تاریخی است که از نظر علم جغرافیا نیز منبعی ارزشمند به شمار می آید .بیهقی پس از درگذشت مشکان از کاردانی و رنج سی ساله استاد خود در کار دیوانی یاد می‌کند .در واقع این کتاب نمودار جامع و کم نظیری از اوضاع و احوال غزنویان هم محسوب می‌شود. کمتر پدیده‌ای از زندگی مردم آن دوره می‌توان یافت که از دید تیزبین مؤلف این کتاب پنهان مانده باشد. از چهار جلد اول تاریخ بیهقی که درباره‌ روزگار باستان و دوران پیش از غزنویان بوده تنها مطالبی اندک در «زبده‌التواریخ» بر جای مانده است.

این اثر سترگ در حوزه تاریخ‌نگاری، داستان‌نویسی، اندیشه، ادبیات و شیوه نگارش فارسی، نگاه خردمندانه به هستی و اتفاقات آن، کتابی قابل توجه است. تاریخ بیهقی، شاهنامه نثر فارسی و بیانگر شایستگی زبان فارسی در حوزه نگارش و پژوهش است. شیوه تاریخ‌نگاری بیهقی می‌تواند سر فصل تاریخ‌نگاری علمی ایرانیان باشد و پژوهشگران ما بر پایه آن بنگارند و آن را سر لوحه کار خود قرار دهند.

و در آخر هم میخواهم چند کتاب مرتبط با تاریخ بیهقی را برایتان معرفی کنم:

کتاب سوزیان: گزین گفتار تاریخ بیهقی روایت‌هایی را از این شاهکار مسلم ادبی در بر می‌گیرد و به همت علی بخشیتألیف و تدوین شده است که خلاصه بسیاری خوبی از کتاب بیهقی است.

کتاب تاریخ بیهقی به قلم مژگان شیخی یکی از آثار منتشر شده ذیل مجموعه‌ی «قصه‌های شیرین ایرانی»‌ است. نگارنده این اثر را با اقتباس‌ از کتاب مشهور ابوالفضل بیهقی،‌ به شیوه‌ای برای نوجوانان به تالیف درآورده که از دشواری متون کلاسیک به دور باشد. داستان‌های این مجموعه با دقت ویژه‌ای انتخاب شده‌اند .

این کتاب بسیار ارزشمند برای گروه “د” مناسب است.

روز بزرگداشت بیهقی گرامی باد.

گردآورنده: شایان دادور، دانش آموز پایه هفتم

دبیرستان دانش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۰۳ ، ۱۰:۲۹
رضا حارث ابادی

دکتر قالیباف: بیهقی با نگارش تاریخ خود هویت ایرانیان را قوام‌ بخشید

 

 

رییس مجلس شورای اسلامی گفت: ابوالفضل بیهقی که از ادراک و هوشمندی ویژه برخوردار بود و به نویسندگی عشق می‌ورزید با نگارش تاریخ خود، میراث ماندگاری برای قوام‌بخشی به هویت مردم این سرزمین برجای گذاشت.

دکترمحمدباقر قالیباف روز سه شنبه در پیامی به چهاردهمین همایش بین المللی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در سبزوار افزود: تاریخ بیهقی از نظر هنر نگارش نیز منبعی ارزشمند به شمار می‌آید و بهترین نمونه انشایی پشینیان و از شاهکارهای ادب فارسی محسوب می‌شود که در میان نوشته‌های قدیم کمتر کتابی را می‌توان یافت که بتواند با کهنگی زبان تا این اندازه برای خوانندگان خود جذابیت داشته و در خدمت محتوای تاریخی قرار گرفته باشد.

در پیام رییس مجلس که توسط دکتر بهروز محبی نجم‌آبادی، نماینده غرب خراسان در مجلس شورای اسلامی قرائت شد، آمده است: اول آبان در تقویم کشور به نام روز ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی، پدر نثر فارسی ثبت شده است که با نام کامل ابوالحسن محمد بن حسین بیهقی از زمره مفاخر ارزشمند ایران و از ستارگان همیشه تابناک آسمان شعر و ادب است که در سال ۳۷۴ هجری شمسی در روستای «حارث آباد» در دیار ارزشمند سبزوار کنونی پا به این جهان گذاشت.

وی در ادامه از ابوالفضل بیهقی به عنوان ادیب، پژوهشگر و فرزانه ای قدرشناس یاد کرده که نام او در گستره ادب این سرزمین می‌درخشد و افزوده است: ادبیات جاودانه ایران، حاصل عقل و ذوق و هنر و حکمت است و با ستارگان علم و ادب اعتبار می‌یابد.

قالیباف با قدردانی از دست اندرکاران برگزاری چهاردهمین همایش بین‌المللی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی و مطالعات میان رشته‌ای نثر فارسی، نوشته است: امیدوارم با گسترش این اقدامات همواره شاهد درخشندگی سرمایه‌های ادبی این مرز و بوم باشیم چراکه تجلیل از مفاخر، اهمیت قائل شدن برای علم، ادب، فرهنگ و هنر کشور است و باید از افرادی که در این راه خدمت می‌کنند، قدردانی کرد.

وی تاکید کرد: بزرگداشت مفاخر فرهنگی و تجلیل چهره‌های ماندگار عرصه‌های ادب و اندیشه و علم از جمله مهم‌ترین وظایف و تکالیف کارگزاران نظام و متولیان دستگاه های فرهنگی و سنت پسندیده ای در راستای تکریم فرهیختگانی است که عمر خویش را در راه اعتلا و تابندگی میراث معنوی این سرزمین صرف کرده‌اند.

رییس مجلس یادآور شد: این نکوداشت ها از زمانی قدرت تاثیرگذاری بیشتری می‌یابد که نتایج آن به مخاطب اصلی آن یعنی نسل جوان کشور انتقال یابد.

وی خاطرنشان کرد: فرهنگ و هنر و ادب هر ملتی از آداب و منش زندگی پیشین ادبی و آثار ادیبان و نویسندگان آن ملت ریشه می‌گیرد و منشا الهام برای آیندگان خواهد بود.

قالیباف افزود: از جمله سنن و آداب که در این سرزمین در طول تاریخ به منتهای کمال و رشد رسیده و اندیشه و ذوق ایرانیان را در پهنه این سرزمین تجلی و اثر بخشیده هنر ادب و نثر و شعر است که ناشی از فرهنگ‌پروری و هنردوستی مردمان این سرزمین است.

رییس قوه مقننه تاکید کرد: زبان و ادبیات از ابزارهای بنیادی پیوند هم‌اندیشی بین انسان‌ها از روزگاران کهن تا به زمان حال بوده و پیشرفت‌های دنیای امروز متاثر از زبان و قدرت ارتباطی آن و حاصل اندیشه، فرهنگ و باورهای عمیقی است که نقش موثری در شکل‌گیری وضع کنونی داشته است.

 

منبع وب سایت دانشگاه جکیم سبزواری 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۳ ، ۱۳:۴۰
رضا حارث ابادی

وزیر علوم پاکستان:برگزاری همایش یادبود بیهقی، بزرگداشت خدمات او به تاریخ و فرهنگ ایران است

وزیر علوم پاکستان گفت:‌ برگزاری همایش یادبود ابوالفضل بیهقی، تاریخ‌نگار نامدار و نویسنده برجسته ایرانی در واقع بزرگداشت خدمات او به تاریخ و فرهنگ ایران است.

وزیر علوم پاکستان:برگزاری همایش یادبود بیهقی، بزرگداشت خدمات او به تاریخ و فرهنگ ایران است

به گزارش روابط عمومی  وزارت علوم به نقل از  دانشگاه حکیم سبزواری؛ وزیر علوم پاکستان در ارتباط تصویری با حاضران در آیین پایانی چهاردهمین همایش بزرگداشت بیهقی در با ابلاغ سلام گرم مردم پاکستان به مردم ایران و جامعه علمی ایران، گفت:‌ برگزاری این همایش به یادبود ابوالفضل بیهقی، تاریخ‌نگار نامدار و نویسنده برجسته ایرانی در واقع بزرگداشت خدمات او به تاریخ و فرهنگ ایران است.

پروفسور احمد مختار افزود:‌ ما نیاز داریم که در کنار اشتراکات فرهنگی و دینی، ارتباطات علمی بین ۲ کشور ایران و پاکستان را توسعه دهیم و در قالب نشست ها و کنفرانس های علمی و تبادلات فرهنگی، راه حل مشکلاتی را که در منطقه ما به وجود آمده است، پیدا کنیم.

وی گفت: دانشگاه ها و مراکز علمی ایران در زمینه تکنولوژی و فناوری، تحصیلات عالی و علوم انسانی پیشرفت زیادی داشته اند و ما مایل به گسترش مبادلات علمی با ایران هستیم.

وزیر علوم پاکستان برگزاری ۱۴ دوره این همایش را دستاورد بزرگی برای دانشگاه حکیم سبزواری برشمرد و این موفقیت را به دست اندرکاران، مدیران و استادان این دانشگاه تبریک گفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۳ ، ۱۳:۱۷
رضا حارث ابادی

معاون وزیر علوم در اختتامیه همایش بزرگداشت بیهقی:

فرهنگ و هنر سبب وحدت و هویت‌بخشی به کشور است

وزیر علوم: ایران به وجود بیهقی، به عنوان گزارشگر حقیقت می‌بالد

وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفت: ابوالفضل بیهقی، پدر نثر فارسی، گزارشگر حقیقت و یکی از پرآوازه‌ترین نویسندگانی است که بیهق، سبزوار، خراسان و ایران به وجود وی می‌بالند. 

دکتر حسین سیمایی صراف روز سه شنبه در پیامی به چهاردهمین همایش بین المللی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی که توسط قائم مقام وی قرائت شد، افزود: اثر "ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی دبیر"، نمونه‌ای کم‌مانند از بهترین و کامل‌ترین تواریخ است که می‌توان نگاشت.

وی خاطرنشان کرد: بیهق و سبزوار از دیرباز تاکنون، اندیشمندان، فرهیختگان و دانشمندانی بزرگ و توانا را پرورانده است، اندیشمندان و فرهیختگانی که موجب سربلندی و افتخارآفرینی زادگاه خود سبزوار و سرزمین پهناور و فرهنگ‌باور خراسان و ایران شده اند.

وزیر علوم در پیام خود یادآور شد: تاریخ سبزوار اندیشمندانی مانند ابوالفضل بیهقی، نویسندۀ تاریخ بیهقی؛ ابوالحسن علی بن زید بیهقی، نویسندۀ تاریخ بیهق؛ عطاملک جوینی، نویسندۀ تاریخ جهانگشای جوینی، حکیم اسرار سبزواری، فیلسوف بزرگ شرق؛ و از میان معاصران نیز دکتر علی شریعتی، نویسندۀ بزرگ انقلاب؛ آیت الله سیدعبدالاعلی سبزواری، مجتهد و عالم بزرگ دینی؛ محمود دولت آبادی، رمان نویس پرآوازه؛ استاد حمید سبزواری، شاعر بزرگ انقلاب و سروده های انقلابی و زنده یاد دکتر سیدمحمد علوی مقدم، چهرۀ ماندگار ادبیات و استاد برجستۀ دانشگاه حکیم سبزواری و بسیاری دیگر را در خود دارد.

سیمایی صراف در بخش دیگر پیام خود افزوده است: روش تاریخ نویسی بیهقی بر پایۀ شیوۀ دقیق علمی، حقیقت‌جویی و بهره‌گیری از معیار خردمندی رویدادها استوار شده است؛ بیهقی در سنجش نیک و بد و رفتار شایست و ناشایست حاکمان روزگار، هیچ واهمه‌ای به خود راه نمی‌دهد.

وزیر علوم تاکید کرده است: تاریخ بیهقی گنجینه ای ارزشمند از امثال و حکم و پند و اطلاعات فرهنگی، جغرافیایی و سیاسی است؛ نثر این کتاب نمونه‌ای عالی از متن های کلاسیک ادبی است و در دورۀ معاصر نیز آموزه های فرهنگی برگرفته از تاریخ بیهقی و جهان بینی ابوالفضل بیهقی سخت درخور توجه است.

وی افزوده است: برگزاری «چهاردهمین همایش بین المللی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی و مطالعات میان رشته‌ای نثر فارسی»، در اوّل آبان ۱۴۰۳ فرصتی است ارزشمند و درخور تقدیر تا بار دیگر شماری از نثرپژوهان، بیهقی پژوهان و پژوهشگران فرهنگی و ادبی با دغدغۀ اعتلای فرهنگ و اندیشه در جهان معاصر گرد هم آیند و به جایگاه ادبیات کلاسیک فارسی، به‌ویژه نثر فارسی و پیوند آن با جهان معاصر و نقش ادبیات و فرهنگ در ارتقای زندگی مردم روزگار ما، بپردازند.

وزیر علوم اضافه کرده است: این همایش به موضوع بسیار مهم «مطالعات میان‌رشته‌ای نثر فارسی» می پردازد که در این روزگار پرداختن به آن لازم و ضروری است زیرا، مطالعات میان‌رشته‌ای و بین رشته ای از مباحث مهم و جدی به ویژه در محافل علمی و دانشگاهی به شمار می روند.

 

به گزارش روابط عمومی وزارت علوم به نقل از دانشگاه حکیم سبزواری، دکتر سعید حبیبا ، در این آیین اختتامیه چهاردهمین همایش بین‌المللی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی و مطالعات میان‌رشته‌ای نثر فارسی با ابلاغ مراتب قدردانی وزیر علوم به برگزارکنندگان این همایش، گفت: فرهنگ و هنر مایه وحدت و موجب هویت‌بخشی به کشور و ملت می شود و ما هرچقدر در حوزه علم و ادب و فرهنگ کار کنیم، باز هم کم کار کرده ایم.

معاون وزیر علوم افزود: کمتر همایشی در کشور داریم که به صورت مستمر و ۱۴ دوره پیاپی برگزار شود و امیدوارم که چهاردهمین همایش بزرگداشت ابوالفضل بیهفی به اهداف ترسیم و تعیین شده خود رسیده باشد.

وی خاطرنشان کرد: بیهقی به عنوان شخصیتی بزرگ،‌ ادیبی برجسته و مورخی صاحب نام در عرصه نثر فارسی درس های بسیاری برای ما دارد و تک تک ما می توانیم از روش، مرام و رفتار این بزرگمرد درس های زیادی بگیریم.

 

منبع خبر: وزارت علوم تحقیقات و فناوری https://www.msrt.ir

https://www.msrt.ir/fa 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۳ ، ۱۳:۱۰
رضا حارث ابادی

ثمره دو دهه تلاش مستمر فرهنگی؛

اول آبان چگونه روز ملی ابوالفضل بیهقی شد؟

اول آبان ماه روز ملّی ادیب شیرین سخن، تاریخ نگار منصف،حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد.

 

 

 

 

 

اول آبان به همین راحتی روز بیهقی نشد. بلکه پشت این دستاورد خاطره سال‌ها تلاش و همت و پیگیری فرهنگ‌دوستان، مردم و مسئولان سبزوار و خراسان و بلکه همه بیهقی دوستان سراسر ایران قابل مشاهده است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه*: در نخستین ماه‌های سال ۱۴۰۰، اول آبان ماه با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور و ابلاغ رئیس جمهور وقت ایران در متن تقویم رسمی کشورمان، به عنوان روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی ادیب و مورخ برجسته ایرانی قرن پنجم هجری که به نام پدر نثر فارسی نیز شناخته می‌شود، نامگذاری شد.

این رویداد بی‌شک مهمترین رویداد فرهنگی سال جاری برای مردم شهرستان سبزوار و یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی خراسانیان بود که توانستند در متن تقویم ملی ایران در کنار روزهای فردوسی، خیام و عطار یک روز ملی دیگر را نیز به مفاخر و مشاهیر کم نظیر خود اختصاص دهند.

اما اول آبان به همین راحتی روز بیهقی نشد. بلکه پشت این دستاورد، خاطره سال‌ها تلاش و همت و امیدواری و پیگیری تعداد زیادی از فرهنگ‌دوستان و مردم و مسئولان سبزوار و خراسان و بلکه همه بیهقی دوستان در سرتاسر ایران قابل مشاهده است. روندی که می‌توان از آن برای به ثمر رسیدن سایر پروژه‌ها و دیگر اهداف فرهنگی کشورمان در ایران و جهان الگوبرداری کرد. به همین خاطر بد نیست در ادامه نگاهی بیاندازیم به مسیر دو دهه تلاشی که در این راه صورت گرفته است.

نخستین جرقه

شاید نخستین جرقه‌های توجه جدی به ابوالفضل بیهقی و ارج گذاری برای برند فرهنگی او حدود دو دهه قبل در روستای حارث آباد سبزوار محل زادگاه بیهقی خورد. البته قبل‌تر از آن این ادیب و مورخ برجسته ایرانی، نزد متخصصان و مدرسان و محصلان رشته ادبیات فارسی در دانشگاه‌ها شناخته شده بود و حتی شاعران و نویسندگان بزرگی نظیر احمد شاملو و محمود دولت آبادی به گفته خودشان در زبان و ساختار ادبی نوشته‌هایشان، بسیار وامدار بیهقی بوده‌اند، اما میان مردم عادی چندان توجهی به بیهقی نبود. حتی در شهر و روستای زادگاهش!

تا اینکه به گفته رضاحارث آبادی دهیار سابق و از بیهقی پژوهان فرهیخته سبزواری، شماری از جوانان فرهیخته و فرهنگدوست روستای حارث آباد در اواخر دهه هفتاد قرن چهارده شمسی (حدود سال‌های ۱۳۷۸ و ۷۹) پی به عظمت جایگاه این گوهر ارزنده و گنجینه کمتر شناخته شده ادبی ایران بردند که اتفاقاً هم‌ولایتی آنان نیز بود و در نتیجه بر آن شدند که بسان زرگری که قدر زر می‌شناسد، نام و یاد این هم ولایتی صاحب قلم و قابل احترام خود را گرامی بدارند. لذا از همان سال‌ها در روستای کوچک خود محافل منظم و مستمر بیهقی خوانی را تشکیل دادند و به فکر تأسیس انجمنی تخصصی و ساخت المانی فرهنگی برای بیهقی نیز در روستای زادگاهش افتادند.

گام مهم دانشگاهیان

تلاش‌های جوانان حارث آبادی با کمک و راهنمایی شماری از اساتید برجسته ادبیات در سبزوار و مشهد نظیر آقایان دکتر علوی مقدم پدر و پسر و دکتر یاحقی و آقایان مهدی سیدی، حسین خسروجردی و دیگران ادامه یافت تا اینکه در سال ۸۶ دانشگاه حکیم سبزواری که در آن زمان تربیت معلم سبزوار نام داشت، میزبان برگزاری یک همایش بزرگ ملی پیرامون ابوالفضل بیهقی شد و در همان سال برای اولین بار پیشنهاد ثبت اول آبان به عنوان روز ملی ابوالفضل بیهقی در تقویم رسمی کشورمان مطرح شد.

هر چند برگزاری همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی از سوی دانشگاه حکیم سبزواری در سال ۸۶ نقطه عطف دلگرم کننده‌ای بود در راستای تقویت جریان‌های بیهقی پژوهی و اعتبار دادن به جایگاه ادبی و تاریخی این مورخ و ادیب برجسته کشورمان، اما علیرغم تصمیمی که در اختتامیه آن همایش برای برگزاری سالانه چنین مراسمی گرفته شد، تا چند سال بعد دیگر همایشی در این زمینه برگزار نشد.

شکل‌گیری یک ایده

با این حال ایده ثبت اول آبان به نام روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی از همان زمان در ذهن و ضمیر بیهقی دوستان باقی ماند و همواره مورد پیگیری قرار گرفت. به طوری که در سال‌های بین ۸۷ تا ۸۹ با تلاش و پیگیری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سبزوار یک مرتبه این موضوع تا آستانه ثبت در تقویم ملی پیش رفت اما ناگهان با طرحی از جانب استاندار خراسان رضوی برای ثبت روزهای استانی به جای روزهای ملی، این مهم تحت‌الشعاع قرار گرفت.

پیش از این نام شعرای زیادی در تقویم ایران ثبت شده بود، و حتی روز ۲۷ شهریور سالروز درگذشت شهریار، به عنوان روز شعر فارسی ثبت شده بود، اما برای بزرگان نثر فارسی نظیر بیهقی جایی در تقویم ایران نبود

از سرگیری مجدد همایش‌های سالانه

خوشبختانه از سال ۹۱ مجدداً برگزاری همایش‌های سالانه بزرگداشت بیهقی همزمان با اول در سبزوار از سر گرفته شد که این بار شهرداری و شورای شهر نقش پر رنگ‌تری ایفا کردند و صرف نظر از کیفیت این برنامه‌ها، نکته حائز اهمیت این بود که دیگر متوقف نشد و هر سال همزمان با اول آبان مجموعه برنامه‌هایی به این مناسبت در سبزوار و حارث آباد برپا می‌شد و از برخی چهره‌های برجسته علمی، فرهنگی، هنری و یا مقامات بلندپایه دولتی و بعضاً سفیران و رایزنان فرهنگی کشورهای افغانستان و تاجیکستان نیز برای شرکت در این همایش‌ها دعوت به عمل می‌آمد.

روزی به عظمت پدر نثر فارسی

مجموعه این برنامه‌ها و رفت و آمدها و پافشاری‌های سالانه از سوی بیهقی دوستان، صاحب نظران حوزه ادبیات و نثر فارسی، مردمان حارث آباد و سبزوار، رسانه‌های گروهی، مسئولان محلی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی سرانجام منجر به آن شد که در سال ۱۴۰۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد ثبت اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی را بپذیرد و با حکم رئیس جمهور این مناسبت برای درج در متن تقویم ملی کشور از سال آینده ابلاغ شد. بدین ترتیب ثمره حدود دو دهه تلاش مستمر فرهنگی به ثمر نشست و نام پدر نثر فارسی در تقویم ایران رسماً به ثبت رسید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تا پیش از این نام شعرای زیادی در تقویم ایران ثبت شده بود، و حتی روز ۲۷ شهریور سالروز درگذشت شهریار، به عنوان روز شعر فارسی ثبت شده بود، اما برای بزرگان نثر فارسی نظیر بیهقی جایی در تقویم ایران نبود که خوشبختانه این مهم اکنون به انجام رسیده است.

چرا اول آبان؟

دکتر مهیار علوی مقدم عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری و دبیربخش علمی همایش‌های ابوالفضل بیهقی در مصاحبه‌ای درباره دلایل انتخاب اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی گفته است: برای انتخاب این روز با آقایان مهدی سیدی پژوهشگر خراسانی و دکتر محمدجواد یاحقی همفکری شده و مشخص شد هر چند تاریخ درگذشت بیهقی در ماه صفر ۴۷۰ هجری قمری درج شده که این زمان با اطلاعاتی که از روی علم گاه‌شماری به دست آمد با اواخر شهریورماه مصادف است، اما از آنجایی که روزهای پایانی شهریورماه و همچنین ماه مهر به دلیل بازگشایی دانشگاه‌ها و جابه جایی‌های معمول اساتید و دانشجویان در این ماه‌ها، زمان مناسبی برای پرداختن به چنین مناسبتی نیست، لذا اولین تاریخ مطلوب با موافقت این عزیزان، اول آبان ماه تعیین شد.

