ابوالفضل بیهقی مورّخ، ادیب، نویسنده و پدر نثر پارسی

سمن انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی، اول آبان ماه روز ملّی ادیب شیرین سخن، تاریخ نگار منصف، حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد.

ابوالفضل بیهقی مورّخ، ادیب، نویسنده و پدر نثر پارسی

سمن انجمن یادمان ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی، اول آبان ماه روز ملّی ادیب شیرین سخن، تاریخ نگار منصف، حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد.

غرض من آن است که تاریخ پایه ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند.
غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده ای به حاصل آید و مگر کسی را از این به کار آید... و هرکس که این نامه بخواند، به چشم خرد و عبرت اندر این نامه بنگرد، نه بدان چشم که افسانه است.
اما براستی ابوالفضل بیهقی به عنوان یکی از برجسته ترین تاریخ نگاران تمامی ادوار ایران درباره تاریخ چگونه می اندیشید؟ از منظر او، اهمیت و فایده تاریخ چه بود؟ به باور وی، رسالت تاریخ را در چه مواردی باید جستجو کرد؟ در این کوتاه سخن، بنابر آن است تا پاسخی روشن بدین پرسش ها و سوالاتی از این دست داده شود و بدین طریق از ذهن تاریخ نگر این تاریخ نگار پرآوازه، آگاهی بهتری یافت.
اول آبانماه روز ملی ادیب شیرین سخن ، تاریخ نگار منصف ،حقیقت گوی عادل و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی گرامی باد. نویسنده: رضا حارث آبادی 09122042389 -09193060873
تلگرام Rezabeyhaghi@ اینستاگرام https://www.instagram.com/beyhaghi_news/

کلمات کلیدی

تاریخ بیهقی

ابوالفضل بیهقی

اول آبان روز ملی ابوالفضل بیهقی

تاریخ بیهقی این مکتوب یال افشان جاوید

روستای حارث آباد سبزوار زادگاه ابوالفضل بیهقی

ابوالفضل بیهقی استاد مسلم نثر فارسی

رضا حارث آبادی

محمود دولت آبادی

روستای حارث آباد سبزوار

محمود دولت آبادی رمان نویس برجسته سبزواری

بیهقی

abolfazlbeyhaghi

abolfazl beihaghi

معلم شهید دکتر علی شریعتی

معلم شهید دکتر شریعتی

مجله اینترنتی اسرارنامه سبزوار

روستای حارث اباد سبزوار

حسین خسروجردی نویسنده معاصر تاریخ وادب فارسی

حسین خسروجردی نویسنده توانای معاصر سبزوار

حسین خسروجردی رمان نویس بزرگ سبزواری

اول آبان روز نثر فارسی و بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در سبزوار

اول آبان ماه روز ملی ادیب شیرین سخن

رضا حارث آبادی بیهقی

روستای حارث اباد شهرستان سبزوار زادگاه ابوالفضل بیهقی

دانشگاه حکیم سبزواری

تاریخ بیهقی‌ و تأثیر آن بر ادبیات امروز

تمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی پدر نثر فارسی

تاریخ نگار منصف

دکتر مهیار علوی مقدم

اول آبان روز ملی نثر فارسی و بزرگداشت بیهقی

بایگانی

پیوندها

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی پدر نثر فارسی» ثبت شده است

گرامی باد نام ویاد زنده یاد
   🥀 دکترسید محمدعلوی مقدم🥀
(۲۹ آبان ۱۳۱۱- ۵ مهر۱۳۹۷)

دکتر علوی مقدم

به مینو روانش پر از نور باد
در آن نرهت آباد مسرور باد


-چهره ماندگار ادبیات ایران 
- استاد دانشگاه فردوسی مشهد
- رییس پیشین هیات امنا‌ و هیات مدیره موسسه فرهنگی- نیکو کاری سبزواری های مقیم مشهد
- نویسنده و پژوهشگر
- خیر کتابخانه ساز در سبزوار.
به مناسبت پنجمین سالگرد 
 درگذشت آن استاد بزرگ منش، انسان دوست و فرهیخته.

دکتر علوی مقدم

 

رحمت و رضوان الهی نثار روح پاک ایشان و همسر گرامی‌شان. نام و یاد پاک دکتر علوی‌مقدم تا همیشه بر ذهن و زبان دوستان ایشان و دوستداران ادب فارسی جاری و تازه است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۰۲ ، ۰۶:۳۹
رضا حارث ابادی

نگاهی به پتانسیل های روستای حارث آباد، قطب بالقوه گردشگری ادبی و طبیعی در جنوب سبزوار 

امید برومندی / پایگاه خبری اسرارنامه

روستاها، کوچکترین واحدهای تقسیمات کشوری در ایران هستند که در چند دهه اخیر دائما از جمعیت آنان کاسته و به جمعیت شهرها افزوده شده است. با وجود این روستاها همچنان اهمیت خود را در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور دارند و بسیاری از آگاهان و کارشناسان معتقدند باید به پایداری روستاها یاری رساند و روند مهاجرت از روستا به شهرها را متوقف و حتی برعکس کرد. البته برخی روستاها هستند که موفق شده اند پایداری خود را حفظ کرده و حتی هدف مهاجرت معکوس از شهر به روستاها را تحقق ببخشند. روستای تاریخی و پر استعداد حارث آباد شهرستان سبزوار یکی از آن موارد است. روستایی که در 10 کیلومتری جنوب شهر سبزوار و در همجواری کالشور معروف غرب خراسان چندین قرن است که بی هراس کویر، پنجه در پنجه طوفان انداخته و با خشکی زمین و زمان ساخته و تا حد امکان شرایط دشوار را به تکمین خود درآورده و همچنان به حیاتش ادامه می دهد.

روستایی که نه تنها امروز توانسته در زمینه کشاورزی با استفاده از الگوهای مناسب برای این جغرافیای کشور به یکی از قطب های تولید محصول با ارزش پسته در غرب خراسان تبدیل شود، بلکه طوفان های شن محلی را با کاشت صدها هکتار جنگل تاغ در چند دهه گذشته، به مهار درآورده و از همه مهمتر از دامان خود بزرگمردی چون خواجه ابوالفضل بیهقی را به تاریخ و ادبیات ایران تقدیم کرده است  که مورد احترام همه ملت های فارسی زبان است و به عنوان مشاهیر مشترک دو کشور ایران و افغانستان شناخته می شود.

این ارادت و احترام مشترک همه فارسی زبانان و خصوصا مردم منطقه خراسان و سبزوار نسبت به ابوالفضل بیهقی زمینه ای شد برای دوستی و آشنایی بیشتر چند ساله ما با آقای رضا حارث آبادی یکی از اهالی فرهیخته و از بیهقی پژوهان حارث آباد که هر چند اکنون سالهاست در تهران سکونت دارد، اما این پایتخت نشینی باعث فراموشی ریشه های اصیل و پر افتخار خود در شهر و روستای زادگاهش نشده و همچنان به همراه سایر هم روستایی ها و همشهریان فرهیخته اش دلسوزانه و مشتاقانه پیگیر همه اخبار و رویدادهای پیرامون بیهقی است و بعضا خود در تلاش برای ایجاد رویدادها و اتفاقاتی جدید در این عرصه می باشد.

طی فرصتی که در اواسط زمستان 99 دست داد، با آقای رضا حارث آبادی به گفتگویی صمیمانه نشستیم.

به دلیل فعالیت های دلسوزانه ای که پیرامون ابوالفضل بیهقی داشته، عده ای او را به عنوان رضا بیهقی می شناسند. وی تا سال 86 دهیار حارث آباد بوده و سپس به تهران مهاجرت کرده و در یک شرکت صنعتی مشغول فعالیت شده است. اما با اینکه ساکن سبزوار نیست ولی از خیلی از مسوولان در شهر و روستای زادگاهش حضور دارد و پیگیر امور فرهنگی حارث آباد است.

مصاحبه ما ابتدا قرار بود فقط پیرامون انتقادات آقای حارث آبادی از عدم توانایی مسوولان شهرستان و استان جهت جذب اعتبار 800 میلیون تومانی ای باشد که دولت برای ساخت المان بیهقی در حارث آباد اختصاص داده بود. اما آنقدر گفتنی ها زیاد بود و اطلاعات مفیدی از جانب این همشهری فرهیخته  ارائه شد که به گفتگویی مفصل پیرامون توانمندی های حارث آباد منجر گردید.

در ادامه متن صحبت های آقای حارث آبادی درباره توانمندی های ویژه روستای حارث آباد را می خوانیم:

حارث آباد روستایی است که می توانست به عنوان یک منطقه کویری دور از مرکز استان در غرب خراسان رضوی سالها قبل به طور کامل خالی از سکنه شود و پیکره متروک شده آن زیر طوفان های هولناک شنی که چند دهه گذشته میهمان همیشگی این منطقه بوده اند، مدفون گردد، اما با همت مردم محلی و احتمالا کمک و برنامه ریزی به موقع مسوولان مربوطه حارث آباد اکنون همچنان مقاوم و سربلند به حیات پویای خود ادامه می دهد. اما در صورتی که توجه و حمایت های بیشتری را پیرامون پتانسیل ها و استعدادهای ویژه خود، دریافت نماید، می تواند به شکوفایی بسیار بیشتری نیز برسد و به الگویی

 photo_2021-03-09_13-17-30

برای تثبیت و رشد دیگر روستاهای ایران تبدیل شود.

پتانسیل ها و استعدادهای ویژه روستای حارث آباد را می توان در 4 محور کلی مورد دسته بندی قرار داد:

1- سرمایه ادبی و فرهنگی ارزشمند؛

2- سرمایه طبیعی ارزنده؛

3- موقعیت مواصلاتی

4- پویایی و همت بالای مردم محلی؛

1- سرمایه ادبی و فرهنگی ارزشمند : وجود سرمایه ادبی و فرهنگی بزرگی نظیر ابوالفضل بیهقی که در حارث آباد متولد شده است، مهمترین امتیاز و اولویت روستای حارث آباد است که حتی با توجه به جایگاه بالای بیهقی در ایران و بین ملت های فارسی زبان بدون تردید می تواند از اولویت های فرهنگی شهرستان سبزوار محسوب شود. بنابراین ثبت اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی، تکمیل المان یادبود و برگزاری همایش های بزرگداشت سالانه باید با جدیت در دستور کار قرار گیرد.

ما باید این موضوع را خیلی جدی بگیریم تا افسوس و حسرتی که درباره مولانا از سوی ترکیه به ایران تحمیل شد، اینبار برای بیهقی از جانب افغانستان برایمان پیش نیاید. دوستان ما باید خیلی هوشیار باشند، چون اگر بحث بیهقی به ثمر برسد، درآمد و مزایایش برای کل شهرستان است.

2- سرمایه های طبیعی ارزنده : همجواری با رودخانه فصلی کالشور و پوشش گیاهی و حیات وحش ارزشمند ساکن در این زیست بوم و نیز وجود اولین جنگل های دست کاشت تاغ ایران در این منطقه و اولین پایگاه ملی تثبیت شن کویر در حارث آباد از جمله سرمایه های طبیعی ارزنده این روستای کهن است.

 یکی از دغدغه های مهم در ارتباط با حارث آباد در حال حاضر جنگل های تاغ این روستاست. زیرا اگر همین جنگل نباشد حارث آباد و سبزوار از بادهای منطقه آسیب زیادی می بینند. مادربزرگ ها و پدربزرگ های ما تعریف می کردند که اینقدر باد و خاک می آمد که تلی از خاک رس همه جا می نشست و اصلا نمیشد زندگی کرد. دقیقا وجود این تاغزارها اکنون باعث شده با مهار بادها و طوفان های شن، فرصت رشد به درخت های پسته در باغات حارث آباد داده شود وگرنه همان بادهای روانی که در منطقه زابل هست دقیقا به همان شکلش را باید در اینجا می داشتیم یا ریزگردهای عراق و خوزستان دقیقا در اینجا می توانست اتفاق بیافتد.

یک نکته خوب دیگر درباره تاغزارهای حارث آباد همجواریش با دولت آباد است که خود یک مزیت دیگر است. حارث آباد و دولت آباد دو روستای همجوار که هر دو شخصیت های بزرگی نظیر ابوالفضل بیهقی و محمود دولت آبادی را به تاریخ و ادبیات ایران تبدیل کرده اند و می توانند در کنار هم به یک قطب گردشگری ادبی و طبیعی در جنوب سبزوار است تبدیل شوند.

در بحث سرمایه ها و منابع طبیعی حارث آباد، از دانشگاه حکیم سبزواری به عنوان دومین دانشگاه بزرگ شمال شرق ایران که گروه آموزشی محیط زیست نیز دارد، انتظار داریم که مرکز تثبیت شن حارث آباد را به عنوان اولین مرکز تثبیت شن کشور بازسازی و احیا کند. این کار هم از جنبه علمی و اعتباری برای خود دانشگاه مفید است و هم ارتباط متقابل دانشگاه و جامعه را به وجود می آورد و هم با احیاء و گسترش جنگل های تاغ می تواند جاذبه گردشگری مهمی در جنوب سبزوار باشد.

3- موقعیت مواصلاتی: قرار داشتن حارث آباد در مسیر دسترسی سبزوار به روداب، ششتمد و بردسکن و 80 پارچه آبادی در جنوب شهرستان یک نوع موقعیت سوق الجیشی برای این روستا ایجاد کرده است. همچنین نزدیکی به سبزوار و امکان بهره مندی از بزرگراه آسیایی تهران مشهد و بالعکس امتیاز مواصلاتی مهمی برای این روستاست که در 10 کیلومتری جنوب سبزوار واقع شده است.

