معرفی جامع و کلی از شهرستان سبزوار
معرفی جامع و کلی از شهرستان سبزوار
شهرستان سبزواردر غربی ترین حد استان خراسان بزرگ و رضوی واقع گردیده است. در حقیقت وقتی از طریق استان سمنان و از سمت تهران قصد ورود به شرق کشور و مشخصا استان خراسان را داریم ناگزیر بایستی از شهرستان سبزوار بگذریم.این شهرستان سبزواردر غربی ترین حد استان خراسان بزرگ و رضوی واقع گردیده است. در حقیقت وقتی از طریق استان سمنان و از سمت تهران قصد ورود به شرق کشور و مشخصا استان خراسان را داریم ناگزیر بایستی از شهرستان سبزوار بگذریم.این شهرستان با قرار گرفتن در استراتوژیک ترین موقعیت در منطقه وکریدور شرق به غرب و شمال به جنوب ،و نیز واقع شدن در مسیر کهن جاده ابریشم غرب کشوررا به شرق و جنوب کشور را به شمال متصل مینماید. از اینرو سبزوار بلحاظ برخورداری از پتانسیلهای ویژه علمی ،فرهنگی،اقتصادی و اجتماعی که در ادامه به آن اشاره خواهد شد دارای جایگاه ممتازی میباشد. این شهرستان با دارا بودن بیش از 500 هزار نفر سکنه بعد از مرکز استان پر جمعیت ترین شهرآن می باشد .بلحاظ کشاورزی بعد از مرکز مشهد همراه با تربت حیدریه در رتبه دوم قرار دارد .نام بزرگانی از مفاخر این مرزوبوم که در این دیار چشم به جهان گشوده ،و زیسته اند همچون -اسرار سبزواری -محمد تقی و علی شریعتی مزینانی، ابولفضل بیهقی کاشفی،دکتر علوی مقدم،از چهره های ماندگار و ... بر تارک بلند این خطه می درخشـــــد.سبزوار در قیام سربداران با شعــــار (سر به دار می دهیم اما تن به ذلت نمی دهیم )و ســایر مبارزات در تاریخ شرافتمندانه خــویش همواره زبانزد بوده است.در حال حاضر با تبدیل بخشهای جوین و جغتای به شهرستان، روداب -ششتمد -خوشاب-داورزن و مرکزی 5 بخش باقیمانده ااز این شهرستان می باشند.سبزوار با بر خورداری از دانشگاههای معتبری همچون دانشگاه تربیت معلم -پیام نور-دانشگاه آزاد اسلامی-دانشگاه علوم پزشکی و مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی و اشتغال به تحصیل حدود ۲۶هزار دانشجو از جمله شهرهای دانشگاهی و یکی از قطبهای علم و فرهنگ کشور می باشد.
بیهق نام دیرینه ناحیه ای از خراسان بوده است که اکنون آنرا سبزوار خوانند، سبزوار از دیر زمان مهد دانش و فرهنگ بوده و جایگاه خاصی را از این نظر در میان شهرهای دیگر به خود اختصاص داده است. سابقه فرهنگی این شهر آن چنان با ارزش است که هر انسانی با اندک مطالعه و توجه در مورد آن به اهمیت مطلب پی می برد و این سابقه فرهنگی به زمان فتوحات اسلام و اوایل دوران حکومت اسلامی می رسد. بخصوص دوره حکومت اموی صحابه پیامبر که دوستدار خاندان اهل بیت علیه السلام بوده و مخالف حکومت ستم پیشه اموی به شمار می آمدند برای دور ماندن از فشارها و تهدید های آنان به خراسان، به خصوص شهر بیهق روی آورده و این دیار به عنوان پناهگاه آنان محسوب می شد و یا اگر مورد خشم والیان قرار می گرفتند برای تنبیه به این شهر تبعید می شدند. از جمله ابور فاعه که یکی از صحابه بزرگ پیامبر اکرم(ص)به شمار می آمد سرنوشتی بدین صورت داشت.از طرفی مزاج مسلمانان عرب آب و هوای خشک را می پسندید و مسلمانان پس از پیروزی بر ساسانیان بیشتر مناطق گرم و خشک را برای سکونت انتخاب می کردد و شهر بیهق به دلیل اینکه در منطقه کویری و خشک جای گرفته بود مورد پسند مسلمانان واقع شده و در این شهر باقی ماندند و با مردم بومی همزیستی نموده و خاندانهای مختلفی را بوجود آوردند که در کتاب تاریخ بیهق به این افراد از جمله قنبر غلام مولای متقیان علی (ع)و دیگران اشاره شده است.و از این خاندانها افراد بزرگواری در صحنه علم و ادب و زهد و تقوا پا به عرصه وجود گذاشتند که در پیشرفت و توسعه فرهنگ و تحولات سیاسی اجتماعی بیهق نقش بسزایی را ایفا کردند که به عنوان نمونه در صحنه فرهنگی باید به بزرگوارانی از جمله ابوالحسن بیهقی مؤلف تاریخ بیهق و ابوالفضل بیهقی صاحب تاریخ مسعودی و دیگران اشاره کرد.و نیز در صحنه تحولات اجتماعی باید به حرکت عظیم سربداران اشاره نمود که نهضتی شیعی را در مقابل ایلخانان مغول بوجود آوردند و این جوشش اجتماعی حکومت سربداریه را در حدود نیم قرن در نواحی وسیعی از سرزمین ایران برقرار نمود.باید گفت حیات هر قومی بسته به فرهنگ و دانش آن مرز و بوم دارد و اینکه آنان تا چه حد از علم و تمدن بهره داشته اند، نقش مؤثری در افتخارات آن قوم دارد و این افتخار حاصل نمی گردد جز اینکه میان قوم، بزرگان و علما و دانشمندانی پا به عرصه ظهور نهاده باشند. و از آنجا که سبزوار نیز دارای چنین افتخاراتی در گذشته بوده است، پس بهتر آمد تا بر تلاش و کوشش آنان ارج نهاده از سرمایه های مفید آنان بهره ببریم و آیندگان را نیز مشمول این فضیلت گردانیم.
این شهرستان از شمال به اسفراین با فاصله 105 کیلومتر ، از جنوب به بردسکن با فاصله 140 کیلومتر از شرق به نیشابور با فاصله 105 کیلومتر و از مغرب به شاهرود به فاصله 254 کیلومتر و تا تهران 660 کیلومتر فاصله دارد. نام قدیم سبزوار بیهق بوده است و بیهق جزء ایالات پارت قدیم بوده که بعد به سبزوار تغییر نام یافته است ، سبزوار در ارتفاع 940 متری از سطح دریا قرار دارد و از نظر طبیعی نیز از شمال به ارتفاعات جغتای که دنباله سلسله جبال البرز میباشد محدود میشود و از جنوب نیز به کوههای کوهمیش یا رشته قومس که از دامغان شروع و به کاشمر ختم میشود محدود است. در فرهنگ جغرافیای ایران نیز آمده است که کوههای جغتای از شرق سبزوار به بینالود و از طرف غرب و شمالغربی شهرستان از گدار منیدر تا گدار ناوده و طبس در سه رشته مختلف موازی هم قرار گرفته و هر منطقه اسم مخصوصی دارد. از نظر آب و هوایی سبزوار جزء مناطق خشک محسوب میشود بطوریکه میزان بارندگی سالیانه حدود 180 میلیمتر و حداکثر درجه حرارت نیز تا حدود 50 درجه سانتیگراد در روزهای گرم سال میرسد و این شهرستان در سال بطور متوسط حدود 10 روز یخبندان دارد . گرمترین ماه سبزوار مرداد و سردترین ماه بهمن میباشد. بطور کلی بین شمال و جنوب سبزوار یعنی ناحیه کوهستانی تا حاشیه کویری حدود 10 درجه اختلاف درجه حرارت است که این پدیده در کویر به بادهای سوزان و گرم تابستانی و حرکت شنهای روان در کویر نیز ختم میشود.