ابوالفضل بیهقی را نباید فقط از زاویه ارزش‌های ادبی اثرش بررسی کرد، بلکه کتاب گرانسنگی که از او باقی مانده از لحاظ علم تاریخ و نیز از لحاظ فعالیت‌های رسانه‌ای در دوره فعلی نیز حائز ارزش و اهمیت بسیاری است

دکتر علوی مقدم همچنین یک دلیل نمادین را نیز برای مناسب بودن تاریخ اول آبان ماه عنوان کرده و می‌گوید: ابوالفضل بیهقی در عرصه نثر و ادبیات کلاسیک ایران نفر اول محسوب می‌شود و حتی گلستان سعدی چند قرن بعد از تألیف تاریخ بیهقی، پدید آمده است. به همین دلیل اولین روز از ماه آبان برای بزرگداشت جایگاه ممتاز بیهقی در نثر فارسی مناسب به نظر می‌رسید. البته انتخاب یک روز فرضی در تقویم فقط برای بیهقی نیست بلکه بسیاری دیگر از روزهای ملی که به نام بزرگان و مشاهیر کشور ثبت شده‌اند نیز، مبنای فرضی و قراردادی دارند. به عنوان مثال روز ۲۰ مهر که به عنوان روز حافظ معرفی شده است انطباق خاصی با روز تولد یا وفات او ندارد.

بهانه‌ای برای یادآوری

اگرچه اکنون اول آبان در تقویم ملی ایران به نام ابوالفضل بیهقی ثبت شده است، اما ضمن عرض خداقوت به همه دست‌اندرکاران این پروژه مهم فرهنگی، باید بدانیم، این پایان کار بیهقی پژوهان و ادبیات دوستان ایرانی نیست. این نامگذاری تنها بهانه‌ای است برای یادآوری سالیانه ضرورت‌هایی که باید در راستای پاسداشت عملی بزرگان و مفاخر این آب و خاک بیش از پیش بکوشیم. بزرگانی که مانند بیهقی در حفظ و اعتلای بخش‌های مهمی از فرهنگ و زبان و اندیشه ما کوشیده‌اند و به حلقه‌های محکمی جهت پیوند همه فارسی زبانان جهان در ایران، افغانستان، تاجیکستان و دیگر کشورها تبدیل شده‌اند.

ضمناً یادآوری این نکته نیز ضروری است که ابوالفضل بیهقی را نباید فقط از زاویه ارزش‌های ادبی اثرش بررسی کرد، بلکه کتاب گرانسنگی که از او باقی مانده از لحاظ علم تاریخ و نیز از لحاظ فعالیت‌های رسانه‌ای در دوره فعلی نیز حائز ارزش و اهمیت بسیاری است. لذا در روز اول آبان باید به این جنبه از تاریخ بیهقی نیز توجه داشت و آن را به الگویی از تاریخ نگاری‌های صادقانه و گزارش نویسی‌های صحیح و منصفانه برای اصحاب رسانه و سایر دست‌اندرکاران ثبت و ضبط رویدادهای حال حاضر کشور و جهان تبدیل کرد.

پیشنهادات

در پایان پیشنهاداتی برای بهره برداری بهینه از فرصت اول آبان روز بزرگداشت بیهقی مطرح می‌شود. امید است که مورد توجه بیهقی دوستان و مردم و مسئولان محلی، استانی و کشوری در حوزه فرهنگ و ادبیات ایران قرار گیرد:

- تکمیل ساخت المان یادبود ابوالفضل بیهقی در روستای زادگاهش حارث آباد با دریافت بودجه‌های ملی

- برقراری پیوند خواهرخواندگی بین سبزوار زادگاه ابوالفضل بیهقی و شهر غزنی افغانستان محل سکونت و کار این مورخ و ادیب برجسته

- انجام پژوهش‌های بیشتر جهت استخراج نکات و معانی پیدا و پنهان در مجموعه ۶ جلدی تاریخ بیهقی که در روزگار فعلی در دسترس ماست.

- برقراری جلسات مستمر بیهقی خوانی و بیهقی پژوهی برای استفاده عموم مردم در سبزوار و دیگر شهرهای فرهنگی ایران

- نامگذاری خیابان‌ها و یا کتابخانه‌ها و مدارسی در شهرهای مختلف ایران به نام ابوالفضل بیهقی

- برگزاری مستمر همایش‌های اول آبان و تعیین جایزه‌ای سالانه برای بهترین پژوهش‌های انجام شده در رابطه با بیهقی و برترین آثار منثور پدید آمده در هر سال

* امید برومندی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۳ ، ۰۶:۰۷
رضا حارث ابادی

“ای بهتر، از تو بهتری خواستارم، بهترین راستی خواستارم.
ای بزرگ، از تو منش نیک هماره جاودان خواستارم.
ای هور، با فرّ و فروغ خود او را روشنایی ده.”
برگرفته از نمایشنامهٔ دخمۀ شیرین و افشین و بودلف هر دو مرده‌اند.
به قلمِ دکتر قطب الدین صادقی
@ghotbedin_sadeghi
‼️ظرفیت جلسهٔ حضوری تکمیل شد. سپاسگزار همراهی شما هستم.‼️


در روزِ بزرگداشت ابوالفضل بیهقی افتخار نصیب ما شد که در خدمت آقای دکتر قطب الدین صادقی در کافه‌ای در تهران جمع شویم چای و کیکی صرف کنیم و یاد بگیریم و آنها که دورند هم می‌توانند برخط همراهی‌مان کنند.
موضوع برنامه: بررسی داستان افشین و بودلف در تاریخِ بیهقی بر مبنای ساختارِ نمایشنامه
دبیرِ نشست: مونا رهگذر- مغزپژوه دانشگاه استکهلم
شرکت در این برنامه آزاد و رایگان است امّا به دلیل محدودیت فضا برای حضور در کافه نیازمند به ثبت نام هستید.
اگر مایل به شرکت در برنامهٔ حضوری هستید لطفاً دایرکت دهید.
لینک گوگل میت در کانال تاریخ بیهقی بارگذاری خواهد شد.
https://t.me/thehistoryofbeyhaqi
سپاسگزارِ همراهی شما عزیزان هستم.
#بزرگداشت_بیهقی #تاریخ_بیهقی #ابوالفضل_بیهقی
#قطب_الدین_صادقی

اینستاگرام تاریخ بیهقی

اینستاگرام شبکه ابوالفضل بیهقی - بیهقی نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۰۳ ، ۱۴:۳۶
رضا حارث ابادی

همایش نکوداشت بیهقی در سبزوار برگزار می‌شود

همایش نکوداشت بیهقی در سبزوار برگزار می‌شود

سبزوار- ایرنا - چهاردهمین همایش بین‌المللی نکوداشت دبیر «ابوالفضل بیهقی» پدر نثر فارسی و صاحب اثر ارجمند تاریخی بیهقی، اول آبان در سرسرای کاشفی سبزوار برگزار می‌شود.

به گزارش ایرنا، دبیر این همایش روز چهارشنبه در نشست شورای فرهنگ عمومی سبزوار که با محوریت برگزاری این همایش تشکیل شد، گفت: ابوالفضل بیهقی به عنوان پدر نثر فارسی و سبزوار به عنوان پایتخت نثر فارسی در جهان شناخته شده است.

مهیار علوی‌مقدم افزود: اکنون ۱۳ سال است که همایش نکوداشت ابوالفضل بیهقی، به صورت بین المللی، ملی و یا استانی در سبزوار برگزار می شود که امسال چهاردهمین دوره آن در روز اول آبان، به صورت بین المللی و با حضور جمعی از اندیشمندان، سخن شناسان و نیز وزیران و سفیران کشورهای اقلیم زبان فارسی و نیز اساتید داخلی و خارجی برگزار خواهد شد.

وی با بیان اینکه مهمانان به صورت حضوری و یا مجازی در این رویداد فرهنگی شرکت خواهند کرد، گفت: در این همایش، ۹ کارگاه و ۱۲ نشست فرهنگی و ادبیاتی از جمله کارگاه تئاتر و تاب‌آوری برپا خواهد شد و برای نخستین بار، جایزه ویژه بلاغت نیز توسط خانواده مرحوم دکتر «سیدمحمد علوی‌مقدم»، از اساتید فقید دانشگاه فردوسی مشهد در رشته زبان و ادبیات فارسی اهدا خواهد شد.

آیت الله غلامرضا مقیسه، امام جمعه سبزوار نیز در این نشست شورای فرهنگ عمومی، برگزاری همایش بزرگ ابوالفضل بیهقی را در راستای تدوین شناسنامه هویتی شهرستان، اقدامی ارزنده دانست و گفت: بدون شک با همت دانشگاه حکیم سبزواری و مشارکت دیگر نهادها و دستگاه‌های اجرایی شهرستان، شاهد همایشی باشکوه و برنامه ای عالی خواهیم بود.

معاون استاندار و فرماندار ویژه سبزوار نیز با اشاره به روند برگزاری ادوار پیشین همایش نکوداشت ابوالفضل بیهقی، گزارشی در خصوص اقدامات انجام شده برای برپایی چهاردهمین دوره این همایش از جمله دعوت از مهمانان بین المللی ارائه کرد.

حسین ابراهیمی کردیانی گفت: از دستگاه‌های اجرایی شهرستان سبزوار انتظار می رود برای برگزاری هر چه بهتر و بی‌نقص‌تر این همایش فرهنگی، نهایت همکاری و همراهی را با دبیرخانه همایش داشته باشند.

روز اوّل آبان، از سال ۱۴۰۱ در تقویم ملّی کشور به نام روز ملّی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی ثبت شده است.

ابوالفضل بیهقی، تاریخ‌نگار قرن پنجم هجری قمری و نگارنده کتاب تاریخ بیهقی از مورخان دوره غزنوی است که سال ۳۸۵ در روستای "حارث آباد" بیهق (سبزوار کنونی) متولد شد.

وی بعد از کسب فضایل به دیوان رسایل محمودی راه یافت و در خدمت "خواجه بونصر مُشکان" به کار پرداخت و در خدمت سلاطین غزنوی به سر برد.

اثر گرانسنگ وی "تاریخ بیهقی" از سوی عمده کارشناسان، صاحبنظران و استادان ادبیات فارسی به عنوان فاخرترین نمونه نثر فارسی شناخته شده است و از این رو بیهقی را "پدر نثر فارسی" نام داده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۰۳ ، ۱۴:۰۸
رضا حارث ابادی

چهاردهمین همایش بین المللی ابوالفضل بیهقی از حضور شما و همه بزرگواران دعوت می شود از ساعت ۴ عصر ۳۰ مهر تا ساعت ۸ شب ۲ آیان درتمام جلسات همایش⬆️ شرکت فرمایید.

چهاردهمین همایش بین المللی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چهاردهمین همایش بین المللی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی و مطالعات میان رشته ای نثر فارسی روز سه شنبه، 1 آبان، 1403 توسط دانشگاه حکیم سبزواری و تحت حمایت سیویلیکا در شهر سبزوار برگزار می شود.

 

 

    ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۰۳ ، ۰۸:۱۴
    رضا حارث ابادی

    برگزاری گسترده یازدهمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی با حضور بیهقی پژوهانی از ایران، افغانستان، پاکستان و اقلیم کردستان عراق در “ماه بیهقی” ( از آغاز تا پایان آبان ۱۴۰۰)

     

    یازدهمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی و همزمان با تصویب روز ملی ابوالفضل بیهقی (پدر نثر فارسی) در تقویم ملی کشور در سطح گسترده ای و با برگزاری ده نشست علمی-پژوهشی در ماه بیهقی (از اول آبان تا پایان آبان )۱۴۰۰ برگزار خواهد شد.

     این مطلب را دکتر مهیار علوی مقدم دبیر همایش به اطلاع رساند و افزود صبح روز اول آبان پس از به صدا درآمدن «زنگ بیهقی» به صورت نمادین در مدارس منتخب سبزوار، آیین افتتاحیه همایش در تالار بین المللی بیهقی دانشگاه حکیم سبزواری، به دلیل همه‌گیری کرونا به صورت محدود و با حضور شماری از مسئولین کشوری و ارائه سخنرانی گزارش توسط ایشان برپا خواهد شد و در آن از «دیبای روشنایی» (مجموعه چکیده مقالات یازدهمین همایش ملی بزرگداشت بیهقی) و تارنمای علمی-پژوهشی تاریخ بیهقی، رونمایی خواهد شد.

     دکتر مهیار علوی مقدم افزود در فضای مجازی در ماه بیهقی، در شباهنگام شنبه ها و چهارشنبه های آبان ۱۴۰۰، ده نشست علمی -پژوهشی با عنوان هایی مانند تاریخ بیهقی در فراسوی مرزها، اندیشه های سیاسی در تاریخ بیهقی، جنبه‌های زیباشناسی و ظرفیت های هنری تاریخ بیهقی، کارکردهای تاریخ بیهقی و متون کهن در جهان معاصر، مطالعات حقوقی تاریخ بیهقی، تاریخ بیهقی در دیگر سرزمین ها، رویکردهای نوین در تحلیل تاریخ بیهقی، تاریخ و تاریخ نگاری در تاریخ بیهقی، مطالعات نقد ادبی و میان‌رشته‌ای تاریخ بیهقی و گزارش محافل و انجمن‌های بیهقی خوانی برگزار خواهد شد و در این نشست ها به بیهقی پژوهانی از ایران، افغانستان، پاکستان و اقلیم کردستان عراق سخنرانی خواهند کرد. «بیهقی خوانی» یکی از برنامه‌هایی است که در تمام این ده نشست، ارائه خواهد شد و در نشست پایانی، شماری از دست اندرکاران انجمن‌ها و محفل های بیهقی خوانی از سراسر کشور به معرفی انجمن بیهقی خود خواهند پرداخت.

     دبیر همایش افزود دانشگاه حکیم سبزواری به مانند سال‌های گذشته برگزار کننده اصلی بخش علمی و پژوهشی همایش است و انجمن ترویج زبان و ادبیات ایران (شعبه خراسان)، انجمن علمی استادان زبان و ادبیات فارسی، مرکز فرهنگی و بین‌المللی شهرکتاب، بنیاد فرهنگی زنده یاد دکتر علوی مقدم و نیز سازمان‌ها و نهادهایی مانند معاونت استانداری و فرمانداری ویژه شهرستان سبزوار، شهرداری و شورای اسلامی شهر سبزوار، اداره فرهنگ و ارشاد سبزوار و اداره آموزش و پرورش سبزوار در برگزاری این همایش نقش دارند.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۰ ، ۰۷:۴۷
    رضا حارث ابادی

    برگزاری یازدهمین همایش ملی بزرگداشت بیهقی همزمان با روز ملی بزرگداشت بیهقی/ “ماه بیهقی”؛ برای نخستین بار بزرگداشت پدر نثر فارسی به مدت یک ماه برگزار می شود

    یازدهمین همایش ملی ابوالفضل بیهقی نویسنده تاریخ بیهقی در دو محور علمی- پژوهشی و بخش عمومی همزمان با یکم آبان ماه روز ملی بزرگداشت پدر نثر فارسی برای نخستین بار از یکم آبان تا یکم آذر ۱۴۰۰ به مدت یک ماه و در قالب “ماه بیهقی” برگزار می شود.

    دبیر یازدهمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در گفتگو با روابط عمومی دانشگاه، ضمن تشریح برنامه های بخش علمی- پژوهشی و بخش عمومی این همایش گفت: آیین افتتاحیه شنبه اوّل آبان۱۴۰۰ ساعت ۱۰-۱۲ صبح به صورت  حضوری و مجازی، با پیام یکی از مسئولان فرهنگی عالی رتبه کشوری و با توجه به همه گیری کرونا با حضور شماری محدود از پژوهشگران ایرانی و سفیر کشورهای  افغانستان و تاجیکستان و رایزن های  فرهنگی سفارت این کشورها برگزار خواهد شد.

    دکتر مهیار علوی مقدم با اشاره به اینکه ارائه فراخوان چکیده مقالات درحوزه بیهقی پژوهی از اواخر تیر ۱۴۰۰ آغاز شده است و انتشار چکیده مقالات دارای نمایهISC و Civlica  خواهد بود، اضافه کرد: نظارت بر بخش علمی همایش، توسط کمیته ای علمی از دانشگاه های حکیم سبزواری، فردوسی مشهد، اصفهان، ارومیه، تهران، علامه طباطبایی، فرهنگیان و مرکز فرهنگی بین الملل شهر کتاب انجام می شود.

    دانشیار گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری با اشاره به اینکه در این دوره برای نخستین بار بزرگداشت بیهقی طی یک ماه و در قالب”ماه بیهقی” برگزار می شود، اظهار داشت: برگزاری ۹ نشست های علمی- پژوهشی( درفضای مجازی) از اوّل آبان تا اوّل آذر۱۴۰۰ و سخنرانی دست کم ۱۸ بیهقی پژوه در این نشست ها و بیهقی خوانی و نمایشنامه خوانی درشنبه های  بیهقی و چهارشنبه های بیهقی از جمله برنامه های ماه بیهقی خواهد بود.

    دکتر علوی مقدم افزود: از این میان، ۴ نشست به مناسبت  ۲ آبان(روز اخلاق و مهرورزی): پیوند تاریخ بیهقی و ارتقای اخلاق مداری و انسان دوستی در جامعه، ۱۳آبان(روز دانش آموز): پیوندهای تاریخ بیهقی و آموزش وپرورش، ۱۴ آبان(روز فرهنگ عمومی): پیوند تاریخ بیهقی وارتقای فرهنگ جامعه،  ۲۴ آبان(روز کتاب و کتابخوانی): بیهقی خوانی و پیوند تاریخ بیهقی با خوانش متن و ۵ نشست نیز درحوزه های زیباشناسی، تاریخ نگاری، مطالعات فرهنگی، روایت شناسی و داستان پردازی درتاریخ بیهقی است.

    این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه آیین بیهقی خوانی در این ۹ نشست علمی- پژوهشی(در فضای مجازی) و ۵ بیهقی خوانی و گفتارهایی پیرامون تاریخ بیهقی با زبانی ساده و نمایشی در سبزوار خواهد بود، گفت: برگزاری ۱۵ کوته گفتار فرهنگی- ادبی در فضای مجازی در زمینه تاریخ بیهقی و ابوالفضل بیهقی، برگزاری مراسمی مردمی در حارث آباد(زادگاه ابوالفضل بیهقی) درهفته اول آبان ۱۴۰۰و به صدا درآمدن زنگ بیهقی در شنبه اول آبان۱۴۰۰ درمدارس شهرستان سبزوار و تببین جایگاه ابوالفضل بیهقی و تاریخ بیهقی در زنگ های تفریح توسط دبیران ادبیات و تاریخ در هفته اوّل آبان نیز از دیگر برنامه های ماه بیهقی خواهد بود.

    دبیر یازدهمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی افزود: آیین اختتامیه همایش با حضور شماری از پژوهشگران ایرانی و مسئولان فرهنگی  شماری از کشورهای همسایه ی همزبان در  باغ ایرانی، درکنار تندیس ابوالفضل بیهقی و حکیم فردوسی برگزار می شود.

    دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری خاطرنشان کرد: برگزار کنندگان بخش های علمی- پژوهشی و عمومی یازدهمین همایش بزرگداشت ابوالفضل بیهقی، دانشگاه حکیم سبزواری- انجمن ترویج زبان وادب فارسی ایران(شعبه خراسان)- مرکز فرهنگی وبین الملل شهر کتاب- بنیاد فرهنگی زنده یاددکتر علوی مقدم- شهرداری وشورای اسلامی شهرستان سبزوار – اداره فرهنگ و ارشاداسلامی سبزوار- اداره آموزش وپرورش سبزوار 

    خواهند بود.

    اعضای کمیته علمی یازدهمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی(آبان ۱۴۰۰) :

    • دبیر یازدهمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی(آبان ۱۴۰۰): دکتر مهیار علوی مقدّم

    • مدیر نظارت علمی، انتشارات و فضای مجازی: دکتر علی صادقی منش

    1. دکتر مه دخت پورخالقی چترودی(دانشگاه فردوسی مشهد)

    2. دکتر علی تسنیمی(دانشگاه حکیم سبزواری)

    3. دکترزهرا جمشیدی(دانشگاه حکیم سبزواری)

    4. دکتر احمد خواجه ایم(دانشگاه حکیم سبزواری)

    5. دکتر حسن دلبری(دانشگاه حکیم سبزواری)

    6. دکترابوالقاسم رحیمی(دانشگاه حکیم سبزواری)

    7. دکترروزبه زرین کوب(دانشگاه تهران)

    8. استاد مهدی سیدی(فرهنگسرای فردوسی)

    9. دکتر علی صادقی منش(دانشگاه حکیم سبزواری)

    10. دکتر محمّدعلی طالبی(دانشگاه حکیم سبزواری)

    11. دکترمهیار علوی مقدّم(دانشگاه حکیم سبزواری)

    12. دکترغلامحسین غلامحسین زاده(دانشگاه تربیت مدرس)

    13. آقای علی اصغر محمدخانی( مرکز فرهنگی و بین الملل شهرکتاب)

    14. دکتر عباس محمّدیان(دانشگاه حکیم سبزواری)

    15. دکتر فاطمه مدرّسی(دانشگاه ارومیه)

    16. دکتر رضا مصطفوی سبزوار(دانشگاه علامه طباطبایی)

    17. دکترسیدعلی اصغرمیرباقری فرد(دانشگاه اصفهان)

    18. دکتر اسماعیل نصرآبادی( دانشگاه فرهنگیان)

    19. دکتر محمد جعفر یاحقی(دانشگاه فردوسی مشهد)

    فراخوان همایش ملی ابوالفضل بیهقی( کلیک کنید)

    فرمت چکیده یازدهمین همایش ملی ابوالفضل بیهقی(کلیک کنید)

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۰ ، ۱۲:۴۴
    رضا حارث ابادی

    یازدهمین همایش ملی ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی به مناسبت اول آبانماه روز ملی ابوالفضل بیهقی از اول آبانماه 1400 تا اول آذرماه 1400 و به مدت یک ماه به همت دانشکده زبان وادبیات فارسی #دانشگاه_حکیم_سبزواری برگزار می گردد 

    ایمیل جهت ارسال مقالات beyhaghi1400@yahoo.com 

    راهنمای ارسال مقالات در لینک ذیل

    برنامه های یازدهمین همایش ملی ابوالفضل بیهقی در آبانماه 1400 

    h

     

    ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۰ ، ۰۸:۱۹
    رضا حارث ابادی

    درباره ابوالفضل بیهقی

    درباره ابوالفضل بیهقی

    تهران- ایرنا- ابوالفضل بیهقی ادیب، پژوهشگر و پدر نثر فارسی است که نام او در آسمان ادب این سرزمین می‌درخشد. او با نگارش تاریخ بیهقی، مهمترین منبع تاریخی دوران غزنوی را رقم زد و میراث ماندگاری برای قوام‌بخشی به هویت این مرز و بوم بر جای گذاشت.  

    به گزارش ایرنا؛ ادبیات بیانگر ارزش‌ها، معیارها و ویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آن می چرخد و نقد و بررسی آثار ادبی نیز نمی تواند به دور از آن ارزش ها و معیارها باشد. در واقع نقد و بررسی آثار ادبی با تمام تنوع و خصوصیات آن به نوعی درس زندگی است. در میان بزرگان دنیای ادب می توان به ابوالفضل بیهقی اشاره کرد که به ادیب دوستدارانش می گوید: «بنای برافراشته اش تا آخر روزگار باقی خواهد ماند.»