4-پویایی و همت بالای مردم محلی؛ باعث شده حارث آباد یک روستای متمول، بدون بیکار و حتی مهاجرپذیر سبزوار باشد. طبق آخرین سرشماری رسمی در سال 85 حارث آباد 1535 نفر جمعیت ثابت دارد ولی در عمل جمعیت بیشتری در این روستا استقرار دارند. افرادی که شاید در سبزوار خانه دارند اما نیمی از سال را در این روستا حضور و سکونت پیدا می کنند.

حضور موفق جوانان حارث آبادی در نجاری و دکوراسیون داخلی و صنعت کابینت سازی  که در شهرستان سبزوار و بعضا در تهران اسم و رسم خوبی به دست آورده اند از پتانسیل های مردمی این روستا است. ظاهرا طبق آمارها در حال حاضر بالای 100 نفر نصاب و نجار حارث آبادی داریم که، حرفه ای کار می کنند. علاوه بر آن تعداد زیادی از مردم حارث آباد با داشتن کامیون و ماشین های سنگین در صنعت حمل و نقل جاده ای کشور حضور فعالانه ای دارند. به طوری که شاید بتوان گفت حارث آباد روستایی است که بیشترین تعداد کامیون داران را در سطح کشور دارد.

همچنین حارث آباد در حال حاضر قطب تولید پسته غرب خراسان است. در رابطه با پسته همین مقدار کافی است که بدانیم، اگر بیست و پنج سال به عقب بر گردیم، خواهیم دید در آن زمان فقط دو باغ در حارث آباد وجود داشت. اما الان با زحمتی که مردم کشیده اند، حارث آباد و دولت آباد به عنوان دو روستای همجوار به قطب های اول پسته سبزوار تبدیل شده اند. به طوری که اکنون در حارث آباد هر جا بروید باغستان پسته است و کمتر محصولات دیگری را خواهید دید. اتفاقا محصول پسته با خاک و آب و هوای این روستا سازگاری بیشتری دارد و بهتر به ثمر می نشیند.

اکنون حارث آباد از معدود روستاهای کویری جنوب سبزوار است که تقریبا با مشکل بیکاری مواجه نیست و مردم این روستا از بیشترین پویایی برخوردارند و رفاه زندگی مردم بالاست و به جای مهاجرفرستی، مهاجر پذیر است.

درباره انجمن  ابوالفضل بیهقی

ما سالهاست در حارث آباد انجمنی به نام  ابوالفضل بیهقی را تشکیل داده ایم. استارت کارمان از زمان تغییر نام حارث آباد به مسلم آباد خورد که عده ای به دلیل عدم آگاهی از تاریخ و پیشینه و وجه تسمیه این روستا می خواستند نامش را عوض کنند. اما با کمک بعضی از دوستان فرهیخته از جمله آقایان حسین خسروجردی و آقای گندمی فرماندار وقت سبزوار اطلاعاتی را به مردم دادیم و در نهایت نام اصلی حارث آباد را برای این روستا حفظ کردیم. بعد از آن تلاشی را آغاز کردیم برای معرفی هر چه بیشتر ابوالفضل بیهقی نزد خود حارث آبادی ها و سبزواری ها تا این ادیب و مورخ برجسته را بهتر بشناسند و به ضرورت پاسداشت وی پی ببرند.

خود من از سال 78 یا 79 از طریق آقایان رضا حارث ابادی نیکان، ابوالفضل سهرابی اصل و  استاد خسروجردی و برخی دوستان دیگر با ابوالفضل بیهقی آشنا شدم. از آن زمان که با خبر شدم چنین بزرگ مردی یکی از نیاکان ماست علاقه خاصی به بیهقی پیدا کرده ام و هر جا حرف بیهقی باشد، پیگیری می کنیم.

انجمنی هم که ایجاد کرده ایم، متشکل از چند نفر از اساتید دانشگاه ها و تعدادی از فرهنگ دوستان روستای حارث آباد و شهر سبزوار است و بعد از چند سال تلاش منجر به برگزاری همایش ملی بیهقی در اول آبان سال 86 در دانشگاه حکیم سبزواری(تربیت معلم سابق) شد. سال 86 همایش خیلی خوب و در سطح ملی برگزار شد و بعد از چند سال وقفه دوباره از سال 1390 همایش های دیگری در اول آبان هر سال برگزار با کمک دانشگاه حکیم و شورا و شهرداری سبزوار برگزار می شود که هر چند کیفیت اولین همایش در سال 86 را ندارد، اما به هرحال همین استمراری که دارد، جای امیدواری است و انشاالله در آینده به کیفیت و سطح مطلوب ملی و بین المللی برسد.

انجمن ابوالفضل بیهقی که از سالها قبل فعالیت خود را شروع کرده بود، در سال 95 به صورت یک سمن مجوزدار با حضور اساتیدی نظیر دکتر مهیار علوی مقدم، مهندس سیاوش پور، استاد مهدی سیدی پژوهشگر ادبی و بیهقی شناس خراسانی، محمود رضا سلیمانی کوشکی و شماری دیگر از اساتید و بیهقی دوستان فرهیخته به ثبت رسمی رسید و اکنون این سمن ثبت اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی و نثر فارسی، ساخت یادمان و المان بیهقی در حارث آباد و برگزاری همایش های سالانه بزرگداشت بیهقی را دنبال می کند. 

پروژه ساخت المان یادبود بیهقی در زادگاهش حارث آباد در سال 82 کلنگ زنی شد، اما متاسفانه اکنون با گذشت حدود 18 سال هنوز تکمیل نشده و بلاتکلیف مانده است. ساخت و افتتاح این المان ابتدا با اداره ارشاد سبزوار بود. بعد اداره ارشاد خود را کنار کشید یه مدتی میراث فرهنگی آمد و الان زیرمجموعه امور بخشداری و دهیاری شده است. از آن ها هم در این سلسله مراتب اداری طویلی که وجود دارد، بازخورد چندانی نمی بینیم.

یک طرح بین المللی گردشگری که ناکام ماند

در سال 83 زمانی که بنده دهیار روستا بودم قرار بود یک موسسه خیریه جهانی از طرف سازمان ملل در حدود 30 روستای  ایران که پیشینه و قابلیت های فرهنگی و تاریخی و گردشگری داشتند، سرمایه گذاری هایی انجام دهد که از این تعداد سه روستای حارث آباد، خسروجرد و دولت آباد در سبزوار انتخاب شدند. انتخاب روستاهای حارث آباد و دولت آبادی به خاطر وجود ابوالفضل بیهقی و محمود دولت آبادی از بزرگترین ادبا و نویسندگان ایران بود و روستای خسروجرد به خاطر مناره خسروجرد و دیگر ظرفیت های تفریحی و گردشگری اش بود. 

photo_2021-03-09_13-18-57

در همان زمان آقای بسام رمضان که خودش لبنانی بود به عنوان نماینده آن سازمان خیریه جهانی به سبزوار آمد تا شرایط را بررسی کنید. ناگفته نماند برای دریافت کمک های آن سازمان، نیاز به تأسیس تشکلی مردم نهاد بود تا در قالب پروژه هایی که تعریف می کند، اعتبارات لازم را از این سازمان بگیرد.  

به همین خاطر ما در حارث آباد تشکلی به وجود آوردیم و ساعت ها کار گروهی و مطالعه و بررسی انجام دادیم و سرانجام یکی از پروژه هایی که طرح کردیم، مرتبط با کالشور بود که قرار بود با احداث سد خاکی، دشت های حارث آباد احیاء شود و همچنین بحث راه اندازی کارگاه های قالیبافی، و طرح های پزشکی سنتی با استفاده از آفتاب و شن داغ بیابان، شب های فرحبخش کویر، شترسواری در کویر بین روستاهای حارث آباد تا دولت آباد که موقعیت بسیار خوبی داشت و ... را دنبال می کردیم و دقیقا به جایی رسید که باید کار اجرایی انجام می شد ، اما با تغییر دولت و روی کار آمدن آقای احمدی نژاد دیگر آن پروژه ها رها شد.  

ریشه معضلات اجتماعی

با وجود همه این پتانسیل ها و جمعیت بالای 2000 نفری حارث آبادی های ساکن در خود روستا یا در شهر سبزوار و ... تعداد کمی از این جمعیت گاهی دچار مسائل یا حاشیه هایی می شوند که نمی توان اخلاق و رفتار آنان را به همه مردم حارث آباد نسبت داد. حارث آبادی ها اکثرا همانطور که عرض شد، روحیات متفاوتی دارند و کارآفرینی، تلاشگری و فرهنگ دوستی از ویژگی های آنان است. 

اما درباره آن گروهی هم که به بعضی معضلات اجتماعی دچار می شوند، باید ریشه یابی  کرد که چرا در روستای حارث آباد یا هر جای دیگر این مشکلات پیش می آید؟ این ها ریشه در ساختار آموزشی و فرهنگی کل جامعه ما دارد. مثلا یکی از مشکلات عمده روستای ما در بحث آموزشی عدم وجود مدارس کافی است که باعث می شود بچه های این روستا برای درس خواندن به مشقت بیافتند. آن هم یک روستا در 10 کیلومتری سبزوار! به طور کل مسوولان کار فرهنگی را در روستاها جدی نمی گیرند. اصلا در این همه سال نشده که یک بار از اداره میراث فرهنگی یا فرهنگ و ارشاد اسلامی به سبزوار بیایند و مردم را درباره فرصت ها و ظرفیت های فرهنگی و گردشگری این روستا توجیه کرده و فرهنگسازی انجام دهند.

حال آنکه اگر به مردم آموزش درستی داده شود و به موقع فرهنگسازی صورت بگیرد و مطمئن شوند که سرمایه گذاری در بخش گردشگری یا فرهنگی برایشان درآمد خواهد داشت، قطعا استقبال می کنند. همانطور که وقتی در زمینه پسته اطمینانشان جلب شد، حارث آباد در عرض 20 سال از روستایی که باغداری نداشت، اکنون تبدیل به روستایی پر از باغستان های پسته شده است.   

جای خالی آموزش های مردمی

چند سالی است که اسرارنامه را می شناسم و همیشه مطالبش را تعقیب کرده ام . تیمی که دارند کار می کنند، واقعا دغدغه فرهنگی دارند که جای تحسین دارد. می خواهم از همین تریبون از مسوولان فرهنگی سبزوار و خراسان درخواست کنم که بیایند از ظرفیت ها و استعدادهای حارث آباد در زمینه های مختلف ادبی، فرهنگی، طبیعی و اجتماعی حمایت و بهره برداری صحیح کنند. روستاهای حارث آباد و دولت آباد سبزوار به راحتی می توانند قطب های گردشگری فرهنگی و طبیعی در غرب خراسان باشند. حوزه گردشگری و میراث فرهنگی بزرگترین منابع درآمدی در سطح دنیا برای کشورهاست که می تواند به ثبات و افزایش جمعیت روستاها کمک کند.

ایده های زیادی هم در این زمینه می شود داد. اما وقتی که مثلا ساخت المان یادبود بیهقی بعد از 18 سال هنوز متولی مشخصی ندارد و متاسفانه بودجه 800 میلیون تومانی که سال قبل از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای این المان در نظر گرفته شد، در نتیجه عدم پیگیری و یا عدم کارآیی مناسب مسوولان شهرستان جذب نشد و بنای یادبود همچنان به سرانجام نرسیده است، این نشان می دهد مسوولان ما باید خیلی جدی تر و متعهدانه تر به این پتانسیل ها نگاه کرده و برایشان برنامه ریزی داشته باشند.

البته در مرحله اول مسوولان باید به طور جدی بحث های آموزشی را در حوزه های مختلف برای مردم داشته باشند. مثلا در حوزه پسته باید جهاد کشاورزی یا در بحث راه اندازی اقامتگاه های بومگردی میراث فرهنگی بیایند که به مردم آموزش بدهند و آن چیزهایی که می تواند منجر به  درآمدزایی، برای مردم بشود را به روشنی تبیین کنند. در زمینه آموزش های مردمی در حوزه شهرستان های اطراف سبزوار مسوولان متعهدانه تر عمل کرده اند. اما در سبزوار از زمان بازنشستگی مهندس فیله کش دیگر کسی از جهاد کشاورزی سبزوار برای پیگیری مرکز تثبیت شن حارث آباد و وضعیت باغداری و زراعت روستائیان حارث آباد به اینجا نیامده است.  

حداقل چهار، پنج مورد از دستگاه های اداری سبزوار از جمله جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، اداره فرهنگ و ارشاد  اسلامی،  اداره میراث فرهنگی و گردشگری و دانشگاه حکیم سبزواری به جهات مختلف وظیفه دارند که نقش های پررنگ و موثرتری را در حارث آباد و هر روستای پر استعداد دیگری نظیر آن ایفا  کنند. اما اکنون مثلا سالی یک بار رئیس اداره ارشاد را در حارث آباد می بینیم آن هم برای بزرگداشت های بیهقی است و تمام می شود و می رود.

کارهای زیادی می شود در حارث آباد انجام داد. همین حالا خانه درخشانی را در روستا داریم که یک منزل خانی است و مربوط به خان منطقه بوده و به راحتی امکان دارد تبدیل به یک اقامتگاه بومگردی شود. مردم ما علاقه مند هستند. فقط نیاز به توجیه و آموزش دارند. هر گاه یک قدم از سمت مسوولان برداشته شود مردم ما 10 برابر بر می دارند.