وجه تسمیه بیهق
در خصوص وجه تسمیه شهر بیهق مؤلف تاریخ بیهق اینگونه اظهار نظر می کند: «در اشتقاق لفظ بیهق و حدود آن چند قول گفته اند:قول اول آن است که این بیهه است و به زبان پارسی اصلی بیهین بود. یعنی که این ناحیت بهترین نواحی نیشابور است. و قومی گفته اند(که مردی بوده است در روزگار بهمن الملک او را بیهه و آنجا که آمنا باد است، دیهی کرده است و هنوز اثر آن دیه و حصار آن دیه توان دید.آنرا به نام وی خوانده اند. چنانکه حسین آباد را به بنا کننده آن حسین باز خوانند و حارث آباد را به حارث و معاذآباد را به معاذ. و اول عمارت و بنا که درین ناحیت نهاده اند آن است و آن اول قراین ناحیت و انتهای این ناحیت اول عمارت و بنا که در این ناحیت نهاده اند آن است و آن اول حد این ناحیت، و انتهای این ناحیت اول حد قومس است و خوار و طابران از ناحیت قومس یا ناحیت بیهق تحویل کرده اند. چنانکه در کتاب الثار بیان کند و جاجرم از ناحیت جوین باشد…)
وجه تسمیه سبزوار
در مورد وجه تسمیه شهر سبزوار مؤلف کتاب تاریخ بیهق این چنین توضیح می دهد( و گفته اند که سبزوار را ساسویه بن شاپور الملک بنا کرد و شاپور آن بود که نیشابور را بنا کرد. سبزوار در اصل ساسویه آباد بوده است و گفته اند این ساسویه، یزد خسرو بود که خسرو شیر جوین و خسرو آباد بیهق و خسرو جرد را بنا کرد)
ابن فندق در معرفی شهر سبزوار اینگونه ادامه می دهد: (سبزوار شهری بزرگ شد، با انواع درخت میوه دار و سایه بخش پس مردمان اینرا سابزوار یعنی سازوار.و گفتند: سبزوار «کجنات تجری من تحتها الانهار» و عمارتها و بازارها و محله های سبزوار متصل گشت تا به دید ایزی از راه زورین و هنوز اطلال آن عمارت باقی است»
سبزوار از دیدگاه لسترنج
لسترنج مورخ و جغرافیدان انگلیسی در قرن 19 در کتاب جغرافیای سرزمین های خلافت شرقی درباره شهر سبزوار این گونه تعبیری دارد:(به فاصله چهار روز راه در باختر نیشابور در ولایت بیهق دو شهر سبزوار و خسروگرد واقع و بیش از یک فرسخ با هم فاصله نداشته، سبزوار از خسروگرد بزرگتر بود و در قرون وسطی آنرا بیهق می گفتند. ولایت بیهق تا حدود ریوند ادامه داشت و وسعت آن به بیست و پنج فرسخ در بیست و پنج فرسخ می رسید. چنانکه یاقوت می گوید سیصد و بیست و یک دهکده داشت. یاقوت همچنین گوید: اصل کلمه بیهق به فارسی بیهه یا بهامن به معنای بسیار بخشنده است و اسم صحیح تر شهر سابزوار است ولی مردم اختصاراً آنرا سزوار گویند. سابقاً خسروجرد کرسی ولایت بود وای در زمان یاقوت سبزوار از آن پیش افتاد و شهر عمده آن ولایت شد. حمدا.. مستوفی گوید: بازارهای فراخ و خوب دارد. طاقی از چوب بسته اند گه چهار سوی بازار است به غایت محکم و عالی، حاصلش غله و اندک میوه و انگور باشد و قریب به چهل پاره دیه است که از توابع دارد و مردم آنجا شیعه اثنی عشری اند).
سفر نامه نویسان و جغرافیدانان زیادی تاکنون سبزوار را دیده اند و راجع به این شهر اظهار نظر کرده اند. ولی آنچه مسلم است سه مورد ذیل از مجموعه سفر نامه ها بدست می آید: مورد اول: همان است که ناگزیر در ابتدا آمد و آن عدم انطباق مکانی شهر سبزوار و بیهق است. مورد دوم اینکه: اگر از قرون اولیه بعد از اسلام و حتی از زمان تالیف تاریخ بیهق تا این اواخر و عهد قاجاریه به نظرات علمایی که راجع به سبزوار اظهار نظر کرده اند مراجعه و مقایسه ای صورت گیرد به نظر می رسد آب و هوای این منطقه در طی این مدت از تغییرات چشم گیری برخوردار بوده است که قابل تامل و بررسی است. بویژه وجود آتشکده آذربرزین مهر که مرکز عبادت کشاورزان در قبل از اسلام بوده است، این اندیشه را تقویت می کند. مورد سوم اینکه: اسامی بعضی از روستاها و امکنه جغرافیایی که در کتب قدیمه آمده است و در حال حاضر در نقشه جغرافیایی موجود نیست می تواند به نوبه خود بررسی و تحقیق گردد.
نشانه های دیرپای و شکوه و عظمت فرهنگ و تمدن شهر سبزوار آثار و ابنیه و محوطه های باستانی متعدد و متنوعی است که در سرتاسر شهرستان بر جای مانده و هر یک بیان کننده ارزشهای دینی ، فرهنگی و فنی می باشد. کهن ترین محوطه های باستانی سبزوار که بقایای آبادی های وسیع و معتبر می باشند پیشینه ای از پنج تا سه هزار سال دارند. از دوران تاریخی نیز تا کنون حداقل یک مجموعه معماری متعلق به ساسانیان در ریوند سبزوار بر جای مانده است. اما عصر طلایی شکوفایی فرهنگ و تمدن منطقه ، قرون اولیه ای اسلام تا اواخر قرن هشتم هجری بوده که آثار و نشانه های آن دوران در عرصه وسیع سبزوار شناسایی شده اند . مساجد و بناهای مذهبی در سبزوار فراوان است و به لحاظ کاربری عمومی و اعتقادی از استحکام و صلابت خاصی برخوردار می باشند . سبک معماری ، تزئینات و کتیبه های آنها بیشترین آگاهی از جایگاه والای سبزوار در عرصه فرهنگ و تمدن ایران زمین ارائه می کنند .
دربارهی سبب نامگذاری «سربهدار» چند روایت را آورده است. یکی آن که وقتی ایرانیان سبزوار بر مغولان شوریدند گفتند «سر به دار میدهیم اما تن به ذلت نمیدهیم.»
دیگر آن که «دار» را به معنای درخت گرفتهاند و گفتهاند که اینان دستار خود را بر سر درختی انداختند بدین معنا که سر مغولان را از تن برخواهند گرفت.
ابتدا «شیخ خلیفهی مازندرانی» علیه مغولان موعظه میکرد. مغولان وی را در مسجد حلق آویز کردند اما شایع کردند که وی خودکشی کرده است. بعد شاگرد وی «شیخ حسن جوری» جای وی را گرفت و مردم را برای قیام آماده میکرد.
سربهداران از نظر داخلی به دو گروه تقسیم میشدند: گروه اول مردم عادی و پیشهوران؛ و گروه دوم اعیان و زمینداران. این دو دستگی در آخر یکی از دلیلهای شکست جنبش سربهداران شد.