    زندگی ابوالفضل بیهقی

    ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی در حارث آباد بیهق یا سبزوار قدیم چشم به جهان گشود. پدرش او را از همان دوران کودکی در نیشابور به دانش ‏اندوزی واداشت.  خانواده‌ وی با بزرگان روزگار خویش نشست و برخاست داشتند. ابوالفضل که از دریافت و هوشمندی ویژه ‏ای برخوردار بود و به کار نویسندگی عشق می‏ ورزید، در جوانی از نیشابور به غزنین رفت و جذب کار نگارش دیوان شد و با علاقه و استعداد بی نظیری که داشت، بزودی به دستیاری خواجه ابونصر مشکان صاحب دیوان رسالت محمود غزنوی برگزیده شد. از آغاز زندگی بیهقی اطلاعات زیادی در دست نیست. چون به نوجوانی رسید در «دیوان رسالت» سلطان محمود غزنوی که ادیب و دبیر بزرگی چون بونصرمشکان ریاست آن را بر عهده داشت، به شاگردی پرداخت. بیهقی شخصی مورد اعتماد بود و خطی خوش داشت. از این رو اجازه داشت، بسیاری از نامه‌ها و اخبار و احوال حکومت‌ها و شاهان را رؤیت کند و به گفته خودش «و این اخبار بدین اشباع که می‌خوانم از آن است که در آن روزگار معتمد بودم و به چنین احوال کسی از دبیران واقف نبودی مگر استادم، بونصر».(۱)

    تاریخ بیهقی

    تاریخ بیهقی یکی از بی نظیرترین منابع تاریخی است که از نظر علم جغرافیا نیز منبعی ارزشمند به شمار می آید.

    بیهقی پس از درگذشت مشکان از کاردانی و رنج سی ساله استاد خود در کار دیوانی یاد می‌کند و دراین باره می نویسد: «و باقی تاریخ چون گذشت که نیز نام بونصر نبشته نیاید در این تالیف، قلم را لختی بگریانم ... پس به سر تاریخ باز شوم». در واقع این کتاب نمودار جامع و کم نظیری از اوضاع و احوال غزنویان هم محسوب می‌شود. کمتر پدیده‌ای از زندگی مردم آن دوره می‌توان یافت که از دید تیزبین مؤلف این کتاب پنهان مانده باشد. از چهار جلد اول تاریخ بیهقی که درباره‌ روزگار باستان و دوران پیش از غزنویان بوده تنها مطالبی اندک در «زبده‌التواریخ» بر جای مانده است. این اثر سترگ در حوزه تاریخ‌نگاری، داستان‌نویسی، اندیشه، ادبیات و شیوه نگارش فارسی، نگاه خردمندانه به هستی و اتفاقات آن، کتابی قابل توجه است. تاریخ بیهقی، شاهنامه نثر فارسی و بیانگر شایستگی زبان فارسی در حوزه نگارش و پژوهش است. شیوه تاریخ‌نگاری بیهقی می‌تواند سر فصل تاریخ‌نگاری علمی ایرانیان باشد و پژوهشگران ما بر پایه آن بنگارند و آن را سر لوحه کار خود قرار دهند.(۲)

    نثر فارسی و شیوه بلاغت تاریخ بیهقی

    تاریخ بیهقی از شاهکارهای ادب فارسی به شمار می رود. یکی از چند کتاب معدودی که از نثر فارسی پیش از مغول مانده، کتاب تاریخ خواجه ابوالفضل محمد بن حسین الکاتب بیهقی است. در میان نوشته های قدیم کمتر کتابی را می توان یافت که بتواند با کهنگی زبان تا این اندازه برای خوانندگان خود جذابیت داشته باشد، به طوری که نسل های بعد را که شاید از نثر آن زمان فاصله گرفته باشند به طرف خود جذب می کند. هنر بیهقی اوج بلاغت طبیعی زبان پارسی است و بهترین نمونه هنر انشایی پیشینیان محسوب می شود، آغاز تألیف تاریخ بیهقی سال ۴۴۸ قمری (بهار، ج ۲، ص ۶۹) و موضوعِ آن، رویدادهای ۴۲سال از پادشاهی غزنویان بوده و در ۳۰ فصل تدوین شده بوده است؛ مطالب آن تا مجلد چهارم همان مطالب تاریخ ناصری و تاریخ یمینی بوده، از مجلد پنجم که آغاز آن از میان رفته تا مجلد۱۰، تاریخ بیهقیِ موجود است و مجلدهای بعدی وقایع سال ۴۵۱ قمری بوده است. (۳)

    آثار برجای مانده از بیهقی

    کتابی که امروز ما آن را به نام تاریخ بیهقی می شناسیم در آغاز تاریخ ناصری نام برده شده است. «تاریخ آل ناصر، تاریخ آل سبکتگین، جامع التواریخ، جامع فی تاریخ سبکتگین و سرانجام تاریخ بیهقی» که گویا بر اثر بی توجهی به نام اصلی آن  تاریخ ناصری به این نام ها شهرت پیدا کرده بود،‌ از جمله آثار برجای مانده از ابوالفضل بیهقی است. بخش موجود تاریخ بیهقی را تاریخ مسعودی نیز می نامند از آن جهت که دوران زندگی سلطان مسعود غزنوی را در بر دارد. از تاریخ بیهقی نسخه های خطی فراوانی در کتابخانه های ایران و دیگر کشورهای جهان به جا مانده است که نشان می دهد در چند سده اخیر بسیار مورد توجه و پسند مردم بوده است.(۴)

    ویژگی های ادبی تاریخ بیهقی

    برخی محققان در سال های گذشته تاریخ بیهقی را با شرح و توضیح واژه ها و جملات به صورت گزیده به چاپ رسانده اند. تاریخ بیهقی موجود نخستین بار در ۱۸۶۲ میلادی در کلکته به تصحیح مورلی و به اهتمام ناسولیز چاپ شد. ویژگی‌هایی در خود متن تاریخ بیهقی وجود دارد که این متن را نسبت به دیگر متون کهن برتری می‌دهد. بعضی از این ویژگی‌ها دلایل زبانی یا ادبی دارند. نگرش اخلاقی و حرفه‌ای بیهقی در نگارش تاریخ، خالق بعضی دیگر از ویژگی‌ها است. (۵)

    نکته آخر اینکه تاریخ بیهقی از آن دست کتاب های تاریخی به شمار می رود که مورخ، خود در وقایع تاریخی حاضر بوده است، پس بیهقی نمی‌توانسته بی‌طرف باشد اما در عین حال سعی می‌کرده بی‌طرفانه عمل کند. بیهقی به شیوه منشیانه گری توانست اتفاقات داخلی و رویدادهای دربار و سلسله پادشاهی غزنویان را با انصافی تمام به رشته قلم بیاورد و فصاحت و بلاغت سخنوری را به حد اعلی برساند.

    در دانشگاه های ادبیات آمریکا در شهرهای میشیگان، واشنگتن و موسسه مطالعات شرق شناسی دانشکده میسوری توجه و عنایت زیادی به پژوهش شناسی در زمینه تاریخ بیهقی و کلیله و دمنه دارند. همچنین در کشورهای فرانسه و به ویژه در انگلیس در دانشگاه کمبریج در رشته زبان های خارجی اهمیت خاصی به امر پژوهش شناسی در مورد تاریخ بیهقی دارند و حتی نمایشنامه های آنها در برخی موارد از داستان های کلیله و دمنه و تاریخ بیهقی انتخاب و اجرا می شود.(۶)

    سرانجام بیهقی

    بیهقی ۸۵ سال زیست و به تصریح ابوالحسن بیهقی در تاریخ بیهقی به ۴۷۰ قمری چشم از جهان فروبسته است و به این ترتیب ۱۹ سال پس از نگاشتن تاریخ بیهقی زنده بوده و هر گاه به اطلاعات تازه ای، دسترسی می یافت، آن را به متن کتاب می افزود.

    پی نوشت: 

    ۱. بهار، استاد محمدتقی ملک الشعرا، سبک شناسی، ج ۲، تهران۱۳۴۹

    ۲. بیهقی، ابوالفضل، تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر علی اکبر فیاض، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۰

    ۳. نوشته علی بن زید بیهقی : «زیادت از سی مجلد»، ص ۲۰)

    ۴. خطیب رهبر، دکتر خلیل، تاریخ بیهقی با معنی واژه ها و شرح بیت ها و... انتشارات سعدی

    ۵. خطیبی، دکتر حسین، فن نثر در ادب پارسی، انتشارات زوار، تهران، ۱۳۶۶

    ۶. مهدوی دامغانی، دکتر احمد، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۱۸

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۰ ، ۱۱:۱۰
    رضا حارث ابادی

    تقدیر رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سبزوار از موسسه کیاسبز به خاطر طرح ثبت روز ملی بیهقی

    مجله اینترنتی اسرارنامه

    ثبت اول آبان به عنوان روز ملی بزرگداشت بیهقی در متن تقویم ملی ایران قطعا یکی از مهمترین خبرهای هفته گذشته سبزوار بود. این دستاورد آنقدر بزرگ است که هر چند هنوز 9 ماه دیگر تا پایان سال باقی است، اما می توان از همین حالا به جرأت آن را مهمترین رویداد فرهنگی سال 1400 در دیار سربداران دانست.

    یقینا در تحقق این دستاورد افراد و گروه های مختلفی در طول این سالها نقش داشته اند که زحمات همه آنان قابل تقدیر و ستایش است، از جمله موسسه فرهنگی هنری کیاسبز بیهق که طرح نهایی ثبت اول آبان را در اواخر سال 99 به رشته تحریر درآورد و همین طرح از جانب اداره ارشاد سبزوار به ریاست رضا شجاع مقدم و نمایندگان شهرستان آقایان محبی و به ویژه عنابستانی پیگیری شد و سرانجام در شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست دکتر روحانی رئیس جمهوری ایران مورد تأیید و تصویب قرار گرفت.

    اما بی تردید تلاش های چندین ساله مردم و فرهیختگان روستای حارث آباد، اساتید دانشگاه های سبزوار، فرمانداران و نمایندگان وقت، کمیسیون فرهنگی شورای شهر و شهرداری که همه ساله به برگزاری همایش های بزرگداشت بیهقی در اول آبان و یادآوری ضرورت ثبت این روز در تقویم ملی به عنوان یک مطالبه مردمی پرداخته اند، در حصول نهایی این نتیجه تأثیر بسزایی داشته است.

    در تصویر این پست تقدیرنامه رضا شجاع مقدم رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سبزوار از موسسه فرهنگی هنری کیاسبز بیهق به خاطر تدوین طرح پیشنهادی اول آبان روز بزرگداشت بیهقی و تعیین جایگاهی ویژه برای «نشان ادبی بیهقی» را مشاهده می کنید که در اسفند 99 اهدا شده است.

    موسسه فرهنگی هنری کیاسبزبیهق با همت تعدادی از چهره های دانشگاهی و فرهنگی و هنری دیار سربداران در سال 1386 در سبزوار تأسیس شده و از آن زمان تا کنون منشأ فعالیت ها و خدمات فرهنگی و هنری ارزنده ای نظیر برگزاری کنگره بین المللی بزرگداشت آیت الله حاج عبدالاعلی سبزواری روحانی برجسته شیعه در سال 89، نکوداشت ملی استاد حمید سبزواری پدر شعر انقلاب در سال 91، جشنواره ملی ادبیات داستانی رضوی در سال 91، جشنواره ملی خوشنویسی رضوی در سال 94 و چندین جشنواره، همایش و نمایشگاه و نیز برگزاری کلاس های هنری و دوره های مهارت آموزی را در کارنامه خود دارد.

    در حال حاضر آقای سیدنورالله رضوی مدیرمسئول و آقایان محمد همایی و رضا مناجاتی پور از اعضای هیأت امنای این موسسه هستند.

     

      بیهقی - Copy

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۰ ، ۱۱:۰۸
    رضا حارث ابادی

    پاسخ‌های “سایه” درباره‌ی بیهقی از کتاب “پیر‌پرنیان‌اندیش”

    سبزواریان، مهدی مقصودی:

    تصمیم داشتم به مناسبت اول آبان‌ماه (روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی) یادداشتی بنویسم ولی به مصداق شعر معروف «خوش‌تر آن باشد که سرّ دلبران / گفته آید در حدیث دیگران» پاسخ‌های “سایه” را درباره‌ی بیهقی از کتاب “پیر‌پرنیان‌اندیش” در اینجا بازنشر می‌کنیم؛ امید آن‌که مورد نظر قرار گیرد:

    – استادشفیعی اعتقاد دارن که بوستان سعدی کامل‌ترین نمونه‌ی فصاحت شعر فارسی و تاریخ بیهقی کامل‌ترین نمونه فصاحت نثر فارسیه؛ شما با این نظر موافقید؟

    + بله، بله، حرفتون درسته‌.

    – شما رابطه‌تون با تاریخ بیهقی چطوره؟

    + خیلی خیلی خوب، کتاب خیلی عجیب و غربیبه (با تحسین‌ می‌گوید). شفیعی درست گفته. تاریخ بیهقی هم مثل سعدیه؛ یعنی زیباییش تو سادگیه؛ در اوج سادگی زیباست. اون لفاظی‌های کج‌ و کوله‌ای که توش فضل‌فروشی و عربی‌دانی هست، توش نیست.

     

    – خیلی با تاریخ بیهقی محشور بودید؟

    + اوه، من این کتابو خیلی دوست دارم. تو این کتابه که می‌فهمی چقدر امکانات زبان فارسی زیاده. اگه از بیهقی فقط این عبارت باقی مونده بود «که لختی قلم را بر وی بگریانم» کافی بود. آدم عجیبیه.

     حیف که جوونا تو این روزگار نمی‌رن سراغ این نوع کتاب‌ها از جمله تاریخ بیهقی…

     

                         http://www.sabzevarian.com/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%DB%8C%D9%87%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87/

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۵۴
    رضا حارث ابادی

    گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی 

    فعالیت گروه پیرامون تاریخ بیهقی، ابوالفضل بیهقی، سبزوار، بیهق، خراسان بزرگ، ادبیات  خراسان و آیین های کویر باشد انتظار می رود همگان رعایت کنند که مطالبی خارج از این گونه حوزه ها اکیداً در این گروه ارسال نکنیم.
    *معرفی بیهقی پژوهان برجسته کشوری،
    *پیگیری ساخت و تکمیل یادمان ابوالفضل بیهقی در زادگاهش روستای حارث آباد سبزوار
    *پیگیری ثبت روز اول آبانماه بنام روز ملی ابوالفضل بیهقی در تقویم رسمی کشور 
    *زمینه سازی برگزاری همایش ملی و بین المللی ابوالفضل بیهقی
    *معرفی جلسات بیهقی خوانی در کشور

    سلام و درود 
    باعث بسی افتخار می باشد که با ما در گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی  همراه شوید.

    لینک گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی 

    https://chat.whatsapp.com/JHINcSStZneH2CKR2xqdjL

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۹ ، ۱۶:۱۸
    رضا حارث ابادی

    در گفتگو با دکتر علوی مقدم دبیر بزرگداشت سالانه بیهقی مطرح شد:

    چگونه اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی انتخاب شد؟

    دبیر همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی دلایل و چگونگی انتخاب اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی را شرح داد.
    دکتر مهیار علوی مقدم که روز چهارشنبه در مراسم بزرگداشت یهقی در سبزوار سخن می گفت ، اظهار داشت : در سال 86 پیش از برگزاری همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی در دانشگاه حکیم سبزواری (تربیت معلم سابق) هنگامی  که قرار شد برای پاسداشت مقام تاریخی وادبی خواجه ابوالفضل بیهقی یک روز ملی در تقویم ایران ثبت شود ، دکتر یا محمدجعفر یاحقی استاد برجسته ادبیات فارسی ، استاد سیدی پژوهشگر برجسته حوزه ادبیات و تاریخ خراسان و خود او [دکتر علوی مقدم] طی جلسه ای تصمیم گرفتند اول آبان را برای این مناسبت در نظر بگیرند.
    وی سپس ادامه داد : هر چند تاریخ درگذشت بیهقی در ماه صفر 470 هجری قمری درج شده که این زمان با اطلاعاتی که از روی علم گاهشماری به دست آمد با اواخر شهریورماه مصادف بود ، اما از آنجایی که روزهای پایانی شهریورماه و همچنین ماه مهر به دلیل بازگشایی دانشگاه ها و جابه جایی های معمول اساتید و دانشجویان در این ماه ها، زمان مناسبی برای چنین روزی نبود ، اولین تاریخ مطلوب با موافقت هر سه عضو حاضر در جلسه روز اول آبان ماه تعیین گردید.
    عضو هیأت علمی گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری همچنین دلایل دیگری برای مناسب بودن تاریخ اول آبان ماه ذکر کرد و اظهار داشت : ابوالفضل بیهقی در عرصه ادبیات کلاسیک ایران نفر اول محسوب می شود و حتی گلستان سعدی چند قرن بعد از تألیف تاریخ بیهقی ، پدید آمده است. به همین دلیل اولین روز از ماه آبان برای بزرگداشت جایگاه ممتاز بیهقی در نثر فارسی مناسب به نظر می رسید.

    وی تصریح کرد: انتخاب یک روز فرضی در تقویم فقط برای بیهقی نیست بلکه بسیاری دیگر از روزهای ملی که به نام بزرگان ومشاهیر  کشور ثبت شده اند نیز ، مبنای فرضی و قراردادی دارند. به عنوان مثال روز 20 مهر که به عنوان روز حافظ معرفی شده است انطباق خاصی با روز تولد یا وفات او ندارد.
    دکتر علوی مقدم افزود : از همان سال 86  تاکنون برای درج روز ملی بیهقی در تقویم رسمی ایران تلاش ها و پیگیری های متعددی صورت گرفته و این روز در سطح استان تصویب شده و در کشورهم حامیان زیادی دارد اما در شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلایلی غیرعلمی ، این روز برای درج در تقویم رسمی ایران به تصویب نرسیده است.
    وی تصریح کرد : دو مورد از دلایل غیرعلمی برای رد کردن روز ملی بیهقی در شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران ، سنی بودن و درباری بودن بیهقی عنوان شده است که هیچ کدام از این دلایل قابل قبول نیست به ویژه برای نادیده گرفتن شخصیت ارزشمند ادبی و تاریخی ابوالفضل بیهقی که خدمات ارزنده او به نثر فارسی و همچنین قرارگرفتن کتابش در ردیف معتبرترین منابع شناخت تاریخ ایران جایگاه ممتازی به او می بخشد.
    دکتر علوی مقدم که تا کنون بیش از 8 کتاب و 45 مقاله علمی در زمینه ادبیات فارسی را منتشر کرده است ، در ادامه خواستار آن شد که  ، پرونده ثبت روز ملی بیهقی در تقویم رسمی ایران مجددا به جریان بیافتد و این بار با نگاه علمی و منصفانه تری به جایگاه با اهمیت بیهقی نگریسته شود و حق این ادیب برجسته ومورخ حقیقت جوی ایرانی به خوبی ادا شود.
    دبیر همایش سالانه بیهقی در پایان ضمن بیان اینکه سبزوار به دلیل داشتن بزرگانی نظیر خواجه ابوالفضل بیهقی ، ابوالحسین زید بیهقی (فرید خراسان) ، عطاملک جوینی ، حکیم حاج ملاهادی سبزواری ، ملاحسین واعظ کاشفی ، دکتر قاسم غنی ، محمود دولت آبادی ، دکتر شریعتی و ... به خود می بالد اظهار داشت : به هرحال همینک ننیز که روز ملی بیهقی هنوز رسما در تقویم کشور ثبت نشده ، علاقه مندان بیهقی تا زمانی  که منع قانونی وجود نداشته باشد ، اول آبان ماه را به عنوان روز ملی این نویسنده بزرگ  معرفی  می کنند و اگر بودجه لازم از طریق نهادهای فرهنگی شهرستان از جمله شهرداری و شورای شهر تأمین شود ، همه ساله همایش هایی ملی برای خواجه ابوالفضل بیهقی  برگزار خواهیم کرد.

    منبع : مجلیه اینترنتی اسرارنامه 

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۹ ، ۱۶:۰۹
    رضا حارث ابادی

    هیچ چیز نیست که به خواندن نیرزد...

    احسان چریکی

      کتاب صوتی «تاریخ بیهقی» با صدای احسان چریکی منتشر شد
    کتاب گویای «تاریخ بیهقی» اثر ابوالفضل بیهقی به روایت احسان چریکی منتشر شد. -

    بازخوانی شناخت‌شناسانه ذات تاریخ با اتکا به آرای «هایدن وایت» و اذعان خود بیهقی که «غرض من نه آن است که مردم این عصر را بازنمایم حال سلطان مسعود... که او را دیده‌اند و از بزرگی و شهامت و تفرّد وی در همه ادوات سیاست و و ریاست واقف گشته» گواهی روشن است که «تاریخ بیهقی» روایتی‌ست پیرامونی و برساخته‌ ذهن و زبان بیهقی از رخدادها و این زبان روایی بیهقی‌ست که به رخدادها انسجام بخشیده نه کرونولوژی روزگار غزنویان

     

    https://www.alef.ir/files/archive/originals/2020/40/226114.jpg

     

     

    یکصد و اندی سال پیش که «ادیب پیشاوری»، پس از نخستین تصحیح تاریخ بیهقی، کتاب‌ها و نکته برداری‌هاش را جمع و جور می‌کرده و آمده قلم را بگذارد توی قلمدان، ناگهان قلم دستش را گرفته کشیده سوی یک کاغذ سفید و تا ایشان به خود بیایند، قلم، واژه واژه فرشی از ثنا و سپاسه رج زده که:
    «
    خواجه بوالفضل ای روانت شاد در خرم بهشت          که روانمان زین کُراسه هر دمی شادان کنی ...»
    و گویا به این مصرع که رسیده، گریبان ما را گرفته و گفته: «در شِکر غلطد چو طوطی هرکه خواند این کتاب». باری، نه نوشتن از تاریخ کار من است، نه شناساندن بیهقی در دایره استحضار من.  پیشه‌ام آینه داری‌ست: که بنشانم‌تان رو به روی آئینه‌ای از قاب صدا، از زجاج واژه‌ها وَ از سیماب سِگال. چه آنجا که آینه «گلستان سعدی» را در دست گرفتم و دستتان را گرفتم که خودِ «امروز» مان را نشانتان دهم:
    «
    آورده‌اند که: انوشیروان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بِستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند: از این قدر چه خلل آید؟ گفت: بنیاد ظلم در جهان اوّل اندکی بوده است؛ هر که آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده...»
    چه آئینه «بوستان سعدی» را، پیش چشمانی بسته از بیم سیمای خویش
    «
    تو کِی بشنوی ناله دادخواه؟/ به کیوان برت، کِلّه خوابگاه ... نه پیش از تو، بیش از تو اندوختند؟/ به بیداد کردن جهان سوختند؟ ... نکویی کن امسال چون دِه تُراست / که سال دگر، دیگری دهخداست» 

    اما در این جُستار، آینه‌ای بی قاب آورده‌‌ام: بی صدا. که خاصیت جُستار است که بی‌قاب باشد. نیز، بر آن نیستم که این آئینه بی‌قاب را پیش روی‌تان بگذارم؛ که خود بیش از همه محتاج آینه‌ام وَ زجاج این آینه هم، از آن دست آبگینه‌های دست‌پرداختِ سعدی و دیگر داهیان دَهر نیست. آبگینه‌ای بی‌قاب و ناسوده که به سوهان سالیان مگر سوده شود. که سودای ما ناسوتیان، سودن‌ کاسه عُمر و «دمی آب خوردن» در این تاس، بعدِ فرسودن است. «از حدیث، حدیث شکافد» و «اگر ... خوانندگان را از خواندن ملامت افزاید، طمع دارم به فضل ایشان که مرا از مُبرمان نشمرند: که هیچ چیز نیست که به خواندن نیرزد...».