تصاویری از روستای حارث آباد (کلیک کنید)

http://asrarnameh.com/uploads/8/photo-2021-03-09-13-20-38.jpg 

منبع مجلیه اینترنتی اسرارنامه سبزوار - جناب اقای امید برومندی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۹ ، ۰۷:۴۰
رضا حارث ابادی

گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی 

فعالیت گروه پیرامون تاریخ بیهقی، ابوالفضل بیهقی، سبزوار، بیهق، خراسان بزرگ، ادبیات  خراسان و آیین های کویر باشد انتظار می رود همگان رعایت کنند که مطالبی خارج از این گونه حوزه ها اکیداً در این گروه ارسال نکنیم.
*معرفی بیهقی پژوهان برجسته کشوری،
*پیگیری ساخت و تکمیل یادمان ابوالفضل بیهقی در زادگاهش روستای حارث آباد سبزوار
*پیگیری ثبت روز اول آبانماه بنام روز ملی ابوالفضل بیهقی در تقویم رسمی کشور 
*زمینه سازی برگزاری همایش ملی و بین المللی ابوالفضل بیهقی
*معرفی جلسات بیهقی خوانی در کشور

سلام و درود 
باعث بسی افتخار می باشد که با ما در گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی  همراه شوید.

لینک گروه واتس آپ شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی پدر نثر پارسی 

https://chat.whatsapp.com/JHINcSStZneH2CKR2xqdjL

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۹ ، ۱۶:۱۸
رضا حارث ابادی

در گفتگو با دکتر علوی مقدم دبیر بزرگداشت سالانه بیهقی مطرح شد:

چگونه اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی انتخاب شد؟

دبیر همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی دلایل و چگونگی انتخاب اول آبان به عنوان روز ملی بیهقی را شرح داد.
دکتر مهیار علوی مقدم که روز چهارشنبه در مراسم بزرگداشت یهقی در سبزوار سخن می گفت ، اظهار داشت : در سال 86 پیش از برگزاری همایش ملی بزرگداشت خواجه ابوالفضل بیهقی در دانشگاه حکیم سبزواری (تربیت معلم سابق) هنگامی  که قرار شد برای پاسداشت مقام تاریخی وادبی خواجه ابوالفضل بیهقی یک روز ملی در تقویم ایران ثبت شود ، دکتر یا محمدجعفر یاحقی استاد برجسته ادبیات فارسی ، استاد سیدی پژوهشگر برجسته حوزه ادبیات و تاریخ خراسان و خود او [دکتر علوی مقدم] طی جلسه ای تصمیم گرفتند اول آبان را برای این مناسبت در نظر بگیرند.
وی سپس ادامه داد : هر چند تاریخ درگذشت بیهقی در ماه صفر 470 هجری قمری درج شده که این زمان با اطلاعاتی که از روی علم گاهشماری به دست آمد با اواخر شهریورماه مصادف بود ، اما از آنجایی که روزهای پایانی شهریورماه و همچنین ماه مهر به دلیل بازگشایی دانشگاه ها و جابه جایی های معمول اساتید و دانشجویان در این ماه ها، زمان مناسبی برای چنین روزی نبود ، اولین تاریخ مطلوب با موافقت هر سه عضو حاضر در جلسه روز اول آبان ماه تعیین گردید.
عضو هیأت علمی گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری همچنین دلایل دیگری برای مناسب بودن تاریخ اول آبان ماه ذکر کرد و اظهار داشت : ابوالفضل بیهقی در عرصه ادبیات کلاسیک ایران نفر اول محسوب می شود و حتی گلستان سعدی چند قرن بعد از تألیف تاریخ بیهقی ، پدید آمده است. به همین دلیل اولین روز از ماه آبان برای بزرگداشت جایگاه ممتاز بیهقی در نثر فارسی مناسب به نظر می رسید.

وی تصریح کرد: انتخاب یک روز فرضی در تقویم فقط برای بیهقی نیست بلکه بسیاری دیگر از روزهای ملی که به نام بزرگان ومشاهیر  کشور ثبت شده اند نیز ، مبنای فرضی و قراردادی دارند. به عنوان مثال روز 20 مهر که به عنوان روز حافظ معرفی شده است انطباق خاصی با روز تولد یا وفات او ندارد.
دکتر علوی مقدم افزود : از همان سال 86  تاکنون برای درج روز ملی بیهقی در تقویم رسمی ایران تلاش ها و پیگیری های متعددی صورت گرفته و این روز در سطح استان تصویب شده و در کشورهم حامیان زیادی دارد اما در شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلایلی غیرعلمی ، این روز برای درج در تقویم رسمی ایران به تصویب نرسیده است.
وی تصریح کرد : دو مورد از دلایل غیرعلمی برای رد کردن روز ملی بیهقی در شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران ، سنی بودن و درباری بودن بیهقی عنوان شده است که هیچ کدام از این دلایل قابل قبول نیست به ویژه برای نادیده گرفتن شخصیت ارزشمند ادبی و تاریخی ابوالفضل بیهقی که خدمات ارزنده او به نثر فارسی و همچنین قرارگرفتن کتابش در ردیف معتبرترین منابع شناخت تاریخ ایران جایگاه ممتازی به او می بخشد.
دکتر علوی مقدم که تا کنون بیش از 8 کتاب و 45 مقاله علمی در زمینه ادبیات فارسی را منتشر کرده است ، در ادامه خواستار آن شد که  ، پرونده ثبت روز ملی بیهقی در تقویم رسمی ایران مجددا به جریان بیافتد و این بار با نگاه علمی و منصفانه تری به جایگاه با اهمیت بیهقی نگریسته شود و حق این ادیب برجسته ومورخ حقیقت جوی ایرانی به خوبی ادا شود.
دبیر همایش سالانه بیهقی در پایان ضمن بیان اینکه سبزوار به دلیل داشتن بزرگانی نظیر خواجه ابوالفضل بیهقی ، ابوالحسین زید بیهقی (فرید خراسان) ، عطاملک جوینی ، حکیم حاج ملاهادی سبزواری ، ملاحسین واعظ کاشفی ، دکتر قاسم غنی ، محمود دولت آبادی ، دکتر شریعتی و ... به خود می بالد اظهار داشت : به هرحال همینک ننیز که روز ملی بیهقی هنوز رسما در تقویم کشور ثبت نشده ، علاقه مندان بیهقی تا زمانی  که منع قانونی وجود نداشته باشد ، اول آبان ماه را به عنوان روز ملی این نویسنده بزرگ  معرفی  می کنند و اگر بودجه لازم از طریق نهادهای فرهنگی شهرستان از جمله شهرداری و شورای شهر تأمین شود ، همه ساله همایش هایی ملی برای خواجه ابوالفضل بیهقی  برگزار خواهیم کرد.

منبع : مجلیه اینترنتی اسرارنامه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۹ ، ۱۶:۰۹
رضا حارث ابادی

زنان در تاریخ بیهقی

چرا تاریخ بیهقی، تاریخ مذکر قلمداد می شود؟

  به‌تازگی دوره های شیرین «بیهقی‌خوانی» در مرکز فرهنگی هنری «رویش مهر» برپاشده است. در نخستین  جلسه آن، منیر سلطان‌پور، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی درباره جایگاه زن در تاریخ بیهقی سخن گفته است که خلاصه گفته های این پژوهشگر  را می خوانید. در دوره تسلط ترکان غزنوی، وضعیت دوگانه‌ای درباره زنان مشاهده می‌شود؛ از یک سو، غزنویان در سرزمین‌های خود و براساس آداب و رسومشان، به زن بسیار اهمیت می‌دادند و زن‌ها پا به پای مردان در امور اجتماعی و بیشتر اقتصادی، فعالیت می‌کردند،  اما در حدود قرن دوم هجری، با ورود اسلام به آسیای مرکزی، ترکان هم کم کم به دین اسلام گرایش پیدا کردند و حکومت را به دست گرفتند. در این زمان، ترکان یک سری محدودیت‌های اعتقادی و ایدئولوژیک را برای زنان به وجود آوردند. از سوی دیگر، در دوره غزنویان، بد اقبالی دیگری نصیب زن‌ها شد: غلامان وارد دربار شده و به شاهان نزدیک شدند و این باعث شد حضور زنان کم‌رنگ‌تر شده و به موجودات فراموش‌شده‌ای تبدیل ‌شوند، یعنی نه تنها زن نقش اجتماعی خود، بلکه نقش معشوقگی‌اش را هم از دست داد. البته در این دوره، زنانی را داریم که استثنا هستد و توانستند حضور داشته باشند، اما  به طور کلی دوران حکومت غزنویان دوره‌ زنان نیست. درواقع تاریخِ مذکر است. کتاب تاریخ بیهقی هم که آیینه‌ زمان غزنویان است، تاریخ مذکر است و زنان در آن رنگی ندارند. باوجود این، به همین نقش کمرنگ زنان در تاریخ بیهقی می پردازیم.

چهره‌ سیاسی زنان
زنی که توانسته نقش سیاسی پررنگی در حکومت غزنویان داشته باشد، حرّه‌ ختلی، خواهر سلطان محمود است. حره‌ ختلی دختر سبکتگین ( تگین به معنای پهلوان) بوده و خواهر محمود غزنوی. سبکتکین چند دختر داشته که از بین دخترانش حره  ختلی از همه با کفایت‌تر،  با تدبیرتر و با سوادتر بوده و قلم بسیار خوبی هم در نوشتن داشته است،  او  به جایی می‌رسد که سلطان محمود غزنوی، سرپرستی زنان دربار غزنوی را به دست او می سپارد. زمانی که محمود فوت می‌کند، براساس وصیتش، سلطان محمد جانشین او می شود که حره  ختلی، با این قضیه مخالفت می‌کند و تصمیم می‌گیرد نامه‌ای به مسعود غزنوی بنویسد. این نامه از دو جنبه با اهمیت است: اول اینکه ما را با بطن دربار آشنا می‌کند و دوم اینکه یک زن نویسنده نامه‌ای این‌چنین سرنوشت ساز است‌.

 ازدواج های سیاسی
قسمتی از تاریخ بیهقی به زنانی می‌پردازد که محکوم هستند به ازدواج‌های سیاسی و تعدادشان هم اتفاقا کم نیست. این ازدوا‌ج‌ها فقط برای نزدیک شدن دو حکومت، دو پادشاه یا برای جلوگیری از بعضی شورش‌ها، صورت می‌گرفت و مصلحتی بود و درآنها به زن به شکل یک کالا نگاه می‌شد. یک نمونه از این ازدواج‌ها، ازدواج دختر قدرخان است. قدرخان سر سلسله‌ ایلکخانیان بود. آنها زمانی قلمرو سامانیان را تصرف می‌کنند و با غزنویان هم مرز می‌شوند و خطری جدی برای غزنویان به حساب می‌آمدند و حتی در دوره محمود، بین ایلکخانیان و غزنویان جنگ‌هایی درمی‌گیرد ولی مسعود تصمیم می‌گیرد با ایلکخانیان از در دوستی وارد بشود، بنابراین به حصیری  نامه می‌نویسد تا دو خواستگاری را تدارک دهد: «ما را رای افتاده است تا از جانب خان، دو وصلت باشد؛ یکی به نام ما و یکی به نام فرزند ما ابوالفتح مودود که مِهتر فرزندان ماست و بعد از ما ولی عهد ما، در مُلک، وی خواهد بود. آن ودیعت(زن) که به نام ما نامزد کنند، از فرزندان و سرپوشیدگان کرائم باید که باشد، از آنِ خان و دیگر ودیعت، از فرزندانِ امیر، فرزند بغراتگین که ولی عهد است؛ اما چنان باید که این دو کریمه، از خاتونان باشند، کریم الطرفین (اصیل).»

 زنان توطئه چین
 در تایخ بیهقی از دو سه زن نام برده می‌شود که  با توطئه و مکر توانستند از خودشان نامی در تاریخ ثبت کنند. یکی از این ماجراها مربوط می‌شود به  شخصی به نام ابوالحسن عراقی  که در دربار غزنویان رفت و آمد داشته است. ظاهرا او آدم بدخو و بد ذاتی بوده، بنابراین زنانش در غذایش سم می‌ریزند و او را می‌کشند. بیهقی دلیلش را این گونه می‌آورد: «مرد سخت بدخو و باریک گیر [بود]... .» 