نویسنده میگوید اگر سربهداران قدرت میگرفتند امکان داشت که دیگر مغولان نتوانند در ایران حکومت کنند. آنان با بزرگترین امیر خراسان - معزالدین حسین کرت، حکمران هرات - جنگیدند و شکست خوردند. این رباعی را شاهد میآورد:
گر خسرو کــرت بر دلیران نزدی وز تیغ یلی، گــــردن شیران نزدی
از بیم سنان سربداران تا حشر یک ترک دگر خیمه به ایران نزدی
سربهداران شهر سبزوار را پایتخت خود کردند و گویا حکومتشان بسیار مردمی بود و مردم هرگاه میخواستند میتوانستند در کارها نظر بدهند و از زمامداران پرسش کنند.
«علی موید» (فرمانروا بین 766 تا 773 ق.) امر کرد هر بامداد و شام اسب زین کردهای از دروازهی شهر بیرون ببرند تا چنان چه حضرت امام عصر (عج) ظهور کند بی مرکب نماند. و به نام امام دوازدهم سکه زدند. فرمود که مقبرهی «شیخ خلیفه» و «شیخ حسن جوری» را در میدان سبزوار - که تا آن زمان زیارتگاه بود - خراب ساختند و مزبلهی [زبالهدان] بازار کردند. (میرخواند، ص 1088)
داستان اسب یدک را در تیتراژ سریال «سربداران» میدیدیم.
تیمور لنگ در سال 785 ق. سبزوار را گشود و قیامکنندگان را زنده به گور کرد. وی دست و پای مردم را میبست و آنها را به ردیف در کنار یکدیگر قرار میداد و رویشان ملات میریخت و دیوار میساخت. (میرخواند)
و بدین ترتیب حکومت مردمی و ایرانی سربهداران در هم پیچیده شد تا دوباره فرمان به دست مغولان و تاتاران بیفتد. حکومتی که شاید میتوانست استقلال و یکپارچگی ایران را برگرداند.
زندهیاد کریم کشاورز در چند پانویس یادآور میشود که نویسندهی روسی در درک برخی واژهها دچار اشتباه شده. مانند «کُلو» (خلاصهشدهی کلان) به معنای بزرگ. «کلو اسفندیار آهنگر» بزرگ و رییس صنف آهنگران بود. نویسنده در جایی «ابوبکر کلوی بزاز» را به صورت «ابوبکر کُلَوی» خوانده و دنبال نسب برای وی گشته است! و یا «سر فلان کس را به چهارسو آویختند» چهارسو را به چهار طرف تعبیر کرده است نه چهارراه یا تقاطع. شاید باید نتیجه گرفت که بهتر است خودمان بیشتر به تاریخ خودمان بپردازیم.
در سالهای آغازین دههی ۱۳۶۰ خ/۱۹۸۰ م. در تلویزیون ایران مجموعهی تلویزیون (سریالی) به نام «سربداران» پخش شد.
بزرگان و مفاخر سبزوار
1-پرفسور سیدحسن امین
پرفسور سیدحسن امین سال 1327 در سبزوار به دنیا آمد و پس از مدتی یکی از بهترین شاگردان پدرش که عالمی دینی بود شد. اکنون او در رشتههایی چون حقوق، ادبیات، تاریخ، فلسفه و ادیان صاحب نظر است. تجربهاش در تدریس در دانشگاههای اروپا و آمریکا، سردبیری ماهنامه حافظ، تألیف 45 کتاب به زبانهای فارسی و انگلیسی و سرپرستی علمی تألیف دایرهالمعارف ایران نقاط روشنی در زندگی اوست «وحدت وجود در فلسفه و عرفان اسلامی» نوشته پرفسور سیدحسن امین، کتابی است که نویسنده قبل از سفرش به خارج از کشور آن را به رشته تحریر درآورده است.
2-امیر فخرالدین طغرایی بیهقی فریومدی، مشهور به ابن یمین به تصدیق ادیبان و سخن شناسان امیری مسلم در قصیده سرایی است و قطعات وی پخته تر، پرمحتوا تر و زود فهمتر از سرایندگان پیشین و پسین از خود است.
او که در سال 685 هجری قمری در فریومد، قریه ای در سبزوار که کرسی نشین جوین بوده پا به دنیا گذاشته و در سال 769 دار فانی را وداع گفت. زندگی ابن یمین مصادف با دوران سربداران است. وی پیرو مذهب شیعه بوده و شعرهای فراوانی در مدح خاندان رسالت سروده است. اشعار اخلاقی و پند آمیز ابن یمین از دیرباز مشهور است. وی را قطعات فراوانی در موضوعهای مختلف است
3- کاشفی
کاشفی : کمال الدین حسین بن علی بیهقی کاشفی سبزواری مشهور به ملاحسین کاشفی یا ملاحسین واعظ(820-910ه ق)از جمله مولفان پرکار وواعظان معروف قرن نهم ودهه آغازین قرن دهم می باشد. ازجمله آثار وی :1- اختیارات 2- اخلاق محسنی ، از جمله کتابهای ارزشمند ومشهور دراخلاق می باشد 3- انوار سهیلی 4- اسرار قاسمی 5- جامع الستین (درتفسیر سوره یوسف) 6- تحفه الصلوه 7- مخزن الانشاء 8- فتوت نامه سلطانی 9- رساله حاتمیه 10- رساله درعلم اعداد
4-مروری کوتاه بر زندگی دکتر سیادتی سبزواری(بنیانگذارطب اطفال در ایران)
دکتر احمد سیادتی در سال 1313 در شهرستان سبزوار متولد شده و در سال 1332 تحصیلات عالی خود را در رشته پزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران آغاز کرد. وی در سال 1338 به عنوان پزشک عمومی فارغ التحصیل شد و در سال 1341 موفق به اخذ درجه تخصص در رشته کودکان شد. وی تحصیلات خود را در رشته فوق تخصصی عفونی اطفال در دانشگاههای تهران و تگزاس آمریکا ادامه داد.
وی استاد گروه کودکان دانشگاه علوم پزشکی تهران و از دانشجویان استاد فقید دکتر محمد قریب بود. وی در سال های دهه 60 شمسی پس از تحقیق در زمینه ویروس شناسی درمورد سرخک و آبله مرغان، به یادگیری تکنیکهای آزمایشگاهی مختلف همت گمارد. وی روش جدیدی برای بررسی سریع و با مقدار بسیار کم برای تشخیص آنتی بادی ویروس "واریسلازوستر" به دست آورده بود.
دکتر سیادتی در سال 1365 با کمک دکتر علیرضا مرندی وزیر بهداری وقت، 9 رشته فوق تخصصی در رشته بیماریهای کودکان در کشور را پایه گذاری کرد. وی همچنین از سال 1360 تاکنون دبیر هیئت ممتحنه و ارزشیابی بورد رشته تخصصی کودکان و همچنین رشته فوق تخصصی عفونی کودکان بوده و در سامان دهی امتحانات تخصصی نقش موثری ایفا کرده است. دکتر سیادتی علاوه بر تدریس 31 تحقیق در رشته عفونی اطفال، به نوشتن و راهنمایی 65 مقاله و رساله پزشکی همت گماشت.
تهیه و تألیف 18 کتاب پزشکی، سخنرانی در 85 کنگره داخلی و خارجی و تلاش های بسیار در بهداشت و درمان کشور به خصوص در بخشهایی مانند پیشگیری تب رماتیسمی با تشخیص و درمان گلودرد استرپتوکوکی درسراسر کشور با کمک معاونت پژوهشی وزارت بهداشت، بیماریابی سل و واکسیناسیون در منطقه ورامین، برنامه ریشه کنی فلج اطفال و عضویت در کمیته های مبارزه با بیماریهای تنفسی حاد، سل، بیماریهای واگیر بخشی از تلاشهای علمی و درمانی این استاد است.