    علامه دهخدا به استناد «غیاث اللغات»، واژه «تاریخ» را چنین شرح داده: «وقت پدید کردن چیزی. و در اصطلاح، تعیین کردن، مدتی را از ابتدای امر عظیم و قدیم مشهور تا ظهور امر ثانی که عقب اوست؛ تا که دریافته شود به زمانه آینده...». فرهنگ واژگان آکادمی فرانسه نیز «تاریخ» را این چنین شرح داده: «بازگفت کنش‌ها و رخداد‌های یک قوم یا یک فرد که شایسته به خاطرسپاری‌اند. در نگریستن به دوره کمابیش معینی ازگاه‌شمار ترتیبی (کرونولوژی)، به مثابه امری درخور شناخت؛ همچنین سرزمین، ملیت یا مردمی. همچنین جنبه های خاصی از عملکردها و از جوامع بشری (تاریخ اقتصادی، تاریخ تمدن...)» 
    و هزاران تاویل دیگر از مفهوم تعریف‌گریز «تاریخ» که آن را «نه بِدایت، نه نهایت پیداست» و تمیز تعریف سره و ناسره نیز، کار من نیست. تنها نگاهی شناخت‌شناسانه از «هایدن وایت» - اندیشمند فلسفه تاریخ - بسند است تا «تاریخ بیهقی» را از «تاریخ غزنویان» سوا کرده و نام «روایت» بر آن نهیم. «هادین وایت» فرش منقّش تاریخ را برگردانده و در میان رج‌به‌رج «تار»های تاریخ، «پود»ِ شناس‌آلود مورخ را برجسته کرده و نشان می‌دهد که اگرچه مورخ می‌پندارد که حالات روایی گزا‌رشش از رخدادها، از ابتدا تا انتها، همه حقایق مسلّم تاریخی‌اند، اما «روایت» هر رخداد، خودِ آن رخداد نیست، بلکه از صافیِ ذهن و زبان و داوریِ راوی گذشته، و مورخ، در بازگفت «رخدادهای ساده» که ساخت‌مایه‌ تاریخ‌اند، یک قصه‌گوی صِرف است
    محتوایی نارام در بافتاری زمانی و رام، دستاویزی‌ست برای بیهقی: «غرض من آن است که کتاب خود بلندپایه نمایم و بنایی بزرگ افراشته گردانم چنانکه ذکر آن تا آخر عمر روزگار باقی ماند.» تاریخ بیهقی همان‌گونه از نامش پیدا و از آهنگ انجام‌ش هویداست، روایت بخشی از تاریخ غزنویان از روزنه نگاه کنجکاو بیهقی‌ست: «در دیگر تواریخ چنین طول و عرض نیست، که احوال را آسان‌تر گرفته‌اند و شمّه‌ای بیش یاد نکرده‌اند. اما من چون این کار پیش گرفتم، می‌خواهم که داد این تاریخ به تمامی بدهم و گِرد زوایا و خبایا برگردم...» 
    و گشتن حول این زوایا و خبایا، بیشتر دست‌مایه خلق شاهکاری ادبی شده تا گزارشی صرفا تاریخی، که در خلال خلق این شاهکار، پیرو «فردوسی»، کار بازجُست واژگان مهجور پارسی را پی گرفته:
    «
    نزدیک نماز پیشین که همۀ لشکر پَره داشتند و از ددگان و نخجیر برانده بودند..» در زبانهای ایرانی باستان، مصدر parwastan به معنی احاطه کردن، دور چیزی را گرفتن، از ترکیب پیشوند pari و ریشه  band به معنی بستن تشکیل شده است که بر روی هم به معنی احاطه کردن است. و ده‌ها نمونه دیگر که این جُستار را حوصله بررسیدن آن نیست.
    نیز، نثر پویا و بیان روان و ساخت‌های زایای زبانی این اثر، قلم بیهقی را فراتر از قاعده تاریخ‌نویسی کشانده:
    «
    کار از درجه‌ سخن به درجه‌ شمشیر رسید» یا «من و ماننده‌ من، که خدمتگاران امیر محمود بودیم، ماهیی را مانستیم از آب بیفتاده و در خشکی مانده و غارت شده» و یا عبارت: «و روز شنبه هشتم این ماه نامه‌ها رسید از خراسان و ری، همه مهم، و امیر البته بدان التفات نکرد» که قید «البته»، افسار یک کاروان معنای ناگفته را به دست گرفته و بیهقی با جاگذاری درست و به نبوغ‌آمیخته این قید، تطور شخصیت امیر مسعود در گذر زمان را به خوبی آشکارا می‌کند.
    گردآوری دائره‌المعارفی از واژگان دیوانی و اسناد و مدارک دولتی نیز، نه کاری‌ست که در حوصله یک مورخ صِرف بگنجد. کوتاه آنکه، دکتر غلامحسین یوسفی در مقاله‌ای با عنوان «هنر نویسندگی بیهقی» که در یادنامه ابوالفضل بیهقی به چاپ رسیده چنین گفته: «...در جنگ طلخاب سخن طنطنه‌ای دیگر دارد و رزمی‌ست... آنجا که موضوع، مستلزم تامل و اندیشه است، لحن بیهقی آرام و سنگین است... همه‌جا موسیقی کلام با اندیشه و معنا سازگاری درخشانی دارد».
    بازخوانی شناخت‌شناسانه ذات تاریخ با اتکا به آرای «هایدن وایت» و اذعان خود بیهقی که «غرض من نه آن است که مردم این عصر را بازنمایم حال سلطان مسعود... که او را دیده‌اند و از بزرگی و شهامت و تفرّد وی در همه ادوات سیاست و و ریاست واقف گشته» گواهی روشن است که «تاریخ بیهقی» روایتی‌ست پیرامونی و برساخته‌ ذهن و زبان بیهقی از رخدادها و این زبان روایی بیهقی‌ست که به رخدادها انسجام بخشیده نه کرونولوژی روزگار غزنویان. حتی امروز که دوران حکمرانی رسانه‌ها بر اذهان است نیز، امکان تمایز دقیق رخداد از تفسیر به ظاهر بی‌طرفانه آن چندان میسور نیست تا به زمان بیهقی و زبان بیهقی چه رسد، هرچند بیهقی، در پس «... تاریخ بر راه راست برود، که روا نیست در تاریخ تخسیر و تحریف و تقتیر و تبذیر کردن» تاثیرپذیری از دستگاه شناختی‌اش را نهان و خود را در قامت مورخی بی طرف، عیان سازد. نهادینه شدن خوی خادمی در دستگاه حکومت غزنوی بالاخص سلطان مسعود را نیز باید به شاکله شخصیت بیهقی افزود و چگونگی شناخت حقیقت را از شیوه درک واقعیاتی که بیهقی حقیقت می‌انگاشت، تمیز داد. گریزی به آرای میشل فوکو نشان می‌دهد که حتی حقیقت نیز امری مجرد نیست و ملازم ضرورت‌های قدرت است و در هر جامعه با نظام تولید ثروت آن جامعه توازی دارد. و همین «رژیم حقیقت: Le régime de verité» از اسباب عمده تحکیم قدرت و تحکم حاکمان، حتی در دستگاه شناختی مردمان است و مورخ نیز که خود، مردمی‌ست و بالمآل جزئی از رژیم حقیقت، تنها شارح بافتار قدرت؛ چه در جایگاه مفسّر چه در جایگاه منتقد و یا معاند این رژیم حقیقت. قدرت و تاریخ که دستادست هم، گرد مدار زمان می‌چرخند، روزی به سرگیجه از این مدار بیرون رفته و حقیقت تاریخی نیز دگرگونه می‌شود: «و عادت زمانه چنین است که هیچ چیز بر یک قاعده بنماند و تغییر به همه چیزها راه یابد».
    باری، آنچه رفت پیش‌وازی بود بر این تعبیر که «تاریخ بیهقی بیشتر یک تجربه تاریخی‌ست تا روایتِ حقیقت؛ نوعی «حدیث نفسِ» شخصیتی‌ تاریخی‌ست. و همه محدودیت‌های ملازمِ چنین شخصیتی، در متنِ روایت او از حقیقت، راه یافته‌اند» (ع. م) و کتاب گویای تاریخ بیهقی که منَش آینه‌دار بوده‌ام نیز، تجربه‌ای روایی از روایت بیهقی از تاریخ
    شاید شنیدن «کتاب گویای تاریخ بیهقی» گویای این ماجرا باشد که چگونه هِزاره‌ایست که دست فلک از گرداندن چرخ زمان در این سوی ربع مسکون فرسوده و ما هنوز و هر روز، در کار بی‌هوده سودنِ‌ سنگِ دست‌فرسودِ خداوندی و بندگی، سر در «ظلمت نه توی مرگ‌اندود» کرده‌ایم تا «حسنک را فرمودند که جامه بیرون کِش...، تنی چون سیم سپید و رویی چون صدهزار نگار و همه خلق به‌درد می‌گریستند

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۹ ، ۱۰:۴۴
    رضا حارث ابادی

    جلوه هایی از سبک ادبی ابوالفضل بیهقی 

    اول آبان، روز بزرگداشت #بیهقی ، پدر نثر فارسی است. بهتر دیدم به شکل کاملا مختصر جلوه هایی از سبک ، بیان روایی، دقت و ریز بینی او را، مصداق مشت نمونه خروار از کتاب ارزشمند «تاریخ بیهقی» در اینجا بیاورم با یادآوری این نکته که او این تصویر دقیق و شفاف در توصیف منصفانه جامعه و حاکمان را در زمان و زیر نگاه خود آنان با چنین زیرکی برای نسل های بعد از خود نگاشته است:

    ✔️روش روایی Flash Forward
    فاش کردن پایان داستان در آغاز روایت و پرداخت روایت همچنان جذاب آن به شکل بیطرفانه:

    🔸فصلی خواهم نبشت در ابتدای حال بردارکردن این مرد و پس به سر قصه شد . امروز که من این قصه آغاز می کنم،از این قوم که من سخن خواهم راند یک دو تن زنده اند ،در گوشه هی افتاده وخواجه بوسهل زوزنی چند سالی است تا گذشته شده است به پاسخ آن که از وی رفت گرفتار و ما را با آن کار نیست هر چند مرا از وی بد آمد- به هیچ حال . چه عمر من به شصت وپنج آمد وبر اثر وی می بباید رفت.

    ✔️روش دفع مخالف با حربه مذهب و استفاده از گروه فشار با نثری به شدت تاثیرگذار و بدون هیجان و اغراق

    🔸و حسنک را سوی دار بردند و بجایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگزننشسته بود نشانیدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنید. هیچ‌کس دست بسنگ نمی‌کرد و همه زار می‌گریستند، خاصه نشاپوریان. پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده. اینست حسنک و روزگارش و گفتارش، رحمه الله علیه، این بود که خود بزندگی گاه گفتی که: «مرا دعای نشاپوریان بسازد» و نساخت!

    ✔️دو رویی در رفتار و استفاده ابزاری از مذهب:

    🔸بونعیم دوازده بخورد و بگریخت (!) قاضی داوود میمندی مستان افتاد و مطربان و مضحکان هم مست شدند و بگریختند (!) ، سلطان مسعود بماند و خواجه عبدالرزاق هژده بخورد، خدمت کرد و رفتن را با امیر گفت:« بس که اگر بیش از این دهند ادب و خرد از بنده دور کند »امیر بخندید و پس از این می خورد به نشاط «بیست و هفت ساتگین نیم منی» تمام شد. برخاست آب و طشت خواست و مصلای نماز انداخت و دهان بشست و نماز پیشین کرد و نمازی دیگر نیز بکرد و چنان می نمود که گویی شراب نخورده است!

    تاریخ بیهقی. ابوالفضل بیهقی. ج.سوم. صفحه نهصد و نود و یک

    ✔️طنز پنهان در نقد صنوف و طبقات مختلف اجتماع:

    🔸گویند مردی بود به نیشابور که وی را بوالقاسم رازی گفتندی و این بوالقاسم کنیزک بپروردی و نزدیک امیر نصر آوردی و با صله برگشتی و چند کنیزک آورده بود وقتی امیر نصر بوالقاسم را دستاری داد و در این باب عنایت نامه نبشت . نیشابوریان وی را تهنیت کردند و نامه بیاورده به مظالم برخواندند. از پدر شنودم که قاضی بوالهیثم پوشیده گفت و وی مردی فراخ مزاج بود: ای بوالقاسم یاد دار که قوادی به از قاضی گری است .

    ✔️استفاده از تعذیب و حبس برای اعتراف:

    🔸بوالفتح بُستی (دانشمند وشاعر معروف) را دیدم که بسبب آن سخن که مهتری در حق وی نزد سلطان کرده بود، خلقانی پوشیده و مشگکی در گردن، گفت:” بیست روز است در ستورگاه( طویله) مشک می کشم ، مرا شفاعتی کن”.چون شفاعتش کردند و به نزد مسعودش( غزنوی) آوردند، سلطان پرسید:”از ژاژخاییدن توبه کردی؟”گفت: ای خداوند! مشک و ستورگاه( حبس در طویله) مرا توبه آورد!

    ✔️عوامفریبی باتظاهر به ساده زیستی

    🔸…و او را بیست و سی قبا بود به یکرنگ و همه سال پوشیدی و مردمان چنان دانستی که یک قباست و گفتندی”سبحان الله این قبا از حال بنگردد!

    ✔️ریشه های خودرایی و شکست

    (ماجرای اصرار امیر مسعود به رویارویی با سلجوقیان مرو):
    🔸«هیچ کس زهره نبود که امیر را گوید که خطاستو طرفه آن بود که فرو نمی ایستاد از استبداد».
    (
    بیهقی. ج. سوم.ص هشتصد و نود و پنج)

    ( اعتراضی بونصر مشکان که از سر خیرخواهی هزینه های تنش زایی و لاجرم خانه نشین شدن بونصر):
    🔸و بونصر مرا(ابوالفضل بیهقی) گفت:« خاک بر سر آن خاکسار که خدمت پادشاه کند که با ایشان وفا و حرمت و رحمت نیست».
    تاریخ بیقی. جلد سوم . ص. نهصد و شصت و دو

    (مسعود غزنوی با سلجوقیان درگیر می شود، هزینه سنگین این تنش مشکلات فراوانی را ایجاد می کند و در نهایت سلطان دست از پا درازتر باز میگردد با این ادعا که دلش گواهی می داده به آنچه رخ داد!)

    🔸مسعود غزنوی:«صلاح آن بود که گفتند اما ما را لجاجی و ستیزه ای گرفته بود از آن جهت که کار با نو خاستگان سلجوقی پیچیده می ماند، خواستیم سوی مرو رویم تا کار برگزارده آید! سوی مرو رفتیم و دل ها گواهی می داد که خطای محض است از بی آبی و علفی».
    تاریخ بیهقی.ج. سوم. ص. هشتصد و نود و پنج

    منبع: سهند ایران مهر 

     

     

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۸ ، ۰۸:۰۴
    رضا حارث ابادی

    برای بیهقی چه کرده ایم؟

    مصاحبه رضا حارث آبادی بیهقی با وب سایت اسررار نامه برای بیهقی چه کرده ایم در نهمین همایش ملی ابوالفضل بیهقی در شهرستان سبزوار 

    برای بیهقی چه کرده ایم

    رضا حارث آبادی / مجله اینترنتی اسرارنامه 

    " غرض من آن است که تاریخ پایه ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنانم که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند."

    اول آبان ماه روز ملّی ادیب شیرین سخن، تاریخ نگار منصف، حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد.

    برای بیهقی چه کرده ایم؟

    در این سالها برای بیهقی چه کرده ایم البته منکر و ناسپاس تلاش های انجام شده تمامی اساتید، بیهقی پژوهان، دانشجویان، اصحاب رسانه و مسئولان شهری و استانی در طی این سالیان نیستیم ولی این پرسش پیش می اید که آیا این تلاش ها در حد نام و اعتبار بیهقی بوده است؟

    قطعا اساتید برجسته زبان و ادبیات فارسی در طی این سالها تلاش های شایسته و ارزشمندی انجام داده اند و الحق که بعضاً آثار فاخر و ماندگاری نیز از خود به جای گذاشته اند که در تاریخ زبان و ادبیات فارسی به عنوان میراثی گرانبها برای نسل های فعلی و آینده ماندگار خواهد بود.

     

    اما مشکل اینجاست آیا همه و همه تواسته ایم دِین خود را به بیهقی ادا کنند؟ در این چهل سال بعد از انقلاب چه کاری برای بیهقی انجام داده ایم؟ به جرأت می توان گفت جدی ترین همایش هایی که در سطح ملی بنام ابوالفضل بیهقی برگزار شده است در سالیان دور( قبل از انقلاب 21/06/1349) و توسط دکتر علی اکبرفیاض ریاست وقت دانشگاه فردوسی انجام شده است و در سطح شهرستان و استان هم در دهه گذشته تنها همایش بزرگی که تقریبا در سطح ملی برگزار گردیده در سال 1386 و به همت دانشگاه حکیم سبزواری برگزار گردیده است.

    اما آیا واقعا حق بیهقی از تاریخ وادبیات پارسی همین بوده است؟ آیا دانشگاه های ما توانسته اند دین خود را به بیهقی ادا کنند؟ آیا مسئولین حوزه زبان و ادبیات فارسی و مقامات دولتی به نحوه شایسته از مقام بیهقی در سطح ملی تجلیل انجام داده اند؟ در سطح بین المللی چه برنامه ای برای بیهقی داشته وداریم و توانسته ایم نام بیهقی را ثبت جهانی کرده و به عنوان یک چهره فاخر ملی و ایرانی در معرفی ایشان در سطح بین المللی تلاش کنیم؟ حال بعد از گذشت سالیان سال آیا وقت آن نرسیده که تجلیل شایسه و در خور شأن و مقام بیهقی انجام شود قبل از آنکه سایر کشورهای فارسی زبان این افتخار بزرگ را تصاحب نکند. آیا برگزاری همایش های کوچک محلی و شهری در خور شأن و جایگاه بیهقی می باشد و کفایت می کند؟ و... بگذریم

    متاسفانه علت اجرائی نشدن مطالبات عمومی در خصوص ابوالفضل بیهقی در طی سالیان گذشته نبود کارگروهی اختصاصی در این موضوع می باشد که با برنامه ریزی هدفمند، کلان در جهت نیل به اهداف و خواسته های ممکن اقدام نماید.

    همانطور که همه ما واقف هستیم کارهای اجرائی و مخصوصا فرهنگی در پروسه بروکراسی اداری درگیر پیچ و خم های تغییر و تحولات دائمی، دیدگاه های بودجه ای، نگاه های مافوق و زیردست و غالبا سلیقه ای قرار می گیرد و نگاه به مسائل فرهنگی اغلب با انگیزه های تبلیغاتی، انتخاباتی و رضایت فراداستان انجام می گیرد و برنامه ریزی های موجود هم به صورت موقتی و آنی انجام می شود که تجربه نشان داده با این نوع  طرز فکر و نگاه های کوتاه رسیدن به اهداف بلند و در سطح ملی میسر نمی گردد و عملا غیر ممکن می باشد.

    در طی دو سال گذشته و در جهت عبور از این بحران با کمک دوستان در دانشگاه حکیم و بچه های انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی روستای حارث آباد و کمک ها و راهنمایی های دوست عزیزمان مهدی مقصودی و حسین خسروجردی، مجوز سمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر فارسی را دریافت نمودیم ( اعضاء: آقایان دکتر مهیار علوی مقدم، دکتر محمود رضا سلیمانی، دکتر بهرام سیاوش پور، مهدی سیدی فرخد و رضا حارث ابادی) هر چند که تاکنون هنوز اقدام موثر و عملی در جهت امور اجرایی برداشته نشده، اما امید آن داریم که از سال جاری (1398) بتوانیم با این سمن استارت و مقدمات برنامه ریزی موثر برای اهداف کلان مد نظر را برداریم اهدافی که آرزوی ما و همه بیهقی دوستان می باشد. 

    امیدواریم بتوانیم با همت، همراهی و یاری دوستداران بیهقی و مسئولین کشوری و دانشگاهی و همراهی اصحاب محترم رسانه در این راه سخت بتوانیم به خواسته های برحق مان جامعه عمل بپوشیم  

    چشم انداز پیش رو:

    1-  تبیین سمن یادمان ابوالفضل بیهقی به عنوان مرجع اصلی و  مرکز پیگیری مطالبات بیهقی در سطح شهرستان سبزوار و تشکیل دفتر مستقل و دبیرخانه ای دائمی در جهت پیگیری مطالبات مرتبط با تاریخ بیهقی و ابوالفضل بیهقی

    2-  برگزاری همایشی بزرگ و در سطح ملی و بین المللی که یک نیاز و ضرورت اساسی است که مطالبه آن را باید با پیگیری و مکاتبه از مسئولین فرهنگی استان و بویژه دانشکده زیان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مطالبه داشته باشیم چون تا نگاه ملی در سطح شهری و شهرستان و نهایتاً استان خلاصه شود توفیقی عاید نخواهد شد لذا می بایست با عزمی جزم و با تلاش بی وقفه و دید ملی در این مهم تلاش کنیم.

    3-  پیگیری مجدانه و متعهدانه در خصوص ثبت روز ملی ابوالفضل بیهقی در تقویم رسمی کشور

    4-  ثبت کتاب تاریخ بیهقی به عنوان یکی از بزرگترین و ارزشمند ترین متون تاریخی در میراث فرهنگی سازمان یونسکو.

    5-  پیگیری در جهت تخصیص و جذب بودجه های فرهنگی و عمرانی در جهت تکمیل و بهره برداری پروژه فعلی بنای یادمان ابوالفضل بیهقی در روستای حارث آباد، ایجاد باغ ایرانی ابوالفضل بیهقی، برگزاری همایش ها، انتشار مجله، روزنامه و تیزرهای تلویزیونی در معرفی هر چه بهتر و جامع تر تاریخ بیهقی و ابوالفضل بیهقی با نگاه گردشگری و فرهنگی.

    6-  تعیین جایزه ادبی بیهقی، شب بیهقی، برگزاری جلسات بیقی خوانی و امور علمی و تحقیقاتی مرتبط به طور منظم و همه ساله

     

    دستیابی به اهداف مشروحه فوق نیاز به کار و تلاش و پیگیری های مجدانه دارد که استارت شروع آن باید از همین امسال و روز اول آبانماه بخورد و در جهت برنامه ریزی برای همایش بزرگی در حد نام و اعتبار ابوالفضل بیهقی در سال 1399 تلاش، برنامه ریزی و هدف گذاری شود.قطعاً برگزاری همایش هایی در سطح شهرستان و با برنامه ریزی های یک هفته ای در خور شأن و جایگاه بیهقی نبوده و نیست.

    در پایان من به عنوان یک هم روستایی بیهقی مفتخرم در طی این سالیان از سال 1382 که با بیهقی آشنا شده ام و تاکنون و در تمام این سالها سعی داشتم با تمامی دوستداران بیهقی اعم از دانشگاها، اساتید، دانشجویان و انجمن های ادبی به هر طریق ممکن ارتباط برقرار نموده و مانند دایره المعارفی آنها را شناسایی کرده و مقدماتی برای اهدافی کلان و موثر را پایه ریزی نماییم و با یاری خدا و با همت دوستان در سمن ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی و تمامی بیهقی دوستان در جای جای ایران عزیز در آینده ای نه چندان دور با خواست و کوشش جمعی به تمامی خواسته هایمان خواهیم رسید. 