 زنان پارسا و فاضل
بیهقی در کتابش به چند زن زنان پارسا و با سواد‌ اشاره می‌کند. یکی از این زنان زنِ بای‌تگین هست، اولین غلام محمود. «بای‌تگین زنی داشت سخت به کار آمده و پارسا و در این روزگار که امیر مسعود به تخت مُلک رسیده، این زن را سخت نیکو داشتی، به حرمت خدمت‌های گذشته چنانکه به مثل در برابر والده‌ سیده بود.» بیهقی این زنان را بسیار ستایش  می‌کند ولی باید گفت بیهقی تحت تاثیر اعتقادات زمانه‌ خودش، زنان را کمتر از مردها می‌دیده است: «میان مردان و زنان تفاوت بسیار است» ولی از اهمیت دو زن نمی‌تواند بگذرد: مادر حسنک وزیر و مادر عبدالله (یکی از فرماندهان اعراب). این دو زن سرنوشت مشابهی داشتند و پسرانشان به دست حکومت به دار آویخته شدند. بیهقی در کتابش، به تمام و کمال، عکس‌العمل این زن‌ها را هنگام به دار آویختن پسرانشان نشان می‌دهد و در برابر این همه شجاعت و درایت آنها سر تعظیم فرود می آورد، چون آنها در مقابل دشمن کوتاه نیامده بودند: «و حسنک قریب هفت سال بردار بماند چنانکه پاهایش همه فرو تراشید و خشک شد چنانکه اثر نماند تا به دستوری (اجازه) فروگرفتند و دفن کردند چنانکه کس ندانست که سرش کجاست و تن کجا و مادر حسنک زنی بود سخت جگر‌آور (شجاع)،چنان شنودم که دو سه ماه از او این حدیث نهان داشتند چون بشنید جزعی نکرد چنانکه زنان کنند، بگریست به درد،  چنانکه حاضران از درد وی خون گریستند،پس گفت بزرگا مردا که این پسرم بود که پادشاهی چون محمود این جهان بدو داد و پادشاهی چون مسعود آن جهان و ماتم پسر سخت نیکو بداشت و هر خردمند که این بشنید بپسندید و جای آن بود.» و درباره یکی از فرماندهان اعراب می‌نویسد: «عبدالله همه شب نماز کرد و قران خواند وقت سحر غسل کرد و نماز بامداد به جماعت بگزارد...وقت رفتن مادر را درکنار گرفت (در آغوش گرفت)و بدرود کرد و مادرش زره بر وی رایت می‌کرد و بغلگاه (پهلوگاه) می‌دوخت و می‌گفت دندان افشار با این فاسقان. چنانکه گفتی او را پالوده خوردن( نوعی حلوا ) می فرستد و البته جزعی نکرد چنانکه زنان کنند...  سر عبدالله را به نزد عبدالملک مروان فرستادند و او دستور داد تا بدن او را بر دار کردند. خبر کشتن به‌مادرش آوردند، هیچ جزع نکرد ‏...گروهى زنان را برین کار بگماشتند و ایشان درایستادند و حیلت ساختند تا اسماء را بر آن جانب بردند. چون دار بدید، به‌جاى آورد که پسرش است، روى بزنى کرد از شریف‏ترین زنان بود و گفت: گاه آن نیامد که این سوار را ازین اسب ( استعاره از دار)‏ فرود آورند؟ و این خبر به حجاج بردند، بشگفت بماند و فرمود تا عبد اللّه را فروگرفتند و دفن کردند.»

 جزئیات زندگی زنان
بیهقی به فعالیت‌های داخل منزل زن‌ها هم اشاره می کند که ظاهرا در دوره‌ غزنویان بسیار مهم بوده است، مثلا آشپزی زنان. وقتی بیهقی به هنر یک زن در سواد، قلم و نوشتن اشاره می‌کند حتما به این هم می‌پرداخته که این زن در غذا پختن هم دستی داشته است. این یک بررسی اجمالی بود بر زنانی که در کتاب بیهقی ذکرشان رفته بود. دوره غزنویان دوره‌ زنان نبوده؛ چه زنانی که در کاخ بودند و در قفس‌های طلایی، به دست فراموشی سپرده شده بودند و چه زن‌های عوام. با خوندن تاریخ متوجه می‌شویم که گذشتگان ما، چه اوضاعی داشته اند و  چه ظلم و ستم‌هایی بر زنان رفته است!

تاریخ درج : شنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۸

شیوا رضایی / نویسنده

منبع: اصفهان زیبا  http://www.isfahanziba.ir/

شبکه رسمی ابوالفضل بیهقی  T.me/abolfazlbeyhaghi

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۴۳
رضا حارث ابادی

در پیامی به مناسبت اول آبان روز بزرگداشت بیهقی:

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: سبزوار از نمادهای تاریخ و علم ایران است

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: سبزوار از نمادهای تاریخ و علم ایران است

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی به هشتمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در سبزوارگفت: ظرافت و نکته سنجی ابوالفضل بیهقی در توصیف وقایع روزگار خویش، الگویی همیشگی برای نگارش تاریخ است.
 
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در متن پیام سیدعباس صالحی آمده است:
 
«تاریخ سرزمین پهناور ایران سرشار از رخدادها و عبرت­هایی است که برای همه روزگاران درس آموز و راه­گشا بوده و هست.
 
نویسنده و مورخ برجسته و نامدار، ابوالفضل محمد بن­حسین بیهقی قریب به ده قرن پیش از این با نگارش تاریخ بیهقی مهم­ترین منبع تاریخی دوران غزنوی را رقم زد و میراثی ماندگار برای قوام بخشی به هویت این مرزوبوم به جا گذاشت.
 
 ظرافت و نکته سنجی ابوالفضل بیهقی در توصیف وقایع روزگار خویش، الگویی همیشگی برای نگارش تاریخ است. در شکوه این اثر مانا همین بس که امروز بعد از گذشت سده­ها از خلق این کتاب و در عصر انقلاب رسانه و ارتباطات، همچنان نام بیهقی و تاریخ بیهقی در آسمان ادب این سرزمین همچون اختری تابناک می­درخشد و برجان جویندگان معرفت و پویندگان ریشه­های هویتی ایران بزرگ می­تابد.
 
به همه بزرگوارانی که امروز در سبزوار سرفراز که خود از نمادهای تاریخ وعلم ایران است، گردهم آمده­اند تا در نخستین روز آبان ماه که روز ابوالفضل بیهقی است، این روز را گرامی بدارند و پیرامون این شخصیت بزرگ سخن برانند درود می­فرستم و از خداوند متعال تداوم توفیقات شما عزیزان را خواستارم.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۱:۱۳
رضا حارث ابادی

برگزاری میزگرد علمی تنها برنامه دانشگاه حکیم سبزواری برای بزرگداشت ابوالفضل بیهقی

برگزاری میزگرد علمی تنها برنامه دانشگاه حکیم سبزواری برای بزرگداشت ابوالفضل بیهقی

 
مدیر دفتر ریاست و روابط عمومی دانشگاه حکیم سبزواری گفت: تنها برنامه دانشگاه حکیم سبزواری در روز اول آبان و بزرگداشت ابوالفضل بیهقی برگزاری سخنرانی و میزگرد علمی است.
 
دکتر علی تسنیمی در گفتگو با مجله اینترنتی اسرارنامه افزود: برای دعوت از مهمانانی که قرار است در این مراسم به سخنرانی بپردازند دعوت نامه ارسال شده است اما هنوز حضور مهمانان قطعی نشده است.
 
دکتر تسنیمی شروع مراسم دانشگاه حکیم سبزواری را در روز اول آّبان و ساعت 9:30 عنوان کرد و ادامه داد: سایر جزئیات مراسم و همچنین مکان برگزاری سخنرانی در روز چهارشنبه اعلام خواهد شد.
 
وی اظهار داشت: برنامه های اصلی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی با شورای شهر است و تنها  بخش علمی این مراسم به دانشگاه حکیم سپرده شده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۷ ، ۱۵:۵۱
رضا حارث ابادی

ابوالفضل بیهقی؛ خالق سبکی جدید در نثر فارسی

ابوالفضل بیهقی که به عنوان ادیب و مورخ برجسته ایران و پدیدآورنده کتاب گرانسنگ «تاریخ بیهقی» شهرت یافته، خالق سبکی جدید در نثر فارسی است.

به گزارش ایسنا، بیشتر شهرت بیهقی به‌ دلیل نگارش کتاب معروف «تاریخ بیهقی» است که یکی از مهم‌ترین منابع تاریخی درباره دوران غزنوی به شمار می‌رود.

او اوایل عمر خود را در نیشابور به تحصیل علم و دانش مشغول بود، سپس به سمت دبیری وارد دیوان محمود غزنوی و حکمرانان بعد از او شد و در سال ۴۱۸ ه. ش پس از درگذشت استادش بونصر مشکان به سمت دبیر دیوان شاهی برگزیده شد.

این مورخ بزرگ ایرانی نوشتن کتاب «تاریخ بیهقی» را در سن ۴۳ سالگی، آغاز کرد و ۲۲ سال از عمر خود را صرف نوشتن آن کرد، موضوع این کتاب تاریخی است و در ۳۰ جلد، اما از این ۳۰ جلد تنها ۶ جلد باقی مانده و این نکته قابل ذکر است که جلد اول موجود، از میانه آن آغاز می‌شود.

اهمیت کتاب «تاریخ بیهقی» برکسی پوشیده نیست و تاثیر آن بر متون بعد از خود گواهی بر ارزشمندی این کتاب است؛ کتابی که با ظهور خود سبک جدیدی را در نثر فارسی خلق کرد و با گذشت زمان نه تنها از اهمیت آن کاسته نشد، بلکه بر شکوه و عظمت آن افزود.

«تاریخ بیهقی» آیینه تمام‌نمای دوران این نویسنده صاحب سبک است که می‌تواند قواعد مملکت‌داری، شهرسازی، سطح زندگی مردم، طبقات اجتماعی، فرهنگ جامعه، اوضاع دربار و دیوان‌ها، آداب و سنت‌های رایج در جامعه، جهان‌بینی مردم و حتی خصوصیات اخلاقی و شخصیت‌شناسی هر یک از چهره‌های تاریخی را می‌توان در آن مشاهده کرد.

دقت و هوشیاری ابوالفضل بیهقی در بیان جزییات و توصیف وقایع به حدی بود که خواننده با خواندن آن احساس می‌کرد که بیهقی در آن صحنه‌ها حاضر بوده و نکته قابل توجه این است که بیهقی در بعضی از رویدادها، خود شاهد ماجرا نبوده و آن‌ها را از زبان عامه مردم نقل می‌کند اما این وقایع در فضای کلی تاریخ هیچ تفاوتی با آنچه او به چشم خود دیده، ندارد و این بیانگر زیرکی و هنرمندی بی‌نظیر این نویسنده است.

یکی از بخش‌های بسیار مهم «تاریخ بیهقی»، داستان «حسنک وزیر» است. بیهقی ۸۵ سال زندگی کرد و به دنبال نوشتن کتاب‌های متعدد بود تا اینکه در سال ۴۵۶ ه. ش درگذشت و به این ترتیب ۱۹ سال پس از اتمام این کتاب ارزشمند چشم از جهان فرو بست.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۱۱
رضا حارث ابادی

تاریخ بیهقی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
 
 
تاریخ بیهقی 
تاریخ ناصری
Tarikhe Beihaghi.jpg
نویسنده ابوالفضل بیهقی
محل نشر ایران
موضوع رسائل پادشاهان غزنوی
تاریخ غزنویان
زبان فارسی و استفاده از واژگان لهجهغزنین

تاریخ بِیهَقی یا تاریخ مسعودی نام کتابی نوشتهٔ ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی است که موضوع اصلی آن تاریخ پادشاهی مسعود غزنوی و دودمان غزنوی است. این کتاب علاوه بر تاریخ غزنویان، قسمت‌هایی دربارهٔ صفاریان، سامانیان و دورهٔ پیش از برآمدن و پادشاهی محمود غزنوی دارد. نسخهٔ اصلی کتاب حدود ۳۰ جلد بوده [۱] که به دستور مسعود غزنوی بخش زیادی از آن از بین رفته‌است و از این کتاب امروزه مقدار کمی (حدود پنج مجلد) بر جای مانده‌است.

کهن‌ترین کتابی که از تاریخ بیهقی یاد کرده‌است، تاریخ بیهق اثر ابوالحسن بیهقی بوده‌است که پس از شرح حال ابوالفضل بیهقی، از کتاب او نیز یاد کرده‌است.[۲]

نام کتاب

بیهقی نام کتاب خویش را فقط تاریخ نوشته‌است ولی در دوره‌های بعدی، این کتاب را با نام‌های متعددی ذکر کرده‌اند که مشهورترینِ آن‌ها تاریخ بیهقی است. ابن فندق بیهقی و ابوالحسن بیهقی آن را تاریخ ناصری نامیده‌بودند. تاریخ مسعودی،تاریخ آل ناصر، تاریخ آل سبکتگین، جامع‌التواریخ، جامع فی تاریخ سبکتگین و مُجَلدات نیز دیگر نام‌های یادشده از این کتابند.[۳][۴]

نامیدنِ تاریخ بیهقی تحت عنوان تاریخ مسعودی از آن جهت است ک امروزه، قسمت‌های بازماندهٔ این کتاب بیش‌تر به دورهٔ پادشاهی مسعود غزنوی مربوط است.[۵] دلیل شهرت کتاب به تاریخ ناصری نیز احتمالاً ناشی از دو علت است؛ نخست به اعتبار لقب سبکتگین (پدر محمود غزنوی) که ناصرالدین است و این کتاب تاریخ خاندان و فرزندان و فرزندزادگان وی بوده و دیگر لقب سلطان مسعود که «الناصرلدین‌الله» بوده‌است.[۶]

دورهٔ تاریخی و متون به جا مانده

با این که بسیاری از مورخان بر این عقیده بوده‌اند که تاریخ بیهقی، دورهٔ حکومت غزنویان را در بر می‌گیرد، از متن کتاب مشخص می‌شود که بیهقی بازگویی وقایع را از سال ۴۰۹ آغاز کرده و تا کمی پیش از مرگش حدود سال ۴۷۰ ادامه داده.[۶] البته روایاتی مربوط به پیش از سال ۴۰۹ هم در کتاب هست (حتی برخی از اهم حوادث تاریخی پس از اسلام را که عمدتاً در خراسان رخ داده) ولی بیهقی این وقایع را عمدتاً به نقل از دیگران آورده‌است. مثلاً «باب خوارزم» به نقل از استاد ابوریحان بیرونی و دوران کودکی مسعود به نقل از «خواجه عبدالغفار» نقل شده‌است.