وی عضو آکادمی اطفال آمریکا و انجمن پزشکان کودکان ایران بود و چندی پیش کرسی مرکز تحقیقات عفونی اطفال دانشگاه علوم پزشکی تهران به نام دکتر "سید احمد سیادتی" نامگذاری شد.
5- ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی
در سال 385 ه.ق. در حارث آباد بیهق متولد شد. اوائل عمر را در نیشابور به تحصیل پرداخت، سپس به سمت دبیری وارد دیوان رسائل محمود غزنوی شد. بیهقی حدود 19 سال منشی دیوان رسالت غزنویان بود. ابتدا در زمان سلطان محمود، زیردست "بونصر مشکان" مشغول به کار بود و در زمان مسعود- پس از وفات بونصر- زیردست "بوسهل زوزنی" کار کرد. پس از مرگ مسعود- در زمان عبدالرشید- رئیس دیوان رسالت شد ولی پس از حمله مغول اموالش مصادره و خودش محبوس شد. بیقهی پس از آزادی از زندان ظاهرا دیگر وارد دربار نشد و اواخر عمر را به انزوا در منزل خود در غزنین به سر برد و به نوشتن کتاب پرداخت.مهمترین اثر بیهقی "تاریخ آل سبکتگین" است که کتاب حاضر- به نام تاریخ بیهقی- قسمتی از آن است. دوره کامل این کتاب به گفته ابن فندق بیش از سی جلد بوده است.از دیگر آثار منسوب به او "مقامات بونصرمشکان" و "زینة الکتاب" است. وی در تاریخ مسعودی دو جا از کتابی به نام "مقامات" یا "مقامات محمودی" یاد می کند که شاید قسمت محمودی این کتاب باشد.
ابوالحسن بیهقی
ابوالحسن بیهقی معروف به ابن فندق (نویسنده کتاب تاریخ بیهق) وی پس از آزادی، دیگر به خدمت دیوانی نپرداخت و از حدود سال 448 ه.ق کار بزرگ خود را با همان اوراق و اسناد ناتمامی که داشت آغاز نمود و بقیه عمر را در کار تصنیف و تالیف گذراند تا اینکه درسال 470 ه.ق بدرود زندگانی گفت. از بدحادثه، کتاب تاریخ بیهقی هم به سرنوشت اوراق و اسناد او گرفتار می آید و بخش اعظم کتاب وی که به نوشته ی ابن فندق حدود سی جلد بوده است نابود می گردد. آنچه اکنون از آن به جا مانده است از اواسط جلد پنجم آغاز و تا جلد دهم ادامه می یابد که عمدتا مربوط به دوران امارت سلطان مسعود است و به همین جهت برخی از صاحب نظران از این کتاب تحت عنوان تاریخ مسعودی یاد می کنند. لیکن امروزه بیشتر به نام « تاریخ بیهقی» شناخته می شود. این کتاب را به جهت شیوه بدیع تاریخ نگاری، بی غرضی نسبی مولف در ذکر وقایع ، سادگی بیان ، نثر روان و روشنی زبان یکی از شاهکارهای ادبی و تاریخ نگاری ایران دانسته اند. بیهقی در این کتاب بسیار فراتر از تصور زمانه عمل می کند . حدود متعارف را در هم می شکند و شیوه ای از نگارش وقایع تاریخی را در پیش می گیرد که قرن ها بعد مورد توجه تاریخ نگاران عصر جدید قرار می گیرد. او خود می گوید که نمی خواهد از دیو و پری و غول بیابان و خرافات بنویسد که خواب آرد نادانان و احمقان را «چون شب برایشان خوانند. » بلکه برای بیداری و برای کسانی می نویسد که « سخن راست خواهند تا باور دارند» اگر چه «سخت اندک است عدد ایشان» و درجایی دیگر می نویسد که « ندانم این نوخاستگان درین دنیا چه بینند که فراخیزند و مشتی حطام گردکنند و ز بهر آن خون ریزند و منازعت کنند و آنگاه آن را آسان فرو گذارند و با حسرت بروند ، ایزد عز ذکره بیداری کرامت کناد» و « من که بوالفضلم ... چنین سخن ها را برای آن آرم تا خفتگان و به دنیا فریفته شدگان بیدار شوند و هرکس آن کند که امروز و فردا او را سود دارد.»
برخی از صاحب نظران نقش بیهقی را در شکل بندی زبان فارسی همسنگ نقش شکسپیر در زبان انگلیسی دانسته اند. بهار در کتاب سبک شناسی خود لیستی از واژه ها را ارائه می کند که برای نخستین بار توسط بیهقی وارد زبان فارسی شده است.
بیهقی کتاب دیگری هم به نام زینت الکتاب داشته که به نوشته ابن فندق در فن کتابت و نویسندگی بوده و مانند آن هم وجود نداشته است. و متاسفانه از بین رفته است.
7-حمید سبزواری(از زبان خودش)
بنده به سال 1304 هـ . ش. در سبزوار و در خانواده ای فرهنگی متولد شدم . اجدادم اهل شعر و شاعری بودند، به خصوص پسر دایی پدرم ، تجّلی سبزواری که از شاعران توانا بود . پدرم نیز با وجود نابینایی شعر می گفت. من از همان دوران طفولیت ، ذوق شاعری داشتم و چیزهایی می سرودم . به تدریج با تشویق و راهنمایی های پدرم این سروده ها رنگ شعر گرفت . تقریباً از کلاس سوم متوسطه بود که می توانستم به خوبی بسرایم . در زمانی که متفقین به ایران آمدند اشعارمن رنگ و بوی خاصی به خود گرفت . در آن زمان سروده های زیادی داشتم که متأسفانه طی جریاناتی از بین رفت. به هرحال مدتی در استخدام وزارت آموزش و پرورش بودم. پس از آن به کارهای مختلف دیگری پرداختم، زمانی که در بانک مشغول به کار بودم به تهران منتقل و در آنجا با مجامع مختلف ادبی آشنا شدم . نتیجه این رفت و آمدها ، اشعاری در زمینه های سیاسی و اجتماعی بود. طی جریان انقلاب کم کم شعرهای من حال و هوای مذهبی به خود گرفت . در جریان ساخت سرودهای انقلابی هم پیشقدم بودم . مدتی هم در جبهه حضور داشتم و اشعاری نیز در رابطه با جنگ تحمیلی سروده ام ، از همان زمان تاکنون به طور مداوم با صدا و سیما همکاری دارم ، همچنین با دیگر سازمان های اسلامی . به هر حال از زمانی که خودم را شناختم ، هیچ گاه شعر بیهوده نگفتم و هنرم را در راهی صرف نکردم که پشیمان باشم.
8- زندگی نامه و تالیفات حاج ملا هادی سبزواری
در سال 1212 ق. در شهر سبزوار و در خانه حاج میرزا مهدی یکی از انسانهای وارسته و مؤمن سبزوار کودکی پا به عرصة وجود گذاشت و هادی نام گرفت. او هشت سال داشت که به جمع محصلان علوم مقدماتی پیوست و در اوان نوجوانی ادبیات عرب (صرف و نحو) را فرا گرفت و دیری نگذشت که به جلسات درسهای بالاتر راه یافت. وی هر چند در ده سالگی پدرش را از دست داد ولی توانست به کمک یکی از اقوام خویش راههای سخت آینده را هموار سازد. پسر عمهاش حاج ملا حسین سبزواری که خود اهل فضیلت و دانش بود در ادامة تحصیل وی را یاری کرد[1] و با کمک او راهی حوزة علمیه مشهد شد و ده سال در کنار بارگاه امام رضا ـ علیه السّلام ـ به تحصیل پرداخت.