    چنین باد انشاء الله

    رضا حارث آبادی 28/07/1398

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۸ ، ۱۱:۴۵
    رضا حارث ابادی

    ✳️ #نهمین_همایش_ملی_بزرگداشت_ابوالفضل_بیهقی 


    🔹برگزاری همایش مردمی با حضور چهره های ادبی کشور 
    🕰زمان: سه شنبه30 مهرماه – ساعت 18:30 
    مکان: میدان لاله- تالار کاشفی 
    🔹نواختن "زنگ بیهقی" 
    🕰زمان: یکم آبان –ساعت 8 صبح 
    مکان: مدارس شهرستان 
    🔹برگزاری دانشجویی و علمی 
    🕰زمان: چهارشنبه یکم آبان ماه-ساعت 9 صبح
    مکان: تالار بیهقی- دانشگاه حکیم سبزواری 
    🔹گردهمایی در زادگاه بیهقی 
    🕰زمان: یکم آبان ماه- ساعت 15
    مکان: روستای حارث آباد

    اول آبان روز ملی خداوندگار نثر پارسی، خردمند تاریخ نگار، ادیب شیرین سخن ، تاریخ نگار منصف ،حقیقت گوی عادل ابوالفضل بیهقی گرامی باد.
    #اول_آبانماه_روز_ملی_ابوالفضل_بیهقی_گرامی_باد

    #اول_آبانماه_روز_ملی_ابوالفضل_بیهقی_پدر_نثر_پارسی_گرامی_باد
    #ابولفضل_بیهقی_خداوندگار_نثر_پارسی
    #ابوالفضل_بیهقی_خردمند_تاریخ_نگار
    #ابوالفضل_بیهقی_ادیب_شیرین_سخن
    #ابوالفضل_بیهقی_تاریخ_نگار_منصف
    #ابوالفضل_بیهقی_حقیقت_گوی_عادل

    #اول_آبانماه_روز_ملی_ابوالفضل_بیهقی_پدر_نثر_پارسی_گرامی_باد


    #ابوالفضل_بیهقی
    #پدر_نثر_فارسی
    #تاریخ_بیهقی
    #بر_دار_کردن_حسنک
    #ابوالفضل_بیهقی 
    #تاریخ_بیهقی 
    #دکتر_محمد_جعفر_یاحقی
    #مهدی_سیدی
    #دیبای_زربفت 
    #سلطان_محمود_غزنوی
    #تاریخ_بیهقی_به_روایتی_دیگر 
    #تاریخ_بیهقی
    #حسنک_وزیر
    #ابولفضل_بیهقی
    #حسنک_وزیر 
    #روستای_حارث_آباد_شهرستان_سبزوار_زادگاه_ابوالفضل_بیهقی 
    #haresabadnews 
    #beyhaghinews 
    #abolfazlbeyhaghi 
    #abolfazl_beyhaghi 
    #tarekh_beyhaghi 
    #tarekh_beyhaghi 
    #haresabadnews
    @reza_haresabadi
    @asrarnameh
    @abolfazlbeyhaghi

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۸ ، ۱۱:۰۹
    رضا حارث ابادی

    سعی داریم، بیهق نامه به دایرة المعارفی از تاریخ، فرهنگ و مشاهیر سبزوار تبدیل شود

    سعی داریم بیهق نامه به دایرة المعارفی از تاریخ فرهنگ و مشاهیر سبزوار تبدیل شود

    امید برومندی / مجله اینترنتی اسرارنامه 

     مهدی مقصودی کسی که در حال حاضر با صاحب امتیازی یا مدیرمسئولی یا سردبیری و به طور کل مدیریت سه رسانه مجوز دار و حرفه ای شهرستان (ماهنامه ستاره شرق، فصلنامه بیهق نامه، وبسایت سبزواریان) هم آمار شهرستان را در داشتن نشریات معتبر بالا برده و هم سبب ایجاد چند فرصت شغلی فرهنگی شده و نیز سطح کیفی فعالیت های رسانه ای سبزوار را در رسانه های تحت مدیریت خود ارتقاء داده است.

    گفتگوی پیش رو اما درباره همه ابعاد فعالیت های رسانه ای مقصودی نیست. ما در این مصاحبه عمدتاً پیرامون فصلنامه بیهق نامه با مقصودی به گفتگو نشستیم. فصلنامه ای که از سال 96 انتشار خود را در سبزوار آغاز کرده و پنجمین شماره از آن در تابستان 98 با نگاه ویژه به خواجه نظام الملک توسی منتشر شده است.

    در شرایطی که با گرانی کاغذ و هزینه های سرسام آور چاپ مواجه هستیم، ادامه کار نشریات وزینی مانند بیهق نامه که تعداد صفحات بالایی نیز دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین در این مصاحبه با مقصودی به طور اختصاصی به بیهق نامه پرداختیم و گفتگوی مفصل تر با خود او و دیگرزمینه های فعالیت رسانه ای و فرهنگیش در شهر سبزوار را به وقت دیگری موکول کردیم.

    آنچه در ادامه می خوانید شرح اظهارات مقصودی درباره بیهق نامه است:

     

    گمگشته جامعه  ایرانی تاریخ  است

    ما سعی داریم بیهق نامه را به مرور به دایرة المعارفی از تاریخ، فرهنگ و مشاهیر سبزوار تبدیل کنیم. فصلنامه بیهق نامه در این سطح که کار می شود هم می تواند مورد استفاده دانشجویان رشته های مرتبط با موضوعات این فصلنامه قرار گیرد و هم عموم مردمی که می خواهند آشنایی دقیقی با تاریخ و فرهنگ خودشان داشته باشند.

    من خودم لیسانسم را فلسفه غرب خوانده ام و فوق لیسانسم را علوم سیاسی و همیشه هم بزرگترین دغدغه ام بحث توسعه در جامعه بوده است و به این نتیجه رسیده ام که گم گشته ما در جامعه ایرانی تاریخ است. اشتباهات ما مدام تکرار می شود به این دلیل که با تاریخمان آشنا نیستیم. تاریخی که خیلی از کشورهای پیرامونی ایران آرزویشان است که چنین تاریخی داشته باشند به همین دلیل فکر می کنم هر شهروندی باید هم با تاریخ محلی و هم با تاریخ ملی کشورش آشنا باشد. این واقعا دغدغه من بود و زمانی هم که در شورای شهر بودم و حتی قبل از آن در اداره فرهنگی شهرداری تلاش زیادی داشتم در این زمینه مثلا با بزرگداشت هایی که برگزار می شد هر چند محدود بود ولی به هرحال ما این تلاش ها را داشتیم ولی بعدا احساس کردم ما باید به صورت ویژه تری به این موضوع بپردازیم.

    مطمئن باشید این ضعف شناخت تاریخی اگر در جامعه ایران رفع شود می تواند حلال بسیاری از مشکلات باشد. البته این در نگاه اول شاید شعاری به نظر برسد اما واقعیت این است که در همه جوامع تغییرات با آگاهی از تاریخ اتفاق می افتد. ما هم اگر می خواهیم تغییری در جامعه ایران ایجاد شود و کلاه های قبلی سرمان نرود، باید حتما توجه به تاریخ داشته باشیم.

    ضمنا این بحث بی هویتی که در جامعه امروز با آن مواجه هستیم به دلیل عدم شناخت از تاریخمان است در حالیکه ما اتفاقا تاریخ و فرهنگی غنی داریم. اما متاسفانه وقتی که در سبزوار نه تنها با یک فرد عادی بلکه با افراد تحصیلکرده هم صحبت می کنیم، خیلی از مواقع متوجه می شویم که شناخت خوبی از مفاخر، تاریخ و فرهنگمان ندارند. از یک طرف هم کارهای خوبی به صورت تکی در سبزوار صورت گرفته است. مثلا ما پژوهشگرانی داریم مثل آقایان بروغنی و معماری که به صورت فردی پژوهش های قابل سپاسی انجام داده اند. همچنین مرحوم محمود بیهقی که دایرة المعارف سبزوار را کار می کرد و من احساس کردم حالا باید یک کار منسجم امروزی و در عین حال یک کاری که زمینه علمی هم داشته باشد، انجام دهیم. البته نه صرفا آکادمیک اما با زمینه علمی باشد. این شد که به فکر راه اندازی بیهق نامه افتادیم.

    بهترین راه ارتباطی ایران و همسایگانش گفتمان فرهنگی است

    در بحث بیهق نامه، علاوه بر گفتمانی که در درون سبزوار داریم انجام می دهیم، اعتقاد دارم که ما در بحث خراسان بزرگ قدیم یا خراسان فرهنگی که شامل جمهوری های استقلال یافته از شوروی سابق مثل ترکمنستان و تاجیکستان و ازبکستان و افغانستان و ... است ظرفیت های خوبی داریم و به همین خاطر بحث خراسان شناسی را هم داریم در بیهق نامه دنبال می کنیم. بهترین راه ارتباطی ایران و همسایگانش گفتمان فرهنگی است و ظرفیتی که ما در بحث خراسان داریم، خیلی بزرگ است و سبزوار با توجه به تاریخ و فرهنگ و مفاخری که دارد، می تواند تعاملات گسترده ای با دیگر شهرها و کشورهای حوزه خراسان فرهنگی داشته باشد و در واقع یک مرکز گفتگو باشد. مثلا بین سبزوار و هرات به خاطر کاشفی می تواند تعاملاتی اتفاق بیافتد. کلا شخصیت هایی که از سبزوار بر آمده اند در خیلی جاها موثر بوده اند. مثلا در دوره سلجوقیان خواجه نظام الملک فردی است با ریشه سبزوار که بسیار موثر بوده. ابوالفضل بیهقی در دوره غزنویان دبیری برجسته است. ابن یمین در بحث سربداران و ... از این منظر هم برای ما خراسان فرهنگی مهم است که بهترین راه ارتباطات و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است.

    ما آرزویمان این است که یک روز یکی از شماره های نشریه مان را در یکی از این شهرهای قدیمی ایران رونمایی کنیم و به موارد مشترکمان پرداخته شود.

    متاسفانه ما در سبزوار چون مرکز استان نبوده ایم همیشه به صورت منفعل عمل کرده ایم و تابع تأثیرات دیگران شده ایم. ولی سبزوار الان دیگر به مرحله ای رسیده که این قابلیت را دارد که بتواند خودش یک سری ارتباطات را برقرار کند. ما در اینجا فرودگاه داریم، دانشگاه های بزرگ داریم که چند سال است دارند دانشجوی خارجی می گیرند. پس این قابلیت را داریم که خودمان روابطی را برقرار کنیم. مثلا شورای شهر سبزوار پل بزند با شوراهای شهر مشابهش در هرات، تاشکند، و دیگر شهرهای خراسان فرهنگی قدیم که امروز در افغانستان و تاجیکستان و ... قرار گرفته اند.

    سبزوار مرکز گفتگو بین شهرهای قدیم خراسان

    وقتی ما از قدرت ایران صحبت می کنیم نباید فقط قدرت نظامی در ذهن باشد. ما یک قدرت فرهنگی بسیار خوبی داریم که باید به این هم بپردازیم و آن ها هم حتما استقبال می کنند. چون فصل مشترک ماست. به نام تاریخ و فرهنگ و زبان مشترک اگر این ها مورد توجه قرار گیرد می توان خیلی کارها کرد. البته نمی توان این کار را ساده گرفت. زیرا همین الان در کشورها و شهرهایی که ما داریم به عنوان خراسان بزرگ فرهنگی صحبتشان را می کنیم کشورهای دیگر نیز بیکار ننشسته اند و مثلا آمریکا در تاجیکستان مدارسی احداث کرده است و. ...

    ولی من معتقدم سبزوار این ظرفیت را دارد که به عنوان مرکزی باشد که این گفتگوها را بین شهرهای قدیم خراسان بزرگ شکل دهد. مثل تبریز که مرکزی شده که با جمهوری آذربایجان و کشورهای شمال غرب ایران ارتباطات فرهنگی را رقم می زند. البته ما در این ناحیه از کشور مشهد را داریم که حرکت هایی را انجام داده است ولی ما هم می توانیم اینطور باشیم. حالا این اتفاق می تواند در دانشگاه های ما بیافتد یا از طریق شورای شهر یا در سطح فرمانداری باشد و یا در موسسات مردم نهاد (NGO) صورت بگیرد که فصل های مشترکمان را با سایر مناطق خراسان بزرگ پیدا کنیم و با کمک آن ها ارتباطامان را برقرار کنیم.  ما اکنون در بخش خراسان شناسی بیهق نامه این نگاه را داریم ولی قطعا در آینده پر رنگ تر خواهد شد.

    در زمینه خراسان شناسی برای سبزوار غفلت صورت گرفته است به طور مثال وقتی درباره خواجه نظام صحبت می شود می رود در ترکیه به عنوان وزیر سلجوقیان برایش بزرگداشت گرفته می شود یا در دانشگاه فردوسی به عنوان صاحب سیاستنامه او را مورد تجلیل قرار می دهند ولی در سبزوار هیچ اتفاقی نمی افتد و ما باید این غفلت تاریخی را جبران کنیم.

    شریعتی از نگاهی دیگر

    در زمینه مشاهیر سبزوار ما هنوز خیلی بزرگان را داریم که انشاالله به مرور روی همه شان در بیهق نامه کار خواهیم کرد. از جمله شریعتی را حتما در برنامه های آینده بیهق نامه داریم. ولی می خواهیم یک کار متفاوت در بیاید. شریعتی همیشه از منظر اندیشه هایش مورد توجه قرار گرفته ولی از منظر ادبیات کسی به او نپرداخته است. من معتقدم شریعتی را می توان در ادامه، بیهقی، کاشفی، قاسم غنی و ...  دید و از منظر تاثیرگذاریش بر ادبیات به او بپردازیم. به عنوان یک ادیب کسی که کتاب کویر را نوشته. کویر یک کتاب فرا زمانی است و مختص یک دوره خاص نیست و هیچ وقت جذابیت و زیبایی خود را از دست نمی دهد.

    اهتمام جدی به انتشار منظم بیهق نامه

    یک مقدار فاصله هایی افتاد بین شماره های این نشریه و آنطور که دوست داشتیم منظم منتشر نشد. خصوصا به دلیل مسائل اقتصادی که در بحث کاغذ سال قبل پیش آمد کارمان سخت شد ولی الان این اراده در ما به وجود آمده که بتوانیم من بعد به صورت منظم نشریه را منتشر کنیم.

    خصوصا از وقتی هفته نامه ستاره شرق به ماهنامه تبدیل شد، وقت و انرژی ما آزاد شد و حالا زمان بیشتری برای بیهق نامه می گذاریم. البته برای من تبدیل هفته نامه ستاره شرق به ماهنامه سخت بود زیرا نشریه ای بود که سه سال به صورت منظم منتشر شده بود و از این بابت امتیازاتی گرفته بود. به طوری که امتیاز ستاره شرق برای نظم در نشر کامل بود و صد در صد امتیاز را به دست آورد. یا برای اولین بار در تاریخ مطبوعات سبزوار ستاره شرق مجاز به انتشار آگهی های دولتی شد. ولی واقعیت این بود که دیگر توان مالیمان برای انتشار به صورت هفته نامه اجازه نمی داد. هر چند روزی که ما هفته نامه ستاره شرق را راه انداختیم به این امید بودیم که یک روز تبدیل به روزنامه شود. ولی حالا که ماهنامه شد سعی می کنیم وقت آزاد شده مان را در بیهق نامه بیشتر بگذاریم و بتوانیم یک نشریه فاخر و منظم منتشر کنیم و اگرچه شماره به شماره سعی کرده ایم بهتر شویم ولی هنوز تا نقطه مطلوبمان فاصله داریم.

     

    سه اولویت اجرایی در تحریریه بیهق نامه

    امیدوارم که بتوانیم بیهق نامه را در سه زمینه ارتقاء دهیم اول در رابطه با افزایش صفحات، دوم افزایش تعداد نویسندگانمان از سبزوار و خصوصا دانشگاه های این شهر و سوم در زمینه تأمین کامل هزینه ها از محل فروش.

    بیهق نامه در حال حاضر با 104 صفحه چاپ می شود ولی واقعا این توان وجود دارد که در تعداد صفحات بیشتری چاپ کنیم که فعلا بحث های مالی اجازه بیشتر از این را به ما نمی دهد. همچنین خیلی دوست داریم که اهل قلم شهرمان به خصوص اساتید دانشگاه حکیم همکاری بیشتری با ما داشته باشند ولی الان دوستانی در دانشگاه فردوسی مشهد هستند که همکاریشان با ما از دوستان دانشگاه حکیم سبزواری بیشتر است. البته ما همیشه دست کمک به سمت اساتید دانشگاه حکیم سبزواری دراز کرده ایم و کسانی هم هستند که دارند همکاری می کنند. ولی با توجه به تعداد بالای اعضای هیئت علمی این دانشگاه در رشته های مرتبط با موضوعات بیهق نامه، یک مقدار باید تعداد و نقششان بیشتر شود. به هرحال الان از لحاظ تأمین محتوا زیاد مشکل نداریم. ما قابلیتمان در سبزوار برای انتشار بیهق نامه زیاد است. بالاقوه زمینه های زیادی را برای پژوهش، تحقیق و تهیه مطلب داریم اما مهم آن فعلیتش هست که بتواند محقق شود. در این بین فقط بحث هزینه ها دشوار است زیرا اینطور نشریات که حتی یک آگهی هم ندارند، فقط از طریق فروش تک نسخه ای باید هزینه هایشان را جبران کنند که امیدواریم شرایط طوری پیش برود که بتوانیم روی پای خودمان بایستیم. البته در حال حاضر هزینه های  بیهق نامه از محل فروش تأمین نمی شود و هنوز از خودمان هزینه می کنیم. ولی فروشمان شماره به شماره خیلی بهتر شده است. ما الان در تهران کتابفروشی ای را داریم که در هر شماره بیش از 10 نسخه از بیهق نامه را می فروشد.

     

    خبوشان قوچان نمونه ای از یک نشریه موفق محلی در خراسان

    در شهرستان های خراسان مشابه بیهق نامه سبزوار، یک نشریه خبوشان در قوچان را داریم که فوق العاده نشریه فاخری است. البته رویکرد بیهق نامه و خبوشان کمی متفاوت است. ولی واقعیت این است که کار خبوشان خیلی قوی است. در مشهد هم نشریه بارثاوا هست اما باز دقیقا به این مدل نیست.چند سال قبل آستان قدس رضوی نشریه خراسان پژوهی را داشتند که تیم دکتر یاحقی و استاد سیدی با هم بودند که چند شماره منتشر کردند اما الان تعطیل شده است.

    نه خیر و نه ضرر

    خوشبختانه بیهق نامه هیچ وقت با سنگ اندازی و مشکلاتی از این دست مواجه نشده است. حالا اگر هیچکس هم دستمان را نگرفته، ولی کسی مانع تراشی هم برایمان نکرده است. حتی در شروع نشریه در همان شماره اول آقای دکتر حدادنیا رئیس دانشگاه حکیم سبزواری اینقدر از این فصلنامه استقبال کرد و  خوشش آمد که قول یک سری همکاری های مشترک را داد و فقط یک شرط داشت که می خواست نقش اساتید دانشگاه حکیم در نشریه پر رنگ تر باشد. او فقط همین شرط را داشت و حتی اسم هم نبرد که چه کسانی فقط پر رنگ تر بودن نقش دانشگاه در این فصلنامه برایش مهم بود که خود ما هم اتفاقا همین را می خواستیم. ولی بعدا جا به جایی مدیریت که در دانشگاه حکیم سبزواری اتفاق افتاد دیگر قرارهای قبلی به جایی نرسید.

    شهرداری هم در شماره دوم یک خریدی از ما داشت ولی در کل اگرچه سنگ اندازی نشده است برایمان ولی حمایتی هم به آن شکل نبوده است یعنی اگر کسی ضرری نرسانده به ما، خیری هم نرسانده است. فقط کاری بوده که با عشق و کوشش و تلاش خودمان و دوستانمان دارد انجام می گیرد و ما امیدواریم همشهریانمان چه آن هایی که در سبزوار ساکنند و چه آن هایی که مقیم دیگر شهرهای کشور شده اند با اشتراکی که از نشریه می گیرند به دوام و بقاء بیهق نامه کمک کنند چون ما به سیستم دولتی حقیقتا خیلی امید نداریم. بنابراین همشهریانمان حتی اگر شده با خرید تک نسخه ای که هزینه زیادی هم ندارد، می توانند به ما کمک خوبی بکنند. چون قیمت هر نسخه از بیهق نامه در حال حاضر 15 هزارتومان است که در سال می شود 60 هزارتومان.

     

    انگیزه بخش ها

    در بین خوانندگان بیهق نامه کسانی را داریم که نشریه را خوانده اند و تماس گرفته اند که می خواهند با ما همکاری کنند. حمایت های مردمی بسیار عالی است. مثلا دکتر لطفی پدر تئاتر خراسان را داشتیم که تماس گرفتند و تشکر کردند. در دانشگاه فردوسی مشهد دکتر سلمان ساکت هر شماره برای ما مطلب دارد.  و باز هم افراد دیگر هستند که مجموعا باعث انگیزه ما می شوند.

     

    بدترین دوران

    الان در بدترین دوران نشریات کاغذی هستیم. از یک طرف خیلی گران است. از طرف دیگر فضای مجازی هم یک رقیب شده و احساس بی نیازی نسبت به کتاب و نشریات مکتوب را در جامعه ایران ایجاد کرده است.

     

    سیصد اشتراک تضمین دوام

     بیهق نامه در حال حاضر با تیراژ 1000 نسخه چاپ می شود و زینک بسته می شود و کاملا مشخص است و از این تعداد اگر بتوانیم فقط سیسصد اشتراک داشته باشیم دیگر دغدغه هایمان مرتفع می شود و نشریه می تواند حداقل روی پای خود بایستد و نیاز به حمایت هیچ سیستمی نخواهد داشت و بقیه را هر چه قدر بتوانیم بیشتر بفروشیم وضعیت بهتری خواهیم داشت و می توانیم کیفیت بالاتری را ارائه دهیم. البته ما بیهق نامه را در دکه های روزنامه فروشی به فروش نمی رسانیم زیرا فروش اینطور مجلات الان در دکه ها خیلی جایگاهی ندارد. اما در بین کتابفروشی ها توزیع می کنیم. مثلا در تهران کتابفروشی طهوری فروش خوبی دارد. و از آنجایی که کار توزیع بیهق نامه را به پخش نداده ایم، خودمان تک تک کتابفروشی های معتبر در هر شهری را شناسایی می کنیم و بعد از رایزنی با آن ها بیهق نامه را برای فروش به آن ها می سپاریم. در حال حاضر بیهق نامه علاوه بر سبزوار دارد برای برخی کتابفروشی های تهران، تبریز، مشهد، اسفراین و بجنورد ارسال می شود. 

    مطالبی که در بیهق نامه است زماندار نیست و تاریخ انقضاء ندارد. این  درخواست را از همشهریان و سبزواری های مقیم نقاط دیگر دارم که با یک نسخه اشتراک گرفتن از نشریه ما در پایدار ماندن این نهال فرهنگی کمک موثری  کنند.

     

    دعوت از همه برای سبزوار

    از نگاه اسرارنامه به بیهق نامه و پیگیری هایتان بسیار ممنونم. به هرحال این نشریه یک نشریه کاملا غیر سیاسی است و صرفا تاریخی و فرهنگی برای سبزوار، خراسان و در نهایت برای ایران است و بنابراین از همه دوستان و جریان های فکری در سبزوار هم دعوت می کنم که فارغ از همه بحث های سیاسی کسانی که دل در گروه فرهنگ سبزوار، خراسان و ایران دارند بیایند پای کار و ما از هر نظر و انتقاد و پیشنهادی که باشد استقبال  می کنیم. ما دوست داریم  این کار را منسجم تر از اینی که الان هست در آینده منتشر کنیم که با حمایت مردم امکان پذیر خواهد شد و هر نتایجی که داشته باشد اول از همه برای شهر است بعد به افراد و اشخاص می رسد.