چیزی که امروز از تاریخ بیهقی به جا مانده با برگ‌هایی از مجلد پنجم آغاز می‌شود و به مجلد دهم ختم می‌شود و محدودهٔ وقایع آن به شرح حوادث پس از مرگ سلطان محمود غزنوی (سال ۴۲۱) تا فرار سلطان مسعود غزنوی به هند (۴۳۲) محدود می‌شود، به علاوهٔ «باب خوارزم» که از زمان سلطنت سلطان محمود است.[۷]

تاریخ بیهقی هرچند از غزنویان جانبداری می‌کند[نیازمند منبع]، با این حال بهتر از هر کتاب دیگری اشتباهات و اشکالات حکومت آنان را نشان می‌دهد، افزون بر این، اطلاعات بسیار ارزشمندی در مورد چند و چون زندگی در آن روزگار و ارزش‌ها و اعتقادات آنان در اختیار می‌گذارد.

ویژگی‌های کتاب[ویرایش]

ارزش تاریخی و مستند بودن[ویرایش]

از ویژگی‌های تاریخ‌نویسی تاریخ بیهقی که تا قبل از آن سابقه نداشته‌است، مستندبودن وقایع ذکرشده‌است. این کتاب در شرح جزییات وقایع، اثری بی نظیر است.[نیازمند منبع] چنانچه خود بیهقی می‌نویسد:

سخنی نرانم تا خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این پیر را.

غرض من آن است که تاریخ پایه‌ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی‌ماند.

تا پیش از آن، کتاب‌های تاریخ، محدود بودند به یادداشت‌های روزانهٔ پراکندهٔ مورخانی که معمولاً دبیران پادشاه بودند و مسلماً در نوشتن آن‌ها، جانبداری زیادی صورت می‌دادند. در این بین، بیهقی با پیش‌گرفتن شیوه‌ای علمی در تاریخ‌نویسی، تحول مهمی را در این زمینه به وجود آورد.[نیازمند منبع]

سبک ادبی و نگارش[ویرایش]

سبک بیهقی در نثر را تقلیدی از سبک استادش بونصر مُشکان می‌دانند که بنا بر جبر زمانه چیزی بین زبان ساده و مرسل که تا قرن چهارم در خراسان رایج بود و شیوهٔ دارای حشو اطناب و صنعت‌پردازانه‌ای و سرشار از استشهاد و تمثیل است که در عراق رایج بود و با نفوذ ادبیات عربی ناچار بر سبک اول غلبه کرد.[۸] این سبک نگارش را بینابین می‌نامند. این را هم باید در نظر داشت که بیهقی از آنجا که در خدمت پادشاهان غزنوی بود نمی‌توانست به صراحت بد کار آنان را بگوید و ناگزیر به ایهام و ابهام در سخن بود.[۹] محمد تقی بهار در کتاب سبک شناسی مشخصات نثر مشکان و بیهقی را این طور برمی‌شمارد:

  • اطناب: در مقابل ایجاز که از مشخصه‌های دورهٔ اول نثر فارسی است، و نه به معنی استفاده از متردفات که در این نثر دیده نمی‌شود.
  • توصیف: وقایع با استفاده از الفاظ و اصطلاحات تازه و جمله‌های پی‌درپی به شیوهای صحنه پردازانه و شاعرانه وصف می‌شوند

و چون بگفتی سنگ منجنیق بود که در آبگینه خانه انداختی[۱۰]

در زیر قسمتی از کتاب را می‌بینیم که نویسنده وضع ظاهری حسنک را توصیف می‌کند. توصیف به قدری دقیق است که خواننده حسنک را روبروی خود می‌بیند.

روزی که حسنک وزیر را به دیوان بردند، حسنک پیدا آمد، بی بند، جبه‌ای داشت حبری رنگ با سیاه می‌زد، خلق گونه و دراعه و ردایی سخت پاکیزه و دستاری نشابوری مالیده و موزهٔ میکاییلی نو در پای و موی سر مالیده، زیر دستار پوشیده کرده اندک مایه پیدا می‌بود.

منبع: https://fa.wikipedia.org

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۱۶
رضا حارث ابادی

روان شناسی شناختی ابوالفضل بیهقی

ابوالفضل بیهقی کیست؟ او چگونه شخصیتی داشته که توانسته چنین اثر هنری- ادبی بزرگی را برای «انسان ایرانی» به یادگار گذارد .

ابوالفضل بیهقی «گزارشگر حقیقت» است. بنابراین تاریخ بیهقی «تاریخ حقیقت» است.«تاریخ حقیقت» یعنی تاریخ «تاریخ اندیشه» است، از زبان اندیشمندی، اندیشنده در زیر و بم تاریخ؛ او تنها «تاریخ نگار» نیست بلکه یک روان شناس اجتماعی است و تاریخ اش بیان تام و تمام «شخصیت های پیچیده تاریخ عصر غزنوی» می باشد. از دیدگاه «روان شناسی» و «روان پژوهی» به تاریخ بیهقی می نگریم تا شخصیتی چون «بوسهل زوزنی» را باز شناسیم و در مقابلش آن مرد بزرگ، آن بزرگ مرد سیاسی «حسنک وزیر» را؛ گویا هنوز شخصیت هایی چون «بوسهل» که به بیماری «حسد»، «دروغ»، «جاه طلبی سیاسی» ... مبتلا هستند در جامعه امروز ایران فراوان می توان یافت. باری این مورخ بزرگ، راز طریق مطالعه تاریخ یک «روان شناس شناخت گرا» شده بود. مگر ویگوتسکی این چنین نبود که از تاریخ به روان شناسی ره برد!! «تاریخ بیهقی» و نوع نگرش ابوالفضل بیهقی را فقط می توان از مطالعه دقیق اثرش شناخت.

بیهقی در چم و خم حوادث عصر عزنوی پخته شد و در دستگاه دیوان سالاری غزنوی به بار آمد. دستگاه دیوانی که ریشه هایش تا عصر سامانی و هخامنشی تداوم می یافت باری، بیهقی، پرورده ی فرهنگ اصیل ایرانی است. فرهنگی که ریشه اش در خرد اهورایی زرتشت گاث ها و فردوسی بزرگ است؛ نه بیماری های فرهنگی دیگر. ابوالفضل بیهقی دارای ساختار فکری خرد گرایی است که به نوعی می توان گفت برگرفته شده از جریان حاکم عقل گرایی عصر سامانی و اوایل غزنوی می باشد. تعجبی نیست که مورخی آگاه و اندیشمند در عصر زیسته که فردوسی، ابوریحان و ابن سینا در آن عصر زیسته اند.

فضای علمی حاکم بر عصر بیهقی بر نگرش تاریخ نگاری وی نیز تاثیر عمده داشت. روان ابوالفضل بیهقی از سلامت و صلابت و استواری برخوردار است که می توان در ساختار زبان نثرزیبای بیهقی مشاهده کرد «زبان و اندیشه» دو محور اساسی شگل گیری روان و شخصیت هر فردی اند با مطالعه «زبان» او است که به صلابت و استحکام یک شخصیت «ساخت گرا» با «فرمی» در حال تحول و نوآوری پی می بریم. بیهقی درفن روایت وفن داستان گویی و آفرینش تصاویر صحنه های تاریخی تا بدان جا مهارت دارد که خواننده حس می کند که در حال، ناظر بر اجرای این ماجراهاست. همین قدرت مغزی بیهقی از دیدگاه «شناخت گرایی، نشان آن است که «نورون های آئینه ای» مغز بیهقی فعال اند و اندیشه ای او توانایی سیستمی شناخت شناخت ر کاملا برخوردار است. بیهقی حوادث را به گونه ای تصویر سازی می کند که گوئی صحنه ی تاتر است. شخصیت های تاریخی، در حال بازی کردن نقش هاشان هستند ولی چون فیلم نامه واقعی و عین تاریخ است، باورمندیش برای خواننده سهل و آسان و لذت بخش است.

«فلسفه تاریخ» را در تاریخ بیهقی نه به صورت نظریه های فلسفی بلکه به صورت «عمل گرایی واقعی» در می یابیم. از نظر فلسفه تاریخ بیهقی، تاریخ، سیاست است و سیاست یعنی «واقع گرایی» فلسفه ی حیات؛ از نظر ابوالفضل بیهقی تاریخ، تابع احتمالات است و انسان باید خردگرایانه بتواند چرخش روزگار را پیش بینی نماید کوچکترین لغزش در پیش بینی احتمالات حوادث سیاسی سرانجام دردناک حسنک وزیر را خواهد داشت. سرانجام و شخصیت حسنک بحث طولانی است که در این مجال نگنجد و ما آن را به فرصت دیگری وا می نهیم.

«انسان» از نظر جهان بینی بیهقی،موجودی خطاپذیر است همچون حسنک و گاه از خطا هم چاره ای نیست او به دنبال «انسان کامل» نیست «انسان بیهقی» انسانی اجتماعی  سیاسی است. این انسان دارای «اندیشه دینی- اسطوره ای» است که در حال گذر به سوی «خرد دینی» است. از ویژگی های برجسته شناخت شناسی ابوالفضل بیهقی یکی همین است که او آرمان گرایی افلاطونی  ناکجا آبادی به انسان ندارد. آرمان گرایی از «انسان کامل» که به وسیله ای افکار نو افلاطونی عرفای ایرانی سال ها و قرن ها اندیشه ایرانی را از «انسان اجتماعی» و در نتیجه از «شهروند» و « شهر» و «آزادی» دور ساخت.

شناخت شناسی بیهقی رو به سوی خر زمینی انسان اجتماعی و شهر غزنین و واقعیت سیاست دارد.

به نوعی از دیدگاه روان شناختی، بیهقی روان خود و اندیشه خود را نیز بر روی تاریخ بیهقی  فرافکنی کرده است چرا که به هیچ گاه تاریخ های عصر بیهقی شباهتی به اثر او ندارد. لذا به شک متن تاریخ بیهقی تحت تاثیر مستقیم ساختار روانی بیهقی است.

این فرافکنی روان شناسانه نه از روی ناخود آگاه بیهقی،  بلکه کاملا از سوی روان آگاه بیهقی فرافکنی شده است و آگاهانه «تاریخ نگاری» را «هنر» کرده است بنابراین جا دارد که از دیدگاه «روان شناسی هنر»  هم تاریخ بیهقی مورد بررسی قرار بگیرد.

«شخصیت بیهقی» برون گرا است. روانی پویا، اندیشه ای حقیقت جو، انسان اجتماعی و مشارکت جو، کمتر محافظه کار اما نه شخصیتی تندرو، معتقد به اصول اخلاقی اما با سنجش اوضاع و احوال، خوش بین، و سیاست آشنا و وفادار است.

    «بیهقی» در وفاداری و احترام، استادش بونصر  هیچ کوتاهی نمی کند اما بونصر را انتقاد نیز می کند. او پرورده عصر اصول گرایی عصر محمود غزنوی است. لذا معتقد به «ساختارها» است اما «فرم پذیر» و متحول از درون نیز می باشد به همین سبب سالها در ساختار دیوانی دوام می آورد و می نویسد. دوران او، عصری با شخصیت های بولادپن است اما دریغا که عصرمسعودی،سرآغازعصرانحطاط می گردد، فرومایگان و شخصیت های ضعیفی چون بوسهل زوزنی مجال ظهور می یابند. این شخصیت ها درون گرا، سیاست پیشه با عقده های سرکوفته اند که در چنگال بیماری حسادت و کینه گرفتارند.

بیهقی، هم چون روانکاوی تیزبین که از ویژگی های یک نویسنده چیره دست است به خوبی شخصیت بوسهل زوزنی را به تصویر نثر در می آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۱:۵۴
رضا حارث ابادی

معرفی کامل بیهقی و تاریخ بیهقی

معرفی کامل بیهقی و تاریخ بیهقی 


«اما غرض من آن است که تاریخی پایدار بنویسم و بنایی بزرگ بر افراشته گردانم چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند». 