آثار ماندگار
عظمت تألیفات حکیم سبزواری بر اهل دانش و حکمت پوشیده نیست و ما در اینجا با بررسی آثار ارزشمند وی، گوشهای از افق فکری و وسعت علمی ایشان را معرفی میکنیم.
1. منظومه و شرح منظومة سبزواری: این اثر نفیس و کم نظیر حاصل تلاش بیش از بیست سال از عمر با برکت حکیم در سنین جوانی است
2. دیوان حاج ملا هادی: این کتاب که اشعارش بالغ بر هزار بیت است غزلیات و رباعیات و ... بسیار زبیای عرفانی را در بر گرفته است و نشان میدهد که این عالم بزرگوار در فنّ شعر و ادب نیز توانایی کامل داشته است.
3. اسرار الحکمه فی المفتتح المغتتم: حکیم بزرگوار این اثر نفیس را در دو بخش تنظیم کرده است. در بخش اول آن که مربوط به حکمت نظری است حکمت را پس از مقدمه در اثبات واجب الوجود و مباحث توحید آغاز و به دنبال آن مباحث معاد و نبوت و امامت را به طور استدلالی دنبال کرده است و با آوردن ادلهای در اثبات امامت حضرت مهدی(عج) این بخش را به پایان برده است.
در بخش دوم کتاب که در حکمت عملی است پس از مقدمه، فلسفه تفاوت بلوغ زن و مرد را مطرح ساخته و بر آن چهار دلیل اقامه کرده و به دنبال آن بحث طهارت و اسرار نجاست را بیان فرموده و با طرح مباحث نماز و زکات و روزه این بخش را نیز به پایان برده است.
4. شرح فارسی بر برخی از ابیات مشکل مثنوی مولانا.
5. مفتاح الفلاح و مصباح النجاح: شرح دعای شریف صباح منسوب به مولی الموحدین امیر المؤمنین است.
6. شرح الاسماء: شرح دعای جوشن کبیر است.
7. النبراس فی اسرار الاساس: یک دوره فقه به طور خلاصه در قالب نظم ریخته شده و با اسرار و حکمت بیان شده است.و...
9- زندگی نامه فخرالدین، حجازی،
فخرالدین حجازی روحانیزاده (فرزند شیخ محمد حجازی) و خود تحصیل کرده علوم دینی و جدید – رشته ادبیات فارسی دانشگاه مشهد ـ در اصل سبزواری بود و با عضویت در انجمن تبلیغات اسلامی شهاب پور کارهای تبلیغاتی و دینی و مطبوعاتی اش را آغاز کرد. از همان روزگار جوانی در ادبیات و شعر دست داشت.
این در حالی است که همان زمان هم وی در سبزوار اندیشه سیاسی منتقدانه خود را داشت و خیلی سریع وارد کارهای مطبوعاتی و سیاسی شد.
ساواک درباره سابقه وی پیش از 28 مرداد نوشته است: مشار الیه تا قبل از قیام ملی 28 مرداد عضو یکی از احزاب وابسته به جبهه ملی و عضو انجمن تبلیغات اسلامی بوده و روزنامههای اسرار شرق و جلوه حقیقت را که دارای مطالب تند بوده در سبزوار اداره میکرده است.
حجازی در طول زندگیش فردی مقید به مسائل مذهبی و در عقاید شیعی اش جدی بوده است.
بعدها از سبزوار به مشهد آمد و ضمن تدریس در دبیرستان، در آستان قدس رضوی مشغول به کار شد.در این زمان از یک سو دلداده آیتالله میلانی بود و از سوی دیگر در آستان قدس به فعالیتهای فرهنگی مشغول. با توجه به زبان گیرایی که داشت مسؤولان دولتی از وی انتظار داشتند تا آشکارا به دفاع از حکومت پهلوی بپردازد. اما وی که این خواسته را با تمایلات درونی خود ناسازگار میدید با توصیه آیتالله میلانی مشهد را رها کرد و به تهران آمد.و ظاهراً با حمایت مالی ایشان هم بود که توانست درتهران انتشاراتی به راه اندازد. در تهران بلافاصله به سخنرانی که کار حرفه ایش بود روی آورد و از اینرو در همان سالهای نخست تأسیس حسینیه ارشاد به وفور در آنجا سخنرانی میکرد و در دبیرستان هم درس میداد.
10- دکتر علی شریعتی
دکتر علی شریعتی در دوم آذرماه سال ۱۳۱۲ در مزینان متولد شد. شریعتی در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته دکترای جامعه شناسی به فرانسه رفت. شریعتی در سال ۱۳۴۳ بهایران بازگشت و ابتدا بهعنوان دبیر دبیرستان و سپس بهعنوان استادیار دانشگاه مشهد شروع به فعالیت کرد. دکتر شریعتی در سال ۱۳۴۸ به حسینیه ارشاد در تهران دعوت شد و از آن زمان با سلسله سخنرانیهای معروف خود به مبارزه ضد حکومت شاه پرداخت. از دکتر شریعتی دهها جلد کتاب و مقالهتحقیقی و متون سخنرانی برجای ماندهاست. علی شریعتی روز ۲۹ خرداد سال ۱۳۵۶ درگذشت. آرامگاه وی در سوریه است.
بیو گرافی و شرح حال دکتر علی شریعتی
نگاهی به زندگی دکتر علی شریعتی با بازخوانی کتاب «طرحی از یک زندگی» نوشته پوران شریعت رضوی(همسردکتر)
در فاصله سالهای تدریسش، سخنرانیهایی در دانشگاهای دیگر ایراد میکرد، از قبیل دانشگاه آریامهر (صنعتیشریف)، دانش سرای عالی سپاه، پلیتکنیکتهران و دانشکده نفت آبادان. مجموعه این فعالیتها سبب شد که مسئولین دانشگاه درصدد برآیند تا ارتباط او را با دانشجویان قطع کنند و به کلاسهای وی که در واقع به جلسات سیاسی-فرهنگی، بیشتر شباهت داشت، خاتمه دهند.سال شمار زندگی دکتر : ۱۳۱۲: تولد ۲ آذر ماه ۱۳۱۹: ورود به دبستان «ابن یمین» ۱۳۲۵: ورود به دبیرستان «فردوسی مشهد» ۱۳۲۷: عضویت در کانون نشر حقایق اسلامی ۱۳۲۹: ورود به دانش سرای مقدماتی مشهد ۱۳۳۱: اشتغال در ادارهٔ فرهنگ به عنوان آموزگار. شرکت در تظاهرات خیابانی علیه حکومت موقت قوام السلطنه و دستگیری کوتاه. اتمام دوره دانش سرا. بنیانگذاری انجمن اسلامی دانش آموزان. ۱۳۳۲: عضویت در نهضت مقاومت ملی ۱۳۳۳: گرفتن دیپلم کامل ادبی ۱۳۳۵: ورود به دانشکده ادبیات مشهد و ترجمه کتاب ابوذر غفاری ۱۳۳۶: دستگیری به همراه ۱۶ نفر از اعضاء نهضت مقاومت ۱۳۳۷: فارقالتحصیلی از دانشکده ادبیات با رتبه اول ۱۳۳۸: اعزام به فرانسه با بورس دولتی ۱۳۴۰: همکاری با کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، جبهه ملی، نشریه ایران آزاد ۱۳۴۲: اتمام تحصیلات و اخذ مدرک دکترا در رشته تاریخ و گذراندن کلاسهای جامعهشناسی ۱۳۴۳: بازگشت به ایران و دستگیری در مرز ۱۳۴۵: استادیاری تاریخ در دانشگاه مشهد ۱۳۴۷: آغاز سخنرانیها در حسینیه ارشاد ۱۳۵۱: تعطیلی حسینیه ارشاد و ممنوعیت سخنرانی ۱۳۵۲: دستگیری و ۱۸ ماه زندان انفرادی ۱۳۵۴: خانه نشینی و آغاز زندگی سخت در تهران و مشهد ۱۳۵۶: هجرت به اروپا و شهادت.