    امید برومندی / مجله اینترنتی اسرارنامه 

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۸ ، ۰۹:۳۲
    رضا حارث ابادی

    دانشی‌مردی کم نظیر

    نویسنده : دکترسلمان ساکت

    مترجم : استادیاردانشگاه و رئیس مرکزآثار مفاخر و اسناددانشگاه فردوسی

    دکتر علی‌اکبر فیاض در سال 1277 خورشیدی در خانواده‌ای خوش نام و فرهنگ مدار دیده به جهان گشود. پدرش، سید عبدالمجید فیاض، از سادات روحانی و از افراد سرشناس مشهد بود که به ثقة‌الاسلام شهرت داشت و خادم باشی کشیک اول آستان مقدس رضوی و مردی عالم و محترم بود.علی‌اکبر فیاض بنابررسم زمانه، در کودکی قرآن را فراگرفت و سپس به تحصیلات حوزوی روی آورد و در علوم مختلف از محضر استادانی چون سید ابوالقاسم ازغندی، میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری، حاج محمد علی فاضل، آقابزرگ شهیدی و میرزا محمدباقر مدرس رضوی (پدر محمدتقی مدرس رضوی) بهره برد. او پس از تکمیل تحصیلات حوزوی و در سال 1307 خورشیدی به استخدام اداره فرهنگ خراسان درآمد و در دبیرستان شاه رضای مشهد به تدریس پرداخت. در سال 1314 خورشیدی دانش سرای مقدماتی مشهد را بنیان گذاشت و خود ریاست آن را بر عهده گرفت. اما چندی بعد به تهران رفت و پس از اخذ مدرک لیسانس از دانش‌سرای عالی، به دانشگاه تهران رفت و در سال 1322 ش. دوره دکترای خود را با موفقیت به پایان رساند. فیاض در آن روزگار یکی از مبرزترین دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاه تهران بود تا آنجا که در دوره بیماری استاد ملک الشعرای بهار، از سوی او و به جای او به تدریس گماشته می شد. فیاض علاوه بر زبان های عربی و فرانسه که آن ها را به‌خوبی می دانست، در مطالعات و پژوهش های خود از منابع انگلیسی، روسی، آلمانی و لاتین هم بهره می برد و بعدها به آموختن زبان چینی هم روی آورده بود. (۱)

    فیاض از همان روزهای آغازین ورود به تهران، با دکتر قاسم غنی آشنا شد که این آشنایی خیلی زود به دوستی و همکاری علمی انجامید. در آن روزگار قاسم غنی مرد نام‌آشنای عرصه علم و سیاست بود که چون استعداد و دانش و همت فیاض را دریافت، زمینه همکاری و رشد فیاض را تا حد امکان فراهم آورد. در آغاز بر آن بودند تا به سفارش وزارت فرهنگ گزیده ای از تاریخ بیهقی را برای تدریس در دبیرستان ها فراهم آورند، اما به تصحیح کل اثر همت گماشتند و در سال 1324 ش. آن را به پایان بردند. دوستی و همکاری غنی با فیاض از این نیز فراتر رفت، تا آنجا که فیاض در انتخابات دو دوره پایانی مجلس شورای ملی در روزگار پهلوی اول، تحت تاثیر مستقیم غنی به نمایندگی مردم مشهد انتخاب شد. حتی حضور فیاض در قاهره به سال 1327 و تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فاروق اول، به دعوت قاسم غنی صورت گرفت که در آن زمان سفیر ایران در قاهره بود. فیاض در آنجا سلسله سخنرانی هایی درباره «شعر فارسی و تمدن اسلامی در ایران» ایراد کرد که در نوع خود جالب توجه بود.فیاض پس از بازگشت به ایران ماموریت یافت تا دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد را تاسیس کند که در سال 1334 به این مهم نایل آمد و خود ریاست آن را به مدت 9 سال (تا سال 1343) بر عهده گرفت. جالب آن که فیاض در بنیان گذاری دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) نیز نقشی به سزا داشت و مدتی همزمان با ریاست دانشکده ادبیات، سرپرستی آن دانشکده را هم عهده‌دار بود. او در سال 1343 به تهران بازگشت و در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، مدیریت گروه ادیان و مذاهب را بر عهده گرفت و پس از سه سال در 1346 به افتخار بازنشستگی نایل آمد.فیاض در سال 1349 به دعوت دکتر غلامحسین یوسفی به دانشگاه مشهد آمد تا در دوره فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی تدریس کند. در همان سال، کنگره بزرگداشت بیهقی به همت و مدیریت فیاض در مشهد برگزار شد که به حق یکی از مهم ترین کنگره های بین المللی در ایران بوده است. او یک سال بعد در چهارم شهریور 1350 در مشهد جهان را بدرود گفت و در حرم رضوی به خاک سپرده شد.

    آثار استاد فیاض

    دکتر فیاض انسانی دانشمند و جامع الاطراف بود، اما بسیار کم می‌نوشت و آثار باقی مانده از وی در برابر وسعت دانش او چون قطره‌ای است در برابر اقیانوس. او اگرچه اغلب خستگی، کمبود وقت و ضعف و سستی جسم به‌ویژه چشم را بهانه می‌کرد، اما علت اصلی در کم نوشتن او وسواس علمی و دقت نظر کم نظیرش بود که موجب می‌شد کمتر دست به قلم ببرد و بیشتر بخواند و بیاموزد. با این همه، آثار گران سنگی از او برجای مانده است که عبارت است از:

    فهرست کتب منطق در کتابخانه آستان قدس رضوی که در سال 1307 منتشر شده است.

    تصحیح تاریخ بیهقی با همکاری دکتر قاسم غنی در سال 1324 ش.

    تاریخ اسلام که در سال 1327 منتشر شد و در نوع خود کاری ارزشمند و درخور توجه بود.محاضرات عن الشعر الفارسی و الحضارةالاسلامیه فی ایران به زبان عربی که همان طور که پیشتر اشاره شد، مجموعه سخنرانی های او در قاهره بود که بعدا در سال 1356 ش. به کوشش محمد حسین ساکت به فارسی ترجمه شد و با نام «شعر پارسی و تمدن اسلامی در ایران» انتشار یافت (۲).منطق التلویحات اثر شیخ شهاب الدین سهروردی که در سال 1329 در سلسله انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسید.تصحیح تاریخ بیهقی که در سال 1350 و اندکی پس از مرگ وی در دانشگاه مشهد منتشر شد. بی تردید این کتاب مهم ترین و تاثیرگذارترین اثر استاد فیاض بوده است. او این تصحیح جدید را 25 سال بعد از تصحیح قبلی خود که با همکاری قاسم غنی فراهم آورده بود، به دست انتشار سپرد و به حق با تدارک نسخه های خطی بیشتر و کهن تر یکی از بهترین و زیباترین آثار زبان فارسی را احیا کرد.سال ها پس از درگذشت فیاض، محمد عظیمی مجموعه مقالات و نوشته های او را به همراه چند یادداشت که در رثای او نوشته شده بود، از جمله نوشته های دکتر یوسفی و تقی بینش، گردآوری و در سال 1383 با نام چشمه فیاض در دانشگاه فردوسی مشهد منتشر کرد (۳). بی‌تردید فیاض یکی از بزرگ‌ترین استادان زبان و ادبیات فارسی بوده است که چه در حوزه تحقیق و پژوهش و چه در زمینه پرورش شاگردان مبرز و چه در کار بنیان گذاری نهادهای علمی، شاخص و کم نظیر بوده است.

    ***

    چند روز پس از درگذشت دکتر علی‌اکبر فیاض، باقر پیرنیا، استاندار دانش‌دوست و فرهنگ‌مدار آن روزگار خراسان، در نامه‌ای به شهردار وقت مشهد از او می‌خواهد که یکی از خیابان های شهر به نام این بزرگمرد عرصه علم و فرهنگ نام گذاری شود. این پیشنهاد ارزنده گویا در آن روزگار به عمل در نیامد، اما امروز که شورای شهر با رویکردی جدید و فکری تازه روزهای آغازین فعالیت خود را پشت سر می‌گذارد، شایسته است این پیشنهاد را بعد از گذشت بیش از 45 سال جامه عمل بپوشاند تا پاسداشتی باشد به سال ها خدمات فرهنگی این مرد فرزانه در شهر مشهد.

    منابع:

    1-«فیاض، علی‌اکبر»، محمدجعفر یاحقی، دانشنامه زبان و ادب فارسی، به سرپرستی اسماعیل سعادت، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1393.

    ۲- شعر پارسی و تمدن اسلامی در ایران، علی‌اکبر فیاض، ترجمه محمدحسین ساکت، مشهد، 1356.

    ۳- چشمه فیاض، گردآوری: محمد عظیمی، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد، 1383.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۸ ، ۱۳:۲۰
    رضا حارث ابادی

    چرایی انتخاب تاریخ بیهقی به عنوان کتاب سال 1389

    چرایی انتخاب «تاریخ بیهقی» به عنوان کتاب سال 1389 در نشستی با حضور دکتر یاحقی، مهدی سیدی و دکتر راشد محصل

     دکتر یاحقی در دیباچه «تاریخ بیهقی» تصحیح دکتر فیاض در مطلبی با عنوان «دمی با ابوالفضل بیهقی» این چنین از او یاد می کند: «خواجه ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی دبیر، مولف تاریخ بیهقی به سال ۳۸۵ هجری قمری در روستای «حارث آباد» بیهق ولادت یافت. حارث آباد در دو فرسنگی جنوب شهر سبزوار قرار دارد، تکیه داده به کوه و افتاده در بیابانی کویر مانند با حدود یکصد و پنجاه خانوار جمعیت؛ بی هیچ باغ و درخت و سرسبزی و کشت و برزی، مگر سبزی جنگل مصنوعی «گز»ی که برای مقابله با توفان شن در حد فاصل حارث آباد تا رودخانه «کال شور» ایجاد شده است... وی ابتدا در سبزوار و بعد از آن مدتی را در نیشابور به تحصیل گذرانده تا این که در ادب سرآمد شده و در ۲۷ سالگی به خدمت دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی، به ریاست بونصر مشکان در آمده است... یکی از سوال های مهم درباره تاریخ بیهقی که تنها بخش میانی آن به دست ما رسیده، این است که محدوده تاریخی این اثر گرانقدر چه سال هایی از حکومت غزنویان را دربر می گرفته است؟ آن چه تاکنون با نام «تاریخ بیهقی» بر جای مانده با برگ هایی از مجلد پنجم آغاز و به مجلد دهم ختم می شودو محدوده وقایع آن عبارت است از شرح حوادث بعد از مرگ سلطان محمود (۴۲۱)، فرار سلطان مسعود به هند (۴۳۲) به اضافه «باب خوارزم» از زمان سلطنت محمود. از سخن مولف نیک پیداست که از او پیش و پس از قسمت موجود، بخش های دیگری هم داشته است. در نگاه نخست آغاز و انجام کار به درستی معلوم نمی شود اما با اندکی دقت می توان یقین کرد که سال ۴۰۹ هجری قمری ابتدای تاریخ بیهقی و پایانش اندکی پیش از درگذشت مولف یعنی زمان سلطنت ابراهیم بن مسعود (۴۵۱ تا ۴۹۲) بوده است...

    «سخنی نگویم تا خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این پیر را» و این جان کلام مردی است که امروز اثر سترگ و گرانسنگ او گنجینه ای از تاریخ و فرهنگ و ادب فارسی به شمار می آید. او که صداقت و راستی را اساس کار خود قرار داده تا قلمش به خطا نرود. مردی که از سرزمین ادب خیز و ادب پرور خراسان برخاست تا در شمار بزرگانی چون فردوسی، مولانا، رودکی، خیام، عطار، خواجه نصیر و صدها بزرگ دیگر نامی به بلندای تاریخ داشته باشد و در هماره روزگاران او و شاهکار بی بدیلش زبانزد صاحبان خرد و قلم باشد.

    «تاریخ بیهقی» اثری ماندگار و جاودان سالیانی است که ذهن و جان بسیاری را به خود مشغول داشته است. چه آن هایی که به سحر کلام او مجذوب می شوند تا از نثر دلنشین اش حظی برگیرند و چه استادانی که سال ها عمر خود را صرف تحقیق و پژوهش و تصحیح این اثر ارزشمند کرده اند. تاریخ بیهقی از جمله تک آفرینش های ادبی و تاریخی است که با تمام اهمیت ادبی، تاریخی و زبانی که دارد، هنوز هم نیازمند توجه و پژوهش است.

    این کتاب از جهات مختلف جای بررسی های بسیار دارد که یکی از آن ها ابعاد داستانی است. تاریخ بیهقی بنا بر تعاریف امروزی داستان نویسی که روایت گری، شخصیت پردازی، فضاسازی، لحن، مکالمه (دیالوگ) و زاویه دید را مبانی قصه نویسی می داند، منطبق است. به طوری که عناصر داستانی به خوبی در بافت داستان ها شکل گرفته و جانمایی شده است.

    «تاریخ بیهقی» جدای از تمام زمینه های پژوهشی که دارد، همواره نیازمند تصحیحی جامع و کامل بوده و هست. در طول دهه های گذشته مصححان فاضلی دست به تصحیح این اثر زده اند اما آخرین و جامع ترین آن متعلق است به دکتر محمدجعفر یاحقی و استاد مهدی سیدی که با تلاشی محققانه، تصحیحی قابل اعتنا را به چاپ رسانده اند. در ارزش و اهمیت این چاپ همین بس که در سال ۸۹ به عنوان کتاب فصل، کتاب برتر جشنواره فارابی، اثر برگزیده انجمن استادان سبزوار و سرانجام کتاب سال در بخش ادبیات، شناخته شد. افتخاری که نه تنها نصیب آقایان دکتر یاحقی و سیدی شد که موجب سربلندی خراسان و دانشگاه فردوسی مشهد هم شد و نشان از ظرفیت علمی این بوم و بر دارد. شایسته دیدیم به پاس قدردانی از این افتخار علمی در نشستی با دکتر یاحقی، استاد سیدی و نیز دکتر راشد محصل که به قول خودشان دورادور دستی در این کار داشتند، ساعتی به گفت وگو بنشینیم و ابعاد مختلف این تصحیح را بازکاویم و از ویژگی های این چاپ بیشتر آگاه شویم.

    نشست ما با آقایان در منزل دکتر یاحقی انجام شد. قراری که تقریبا سروقت تعیین شده آغاز شد و نزدیک به ۲ ساعت طول کشید. در لابه لای گفت وگویمان، البته حرف ها و گلایه هایی مطرح شد. تاسف برانگیزترین آن این بود که چرا در مشهد هنوز خیابانی شایستگی نام بیهقی را نیافته است و این کوتاهی را شهرداری چگونه و کی می خواهد جبران کند.

    بی گمان چنین چاپ و تصحیح عالمانه با پیشینه ای همراه بوده است که شنیدن و دانستن آن خالی از لطف نیست از این رو ترجیح دادم در دیباچه گفت وگویمان از دغدغه هایی بپرسم که دکتر یاحقی را به جایی رساند که تصحیح «تاریخ بیهقی» او شایستگی دریافت جایزه نخست کتاب سال را یافت.

    داستان «سیل غزنین» برایم خیلی جذاب بود

    یاحقی: ارتباط من با تاریخ بیهقی برمی گردد به دوران دبیرستان. یعنی از همان دوران یک علاقه ای نسبت به بیهقی در من بود. یادم می آید چاپ دکتر فیاض و غنی را با زحمت می خواندم به ویژه داستان سیل غزنین که برایم خیلی جذاب بود. بعدها که به دانشگاه رفتم با زنده یاد دکتر احمدعلی رجایی آشنا شدم که او هم علاقه خاصی به تاریخ بیهقی داشت و همیشه در بحث ها و گفت وگوها از بیهقی مثال می آورد. در سال دوم دانشکده با ایشان داستان حسنک را خواندم که به صورت جزوه کوچکی با نظارت دکتر صفا و دکتر خانلری چاپ شده بود. آن سال ها قطعاتی از متون ادب فارسی با عنوان «شاهکارهای ادب فارسی» چاپ شده بود که به کار دانشجویان و دیگر علاقه مندان می آمد. هنوز لحن حماسی و خراسانی شادروان دکتر رجایی را فراموش نمی کنم که به خوبی بیهقی می خواند و توضیح می داد. در همان سال ها -در شهریور ۴۹- یکی از بهترین و مهم ترین کنگره ها مربوط به شخصیت های ادبی برگزار شد که آن هم کنگره بزرگداشت ابوالفضل بیهقی بود. ظاهرا پژوهش های مهم درباره بیهقی از همین کنگره آغاز شد و به تعبیری نتیجه همین کنگره بود یاحقی: بله، این کنگره خیلی تاثیرگذار بود البته کسانی مثل مرحوم دکتر فیاض با مرحوم دکتر قاسم غنی از دهه ۱۰ تا ۲۰ مشغول تصحیح تاریخ بیهقی بودند اما پس از چاپ «فیاض- غنی» در سال ۱۳۲۴، ضرورت چاپ تصحیح بهتری از تاریخ بیهقی مطرح بود.بنابراین سهم مرحوم دکتر فیاض در تصحیح تاریخ بیهقی سهمی غیرقابل انکار است و هم چنان باید به کار این مرد بزرگ ادای دین کرد. یاحقی: دقیقا، زنده یاد فیاض با تصحیح دقیق تری و آماده کردن یادداشت هایش سعی کرد آن را به کنگره بیهقی برساند که این اتفاق نیفتاد. به هر حال دانشگاه مشهد که از حضور بزرگانی چون دکتر فیاض و دکتر یوسفی بهره مند بود، کنگره بزرگداشت بیهقی را تدارک دید که هنوز هم به عظمت آن کنگره، همایش دیگری در مشهد به یاد ندارم. در این کنگره از پاکستان، افغانستان، هندوستان، کانادا، ژاپن، انگلستان، آلمان و آمریکا مهمانانی حضور یافتند و افراد صاحب نامی چون مجتبی مینوی، زریاب خویی، زرین کوب، باستانی پاریزی، محیط طباطبایی، دانش پژوه و خطیب رهبر نیز از ایران به آن کنگره آمده بودند. در آن سال من دانشجوی چهارم ادبیات بودم و علاقه و انگیزه من به بیهقی و تاریخ بیهقی از آن زمان بیشتر شد. نکته تاسف برانگیز پس از این کنگره درگذشت دکتر فیاض بود که در شهریور ۵۰ ایشان فوت کرد آن هم در حالی که نه یادنامه بیهقی منتشر شده بود و نه تاریخ بیهقی چاپ جدید ایشان. اگرچه چند ماه پس از فوت دکتر فیاض، هم یادنامه و هم تاریخ بیهقی منتشر شد اما یادداشت های استاد فیاض ناتمام ماند. تعلیقات باقی مانده از ایشان هم فقط حدود ۲۲ صفحه است و تاسف بیشتر این است که موفق نشد حتی مقدمه ای بر آن بنویسد. به همین دلیل مقاله ای که استاد فیاض در کنگره خواند به جای مقدمه چاپ شد. این کتاب فقط دو فهرست داشت، فهرست اعلام تاریخی و جغرافیایی که آن ها را هم تعدادی از دانشجویان با نظارت دکتر متینی استخراج کردند. چند سال بعد که تصمیم گرفته شد کتاب تجدید چاپ شود، آن زمان من در کارشناسی ارشد تحصیل می کردم در سال ۵۵ به دکتر متینی پیشنهاد کردم که برای «تاریخ بیهقی دکتر فیاض» یک فهرست لغات هم اضافه شود ایشان هم از من خواست این کار را انجام دهم. چندین ماه طول کشید تا این که موفق شدم فهرست لغاتی در حدود ۵۰- ۴۰ صفحه تهیه کنم که در چاپ دوم یعنی ۱۳۵۶ با نام من در آخر تاریخ بیهقی اضافه شد. این نسخه یکی، دوبار دیگر هم تجدیدچاپ شد. از دهه ۷۰ با آقای سیدی آشنا شدم. پس از آشنایی با ایشان ما انتشار کتاب «پاژ» را آغاز کردیم. جالب این که اولین مقاله ایشان با عنوان «مویی به ریسمان» درباره تاریخ غزنوی با استناد به تاریخ بیهقی در همین کتاب پاژ منتشر شد. از این زمان به بعد احساس کردیم بیش از این نیاز است به تاریخ بیهقی بپردازیم و اولین بار «دیبای خسروانی» را در سال ۷۲ منتشر کردیم که اکنون چاپ نهم آن به بازار آمده است. دهه ۷۰ دهه پرکاری برای ما بود که هم به تاریخ بیهقی پرداختیم و هم شاهنامه.

    اگر چاپ دکتر فیاض کامل می شد...

    تاریخ بیهقی تاکنون چند چاپ داشته است؟

    یاحقی: تاریخ بیهقی تاکنون ۵ بار چاپ شده است. اولین بار در کلکته چاپ شد که یک دانشمند انگلیسی با توجه به نسخه هایی که در دست داشته چاپ کرده و نایاب است و در ایران فقط یک نسخه در کتابخانه وزیری یزد وجود دارد. این کتاب چند دهه بعد در ۱۳۰۷ قمری رونویسی و به عنوان چاپ ادیب در ایران منتشر شد. این چاپ براساس نسخه های نامشخصی نوشته شده است و بیشتر تصحیح ذوقی بوده است. مدتها چاپ بیهقی در ایران همین نسخه بود تا این که در ۱۳۱۹ یعنی حتی قبل از دکتر فیاض جلد اول چاپ سعید نفیسی به بازار آمد. این چاپ بر مبنای چاپ ادیب و چاپ هند بود. یکی، دونسخه خطی هم خودش نوشته که چندان قابل اعتنا نیست. در ۱۳۲۴ چاپ فیاض درآمد که چهارمین چاپ تاریخ بیهقی بود. بنابراین فیاض در فاصله ۱۳۲۴ تا ۱۳۵۰ که چاپ دوم فیاض درآمد، تمام تلاش خود را مصروف بیهقی کرد. مرحوم فیاض از چند نسخه استفاده کرد که خیلی ارجاع نمی دهد. البته اگر چاپ فیاض کامل می شد و همراه با مقدمه و تعلیقات کامل می بود، قطعا کار خوبی می شد.

    در دهه ۷۰ که من معاون پژوهشی دانشگاه فردوسی بودم یادنامه بیهقی و همین چاپ مرحوم فیاض را در دانشگاه فردوسی تجدید چاپ کردم و مقدمه ای بر آن ها نوشتم. این هم مرحله ای از ادامه کار بود. در سال ۸۲ با حروف چینی دوباره با کمک آقای سیدی و دیگر دوستان تغییراتی در آن دادیم که در سال ۸۳ منتشر شد. اما باز هم احساس کردیم هنوز می توان چاپ های بهتر و کامل تری از بیهقی ارائه داد. جلسه بیهقی خوانی هم که در قطب علمی تشکیل می شود شاید ادامه این دغدغه بود

    سیدی: دقیقا، این جلسه های بیهقی خوانی که احتمالا بی سابقه است در کنار شاهنامه خوانی و مثنوی خوانی در قطب علمی فردوسی شناسی دانشکده ادبیات تشکیل شد و از قضا چون برای ادامه کارهای پژوهشی تاریخ بیهقی نیاز به کمک دانشجویان داشتیم، از دل همین جلسه بیهقی خوانی دانشجویانی مستعد و علاقه مند پیدا شدند که دستمان را گرفتند. از اردیبهشت ۸۳ این جلسه ها شکل گرفت و هنوز هم ادامه دارد. در واقع از اردیبهشت ۸۳ و روزهای دوشنبه که جلسه بیهقی خوانی بود، کار جدی ما شروع شد و به این کتابی رسید که کتاب سال ۸۹ شناخته شد. از همان روزهای اول به فکر تصحیح با این کیفیت افتاده بودید؟

    یاحقی: نه اول بنا داشتیم شرح ناتمام دکتر فیاض را کامل کنیم. البته قبل از این هم به فکر بودیم. یعنی می خواستیم شبیه «دیبای خسروانی» شرح مفصل تری بر تاریخ بیهقی چاپ فیاض بدهیم. البته در این فاصله تصحیح جدید از چاپ دکتر فیاض را در اسفند ۸۳ رونمایی کردیم که شما هم حضور داشتید.