تاریخ بیهقی. ابوالفضل بیهقی مانند حکیم فرزانه توس، ابوالقاسم فردوسی، نیک می‌دانسته که اثرش از «باران و از تابش آفتاب» و گذر زمان گزندی نمی‌بیند. وی گلستانی ساخته که «همیشه خوش» مانده و عمرش «همین پنج روز و شش» نیست. او به خواننده ایرانی می‌گوید که«بنای برافراشته» اش تا «آخر روزگار» باقی خواهد ماند. 
بیهقی از دیوان‌سالاران عصر غزنوی بود که در دیوان رسائل کار می‌کرد. در طول تاریخ ایران، دیوان‌سالاران یا خواجه‌‌گان و به عبارتی میرزاها، همیشه بخش باسواد جامعه محسوب می‌شدند. بی‌جهت نیست که آنها را "اهل قلم" نامیده و در مقابل لشگریان "اهل شمشیر" قرار می‌دادند. گذری به آثار برخی دیوانیانی مانند: ابوالفضل بلعمی، خواجه نظام الملک، میرزا محمدخان استرآبادی و قائم مقام فراهانی مؤید این مطلب است. 
دیوان‌سالاران افرادی بودند که تمدن،‌ فرهنگ، آداب، آیین و از همه مهمتر تجربه و شیوه کشورداری ایرانی را نیک می‌دانستند و آن را سلسله به سلسله نگاه‌بانی می‌نمودند. بیهقی هم عضوی از خانواده دیوان‌سالاران ایرانی است که آداب و آیین نگارش را در محضر "بو نصر مشکان" آموخته است. 
ابوالفضل بیهقی در سال 385 هجری در حارث آباد بیهق (سبزوار) زاده شد. خانواده‌ی وی دودمانی "نژاده" بودند. پدرش حسین، از خواجه‌گان دربار به شمار می‌آمد و با بزرگان روزگار خویش نشست و برخاست داشت. از آغاز زندگی بیهقی اطلاعات زیادی در دست نیست. همین اندازه روشن است که هنگام کودکی در نیشابور دانش آموخته و چون به نوجوانی رسیده است در "دیوان رسالت" سلطان محمود غزنوی که ادیب و دبیر بزرگی چون بو نصر مشکان ریاست آن را بر عهده داشت، به شاگردی پرداخته است. بیهقی شخصی مورد اعتماد بود و خطی خوش داشت. از این رو اجازه داشت بسیاری از نامه‌ها و اخبار و احوال حکومت‌ها و شاهان را رؤیت کند. و به گفته خودش «و این اخبار بدین اشباع که می‌خوانم از آن است که در آن روزگار معتمد بودم و به چنین احوال کسی از دبیران واقف نبودی مگر استادم، بونصر».(تاریخ بیهقی/886) 
بیهقی فرزانه‌ای قدر شناس است. وی بارها از استادش، بونصر مشکان، به بزرگی و نیکی یاد کرده و او را از جمله نوادر روزگار دانسته است. او پس از درگذشت مشکان از روش‌رایی، کاردانی و رنج سی ساله استاد خود درکار دیوانی یاد می‌کند و قلم را به یاد وی می‌گریاند که: «و باقی تاریخ چون گذشت که نیز نام بونصر نبشته نیاید دراین تالیف، قلم را لختی بگریانم ... پس به سر تاریخ باز شوم».(تاریخ بیهقی /929) 
پس از بونصر مشکان سلطان مسعود، "بوسهل زوزنی" را به ریاست دیوان رسائل گماشت. بوسهل «مردی امام‌زاده، محتشم، فاضل و ادیب بود اما شرارت و زعارتی در طبع وی مؤکد شده» از این رو بیهقی نمی‌توانست با وی کار کند، وی نامه‌ای به امیر مسعود نوشت و از دبیری استعفا خواست. سلطان مسعود مانع آسیب رساندن بوسهل به بیهقی شد. بیهقی در زمان هفتمین شاه غزنوی، "عزالدوله عبدالرشید" صاحب دیوان رسالت شد اما بر اثر کید حاسدان و سخن بداندیشان از کار برکنار شد و به زندان افتاد. پس از آن در سال 444ه.ق «طغرل کافر نعمت» بر عبدالرشید شورید و او را به قتل رساند. بیهقی از زندان آزاد شد و نگارش تاریخی سترگ خود را درسال 448 ه.ق آغاز کرد و در فرصت باقی مانده عمرش آنرا به پایان رساند. 
تاریخ‌نگاری ابوالفضل بیهقی در آغاز "تاریخ ناصری" نامیده شد که به احتمال زیاد از لقب سبکتگین، ناصرالدین پدر محمود گرفته شده است. این مجموعه تاریخ آل ناصر، تاریخ آل سبکتگین، جامع التواریخ و جامع فی تاریخ هم خوانده شده است. 
کسانی که با روش تحقیق و شیوه تاریخ‌نگاری در جهان امروز آگاهی دارند، نیک می‌دانند که بیهقی در نوشتن تاریخ خود علمی و روشمند عمل کرده است و چنان نوشته است که به «تعصبی و تزیدی» نکشد. او سالیان سال بر پایه اسناد و مدارک معتبر به تالیف و نگارش پرداخته است و از آنجا که خود مردی دیوانسالار بوده و بسیاری از وقایع را با چشم خود دیده، از«ثقات» شنیده و یا از متون معتبر خوانده است: «در اخبار ملوک عجم خواندم ترجمه ابن مقفع که بزرگ‌تر و فاضل‌تر پادشاهان ایشان عادت داشتند» (تاریخ بیهقی/ 159). یا «من حکایتی خواندم در اخبار خلفا که به روزگار معتصم بوده است...» (تاریخ بیهقی/ 220) یا «مرا که بوالفضلم کتاب بسیار فرونگرسته‌‌‌ام، خاصه اخبار و از آنها التقاط‌‌‌ها کرده...» (تاریخ بیهقی/241)و یا «مرا که بوالفضلم این روز نوبت بود، این همه دیدم و بر تقویم این سال تعلیق کردم...» (تاریخ بیهقی/ 271)بیهقی بارها از خداوند یاری می‌جوید که به او فرصت دهد تا تاریخش را به پایان برساند «توفیق اتمام آن از حضرت صمدیت خواهم...»(تاریخ بیهقی/149). وی معیار گردآوری اخبار را راستگویی و ثقه بودن گوینده و گواهی دادن "خرد" به درستی آن می‌داند و در این باره می‌نویسد:«و اخبار گذشته بر دو قسم گویند که آن را سه دیگر نشناسند یا از کسی بباید شنید و یا از کتابی بباید خواند و شرط آن است که گوینده باید که ثقه و راستگو باشد و نیز گواهی دهد که آن خبر درست است و نصرت دهد کلام خدا آن را... و کتاب همچنان است که هرچه خوانده آید از اخبار که خرد آن را رد نکند شنونده آن را باور دارد و خردمندان آن را بشنوند و فراستانند....» (تاریخ بیهقی/ 1099) «و در تاریخی که می‌کنم سخن نرانم که آن به تعصبی و تزیدی کشد و خوانندگان این تصنیف گویند شرم بادا این پیر را! بلکه آن گویم که تا خوانندگان اندرین موافقت کنند و طعنی نزنند». (تاریخ بیهقی/ 226) 
بیهقی گاه از مردان امین، معتمد و خردمندی که او را در فراهم آوردن اخبار درست و اسناد تاریخی در ایام انزوا یاری کرده‌اند، به نیکی یاد می‌کند: «از عبدالملک مستوفی شنیدم همه در سنه خمسین و اربعمائه و این آزادمرد مردی دبیرست و مقبول القول...» (تاریخ بیهقی/249) وی در سنجش کردار نیک و بد و رفتار شایست و نا‌شایست کارگزاران دولت غزنوی تا پادشاه پروا ندارد. درباره خوارزمشاه ابوالعباس آورده است:« او مردی بود فاضل و شهم و کاری و در کارها مثبت و چنان که وی را اخلاق ستوده بود، ناستوده نیز بود و این از آن می‌گویم تا مقرر گردد که میل محابا نمی‌کنم ...». (تاریخ بیهقی/1100) 
مولف از کسی چون استادش بونصر مشکان نیز با همه ارادتی که به او دارد و در ضمن بر شمردن منش‌های نیکش به لجاجت او نیز اشاره می‌کند:«بونصر مردی محتشم بود و حدود را نگاه داشتی و با مردم بر سبیل تواضع نمودن و خدمت کرد سخت نیکو رفتی...و با آن که حدود نگاه داشتی، لجوجی بود از اندازه گذشته...»(تاریخ بیهقی/ 618). یکی از عوامل و انگیزه‌هایی که باعث تالیف تاریخ بیهقی شده، حجم انبوه اسناد و مدارکی بود که عده‌ای از تنگ‌نظران کوتاه‌بین از یادداشت‌های او به عمد نابود کردند: «اگر کاغذها و نسخت‌های من به قصد، ناچیز نکرده بودندی، این تاریخ از لون دیگر آمدی....» (تاریخ بیهقی/439) «بسیار بار دریغا که آن روضه‌های رضوانی بر جای نیست...» (تاریخ بیهقی/ 445). طبیعتا اگر مؤلف می‌دانست که بعدها بخش‌هایی از اثر از بین می‌رود. «بسیار دریغا» ی حزین‌تری می‌گفت. 
تاریخ بیهقی را می‌توان آیینه روزگار غزنویان و بخش‌های شرقی ایران در روزگار آنان دانست. این تاریخ یک اثر عمومی است. بیهقی مانند دیگر آثار تاریخ‌نگاری شده توسط مسلمانان، مطالبش را از آفرینش انسان و تاریخ ایران و عرب، آغاز کرده و ادامه داده است.نسخه کامل این تاریخ در اصل سی مجلد بوده که امروز فقط شش جلد آن بر جای مانده است. مطالب باقی مانده بیشتر در بردارنده حوادث روزگار غزنویان به ویژه دوره سلطان مسعود است و درست به همین علت است که تاریخ بیهقی را "تاریخ مسعودی" هم می‌نامند. این مجموعه غنی در برگیرنده رخدادهای پادشاهی مسعود، فرزند سلطان محمود، است که پس از پدر، بر اورنگ پادشاهی غزنین نشست. این اثر برخی فصل‌ها و دوره‌های تاریخی در نهایت دقت و فتانت توضیح می‌دهد، ازجمله: جنگ سلطان مسعود با ترکمانان و شکست وی در جنگ دندانقان، بر تخت نشستن طغرل، تعریف ولایت خوارزم و بیان تاریخ آن از انقراض آل مامون تا افتادن به دست سلطان محمود و حکمرانی آلتونتاش حاجب در آل سامان تا چیرگی سلجوقیان بر این خطه. 
افزون بر آنچه آمد، این نویسنده و دبیر چیره دست اطلاعات سودمندی هم از سلسله‌های صفاریان، طاهریان و سامانیان به خواننده ارایه می‌کند. همچنین نام گروهی از شاعران ایرانی و عرب و نزدیک به 450 بیت از سروده‌های آنها در این اثر بیهقی آمده است. 
تاریخ بیهقی از نظر علم جغرافیا نیز منبعی ارزشمند است، این کتاب نمودار جامع و کم نظیری از اوضاع و احوال غزنویان هم محسوب می‌شود. کمتر پدیده‌ای از زندگی مردم آن دوره می‌توان یافت که از دید تیزبین مؤلف این کتاب پنهان مانده باشد، در اینجا به برخی از این موارد اشاره می‌شود: رسم انداختن ملطفه و نامه، رسم خلعت دادن و خلعت پوشیدن، قرآن خواندن در مراسم استقبال، خوازه زدن در مراسم پیشباز، توقیع پادشاهان، برنامه منجنیق بر کار کردن، بخشش به شاعران، مظالم کردن امیر، رسم سوگند و امضاء کردن سوگندنامه، مراسم جشن مهرگان، آیین جشن سده، مراسم عید فطر، نکوداشت عید نوروز. 
از چهار جلد اول تاریخ بیهقی که مسلما درباره‌ی روزگار باستان و دوران پیش از غزنویان بوده تنها مطالبی اندک در "زبدة‌التواریخ" هافظ ابرو بر جای مانده است. هرچه ازاین کتاب بر جای مانده به کوشش دکتر "خلیل خطیب رهبر" در سه مجلد به چاپ رسیده است. این اثر با بخش‌های به جا مانده از مجلد پنجم آغاز می‌شود، در این مجلد: نامه حشم تگیناباد به امیر مسعود، فرمان امیر مسعود به علی رقیب، نامه حره ختلی به امیر مسعود، مذاکره صلح با اعیان ری، حرکت مسعود از ری، رسیدن رکاب‌دار به امیر مسعود، داستان فضل با عبدالله طاهر، نامه مسعود به غازی و... ثبت و ضبط گشته است.
مجلد ششم با تاریخ "امیر شهاب‌الدوله مسعود بن محمود" و خطبه مقایسه پیامبران و پادشاهان آغاز می‌شود و سرفصل‌های زیر در آن به چشم می‌خورد: قوت‌های سه گانه نفس، در شناختن نیک و بد، دنباله سخن جالینوس، عذر بیهقی در نوشتن تاریخ، احوال امیر مسعود در زمین داور، قصه بوسعید و بخشش به شعرا، وضع مسعود با پدر در سفر ری، روابط مسعود با منوچهر قابوس، حکایت افشین، داستان مامون و امام رضا(ع)، وضع دیوان رسالت دربلخ، سخن امیر با عبدالله و حاتمی... 
مجلد هفتم تاریخ بیهقی نیز مانند دیگر مجلدهای آن در بردارنده تاریخ، پندها و داستان‌های زیبا و شیوایی است که در ذیل عناوین زیر نگاشته شده‌اند: خروج امیر مسعود، فرو گرفتن امیر یوسف، ورود امیر به غزنین و استقبال مردم، مطالبه صلات بیعتی، ذکر سیل، خلعت پوشی احمد ینالتگین، قصیده ابو حنیفه، درگذشت خلیفة‌القاد بالله، ترتیب هدیه برای خلیفه، مذاکره امیر با خواجه در باب خوارزمشاه، نامه مسعود به التون تاش، داستان زندانی شدن بزرجمهر، فتح بخارا، اقدام احمد عبدالصمد برای صلح، تعیین هارون به خوارزمشاهی، بیماری خواجه احمد حسن، رای زدن امیر در باب انتخاب وزیر. 
مجلد هشتم در بردارنده بخش‌های دیگری از تاریخ غزنویان و درگیری این طایفه با سلجوقیان است. این فصل مطالب متنوعی را دربر دارد: انتخاب بوسهل حمدوی به کدخدایی ری، سخن بوسهل حمدوی در باب ری، تصمیم مسعود به گرفتن ترکمانان، کارهای سورس صاحب دیوان خراسان، دنباله حکایت فضل برمکی و یحیی علوی، تفصیل هدیه علی عیسی به هارون، سخن یحی برمکی به هارون درباب خراسان، جنگ طوسیان با نیشابوریان، ورود امیر مسعود به سرخس، ورود امیر مسعود به آمل، حکایت امیر لیث در مرگ فرزند، نامه ترکمانان در باب صلح، آوردن رسولان سلجوقیان به لشکرگاه ، مصالحه با پسر تاکو. 
در مجلد نهم تاریخ بیهقی شرح بخش‌های دیگری از تاریخ به ویژه نبرد سرنوشت‌ساز دندانقان آمده است و در آن سرفصل‌های زیر دیده می‌شود: وصف تخت نو و بار دادن امیر، حرکت سپاهش به جانب سرخس، ورود ابراهیم ینال و طغرل به نیشابور، سخنان قاضی صاعد به طغرل، رفتن امیر مسعود به ترمذ و بازگشت به بلخ، جنگ امیر با سلجوقیان در طلخاب، مشاوره امیر با بونصر مشکان، صلح موقت با ترکمانان، ورود امیر مسعود به هرات، نامه به بوسهل حمدوی وبا تالیجار، مرگ بونصرمشکان، حال بوالفضل پس از بونصر، حرکت مسعود از هرات به قصد ترکمانان، بر تخت نشستن طغرل، حمله سلجوقیان به بلخ. 
در مجلد دهم تاریخ بیهقی مطالب گوناگونی درج شده است، از جمله: تعریف ولایت خوارزم، حکایت خوارزمشاه ابوالعباس، مخالفت بزرگان لشکر با خطبه کردن به نام محمود، ذکر فساد الماحاد و تسلط اشرار، منازعه عبد‌الجبار و هارون، حمله شاه ملک به ترکمانان، بر تخت نشستن خوارزمشاه شاه ملک. 
آنچه بیان شد سرفصل‌هایی از مهم‌ترین موضوعات و مطالب تاریخ وزین بیهقی بود. این اثر سترگ در حوزه تاریخ‌نگاری، داستان‌نویسی، اندیشه، ادبیات و شیوه نگارش فارسی، نگاه خردمندانه به هستی و اتفاقات آن، کتابی شایسته و قابل توجه است. این کتاب آیینه نگاه یک انسان فرزانه و تیزبین ایرانی به روزگار و رخدادهای آن است که هم مایه‌ی پند و اندرز و عبرت است و هم مایه مباهات و افتخار. تاریخ بیهقی، شاهنامه نثر فارسی است و بیانگر شایستگی زبان فارسی در حوزه نگارش و پژوهش. شیوه تاریخ‌نگاری بیهقی می‌تواند سر فصل تاریخ‌نگاری علمی ایرانیان باشد و پژرهشگران ما بر پایه آن بنگارند و آن را سر لوحه کار خود قرار دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۱:۵۱
رضا حارث ابادی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۱۵:۲۸
رضا حارث ابادی