آثار شریعتی
هبوط
کویر
گفتگوهای تنهایی
مذهب علیه مذهب
میعاد با ابراهیم
فاطمه فاطمهاستابوذر
...و
11- دکتر سیدمحمد علویمقدم
دکتر سیدمحمد علویمقدم، از استادان برجسته دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد و دارای دکترای زبان و ادبیات فارسی است. وی در 29آبان سال 1311شمسی در خانواده سید محمدعلی¬بن حاج میرزامحمد علوی¬ ششتمدی، در سبزوار دیده به جهان گشود. جدش حاج میرزامحمد، از ثقات و سادات باتقوای سبزوار بود.
دکتر علویمقدم تحصیلات ابتدایی خویش را در این شهر در نزد معلم فرزانه مرحوم حاج شیخ حسن داورزنی، در دبستان ملی دانش و با رتبه شاگرد دومی در سطح شهرستان به پایان برد. از دیگر معلمان وی در آن زمان حاج عباسعلی آقابابایی و حاج غلامحسین صدقی و حسین صدقی بودند. همزمان با تحصیلات علوم جدید، در حوزه علمیه سبزوار به تحصیل علوم اسلامی مشغول شد و علوم عربیت و ادبیات و معارف اسلامی را فرا گرفت. از جمله استادان ایشان در آن زمان، حاج شیخ محمدحسن شریعتمداری، آیت¬الله حاج شیخ محمدتقی عندلیبی خواستار که در مسجد جامع سبزوار تدریس داشت، حاج شیخ ولی¬الله اسراری که در مدرسه فصیحیه درس می¬داد، حاج سیدفخرالدین افقهی که در مسجد پامنار جلسه درس برپا کرده بود، و حاج شیخ قربانعلی شریعتی مزینانی در حوزه و مرحوم حاج میرزا اسدالله فاضلی بود که در مدرسه فخریه تدریس میکردند.
دکتر علوی¬مقدم پس از پایان دوره تحصیلات علوم قدیم و جدید، در سال 1331 به شغل شریف معلمی روی آورد و اولین سال تدریس خود را در روستای نامن- در 35 کیلومتری غرب سبزوار- آغاز کرد و سپس به سبزوار منتقل شد و به تدریس در مدارس این شهر پرداخت.
در سال 1336 در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشسرای عالی تربیت¬معلم تهران قبول شد و در سال 1339 با فارغالتحصیل شدن از این دانشسرا، سالها در دبیرستان «اسرار» به تدریس ادبیات فارسی پرداخت.
در سال 1340ش، یکی از پنج نفری بود که در رشته دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد و همزمان با تحصیل خود، از سال 1336 تا سال 1349 به سبزوار می¬آمد و در دبیرستان¬های این شهر تدریس می¬کرد و مدتی ریاست دبیرستان «اسرار»- بزرگترین دبیرستان سبزوار در قبل از انقلاب اسلامی- را نیز برعهده داشت.
دکتر علوی¬مقدم پس از کسب درجه دکتری در سال 1349 از دانشگاه تهران، به تحقیق و تدریس پرداخت و برای تدریس ادبیات فارسی، به دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد رفت و بیش از سی و پنج سال است که با سمت دانشیاری و سپس استادی، در آن دانشگاه و همچنین دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت¬معلم سبزوار به تدریس و تحقیق و پژوهش اشتغال دارد.
دکتر علوی¬مقدم در سالهای 1355ش. در دانشگاه¬های مصر و در سال 1366ش. در دانشگاه¬های اسلامآباد پاکستان و همچنین از سال 1375 تا 1377ش. به مدت دو سال در دانشگاه¬های سوریه و حلب، زبان و ادبیات فارسی تدریس می¬کرده است.
وی تاکنون، در بیش از 50 کنگره و همایش علمی داخلی و خارجی شرکت جُسته و و بالغ بر 40 سخنرانی در محافل علمی و ادبی ارائه کرده و استاد راهنمای بالغ بر 60 رساله دکتری و کارشناسی ارشد بوده است. مدتی نیز سرپرست دورههای تحصیلات تکمیلی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد و نیز عضو شورا و هیئت ممیزه آن دانشگاه بوده است.
از دکتر سیدمحمد علوی¬مقدم، آثار ارزشمندی در زمینه علوم قرآن و بلاغت، ادبیات فارسی و اخلاق به چاپ رسیده است. از آن جمله:
1- در قلمرو بلاغت: این اثر در زمینه علم بلاغت، بویژه بلاغت قرآن و معرفی و نقد آثار مهم این علم است که در حقیقت، مجموعه مقالات منتشر شدۀ دکتر علوی¬مقدم تا سال 1372 در نشریات مختلف است.
این کتاب در دو جلد، در انتشارات آستان قدس رضوی در سال 1373 چاپو منتشر شده است.
2- جلوه جمال (نمونه اعلای بلاغت قرآن)؛ چاپ انتشارات بنیاد قرآن، 1364ش؛
3- بررسی آیات حج در قرآن مجید؛ چاپ انتشارات مشعر؛
4- معانی و بیان؛ با همکاری دکتر رضا اشرف¬زاده،چاپ انتشارات سمت،چاپ دوم، 1376؛
موقعیت علمی و دانشگاهی سبزوار
سبزوار با دارا بودن حدود 25000 دانشجو در دانگاههای مختلف دولتی ،آزاد اسلامی،علوم پزشکی ،پیام نور و مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی ،آموزشکده فنی امام خمینی و بقیه ا... ،علمی و کاربردی با دو مرکز می باشد که میتوان گفت در سطح کشور و استان یک شهرستان علمی و فرهنگی محسوب میگردد.
دانشگاه تربیت معلم سبزوار
سنگ بنای تأسیس دانشگاه تربیت معلم سبزوار در سال 1365 نهاده شد و با تلاش پیگیر مسئولان شهرستان و عنایت وافر مسئولان وقت وزارت فرهنگ و آموزش عالی، دانشگاه در سال بعد با پذیرش161 نفر دانشجو در چهار رشته دبیری الهیات، دبیری زبان و ادبیات فارسی، دبیری زبان و ادبیات عرب ودبیری ریاضی در مقطع کارشناسی فعالیت علمی، آموزشی و پژوهشی خود را آغاز نمود.
از آن سال تاکنون، همواره بر تعداد گروههای آموزشی، رشتهها و گرایشهای تحصیلی و تعداد دانشجویان افزوده شده است؛ بهنحوی که در حال حاضر، دانشگاه دارای دانشکده های ذیل می باشد.
1- دانشکده ادبیات و علوم انسانی
دانشگاه تربیت معلم 2- دانشکده ادبیات و علوم انسانی
3- دانشکده فنی و مهندسی
4- دانشکده هنر و معماری
5- دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی
6- دانشکده صنعت نفت و گاز
که در 22 گروه آموزشی، 72 کد رشته تحصیلی در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ناپیوسته، کارشناسی ارشد و دبیری با حدود 7200 نفر دانشجو در دورههایروزانه، شبانه و نیمه حضوری در حال فعالیت می باشد.
دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار :
دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار از سال 1363 در سبزوار با معدود رشته های همچون کشاورزی و چند رشته دیگر فعالیت خود را در مدارس آموزش و پرورش آغاز نمود. این دانشگاه با روند صعودی جذب دانشجو، اخذ مجوز در رشته های جدید و متنوع و ساخت و ساز فضاهای آموزشی کار خود را ادامه داد به گونه ای که هم اکنون دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار نه تنها در سطح منطقه بلکه در سطح کشور به لحاظ برخورداری از فضاهای آموزشی، خوابگاهی، رفاهی و کارگاهی دارای موقعیت بسیار ممتاز و برجسته ای می باشد. این دانشگاه در حال حاضر با دارا بودن حدود 8000 دانشجو در 52 رشته در مقاطع مختلف تحصیلات عالی فعالیت می نماید. از جمله این رشته ها می توان به موارد زیر اشاره نمود.
کشاورزی، ادبیات فارسی، الهیات، برق و الکترونیک، حسابداری، علوم تربیتی، پرستاری، مدیریت در رشته های مختلف، دبیری در رشته های مختلف، دامپزشکی، کامپیوتر در رشته های مختلف، صنایع در رشته های مختلف و بهداشت در رشته های مختلف
دانشگاه علوم پزشکی سبزوار :
دانشگاه علوم پرشکی سبزوار باسابقه ترین مرکز آموزش عالی این شهرستان ی باشد
این دانشگاه هم اکنون دارای سه دانشگاه می باشد :
1- دانشگاه پزشکی که از مهرماه سال 88 با جذب 20 دانشجو فعالیت خود را آغاز کرده است.
2- دانشگاه مامایی و پرستاری
3- دانشگاه بهداشت و تغذیه
این دانشگاه در سطح استان خراسان رضوی دارای موقعیت بسیار ممتازی می باشد و هم اکنون بیش از 1200 نفر دانشجو در آن مشغول به کسب دانش و تجربه می باشند.
سایر مراکز آموزش عالی شهرستان سبزوار :
سایر مراکز سبزوار عبارتند از :
1- آموزشکده فنی پسران امام خمینی (ره) : در رشته های مختلف فنی برق الکترونیک، مکانیک، ساختمان و . . . در مقاطع کاردانی و کارشناسی دانشجو جذب نموده است. هم اکنون حدود 2600 دانشجو در این مرکز مشغول به تحصیل می باشند.
2- آموزشکده فنی دختران بقیه ا . . . : این آموزشکده با حدود 1600 دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی در رشته های فنی نظیر خیاطی، کامپیوتر و خدماتی نظیر مدیریت خانواده و . . . در حال فعالیت می باشد.
3- مرکز علمی و کاربردی : مرکز آموزشی علمی و کاربردی در دو مکان مجزا در سبزوار با جذب حدود 1000 نفر دانشجو مشغول فعالیت می باشند.
4- آموزشکده فنی سماء : آموزشکده های فنی سماء وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار می باشد. این آموزشکده ها با جذب حدود 1450 نفر دانشجو در قسمت خواهران و برادران به صورت ضمیمه و یا مستقل از دانشگاه آزاد به فعالیت اشتغال دارند.
آموزش و پرورش سبزوار :
مدیریت آموزش و پرورش سبزوار در جایگاه معاونت مدیرکل سازمان دارای 3500 نفر پرسنل اعم از اداری و آموزشی می باشد. در مقاطع سه گانه تحصیلی حدود 52000 نفر دانش آموز در حدود 400 آموزشگاه به اشتغال دارند. علاوه بر آمار یاد شده در شهر سبزوار تعداد دانش آموزان و آموزشگاه ها و نیروهای فرهنگی شاغل در بخش های تابعه و یا منفک شده از سبزوار به طور کلی مطابق با جدول ذیل می باشد.
وضعیت اقتصادی سبزوار
شهرستان سبزوار با بیش از دو هزار سال قدمت در غرب استان پهناور خراسان در مسیر جاده ابریشم قرار دارد . مرکز شهرستان شهر سبزوار می باشد که مشهد با فاصله 220 کیلومتری در شرق آن و تهران با فاصله 644 کیلو متر در غرب آن قرار داشته وارتفاع آن از سطح دریا 987 متر می باشد .
مرتفع ترین نقطه شهرستان در ارتفاعات جغتای به نام کوه گر، با ارتفاع 2948 متر از سطح دریا و پست ترین نقطه آن کور مزینان با ارتفاع 780 متر ازسطح دریا می باشد و رودخانه کال شور در 16 کیلومتری جنوب شهر قرار دارد .
مساحت این شهرستان 20502 کیلومتر مربع و مساحت شهر سبزوار 15 کیلومتر مربع بوده و شامل 7 بخش 23 دهستان 486 روستا می باشد.
این شهرستان بعد از مشهد پر جمعیت ترین شهرستان استان های خراسان می باشد .
شهرستان سبزوار دارای آب وهوایی متغیر است بگونه ای که در فصل تابستان در قسمتهای کویری حرارت به 43 درجه سانتیگراد و در زمستان در مناطق کوهستانی به 6 درجه سانتیگراد می رسد و میزان بارندگی سالانه حدود 180 میلیمتر است .
تولیدات عمده کشاورزی این شهرستان شامل زیره ، چغندر قند ، گندم ، پنبه ، جو ، زعفران و تولیدات باغات آن شامل انار، گردو ، انگور، بادام ، پسته ، آلو ، گیلاس و زرد آلو می باشد .
تولیدات صنعتی شامل کابل های کنترل خودرو ، شیرآلات ، موتورهای الکتریکی ، زیره تصفیه شده ، اسانس زیره ، قند ، فرآورده های گوشتی نظیر سوسیس وکالباس و فرآورده های لبنی و پنبه تصفیه شده می باشد .
شهرستان سبزوار شامل 22 معدن سنگ ساختمان کائولن ، کرومیت ، لاشه ساختمانی ، نمک ، سنگ و خاک صنعتی می باشد .
شهرستان سبزوار به لحاظ قرار گرفتن در ورودی استان خراسان بزرگ و همچنین محل اتصال شریان های ارتباطی مهم جنون کشور به شمال و غرب به شرق طبیعتا حوزه و رمرکز تجاری، اقتصادی و فرهنگی منطقه واقع گردیده است.
به لحاظ تجاری و اقتصادی شهرستان های بردسکن، جوین، جغتای، اسفراین و حتی قسمتی از شهرستان شاهرود (میامی و خار و توران) بیشتر مراودات تجاری و اقتصادی خویش را با سبزوار دارند. سبزوار مرکز خرید و فروش محصولات مهم کشاورزی مهم نظیر گندم، جو، پنبه و زیره در منطقه و شهرستان های یاد شده می باشد.
به لحاظ فرهنگی و با توجه به مطالب مذکور در قسمت وضعیت علمی و فرهنگی شهرستان و وجود مراکز متعدد آموزش عالی و حدود 25000 دانشجو از سراسر کشور، سبزوار یک شهر کاملا دانشگاهی محسوب می شود.
همچنین از نظر قومیتی محل اجتماع و زندگی قومیت های مختلف فارس، ترک، کرد و . . . می باشد که در اطراف و اکناف این شهرستان مخصوصا بخش خوشاب م شهرستان های همجوار نظیر جوین و جغتای پراکنده و همگی با وحدت و اتحاد کامل با همدیگر همزیستی مسالمت آمیزی دارند.