    از دانشجویان فارسی زبان و غیرایرانی هم کمک گرفته اید؟

    سیدی: اتفاقا در همین جلسه بیهقی خوانی افرادی از کشورهای افغانستان، تاجیکستان و پاکستان حاضر می شدند که خیلی وقت ها در پیدا کردن معنای واژه ها و اعلام به ما کمک می  کردند.

    پس چه شد که به فکر تصحیح کامل افتادید.

    سیدی: از بهار ۸۴ به فکر تصحیح افتادیم و از خرداد این سال به طور جدی کار شروع شد و تا زمستان ۸۸ ادامه یافت که در این بین ما نسخه های متعددی را از گوشه و کنار به دست آوردیم که بیش از ۲۰ نسخه چاپی و خطی بود. یعنی ۱۶ نسخه خطی به دست آوردیم که چاپ دکتر فیاض نداشت، چاپی هم ۷ نسخه داشتیم.

    شاید پرسشی که بتوان از دکتر راشد پرسید این باشد که به نظر شما که کمی دورتر با این مجموعه همکاری داشته اید و هم از بیرون می توانید نگاهی به این کتاب داشته باشید، چه چیزهایی «تاریخ بیهقی» را کتاب سال کرد؟

    راشد محصل: من اولا تاکید کنم که همان طور که گفتید دورادور در خدمت دوستان بوده ام و متاسفم که به طور مستقیم در تصحیح دستی نداشته ام به همین دلیل وظیفه دارم که در ابتدای سخن تبریکی به آقایان یاحقی و سیدی بگویم که این تحقیق ارزشمند به عنوان کتاب سال شناخته شد. ضمن این که امتیازاتی در این اثر می بینم که نمی توان نادیده گرفت و حق این است که هنوز بزرگداشت های دیگری برای این اثر ارزشمند در نظر گرفته شود تا به شایستگی از این اثر و تلاشی که شده تقدیر شود. این اثر یک تابوی بزرگی را شکست، چون آخرین چاپ بیهقی متعلق به دکتر فیاض بود که همه فکر می کردند این کار آخرین تصحیح شایسته بیهقی است ولی تلاش دوستان ثابت کرد که تصحیح دکتر فیاض با تمام اهمیت و ارزشی که دارد، نقایصی داشت.

    چون به دلایلی مثل فضلی که استاد داشت براساس نسخه های موجود، گاهی اجتهاد می کرد. با چاپ و تصحیح این کتاب ثابت شد که نه تنها تاریخ بیهقی بلکه هر اثر دیگری می تواند بارها تصحیح شود. چاپ اخیر امتیازات دیگری هم دارد. یکی از این امتیازها این بود که نسخه های مختلفی در دست آقایان بوده است.دوم این که بسیاری از این نسخه ها راهگشای مشکلاتی است که در تاریخ بیهقی به آن برمی خوریم.البته قطعا آقای دکتر یاحقی و همکاران شان می دانند که چه بسا هنوز نیاز به تجدیدنظر در چاپ های بعدی باشد و این در کار تصحیح یک قانون است.

    تاریخ بیهقی یک ابتکار است

    آقای دکتر راشد! به نظر شما چرا در قیاس با مثلا سعدی پژوهی یا فردوسی و حافظ پژوهی، بیهقی پژوهی ضعیف است و کارنامه بیهقی پژوهی راضی کننده نیست؟

    راشد: ببینید، من فکر می کنم بیهقی پژوهی حتی واجب تر از سعدی پژوهی است.

    چون آثار سعدی هم عامه پسند است هم خاصه پسند.ضمن این که آثار امثال سعدی ادبی است اما تاریخ بیهقی هم ادبی است هم تاریخی. در بخش ادبی، تاریخ بیهقی یک ابتکار است. ما پیش و پس از سعدی نمونه های زیادی داریم اما چه اثری داریم که با نثر بیهقی قابل مقایسه باشد بنابراین بیهقی پژوهی هم ضرورت دارد و هم باید جمعی باشد، یکی از امتیازات این اثر اخیر همین جمعی بودن است و قطعا در چاپ های بعدی بازهم از این تفکر جمعی بهره می برند.

    دوست دارم بدانم آیا آقایان دکتر یاحقی و سیدی خودشان هم به ضرورت نگاه مجدد به این چاپ پی برده و نیازی احساس کرده اند؟

    یاحقی: طبیعی است که هر کاری نیاز به تکامل دارد. همان طور که تاکنون روند تکاملی را طی کرده بازهم احساس می کنم به عنوان یک مصحح دیگر و ناقد، تغییراتی را ضروری می بینیم که نمونه هایی از آن را در همین نسخه ای که در دست داریم می توانید ببینید.(که نمونه هایی از تغییرات را به عنوان شاهد مثال نشانمان می دهند). چاپی که الان داریم، چاپ سوم این کار است و قطعا در چاپ چهارم تغییراتی را خواهیم داشت. ضمنا بنا داریم در یک حرکت دیگر تاریخ بیهقی را در یک جلد منتشر کنیم منهای نسخه بدل ها و فقط با توضیحات فشرده ای که به کار دانشجویان و پژوهشگران عادی بیاید. یک مطلب را با قطعیت عرض کنیم که در این چاپ متن تاریخ بیهقی بدون غلط است و نقطه گذاری ها با دقت دیده شده است.

    فرزندان بیهقی

    چند بار در گوشه و کنار و نشست ها شنیده ایم که تاریخ بیهقی چند فرزند هم داشته است. بد نیست یادی هم از این فرزندان بشود. به خصوص «روضه های رضوانی» که نثر بیهقی را به شعر نو تبدیل کرده و چاپ کرده اید؟

    یاحقی: من دوست دارم به ترتیب به این فرزندان اشاره کنم. بعد از چاپ اصلی ما خلاصه تاریخ بیهقی را داشتیم با عنوان «دیبای زربفت» که جزو گزیده ادبیات فارسی و برای تدریس در دوره کارشناسی بود. این اولین فرزند تاریخ بیهقی بود.دومین آن همین «روضه های رضوانی» است که نثر بیهقی را به شعر نو در آورده ایم. چاپ این کتاب تاریخچه ای دارد که بد نیست بیان کنم. همیشه می شنیدیم که شاعرانی مثل شاملو از تاریخ بیهقی الهام گرفته اند و یا افرادی مثل دولت آبادی بسیار تحت تاثیر بیهقی بوده اند. در دهه ۶۰ به رضا افضلی که خودش هم شاعر است پیشنهاد کردم که بخش های آهنگین تاریخ بیهقی را درآورد. ولی من همواره در ذهنم بود که این کار را به طور جدی دنبال کنم در سال ۸۳ یا ۸۴ در شب های ادبیاتی که در شیراز برگزار می شد من درباره تاریخ بیهقی صحبت کردم و همان جا نوید دادم که روزی اشعار نویی با استناد به متن بیهقی منتشر خواهم کرد.این «روضه های رضوانی» در واقع مجموعه ای از کلمات و جملات آهنگین بیهقی است که به شعر نو و شعر سپید نزدیک است و ما بدون این که چیزی اضافه کنیم فقط تقطیع شده این عبارت را آورده ایم.به تعبیر دیگر «روضه های رضوانی» بخش های ذوقی تاریخ بیهقی است که روح شعری دارد.

    استاد راشد! به یاد دارم شما در سال گذشته که به مناسبت روز بیهقی در همایش میان فصلی فرهنگسرای فردوسی صحبت می کردید به بیهقی و فردوسی و تاثیری که بیهقی از فردوسی داشته اشاره کردید، اگر ممکن است توضیح بیشتری داشته باشید.

    راشد: من فکر می کنم فردوسی هم در زمان خودش و هم بعد از فوتش آدم شناخته شده ای بوده است بنابراین بیهقی حتما به شاهنامه نظر داشته است.ولی چون در دستگاه غزنوی کسی جرات نداشته است نام فردوسی را بیاورد، کسانی مثل بیهقی این علاقه را پنهان می کردند. ضمن این که خردورزی مهم ترین شاخصه شباهت این دو بزرگوار است.

    سیدی: من توضیحی بدهم که بحث دقیق تر بررسی شده باشد. ما قطعا حرفمان این نیست که تاریخ بیهقی با شاهنامه همبری می کند چون بیهقی یک دوره کوتاهی از تاریخ غزنوی را بیان می کند ولی شاهنامه گستره تاریخ ایران را. آن چه شباهت این دو را بیان می کند خدمتی است که این دو به زبان فارسی کرده اند و دایره واژگانی آن هاست. در واقع فضل و تقدم فردوسی و بیهقی در دایره واژگانی که به ادبیات تقدیم کرده اند می باشد.

    یاحقی: من هم تاکید و تایید می کنم که زبان بیهقی از زبان های استوار ادبیات و زبان فارسی است. اگر به کتاب های قبل از بیهقی مثل تاریخ بلعمی ، ترجمه تفسیر طبری، متون علمی مثل حدودالعالم، الابنیه و امثال آن نگاه کنیم می بینیم دایره واژگان آن ها بسیار محدود است.مخصوصا ترکیبات بیهقی قابل توجه است که ویژه خود اوست. گاهی ترکیبات و واژه هایی از زبان مردم گرفته و به آن ها حیات بخشیده است همانند کاری که فردوسی در شاهنامه انجام داده است.ما نسخه ای که مرحوم دهخدا از تاریخ بیهقی داشته به دست آوردیم و متوجه شدیم هرکجا که دهخدا خواسته است شاهد شعری بیاورد از اول سراغ شاهنامه رفته و هرجا خواسته شاهد نثری بیاورد اول سراغ تاریخ بیهقی رفته است. اما نکته مهم این است که برخی لغات که به عنوان شاهد مثال در لغت نامه دهخدا و حتی معین و سخن آمده است، باید اصلاح شود چون براساس چاپ ادیب بوده است. البته در اواخر لغت نامه دهخدا گاهی از چاپ دوم دکتر فیاض استفاده کرده است. مواردی هم هست که به دلیل بدخوانی وارد لغت نامه شده است که در چاپ ما تصحیح شده و صورت درست آن آمده است. البته هیچ مشکلی متوجه مرحوم دهخدا نیست چون او عین متن ادیب را می خوانده است.ما در چاپ خودمان مواردی را استخراج کرده ایم تحت عنوان «نویافته ها»

    اشاره ای به مجموعه مقالاتی که تاکنون درباره تاریخ بیهقی چاپ شده است نکردید.

    یاحقی: بله، خوب بود یادآوری کردید. شاید بتوان گفت یکی از فرزندان تاریخ بیهقی همین مجموعه مقاله هایی است که منتشر خواهیم کرد. یکی از آن ها حتما مقاله ای خواهد بود که به همین نویافته ها و واژه ها و ترکیبات جدیدی اشاره می کند که مادر چاپ خودمان به آن رسیده ایم.

    تاریخ بیهقی را جز یک خراسانی نمی تواند تصحیح کند

    ظاهرا هم سفرهایی به چند کشور اطراف یعنی حوزه خراسان بزرگ و تاریخی داشته اید و هم با پژوهشگرانی از دیگر فارسی زبانان در تماس بوده اید ، این مراودات چقدر در این تصحیح دخالت داشت؟

    سیدی: ابتدا عرض کنم که جالب است بدانید تاریخ بیهقی را باید به گویش تاجیکی بخوانید تا خوب بفهمید. اما در پاسخ به شما باید بگویم ما بیش از همه از جغرافیای تاریخی منطقه بهره بردیم. من با قاطعیت عرض می کنم که تاریخ بیهقی را جز یک خراسانی نمی تواند تصحیح کند، آن هم کسی که به جغرافیای خراسان بزرگ آشنا باشد یعنی پهنه وسیعی شامل تمام افغانستان، تمام پاکستان،نیمی از ازبکستان، تمام تاجیکستان و نیمی از ایران جزو قلمرو بیهقی بوده اند. ۴۰۰ اسم جغرافیایی در بیهقی آمده است ، ما تمام این ها را شناسایی کرده ایم در سال ۷۴ که به ماوراءالنهر رفتیم نقطه به نقطه مناطقی که بیهقی اشاره می کند را گشتیم و پیدا کردیم.

    آقای دکتر یاحقی!به طور مشخص به ویژگی های چاپ اخیر بکنید که موفق شد کتاب سال ۸۹ در حوزه ادبیات شود

    یاحقی:چاپی که کتاب سال شد در ۲ جلد منتشر شد. جلد اول آن شامل متن تاریخ بیهقی همراه با حواشی و نسخه بدل ها و توضیحاتی راجع به تصحیح است.این کتاب یک مقدمه ۱۵۶ صفحه ای دارد که به قول یکی از دوستان مطلب ناگفته ای از بیهقی نیست که در آن نیامده باشد. در این مقدمه به خیلی مسائل اشاره شده است همچون: شرح حال، نسخه های تاریخ بیهقی، اظهارنظر دیگران، ترجمه ها، حتی نسخه هایی که ما ندیدیم ولی سراغش را گرفته ایم.ما ۴۸ نسخه از تاریخ بیهقی را شناسایی کرده ایم که برخی از آن ها را ندیدیم ولی در مقدمه به آن اشاره شده است. بنابراین در این مقدمه تقریبا همه چیز درباره بیهقی و تاریخ او نوشته شده است. البته هنوز هم معتقدیم آن چه نوشته ایم فقط به اختصار است و بازهم نکات زیاد دیگری هست که می توان به آن ها پرداخت. در پایان این کتاب  ۴ نقشه داریم که اعلام جغرافیایی از آن جمله است و خیلی از آن ها یا امروز تغییر کرده یا در چاپ های قبلی جور دیگری نوشته شده است.ما این نقشه ها را فقط مخصوص تاریخ بیهقی رسم کرده ایم.در این نقشه ها هم اسامی و اعلام مشخص است، هم فاصله مکان ها درج شده و موقعیت آن ها دقیقا آمده است. شما وقتی تاریخ بیهقی را می خوانید برای پیدا کردن نام اعلام تاریخی و جغرافیایی آن می توانید به این نقشه ها مراجعه و دقیقا موقعیت آن ها را پیدا کنید.نقشه طبیعی این مناطق را هم رسم کرده ایم و در اختیار خوانندگان قرار دارد. بنابراین این ۴ نقشه امتیاز بزرگی برای کتاب است. در چاپ جدید قرار است تصویری هم اضافه شود یکی از دانشجویان براساس پژوهشی که انجام داده، توانسته است تصویری از بیهقی را ترسیم کند که به چاپ بعد می افزاییم. از این ها که بگذریم به اصل متن بیهقی می رسیم.

    در جلد اول ۲ فهرست اعلام تاریخی و جغرافیایی گذاشته ایم که بسیار به کار محققان می آید.

    علاوه بر این یک فهرست دیگری هم داریم که کار خواننده را ساده می کند تا وقتی می خواهد هرکدام از داستان ها و داستانک های تاریخ بیهقی را پیدا کنید به راحتی قابل دسترس باشد. چون خیلی از داستان های کوچک و نکات تاریخی در بیهقی وجود دارد که در دل متن است و پیدا کردن آن به سادگی ممکن نیست این فهرست این مشکل را حل کرده است. بنابراین جلد اول با این کیفیت ارائه شده است.اما جلد دوم کلا کار خود ماست که بیش از ۱۰۰۰ صفحه دارد. در این جلد ۳ نوع تعلیقات داریم، یکی تعلیقات عام که دشواری های متن، شعرهای عربی، آیات، احادیث و عبارت های پیچیده را با شواهد زیاد بازکرده ایم که در بیش از ۴۰۰ صفحه آمده است.تعلیقات بعد، تاریخی است که شامل تمام اشخاص، دودمان ها و اقوام به ترتیب الفبا می شود حدود ۷۰۰ نفر در این اعلام آمده که از برخی از آن ها فقط در تاریخ بیهقی نام برده شده است. بعد تعلیقات جغرافیایی است که بسیار اهمیت دارد چون در چاپ های قبلی خیلی به آن توجه نشده و حتی دکتر فیاض هم از کنار آن گذشته است و خودش گفته بود که کاری دشوار و سخت به نظر می رسد.تعلیقات جغرافیایی هم به ترتیب الفبایی و بیش از ۴۰۰ نمونه را شامل می شود. این ها همه براساس منابع دست اول ذکر شده و کاملا مستند و تاریخی است.

    فهرست های دیگری هم دارد، بد نیست به آن ها اشاره کنید

    یاحقی:بله، علاوه بر این ۳ فهرست، ۱۴ فهرست دیگر هم داریم که یکی از آن ها راهنمای تعلیقات است. فهرست لغات و ترکیبات هم از بخش های مهم کتاب است که فعلا بیش از ۱۳۰ صفحه است ولی در چاپ بعدی به ۱۵۰ صفحه خواهد رسید. شما در چاپ های قبلی این فهرست ها را پیدا نمی کنید مگر در چاپ قبلی تاریخ بیهقی خود من که البته آن هم کامل نیست.

    در این فهرست های چهارده گانه ، لباس ها و پوشیدنی ها ، خوراکی ها، مدنی ها و حتی فهرست ناسزاها و طعنه ها ، اشعار و امثال و حکم کتابنامه آمده است.

    تاریخ بیهقی برای شعر فارسی یک گنجینه است

    نکته دیگری که نباید فراموش کرد در خصوص اشعار عربی تاریخ بیهقی است. من معتقدم تاریخ بیهقی برای شعر فارسی یک گنجینه است. چون بسیاری از شاعرانی که قبل از بیهقی بوده اند، اشعارشان منحصرا در بیهقی آمده است یعنی این که مثلا ۳۲ شعر از رودکی در تاریخ بیهقی داریم که در هیچ منبع دیگری پیدا نمی شود و از این کتاب به کتاب های دیگر راه پیدا کرده است.بنابراین ضبط تاریخ بیهقی مبنای چاپ های دیوان رودکی است. ما این ها را در چاپ جدید تصحیح کرده ایم و به صورت یک مقاله با عنوان «صورت نوین ابیات رودکی در تاریخ بیهقی» آورده ایم. ده ها شاعر دیگر هم هستند که منحصرا شعرشان در تاریخ بیهقی آمده است که «اسکافی» یکی از آن هاست که در چاپ های قبلی اشعارش با کلی غلط همراه بوده است ما در این کتاب 4 قصیده «اسکافی» را که در بیهقی آمده سعی کردیم با صورت صحیح ارائه کنیم.از معضلات همیشگی تاریخ بیهقی اشعار عربی آن بوده است. حتی ادیب که خود عربی دان بوده است در ارائه صورت صحیح این اشعار درمانده است.

    نسخه اول تاریخ بیهقی در هند پیدا شده است

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۸ ، ۱۳:۰۱
    رضا حارث ابادی

    ابوالفضل بیهقی

    مختصر معلومات پیرامون مولف تاریخ معتبر بیهقی

    ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی ( 470-385 ه‍.ق ) در سال 385 ه‍.ق. در حارث آباد بیهق (سبزوار) متولد شد. خانواده‌ی وی دودمانی "نژاده" بودند. پدرش حسین، از خواجه‌گان دربار به شمار می‌آمد و با بزرگان روزگار خویش نشست و برخاست داشت.اوائل عمر را در نیشابور به تحصیل پرداخت، سپس به سمت دبیری وارد دیوان رسائل محمود غزنوی شد. بیهقی حدود 19 سال منشی دیوان رسالت غزنویان بود. ابتدا در زمان سلطان محمود، زیردست "بونصر مشکان" مشغول به کار بود و در زمان مسعود- پس از وفات بونصر- زیردست "بوسهل زوزنی" کار کرد. پس از مرگ مسعود- در زمان عبدالرشید- رئیس دیوان رسالت شد ولی پس از حمله مغول اموالش مصادره و خودش محبوس شد. بیقهی پس از آزادی از زندان ظاهرا دیگر وارد دربار نشد و اواخر عمر را به انزوا در منزل خود در غزنین به سر برد و به نوشتن کتاب پرداخت.

    بیهقی فرزانه‌ای قدر شناس است. وی بارها از استادش، بونصر مشکان، به بزرگی و نیکی یاد کرده و او را از جمله نوادر روزگار دانسته است. او پس از درگذشت مشکان از روش‌رایی، کاردانی و رنج سی ساله استاد خود درکار دیوانی یاد می‌کند و قلم را به یاد وی می‌گریاند که: «و باقی تاریخ چون گذشت که نیز نام بونصر نبشته نیاید دراین تالیف، قلم را لختی بگریانم ... پس به سر تاریخ باز شوم».(تاریخ بیهقی /929).

    پس از بونصر مشکان سلطان مسعود، "بوسهل زوزنی" را به ریاست دیوان رسائل گماشت. بوسهل «مردی امام‌زاده، محتشم، فاضل و ادیب بود اما شرارت و زعارتی در طبع وی مؤکد شده» از این رو بیهقی نمی‌توانست با وی کار کند، وی نامه‌ای به امیر مسعود نوشت و از دبیری استعفا خواست. سلطان مسعود مانع آسیب رساندن بوسهل به بیهقی شد. بیهقی در زمان هفتمین شاه غزنوی، "عزالدوله عبدالرشید" صاحب دیوان رسالت شد اما بر اثر کید حاسدان و سخن بداندیشان از کار برکنار شد و به زندان افتاد. پس از آن در سال 444ه.ق «طغرل کافر نعمت» بر عبدالرشید شورید و او را به قتل رساند. بیهقی از زندان آزاد شد و نگارش تاریخی سترگ خود را درسال 448 ه.ق آغاز کرد و در فرصت باقی مانده عمرش آنرا به پایان رساند.

    تاریخ‌نگاری ابوالفضل بیهقی در آغاز "تاریخ ناصری" نامیده شد که به احتمال زیاد از لقب سبکتگین، ناصرالدین پدر محمود گرفته شده است. این مجموعه تاریخ آل ناصر، تاریخ آل سبکتگین، جامع التواریخ و جامع فی تاریخ هم خوانده شده است.