"بیهقی پژوهی در ایران"

کتاب "بیهقی پژوهشی" به همت دکتر احمد رضی عضو هیئت علمی گروه ادبیات دانشگاه گیلان و از سوی انجمن زبان و ادبیات فارسی منتشر شدکتاب بیهقی پژوهی از سوی انتشارات حق ‌شناس با همکاری انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی منتشر شده استاین کتاب نتیجه اجرای یک طرح پژوهشی است که دکتر " احمد رضی " عضو هیئت علمی گروه ادبیات فارسی دانشگاه گیلان آن را به انجام رسانده است. 

 

هدف از انتشار این کتاب نگاهی به سیر تحول بیهقی ‌پژوهی در ایران و نشان دادن افت و خیزهای کمی و کیفی تحقیقات انتشار یافته درباره بیهقی و تاریخ اوستدر این مجموعه محتوای آثار علمی مرتبط با بیهقی، شامل کتابها، مقاله ها و پایان نامه‌ها، خلاصه وار گزارش شده است.

این کتاب به پژوهشگران کمک می کند تا از کارهای انجام یافته درباره بیهقی و تاریخ وی آگاهی یابند و با شناسایی خلاهای پژوهشی به تحقیقات تازه در این زمینه بپردازند.

«تاریخ بیهقی» اثر ابوالفضل بیهقی یکی از استوانه‌های نثر فارسی است که تاریخ و ادبیات را پیوند زده است. این کتاب به رغم گذشت بیش از هزار سال از تالیف آن، هنوز هم مورد توجه پژوهشگران است و با تاثیرگذاری در شعر و نثر معاصر و نقش‌آفرینی در جریان‌سازی ادبی به صورت پویا به حیات خود ادامه می‌دهد. کتاب حاضر حاوی معرفی کتاب‌ها، مقالات و پایان‌نامه‌های نوشته شده دربارة بیهقی به همراه محتوای اجمالی آنهاست. کتاب نتیجة مطالعات یک طرح پژوهشی است که در سال‌های 1384 تا 1386 در دانشگاه گیلان اجرا شده است. هدف از اجرای این طرح، نگاهی به سیر تحول بیهقی‌پژوهی در ایران از سال 1305 تا 1385 هـ . ش و نشان دادن افت و خیزهای کمی وکیفی تحقیقات انتشار یافته دربارة بیهقی و تاریخ او و هم‌چنین شناسایی ظرفیت‌های پژوهشی تازه در این زمینه بود که پس از افزودن مشخصات تازه‌ترین آثار منتشر شده (تا شهریور 1387) به صورت مجموعة حاضر تدوین

 شد.



داستان وارگی تاریخ بیهقی به قلم دکترسید احمد رضی دانشگاه گیلان

«داستان وارگی  تاریخ بیهقی»به قلم دکتر سید احمد رضی ( دانشگاه گیلان )

تاریخ بیهقی را نمونه کامل بلاغت طبیعی زبان فارسی به شمار آورده اندآنچه بیهقی را از سایرین متمایز کرده است دغدغه ی او برای تاثیر گذاری بر مخاطب است. راز زنده بودن، جذابیت و لذت بخشی تاریخ بیهقی را باید در این دغدغه جستجو کرد. مخاطب اندیشی وی موجب شده است تا برای ایجاد کشش از شگردهایی استفاده کند. وی ارتباطی صمیمانه با مخاطب برقرار می کند. مثلا در جای جای کتاب با فروتنی بابت دراز گویی اش عذر خواهی می کند. با لحنی احترام آمیز از افراد یاد و در باره آنان واقع بینانه و منصفانه داوری می کند. جایی که از صحت مطلبی مطمئن نیست با ذکر وَ الله اعلم بالصّواب خود را در کنار مخاطب قرار می دهد.  
منظور از داستان وارگی تاریخ بیهقی خیالی بودن آن نیست. بلکه وی برای خواندنی تر شدن کتابش شیوه هایی را به کار برده که داستان نویسان در داستانهای خود به کار می برند. تا جایی که به نظر آنوبانینی می توان کتاب او را به رمانی جذاب مانند کرد. در ادبیات معاصر با استفاده از بعضی اصول مکتبهای ادبی رئالیسم یا ناتورالیسم می توان حوادث واقعی تاریخی را درقالب رمانهای جذاب عرضه کرد.

عناصر داستانی در تاریخ بیهقی

1-       روایتگری(Narration): تاریخ نگاران و داستان نویسان هر دو با روایت سر و کار دارند و بخش مهمی از کشش این متنها به چگونگی روایت در آن ها بستگی دارد. روایت را توالی ملموس حوادثی که غیر تصادفی کنار هم آمده باشند تعریف کرده اند. در این تعریف منظور از غیر تصادفی بودن پذیرفتنی بودن اتفاقات است. بیهقی برای پذیرفتنی کردن روایتهایش از سه شیوه مستند استفاده می کند. 1-بخشی را خود شاهد بوده 2- بخش دیگری را از زبان راویانی که از نظر او قابل اعتماد و راستگویند نقل می کند. 3- از کتابهایی که خوانده نقل می کند. وی از روایت گذشته نگر استفاده می کند و فقط در یک مورد به روایت لحظه به لحظه می پردازد. وی در روایت خود از توالی خطی استفاده نمی کند بلکه به گزینش حوادث دست می زند و ساختاری هماهنگ و یکدست عرضه می کند.

2-       زاویه دید (View Point): دید گاهی است که نویسنده برای روایت حوادث ماجراها انتخاب می کند. تاریخ بیهقی دارای زاویه دید متغیر (Shifting) و یا چندگانه (Multiple) است. به تعبیر دیگر همه ی انواع زاویه دید را دارد. ولی شیوه غالب دانای کل مفسر یا مداخله گر است. (Intrusive Omniscient) که در همه صحنه ها رفت و آمد می کند و اظهار نظر می کند. بنا به تحقیق آنوبانینی او در بسیاری موارد هم از دید دانای کل محدود (Limited Omniscient) و از زبان یکی از شخصیتها روایت می کند. وی گاه از زاویه دید نمایشی (Dramatic) یا عینی (Objective) نیز استفاده می کند. یعنی با روایت مکالمات، کردار و رفتار آنان را به خوانندگان می شناساند.

3-        شخصیت پردازی (Characterization): بیهقی با نشان دادن ویژگیهای بیرونی و درونی شخصیتهایی مانند احمد حسن، بوسهل، بونصر مشکان، حسنک وزیر و... چهره ای زنده و ملموس از آنان برای خواننده به تصویر می کشدشخصیت اصلی یا مرکزی (Protagonist) بخش بر جا مانده تاریخ بیهقی مسعود است. شخصیت مخالف (Antagonist) او برادرش محمد است. شخصیتهای مقابل (Foil) که اطراف محمد گرد می آیند کسانی چون علی قریب، حسنک، امیر یوسف و... که پدریانند هستند. انواع کشمکش (Conflict) ها بین او و شخصیتهای مقابل هست. شخصیت پر تجربه و میانه روی مانند بونصر مشکان نیز برای ایجاد تعادل تلاش می کند که از جایگاه خاصی بر خوردار است
شیوه های شخصیت پردازی: 1- شرح و توضیح مستقیم 2- از طریق اعمال آنان 3- ارائه درون شخصیتها بدون تعبیر و تفسیر.
شخصیتها اغلب ایستا (Static) هستند که در کل داستان شخصیت آنان تغییر نمی کند و شاید بونصر مشکان را با تسامح بتوان پویا (Dynamic) دانست که به تدریج خود را با شرایط تطبیق می دهد و به جز حسنک که می توان شخصیت نوعی به حسابش آورد بقیه صورت نوعی(Type) نیستند.

4-        صحنه آرایی و فضا سازی: زمان و مکانی را که در آن داستان اتفاق می افتد را صحنه (Setting) می گویند. که بیهقی به نحو زیبایی آن را توصیف میکند.
مکالمه (Dialogue): امروزه یکی از عناصر مهم داستان به نظر آنوبانینی شمرده می شود که به داستان آهنگ (Rhythm) مناسب می بخشد و پیرنگ (Plot) را گسترش می دهد و درونمایه آن را نمایش می دهد. مکالمه به طور گسترده در تاریخ بیهقی به کار گرفته شده چه دو نفره و چه چند نفره. مواردی از خود گویی و گفتار درونی هم در تاریخ بیهقی مشاهده شده است.

5-        لحن (Tone): در ادبیات داستانی، دو نوع لحن تشخیص داده اند: 1- لحن کلی که نمودار دیدگاه نویسنده است و با کمک آن می توان به سبک و طرز تلقی وی پی برد و رابطه تنگاتنگی با بعد عاطفی اثر دارد و در برگیرنده شیوه برخورد و آهنگ بیان نویسنده با مخاطب و اثر خویش است.  2- لحن در زبان گفتاری که نمودار شخصیتهای داستان است و رابطه تنگاتنگ با شیوه و محیط پرورش شخصیتها دارد
لحن کلی در بیهقی با مطالعه آرایش و گزینش واژگان، عبارات، آهنگ جملات، کاربرد صنایع ادبی و موسیقی کلام او به دست می آید که مجموعا نشان دهنده ی سبک است و در سراسر متن استوار و ثابت و یکدست جلوه می کند. لحن کلی در آن بخش که به مخاطب بر می گردد صمیمانه، فروتنانه و احترام آمیز و در آن بخش که به نویسنده برمی گردد جدی و قرین دقت و نکته بینی است.

منبع:ماهنامه ادبیات داستانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۶ ، ۱۶:۴۶
رضا حارث ابادی

ابوالفضل بیهقی؛ خالق سبکی جدید در نثر فارسی

161729.jpg



ابوالفضل بیهقی که به عنوان ادیب و مورخ برجسته ایران و پدیدآورنده کتاب گرانسنگ «تاریخ بیهقی» شهرت یافته، خالق سبکی جدید در نثر فارسی است.

بیشتر شهرت بیهقی به‌ دلیل نگارش کتاب معروف «تاریخ بیهقی» است که یکی از مهم‌ترین منابع تاریخی درباره دوران غزنوی به شمار می‌رود.

او اوایل عمر خود را در نیشابور به تحصیل علم و دانش مشغول بود، سپس به سمت دبیری وارد دیوان محمود غزنوی و حکمرانان بعد از او شد و در سال ۴۱۸ ه. ش پس از درگذشت استادش بونصر مشکان به سمت دبیر دیوان شاهی برگزیده شد.

این مورخ بزرگ ایرانی نوشتن کتاب «تاریخ بیهقی» را در سن ۴۳ سالگی، آغاز کرد و ۲۲ سال از عمر خود را صرف نوشتن آن کرد، موضوع این کتاب تاریخی است و در ۳۰ جلد، اما از این ۳۰ جلد تنها ۶ جلد باقی مانده و این نکته قابل ذکر است که جلد اول موجود، از میانه آن آغاز می‌شود.

اهمیت کتاب «تاریخ بیهقی» برکسی پوشیده نیست و تاثیر آن بر متون بعد از خود گواهی بر ارزشمندی این کتاب است؛ کتابی که با ظهور خود سبک جدیدی را در نثر فارسی خلق کرد و با گذشت زمان نه تنها از اهمیت آن کاسته نشد، بلکه بر شکوه و عظمت آن افزود.

«تاریخ بیهقی» آیینه تمام‌نمای دوران این نویسنده صاحب سبک است که می‌تواند قواعد مملکت‌داری، شهرسازی، سطح زندگی مردم، طبقات اجتماعی، فرهنگ جامعه، اوضاع دربار و دیوان‌ها، آداب و سنت‌های رایج در جامعه، جهان‌بینی مردم و حتی خصوصیات اخلاقی و شخصیت‌شناسی هر یک از چهره‌های تاریخی را می‌توان در آن مشاهده کرد.

دقت و هوشیاری ابوالفضل بیهقی در بیان جزییات و توصیف وقایع به حدی بود که خواننده با خواندن آن احساس می‌کرد که بیهقی در آن صحنه‌ها حاضر بوده و نکته قابل توجه این است که بیهقی در بعضی از رویدادها، خود شاهد ماجرا نبوده و آن‌ها را از زبان عامه مردم نقل می‌کند اما این وقایع در فضای کلی تاریخ هیچ تفاوتی با آنچه او به چشم خود دیده، ندارد و این بیانگر زیرکی و هنرمندی بی‌نظیر این نویسنده است.

یکی از بخش‌های بسیار مهم «تاریخ بیهقی»، داستان «حسنک وزیر» است. بیهقی ۸۵ سال زندگی کرد و به دنبال نوشتن کتاب‌های متعدد بود تا اینکه در سال ۴۵۶ ه. ش درگذشت و به این ترتیب ۱۹ سال پس از اتمام این کتاب ارزشمند چشم از جهان فرو بست.

منبع : خبرگزاری ایسنا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۶ ، ۱۷:۰۵
رضا حارث ابادی

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: بارزترین جنبه تاریخ بیهقی، ایمان او به راستی است
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی به هفتمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی نوشت: بارزترین جنبه تاریخ بیهقی، ایمان او به راستی و حقیقت جویی است.

سیدعباس صالحی در پیام خود که توسط مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی قرائت شد، آورده است: در میان ستارگان پرفروغ ادب فارسی و در میان اندیشمندان بزرگ ایرانی، بی گمان ابوالفضل بیهقی نویسنده گرانسنگ تاریخ بیهقی جایگاهی درخور دارد. 
در این پیام آمده است: روش تاریخ نویسی بیهقی بر پایه شیوه دقیق علمی راست گویی و ثقه بودن گویندگان به مثابه معیار درست گردآوری اخبار، بیان بی محابای رفتار شایسته و ناشایسته ی کارگزاران غزنوی بر پایه سنجش کردار نیک و بد استوار است. 
در بخش دیگری از پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است: بارزترین جنبه تاریخ بیهقی در عرصه تاریخ نگاری، حقیقت پژوهشی ابوالفضل بیهقی و ایمان او به راستی و حقیقت جویی است و از سوی دیگر در عرصه ادبیات این کتاب به مثابه نمونه اعلای نثر فارسی در نهایت هنر و حکمت نگاشته شده که هم به خواننده لذت ارزانی می کند و هم موضوعی تاریخی را در نهایت زیبایی و دلنشین بیان می کند. 
در ادامه پیام آمده است: نثر بیهقی به طبیعت کلام فارسی بسیار نزدیک هست و الگویی است در نثرنویسی، که شمار بسیاری از نویسندگان پس از او در مسیر هموار او گام برداشته اند. 
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزوده است: ابوالفضل بیهقی نویسنده ای است که بدون آنکه حکیمانه سخن براند به ما حکمت می آموزد بدون آنکه در پی زیبایی آفرینی باشد خواننده را با دنیایی زیبا در پیوند قرار می دهد و بدون آنکه بخواهد حقیقتی را به خواننده القا می کند، بیش از هر نویسنده ای حقیقت گو، حقیقت جو و حقیقت باور است. 
صالحی افزوده است: از این روست که اگر بگوییم ابوالفضل بیهقی پدر نثر فارسی است سخن به گزافه نگفته ایم و اگر بر این باور باشیم روز ابوالفضل بیهقی، روز نثر کلاسیک فارسی است به درستی سخن رانده ایم. شایسته است مقام و جایگاه ابوالفضل بیهقی را پاس بداریم چرا که پاسداشت نثر او پاسداشت اندیشه و خردورزی است. 
وی آورده است: اینجانب به عنوان خادم فرهنگ و اندیشه برخود لازم می دانم مراتب سپاس و قدردانی خود را از برگزاری هفت دوره همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی در روز اول آبان ماه به مراکز عالی، دانشگاهی و اجرایی شهر سبزوار ارزانی داشته و به همه دست اندرکاران برگزاری این همایش ارزشمند درود می فرستیم و امید داریم همواره در مسیر ارتقای فرهنگ و اندیشه ایرانی اسلامی خود گام برداریم و طنین زیبای فرهنگ سرزمینمان با زیبایی های برآمده از نثر فارسی به گوش همگان برسد. 
هفتمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی که امروز در سبزوار آغاز شده، فردا نیز ادامه می یابد که در آن رایزنان فرهنگی افغانستان و تاجیکستان و مدیرکل دفتر مطالعات فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سخنرانی می پردازند. 
ابوالفضل بیهقی تاریخ نگار قرن پنجم هجری قمری و نگارنده کتاب تاریخ بیهقی، از مورخان دوره غزنوی است که در سال 385 قمری در قریه حارث آباد بیهق (سبزوار امروزی) متولد شد. 
وی بعد از کسب فضایل به دیوان رسایل محمودی راه یافت و در خدمت خواجه بونصر مشکان به کار پرداخت و در خدمت سلاطین غزنوی به سر برد که تا عصر عزالدوله عبدالرشید در سال 440 قمری نیز چندی صاحب دیوان بود اما به تهمت حاسدان گرفتار، معزول و محبوس شد. بیهقی بعد از رهایی از زندان باقی عمر را در انزوا بسر برد و در سال 470 هجری قمری درگذشت. 
شهرستان سبزوار در 230 کیلومتری غرب مشهد واقع است. 
خبرنگار: حمید دلاوری هروی ** انتشار دهنده: علی اصغر ایزدی 

منبع خبر: خبرگزاری جمهوری اسلامی - ایرنا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۱۰:۱۱
رضا حارث ابادی

نواختن زنگ بیهقی در مدارس سبزوار

نواختن زنگ بیهقی در مدارس سبزوار

همزمان با نخستین روز آبان 'روز ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی' زنگ بیهقی در مدارس شهرستانسبزوار نواخته شد
رئیس آموزش و پرورش سبزوار روز دوشنبه در مراسمی به همین منظور در آموزشگاه شاهد گفت: نواختن زنگ بیهقی در سراسر مدارس شهرستان با هداف احیای زبان و فرهنگ این سرزمین انجام شد.

حسن محرابی افزود: سبزوار یکی از شهرهای کهن خراسان با فرهنگ و پیشینه غنی است که گنجینه ارزشمندی از مفاخر و رویدادهای تاریخی را در خود جای داده و بزرگداشت ابوالفضل بیهقی برای هفتمین سال در راستای تکریم این مفاخر است.

وی ادامه داد: پیوند نسل جوان با زبان، فرهنگ و هویت ملی سبب می شود هجمه فرهنگی دشمن کارساز نشود.

ابوالفضل بیهقی تاریخ نگار قرن پنجم هجری قمری و نگارنده کتاب تاریخ بیهقی از مورخان دوره غزنوی است که در سال 385 قمری در قریه حارث آباد بیهق(سبزوار) متولد شد.

وی بعد از کسب فضایل به دیوان رسایل محمودی راه یافت و در خدمت خواجه بونصر مشکان به کار پرداخت و در خدمت سلاطین غزنوی به سر برد و تا در زمان عزالدوله عبدالرشید در سال 440 قمری نیز چندی صاحب دیوان بود اما به تهمت حاسدان گرفتار، معزول و محبوس شد. بیهقی بعد از رهایی از زندان باقی عمر را در انزوا بسر برد و در سال 470 هجری قمری درگذشت.

هفتمین همایش ابوالفضل بیهقی نیز از امروز به مدت 2 روز با پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز می شود. رایزنان فرهنگی افغانستان و تاجیکستان و مدیرکل دفتر مطالعات فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم سخنرانی می کنند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۰۷:۳۸
رضا حارث ابادی

  مطالبات  بر حق دوستداران ابوالفضل بیهقی از مسئولین شهرستان سبزوار 


1- ثبت روز اول آبان به عنوان روز ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی و نثر فارسی در تقویم رسمی کشور

2- ثبت کتاب تاریخ بیهقی به عنوان بزرگترین متن تاریخی در میراث فرهنگی سازمان یونسکو

3- تعیین متولی و ردیف بودجه جهت تکمیل عملیات اجرایی، عمرانی و بهره برداری پروژه یادمان بیهقی

4- برگزاری همایش ابوالفضل بیهقی در سطح بین المللی و همچنین ایجاد فرهنگسرای ابوالفضل بیهقی 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۰۷:۳۱
رضا حارث ابادی

ریز برنامه های هفتمین همایش ملی بزرگداشت ابوالفضل بیهقی پدر نثر فارسی

)به مناسبت اول آبان ، روز ملی بزرگداشت بیهقی(

دانشگاه حکیم سبزواری  دوشنبه اول آبان 1396

بخش نخست

 ساعت 9 الی 11:30  صبح  دوشنبه اول آبان 1396  مکان : تالار استاد شریعتی 

 تلاوت آیات از قرآن کریم / سرود جمهوری اسلامی ایران / سرود سبزوار

- سخنان آغازین مجری برنامه : آقای علی صادقی منش

- گزارش دکتر مهیار علوی مقدم ( مدیر علمی همایش)

- سخنرانی دکتر ابولفضل حری ( دانشگاه اراک ) : بازنمایی روایی گفتمانی تاریخ مدار

- سخنرانی دکتر ابوالقاسم رحیمی ( دانشگاه حکیم سبزواری ) : بیهقی وحقیقتی که باید گفت

- نماهنگ " قیام خاک "

- سخنرانی دکتر حسن دلبری (دانشگاه حکیم سبزواری ) : از زبان عصر بیهقی تازبان نثر بیهقی

- سخنرانی دکتر محمد جعفری یاحقی (دانشگاه فرودسی مشهد ): بیهقی ونقد شعر

- سخنرانی استاد مهدی سیدی (فرهنگسرای فرودسی ): ابوالفضل بیهقی به روایت ابوالحسن بیهقی

- هر سخنرانی : 20 دقیقه  پرسش وپاسخ : 5 دقیقه ( پس از هر سخنرانی )
بخش دوم

ساعت 15:30 الی 17 عصر دوشنبه  اول آبان 1396  مکان: محل بنای یادمان ابوالفضل بیهقی درروستای حارث آباد 

- اجرای موسیقی  ، سخنرانی و بیهقی خوانی

 بخش سوم :

بخش سوم

ساعت 9:30 الی 11:30 و همچنین 12 الی 13:30  مکان : تالار اجتماعات دانشکده ادبیات وعلوم انسانی (طبقه مجتمع علوم انسانی )
-
کارگاه علمی -  پژوهشی " روایت شناسی : تعاریف ، نظریه ها ، رویکردها وکاربردها " :  دکتر ابوالفضل حری ( ویژه ثبت نام کنندگان / با ارائه گواهی معتبر علمی پژوهشی از معاونت پژوهشی وفناوری دانشگاه )
بخش چهارم

ساعت 18 الی 20:30 عصر سه شنبه دوم  آبان 1396مکان : مرکز آفرینش فرهنگی واجتماعی دانشگاه حکیم سبزواری (24 متری انقلاب حدفاصل میدان نجار آباد ومیدان طبس )

- تلاوت آیاتی از قرآن کریم / سرود جهوری اسلامی ایران / سرود سبزوار / سخنان آغازین مجری برنامه : خانم فرزانه فرهبد

- بیهقی خوانی : دکتر ابوالقاسم رحیمی (دانشگاه حکیم سبزواری ) 5 دقیقه

- میزگرد پژوهشی " ظرفیت های نمایشی تاریخ بیهقی " (60دقیقه ) / دبیرمیزگرد : دکتر مهیار علوی مقدم

- دکتر محمد جعفر یاحقی (دانشگاه فرودسی مشهد ) / دکتر ابوالفضل حری (دانشگاه اراک ) / آقای سید نورالله رضوی (مرکز آفرینش فرهنگی واجتماع... )

- نماهنگ انیمیشن "بیهقی "/  و برنامه پایانه اجرای مسابقه "آوای حسنک " (مسابقه داستان خوانی تاریخ بیهقی ) : 70 دقیقه

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۶ ، ۱۶:۵۶
رضا حارث ابادی