    کسانی که با روش تحقیق و شیوه تاریخ‌نگاری در جهان امروز آگاهی دارند، نیک می‌دانند که بیهقی در نوشتن تاریخ خود علمی و روشمند عمل کرده است و چنان نوشته است که به «تعصبی و تزیدی» نکشد. او سالیان سال بر پایه اسناد و مدارک معتبر به تالیف و نگارش پرداخته است و از آنجا که خود مردی دیوانسالار بوده و بسیاری از وقایع را با چشم خود دیده، از«ثقات» شنیده و یا از متون معتبر خوانده است: «در اخبار ملوک عجم خواندم ترجمه ابن مقفع که بزرگ‌تر و فاضل‌تر پادشاهان ایشان عادت داشتند» (تاریخ بیهقی/ 159). یا «من حکایتی خواندم در اخبار خلفا که به روزگار معتصم بوده است...» (تاریخ بیهقی/ 220) یا «مرا که بوالفضلم کتاب بسیار فرونگرسته‌‌‌ام، خاصه اخبار و از آنها التقاط‌‌‌ها کرده...» (تاریخ بیهقی/241)و یا «مرا که بوالفضلم این روز نوبت بود، این همه دیدم و بر تقویم این سال تعلیق کردم...» (تاریخ بیهقی/ 271)بیهقی بارها از خداوند یاری می‌جوید که به او فرصت دهد تا تاریخش را به پایان برساند «توفیق اتمام آن از حضرت صمدیت خواهم...»(تاریخ بیهقی/149). وی معیار گردآوری اخبار را راستگویی و ثقه بودن گوینده و گواهی دادن "خرد" به درستی آن می‌داند و در این باره می‌نویسد:«و اخبار گذشته بر دو قسم گویند که آن را سه دیگر نشناسند یا از کسی بباید شنید و یا از کتابی بباید خواند و شرط آن است که گوینده باید که ثقه و راستگو باشد و نیز گواهی دهد که آن خبر درست است و نصرت دهد کلام خدا آن را... و کتاب همچنان است که هرچه خوانده آید از اخبار که خرد آن را رد نکند شنونده آن را باور دارد و خردمندان آن را بشنوند و فراستانند....» (تاریخ بیهقی/ 1099) «و در تاریخی که می‌کنم سخن نرانم که آن به تعصبی و تزیدی کشد و خوانندگان این تصنیف گویند شرم بادا این پیر را! بلکه آن گویم که تا خوانندگان اندرین موافقت کنند و طعنی نزنند». (تاریخ بیهقی/ 226).

    بیهقی گاه از مردان امین، معتمد و خردمندی که او را در فراهم آوردن اخبار درست و اسناد تاریخی در ایام انزوا یاری کرده‌اند، به نیکی یاد می‌کند: «از عبدالملک مستوفی شنیدم همه در سنه خمسین و اربعمائه و این آزادمرد مردی دبیرست و مقبول القول...» (تاریخ بیهقی/249) وی در سنجش کردار نیک و بد و رفتار شایست و نا‌شایست کارگزاران دولت غزنوی تا پادشاه پروا ندارد. درباره خوارزمشاه ابوالعباس آورده است:« او مردی بود فاضل و شهم و کاری و در کارها مثبت و چنان که وی را اخلاق ستوده بود، ناستوده نیز بود و این از آن می‌گویم تا مقرر گردد که میل محابا نمی‌کنم ...». (تاریخ بیهقی/1100).

    مولف از کسی چون استادش بونصر مشکان نیز با همه ارادتی که به او دارد و در ضمن بر شمردن منش‌های نیکش به لجاجت او نیز اشاره می‌کند:«بونصر مردی محتشم بود و حدود را نگاه داشتی و با مردم بر سبیل تواضع نمودن و خدمت کرد سخت نیکو رفتی...و با آن که حدود نگاه داشتی، لجوجی بود از اندازه گذشته...»(تاریخ بیهقی/ 618). یکی از عوامل و انگیزه‌هایی که باعث تالیف تاریخ بیهقی شده، حجم انبوه اسناد و مدارکی بود که عده‌ای از تنگ‌نظران کوتاه‌بین از یادداشت‌های او به عمد نابود کردند: «اگر کاغذها و نسخت‌های من به قصد، ناچیز نکرده بودندی، این تاریخ از لون دیگر آمدی....» (تاریخ بیهقی/439) «بسیار بار دریغا که آن روضه‌های رضوانی بر جای نیست...» (تاریخ بیهقی/ 445). طبیعتا اگر مؤلف می‌دانست که بعدها بخش‌هایی از اثر از بین می‌رود. «بسیار دریغا» ی حزین‌تری می‌گفت.

    تاریخ بیهقی را می‌توان آیینه روزگار غزنویان و بخش‌های شرقی ایران در روزگار آنان دانست. این تاریخ یک اثر عمومی است. بیهقی مانند دیگر آثار تاریخ‌نگاری شده توسط مسلمانان، مطالبش را از آفرینش انسان و تاریخ ایران و عرب، آغاز کرده و ادامه داده است. نسخه کامل این تاریخ در اصل سی مجلد بوده که امروز فقط شش جلد آن بر جای مانده است. مطالب باقی مانده بیشتر در بردارنده حوادث روزگار غزنویان به ویژه دوره سلطان مسعود است و درست به همین علت است که تاریخ بیهقی را "تاریخ مسعودی" هم می‌نامند. این مجموعه غنی در برگیرنده رخدادهای پادشاهی مسعود، فرزند سلطان محمود، است که پس از پدر، بر اورنگ پادشاهی غزنین نشست. این اثر برخی فصل‌ها و دوره‌های تاریخی در نهایت دقت و فتانت توضیح می‌دهد، ازجمله: جنگ سلطان مسعود با ترکمانان و شکست وی در جنگ دندانقان، بر تخت نشستن طغرل، تعریف ولایت خوارزم و بیان تاریخ آن از انقراض آل مامون تا افتادن به دست سلطان محمود و حکمرانی آلتونتاش حاجب در آل سامان تا چیرگی سلجوقیان بر این خطه.

    افزون بر آنچه آمد، این نویسنده و دبیر چیره دست اطلاعات سودمندی هم از سلسله‌های صفاریان، طاهریان و سامانیان به خواننده ارایه می‌کند. همچنین نام گروهی از شاعران ایرانی و عرب و نزدیک به 450 بیت از سروده‌های آنها در این اثر بیهقی آمده است.

    تاریخ بیهقی از نظر علم جغرافیا نیز منبعی ارزشمند است، این کتاب نمودار جامع و کم نظیری از اوضاع و احوال غزنویان هم محسوب می‌شود. کمتر پدیده‌ای از زندگی مردم آن دوره می‌توان یافت که از دید تیزبین مؤلف این کتاب پنهان مانده باشد، در اینجا به برخی از این موارد اشاره می‌شود: رسم انداختن ملطفه و نامه، رسم خلعت دادن و خلعت پوشیدن، قرآن خواندن در مراسم استقبال، خوازه زدن در مراسم پیشباز، توقیع پادشاهان، برنامه منجنیق بر کار کردن، بخشش به شاعران، مظالم کردن امیر، رسم سوگند و امضاء کردن سوگندنامه، مراسم جشن مهرگان، آیین جشن سده، مراسم عید فطر، نکوداشت عید نوروز.

    از چهار جلد اول تاریخ بیهقی که مسلما درباره‌ی روزگار باستان و دوران پیش از غزنویان بوده تنها مطالبی اندک در "زبدة‌التواریخ" هافظ ابرو بر جای مانده است. هرچه ازاین کتاب بر جای مانده به کوشش دکتر "خلیل خطیب رهبر" در سه مجلد به چاپ رسیده است. این اثر با بخش‌های به جا مانده از مجلد پنجم آغاز می‌شود، در این مجلد: نامه حشم تگیناباد به امیر مسعود، فرمان امیر مسعود به علی رقیب، نامه حره ختلی به امیر مسعود، مذاکره صلح با اعیان ری، حرکت مسعود از ری، رسیدن رکاب‌دار به امیر مسعود، داستان فضل با عبدالله طاهر، نامه مسعود به غازی و... ثبت و ضبط گشته است.

    مجلد ششم با تاریخ "امیر شهاب‌الدوله مسعود بن محمود" و خطبه مقایسه پیامبران و پادشاهان آغاز می‌شود و سرفصل‌های زیر در آن به چشم می‌خورد: قوت‌های سه گانه نفس، در شناختن نیک و بد، دنباله سخن جالینوس، عذر بیهقی در نوشتن تاریخ، احوال امیر مسعود در زمین داور، قصه بوسعید و بخشش به شعرا، وضع مسعود با پدر در سفر ری، روابط مسعود با منوچهر قابوس، حکایت افشین، داستان مامون و امام رضا(ع)، وضع دیوان رسالت دربلخ، سخن امیر با عبدالله و حاتمی...

    مجلد هفتم تاریخ بیهقی نیز مانند دیگر مجلدهای آن در بردارنده تاریخ، پندها و داستان‌های زیبا و شیوایی است که در ذیل عناوین زیر نگاشته شده‌اند: خروج امیر مسعود، فرو گرفتن امیر یوسف، ورود امیر به غزنین و استقبال مردم، مطالبه صلات بیعتی، ذکر سیل، خلعت پوشی احمد ینالتگین، قصیده ابو حنیفه، درگذشت خلیفة‌القاد بالله، ترتیب هدیه برای خلیفه، مذاکره امیر با خواجه در باب خوارزمشاه، نامه مسعود به التون تاش، داستان زندانی شدن بزرجمهر، فتح بخارا، اقدام احمد عبدالصمد برای صلح، تعیین هارون به خوارزمشاهی، بیماری خواجه احمد حسن، رای زدن امیر در باب انتخاب وزیر.
    مجلد هشتم در بردارنده بخش‌های دیگری از تاریخ غزنویان و درگیری این طایفه با سلجوقیان است. این فصل مطالب متنوعی را دربر دارد: انتخاب بوسهل حمدوی به کدخدایی ری، سخن بوسهل حمدوی در باب ری، تصمیم مسعود به گرفتن ترکمانان، کارهای سورس صاحب دیوان خراسان، دنباله حکایت فضل برمکی و یحیی علوی، تفصیل هدیه علی عیسی به هارون، سخن یحی برمکی به هارون درباب خراسان، جنگ طوسیان با نیشابوریان، ورود امیر مسعود به سرخس، ورود امیر مسعود به آمل، حکایت امیر لیث در مرگ فرزند، نامه ترکمانان در باب صلح، آوردن رسولان سلجوقیان به لشکرگاه ، مصالحه با پسر تاکو.

    در مجلد نهم تاریخ بیهقی شرح بخش‌های دیگری از تاریخ به ویژه نبرد سرنوشت‌ساز دندانقان آمده است و در آن سرفصل‌های زیر دیده می‌شود: وصف تخت نو و بار دادن امیر، حرکت سپاهش به جانب سرخس، ورود ابراهیم ینال و طغرل به نیشابور، سخنان قاضی صاعد به طغرل، رفتن امیر مسعود به ترمذ و بازگشت به بلخ، جنگ امیر با سلجوقیان در طلخاب، مشاوره امیر با بونصر مشکان، صلح موقت با ترکمانان، ورود امیر مسعود به هرات، نامه به بوسهل حمدوی وبا تالیجار، مرگ بونصرمشکان، حال بوالفضل پس از بونصر، حرکت مسعود از هرات به قصد ترکمانان، بر تخت نشستن طغرل، حمله سلجوقیان به بلخ.
    در مجلد دهم تاریخ بیهقی مطالب گوناگونی درج شده است، از جمله: تعریف ولایت خوارزم، حکایت خوارزمشاه ابوالعباس، مخالفت بزرگان لشکر با خطبه کردن به نام محمود، ذکر فساد الماحاد و تسلط اشرار، منازعه عبد‌الجبار و هارون، حمله شاه ملک به ترکمانان، بر تخت نشستن خوارزمشاه شاه ملک.

    از دیگر آثار منسوب به او "مقامات بونصرمشکان" و "زینة الکتاب" است. وی در تاریخ مسعودی دو جا از کتابی به نام "مقامات" یا "مقامات محمودی" یاد می کند که شاید قسمت محمودی این کتاب باشد.
    بیهقی دلیل نوشتن تاریخ را آیندگان می داند و بارها آن را بیان می کند. دو شرط عمده مورخ، صداقت و اطلاع است که بیهقی- شاید بیش از خوانندگان خود- متوجه اهمیت آن بوده است و بدین جهت در هر فرصتی خاطر خوانندگان را از راستگویی و حقیقت دوستی و نیز احاطه و اطلاع خود بر اخبار اطمینان می دهد. آنچه در کتاب بیهقی آمده یا از مشاهدات و مشهودات خود او است یا اطلاعاتی که با کنجکاوی بسیار از اشخاص مطلع و مربوط به دست می آورد و یا از کتابهایی که غالبا نام آنها را ذکر می کند و حتی راجع به ارزش آنها نظر خود را می گوید.

    نثر بیهقی از نظر فصاحت و بلاغت نیز همواره بسیار مورد توجه بوده است. با آنکه به ذکر تاریخ می پردازد گاه از ایجازهای رسا بهره می گیرد که هرگز به اصل موضوع آسیبی نمی رساند. گاه نیز که به اطناب می پردازد نه در ذهن خواننده کسالت بار می نماید و نه از موضوع دور می شود.

    زمان تألیف کتاب: بیهقی که دیگر به روزگار پیری و فرسودگی رسیده و در زندگی خود و پیرامونیان خویش فراز و نشیبهای بسیار دیده بود، زمان را برای گردآوری و تنظیم یادداشتهای خود مناسب یافته و از سال 448 هـ .ق به تألیف تاریخ پردازش خود پرداخت و به سال 451 این کار را به انجام رسانید، یعنی اندکی پس از درگذشت فرخزاد بن مسعـود و آغاز پادشاهی سـلطان ابراهیم بن مسعود(جلـد 451، ص 492).

    مرگ بیهقی: بیهقی هشتاد و پنج سال زیسته و به تصریح ابوالحسن بیهقی در« تاریخ بیهق» به سال 470 هـ.ق در گذشته اسـت و به این ترتیب نوزده سال پس از اتمام تاریخ خویش زنده بوده و هرگاه به اطلاعات تازهای در زمینه کار خود دسـترسی می یافته، آن را به متن کتاب می افزوده است.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۸ ، ۰۹:۱۰
    رضا حارث ابادی

    حکایت هارون با دو زاهد 
    رفتن هارون به نزد "عمری"
    هارون الرشید یک سال به مکه رفته بود (حرثه الله تعالی). چون مناسک تمامی گزارده آمد و بازنموده بودند آنجا دو تن اند از زاهدان بزرگ. یکی را ابن سماک گویند و یکی را ابن عبدالعزیز عمری. و نزدیک هیچ سلطان نرفتند. 
    [هارون] فضل ربیع را گفت: یا عباسیر و وی را چنان گفتی. مرا آرزوست که این دو پارسا مرد را که نزدیک سلاطین نروند ببینم و سخن ایشان بشنوم و بدانم حال و سیرت و درون و بیرون ایشان. تدبیر چیست؟
    گفت: فرمان، امیرالمومنین را باشد که چه اندیشیده است و چگونه خواهد و فرماید. تا بنده تقدیر آن بسازد.
    گفت: مراد من آنست که متنکر [ناشناس] نزدیک ایشان شویم تا هر دو چگونه یابیم که مرائیان را به حطام دنیا بت ان دانست.
    فضل گفت: ثواب آمد. چه فرماید؟
    گفت: بازگرد و دو خر مصری راست کن و دو کیسه در هر یکی هزار دینار زر. و جامه بازرگانان پوش و نماز خفتن نزدیک من باش تا بگویم چه باید کرد.
    فضل بازگشت و این همه راست کرد و نماز دیگر را نزد هارون آمد. یافت او را جانه بازرگانان پوشیده. برخاست و بر خر نشست و فضل بر خر دیگر.
    و زر به کسی داد که سرای هر دو زاهد دانست. و وی را پیش کردند با دو رکابدار خاص. و آمدند متنکر، چنانکه کس بجای نیارد که کیستند. و با ایشان مشعله و شمعی نه.
    نخست به در سرای عمری رسیدند. در بزدند به چند دفعت. تا آواز آمد که کیست!
    جواب دادند که در بگشایند. کسی است که میخواهد زاهد را پوشیده ببیند.
    کنیزک کم بها بیامد و در بگشاد. هارون و فضل و دلیل معتمد هر یه دررفتند. یافتند عمری را در خانه به نماز ایستاده. و بوریای خلق افکنده و چراغدانی بر کون سبویی نهاده.
    هارون و فضل بنشستند مدتی تا مرد از نماز فارغ شد و سلام بداد. پس روی به ایشان کرد و گفت شما کیستید؟ و به چه شغل آمده اید؟ 
    [فضل] گفت: امیرالمومنین است. تبرک به دیدار تو آمده است.
    گفت: جزاءک الله خیرا. چرا رنجه شد؟ مرا بایست خواند تا بیامدمی. که در طاعت و فرمان اویم که خلیفه پیغامبر است علیه السلام. و طاعتش بر همه مسلمانان فریضه است.
    فضل گفت: اختیار خلیفه آن بود که او آید.
    گفت خدای عزوجل حرمت و حشمت او بزرگ کناد و چنانکه او حرمت بنده او بشناخت.
    هارون گفت: ما را پندی ده و سخنی گوی تا آن را بشنویم و بر آن کار کنیم.
    [عمری] گفت: ای مرد گماشته ی بر خلق خدای عزوجل! ایزد عز و علا بیشتر از زمین به تو داده است تا به بعضی از آن خویشتن را از آتش دوزخ بازخری.
    و دیگر در آینه نگاه کن تا این روی نیکوی خویش بینی. اگر دانی چنین روی، به آتش دوزخ دریغ باشد، خویشتن را به گروی چیزی مکن که سزاوار خشم آفریدگار گردی جل جلاله.
    هارون بگریست و گفت: دیگر گوی.
    گفت: ای امیرالمومنین از بغداد تا مکه دانی که بر بسیار گورستان گذشتی؟ 
    بازگشت مردم آنجاست. رو آن سرای را آباد کن که در این سرای مقام اندک است.
    هارون بیشتر بگریست.
    فضل گفت: ای عمری! بس باشد. تا چند از این درشتی؟ دانی که با کدام کس سخن میگویی؟ 
    زاهد خاموش گشت.
    هارون اشارت کرد تا یک کیسه پیش او نهادند.
    خلیفه گفت: خواستیم تا تو را از حال تنگ برهانیم و این فرمودیم.
    عمری گفت: صاحب العیاله لا یفلح ابدا.
    چهار دختر دارم و اگر غم ایشان نیستی، نپذیرفتمی که مرا به این حاجت نیست.
    هارون برخاست و عمری با وی تا در سرای بیامد تا وی برنشست و برفت. و در راه، فضل را گفت: مردی قوی سخن یافتم "عمری" را ولیکن هم سوی دنیا گرائید. صبعا و فریبنده که این درم و دینار است. بزرگا مردا که از این روی بر تواند گردانید. تا پسر سماک را چون یابیم؟

    و رفتند به در سرای او [ابن سماک] رسیدند. حلقه بزدند سخت بسیار تا آواز آمد که کیست؟
    گفتند: ابن سماک را میخواهیم. این آواز دهنده برفت. دیر بود و باز آمد که: از ابن سماک چه میخواهید؟
    گفتند که: در بگشایند که فریضه شغلی است. مدتی دیگر بداشتند بر زمین خشک . فضل آواز داد که آن کنیزک که در گشاده بود تا چراغ آرد. کنیز بیامد و ایشان را گفت: تا این مرد [ابن سماک] مرا بخریده است، من پیش او چراغ ندیده ام.
    هارون به شگفت بماند. و دلیل را بیرون فرستاد تا نیک جهد کرد و چند در بزد و چراغی آورد و سرای روشن شد.
    فضل کنیزک را گفت: شیخ کجاست؟
    گفت: بر این بام. بر بام خانه رفتند. پسر سماک را دیدند در نماز می گریست و این آیت میخواند:
    "افحسبتم انما خلقناکم عبثا ...". و باز میگردانید و همین را میگفت.
    پس سلام بداد که چراغ دیده بود و حس مردم شنیده. روی بگردانید و گفت: سلام علیکم. هارون و فضل جواب گفتند و همان لفظ گفتند.
    پس پسر سماک گفت: بدین وقت چرا آمده اید و شما کیستید؟
    فضل گفت: امیرالمومنین است. به زیارت تو آمده است که چنان خواست که تو را ببینید.
    گفت: از من دستوری بایست به آمدن. و اگر دادمی آنگاه بیامدی که روا نیست مردمان را از حالت خویش در هم کردن.
    فضل گفت: چنین بایست. اکنون گذشت. خلیفه پیغامبر است علیه السلام و طاعت وی فریضه است بر همه مسلمانان. و تو در این جمله آمدی که خدای عزوجل گوید: "اطعیواالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم".
    پسر سماک گفت: این خلیفه بر راه شیخین میرود؟ و به این عدد خواهم بوبکر و عمر رضی الله عنهما را تا فرمان او برابر فرمان پیغامبر علیه السلام دارند؟
    گفت: رود.
    گفت: عجب دانم چه در مکه که حرم است این اثر نمیبینم. و چون اینجا نباشد توان دانست که بر ولایت دیگر چون است.
    فضل خاموش ایستاد.
    هارون گفت: مرا پندی ده که بدین آمده ام تا سخن تو بشنوم و مرا بیداری افزاید.
    گفت: یا امیرالمومنین! از خدای عزوحل بترس که یکی است و انباز ندارد و به یار حاجتمند نیست. و بدان که در قیامت تو را پیش او خواهند ایستانید و کارت از دو بیرون نباشد؛ یا سوی بهشت برند یا سوی دوزخ. و این دو منزل را سه دیگر نیست.
    هارون به درد بگریست چنانکه روی و کنارش تر شد.
    فضل گفت: ایهاالشیخ! دانی که چه میگویی؟ شک است در اینکه امیرالمومنین جز به بهشت رود؟
    پسر سماک او را جواب نداد و از او باک نداشت و روی به هارون کرد و گفت: یا امیرالمومنین! این فضل امشب با توست و فردای قیامت با تو نباشد و از تو سخن نگوید و اگر گوید نشنود. تن خویش را نگر و بر خویشتن ببخشای.
    فضل متحیر گشت و هارون چندان بگریست تا بر وی بترسیدند از غش.
    پس گفت: مرا آبی دهید.
    پسر سماک برخاست و کوزه آب آورد و به هارون داد. چون خواست که بخورد او را گفت: بدان ای خلیفه سوگند دهم به تو عهد قرابتی رسول علیه السلام که اگر تو را باز دارند از خوردن این آب به چند بخری؟
    گفت: "یک نیمه از مملکت.
    گفت: بخور. گوارنده باد.
    پس چون بخورد و گفت: اگر اینکه خوردی بر تو ببندد چند دهی تا بگشاید؟
    گفت: یک نیمه مملکت.
    گفت: یا امیرالمومنین! مملکتی که بهای آن یک شربت آب است، سزاوار است که بدان بس ناظفی نباشد. و چون در این کار افتادی، باری داد میده و با خلق خدای عزوجل نیکویی کن.
    هارون گفت: پذیرفتم و اشارت کرد تا کیسه پیش آرند.
    فضل گفت: ایهاالشیخ! امیرالمومنین شنوده بود که حال او تنگ است و امشب مقرر گشت این صله حلال. فرمود: بستان!
    پسر سماک تبسم کرد و گفت: سبحان الله العظیم. من امیرالمومنین را پند دهم تا خویشتن را صیانت کند از آتش دوزخ. و این مرد بدان آمده است تا مرا به آتش دوزخ اندازد. هیهات! هیهات!
    بردارید این آتش از پیشم که هم اکنون ما و سرای و محلت سوخته شویم.
    و برخاست و بر بام بیرون شد. و بیامد کنیزک و بدوید و گفت: بازگردید ای آزادمردان که این پیر بیچاره را امشب بسیار به درد بداشتید.
    هارون و فضل بازگشتند و دلیل زر برداشت و برنشستند و برفتند.
    هارون همه راه میگفت: مرد اینست.
    و پس از آن حدیث پسر سماک بسیار یاد کردی.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
    و چنین حکایات از آن آرم تا خوانندگان را باشد که سودی دارد و بر دل اثری کند
    ✍️ ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی
    #تاریخ_بیهقی 
    #بیهقی

    منبع کانال تلگرامی استاد عبدالکریم سروش 

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۸ ، ۰۸:۰۰
    رضا حارث ابادی