آثار باستانی سبزوار
1-مسجد جامع سبزوار
مسجد جامع سبزوار با مساحتی حدود چهارهزار متر مربع مشتمل بر ایوانهای قبله و شمالی ، صحن ، شبستان و رواق در حاشیه جنوبی خیابان بیهق این شهر واقع است . بنا بر شواهد معماری بخشهایی از این بنا در طول زمان بازسازی و مرمت شده است . در ضلع جنوبی ایوان قبله محراب قرار دارد که بر بالای آن کتیبه ای به تاریخ 1292 ه . ق و بر راس این ایوان دو مناره آجری دیده می شود . در طرفین این قسمت شبستانهایی با طاق ضربی بلند همزمان با بنای ایوان جنوبی ایجاد شده است . در دالان سمت شرقی ایوان شمالی مسجد کتیبه هایی به صورت سنگ نوشته از دوران صفویه با تاریخ های 979 و 1136 ه . ق درباره مراعات سکنه سبزوار و دستوری از شاه طهماسب صفوی ثبت می باشد . از عمده تزئینات مسجد جامع سبزوار کاشی هفت سنگ و کاشیکاری خشتی است . این بنا ویژگیهای معماری سده هشتم هجری را نشان می دهد.
این بنا در حاشیه جنوبی خیابان بیهق واقع گردیده و حدود چهار هزار مترمربع وسعت دارد مسجد جامع سبزوار از انواع مساجد چهار ایوانی است که ایوان قبله با ارتفاع حدود 20متر و ایوان مقابل آن با بلندی 14متر رفیع تر از ایوان های جانبی می باشد بر فراز دوسوی ایوان قبله دومناره به ارتفاع 11متر در اوایل دوره پهلوی افزوده اند این مسجد علاوه بر ایوان ها دارای شبستانی است بزرگ درسمت غرب که پوشش گنبدی آن برفراز پایه های قطور آجری اجرا شده است ورودی اصلی مسجد گویا در گذشته از انتهای ایوان شمالی بوده که به دنبال تعریض خیابان بیهق راه ورود به مسجد از رواقهای طرفین ایوان در نظر گرفته شده است.
تزیینات معماری مسجد جامع سبزوار عمدتا کاشی هفت رنگ است که نمای ایوان جنوبی و ایوانچه های طرفین به آن مزین است رویه دیوار شرقی مسجد نیز باکاشی خشتی هفت رنگ زینت یافته است براساس کتیبه ای کاشی ها در سال 1385هجری قمری نصب شده است کتیبه های سنگی متعددی که بر پایه ایوان ها نصب شده از اسناد تاریخی مهم دوره صفوی محسوب میشوند مضمون دو کتیبه ایوان شمالی که دارا ی تاریخ 1136هجری قمری است . معافیت مردم ازدادن پیشکش ورود و تعهد متصدی امر درعدم دریافت آن می باشدکتیبه دیگری با خط خوش و مر بوط به سال 979هجری قمری در دالان سمت شرقی ایوان شمالی نصب گردیده و به موجب آن به دستور شاه طهماسب اول صفوی گرفتن اجرت غسالی و گور کنی نامشروع و ممنوع اعلام شده است در کتاب و مطلع الشمس از کتبیه های سنگی دیگری با تاریخ های 1276و1290هجری قمری در ایوان شمالی و دیوار غربی مسجد نام برده شده است در مورد تاریخ دقیق احداث بنا سندی در دست نیست اما نقشه و سبک معماری آن این امکان رافراهم می آورد تاقول کسانی را که مسجد جامع سبزواررا به سربداران نسبت داده اند بپذیریم این مسجد درفهرست آثار تاریخی به ثبت رسیده و عملیات مرمت و حفاظت آن توسط میراث فرهنگی خراسان انجام شده است .
تاریخچه بنای مسجد
مسجد جامع سبزوار با مساحتی حدود چهار هزار متر مربع مشتمل بر ایوانهای جنوبی و شمالی، صحن، شبستان های شرقی و غربی و رواق می باشد و امروزه در حاشیه جنوبی خیابان بیهق شهر سبزوار قرار گرفته است.درورودی مسجد جامع سبزوار در هنگام بنا از میان ایوان شمالی بوده که در موقع احداث خیابان بیهق این راه را بسته و دهنه ایوان را با پنجره آهنی بزرگی مسدود نموده اند و برای ورود به مسجد از دو طرف ایوان شمالی سه ایوانچه از شبستان های شمالی مسجد را برای ورود به مسجد در نظر گرفته و برای هر یک در آهنی حجیمی نصب کرده اند. در داخل ایوان و سردر آن کتیبه و نقش و تزیین دیده نمی شود، جز این که برای چند حجره ای که بالای شبستان های طرفین ایوان شمالی که بعدا بنا شده دو پله کج و معوج آهنی در فضای ایوان نصب کرده اند. ارتفاع سردر ایوان شمالی که نمای آن آجری ساده است چهارده متر می باشد. از دیگر ویژگی های ایوان شمالی دو مناره کوتاه کوچک است. علاوه بر این در دالان سمت شرقی ایوان شمالی مسجد کتیبه هایی به صورت سنگ نوشته از دوران شاه طهماسب دوم صفوی با تاریخ های ۹۷۹ و ۱۱۳۶ هجری قمری درباره مراعات سکنه سبزوار ثبت می باشد.
ایوان جنوبی به سبب محراب و تجمع نمازگزاران مهمترین قسمت مسجد می باشد. محراب مسجد در آخر این ایوان قرار دارد و بر بالای آن کتیبه ای است که تاریخ ۱۲۹۲ هجری قمری را نشان می دهد. بر راس این ایوان دو مناره آجری دیده می شود که فاقد تزیین می باشند و از سطح پشت بام یازده متر ارتفاع دارند. ایوان جنوبی در زمان ساخت فاقد تزیینات کاشی یا گچبری بوده و به این ترتیب یادآور اسلوب ابنیه ی اواخر قرن هشتم هجری بوده است، هر چند که بعدها به صورت مفصلی با تزیینات کاشی تزیین گردیده است. عرض ایوان جنوبی ۲۵/۹ متر و ارتفاع ایوان ۶۰/۱۷ متر می باشد. درطرفین این قسمت شبستانهایی با طاق ضربی بلند همزمان با بنای ایوان جنوبی ایجاد شده است. شبستان شرقی در واقع شبستان تابستانی مسجد بوده است و در این فصل فضای مناسبی جهت نمازگزاران به شمار می آمده است. نمای این شبستان در دهه های اخیر با کاشی های خشتی الوان و با نقوش تازه زینت یافته است. بانی این کار بنا بر کتیبه موجود در این مسجد آیت الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و به سال ۱۳۸۵ بوده است. شبستان غربی در نه دهنه ساخته شده که دهنه وسط را به عنوان راهرو قرار داده و از آنجا وارد شبستان می شده اند و بقیه شبستان غربی راهش از دالان جنب ایوان شمالی مسجد است. نمای این شبستان نیز در گذشته ساده و بدون پوشش بوده و در دهه های اخیر با کاشی های نره سفید و سیاه و با کتیبه هایی شامل نام های مقدس الله، محمد و علی و با خط کوفی بنایی تزیین شده اند. پایه های شبستانها و ایوانها در زمان بنا ی مسجد آجری ساده بوده و در دهه های اخیر ازاره تمام پایه ها در چهار طرف مسجد را با سنگ معدن خلج مشهد پوشانده شده اند.از عمده تزیینات مسجد جامع سبزوار کاشی هفت رنگ و کاشیکاری خشتی است. این بنا ویژگی های معماری سده هشتم هجری را نشان می دهد.
2-موزه ی مردم شناسی سبزوار
از بناهای چهار ایوانی و قاجاری شهر سبزوار ایجاد شده است. بنای مزبور با ساختار محور فرهنگی امروزه در ضلع غربی میدان کارگر و به فاصله نزدیکی از آرامگاه حاج ملا هادی سبزواری و مقبره بقراط واقع گردیده و ورودی آن از ضلع جنوبی و از طریق یک هشتی به ایوان جنوبی منتهی می گردد.علاوه بر چهار ایوان اصلی غرفه هایی نیز مشرف بر حیاط مرکزی ساخته شده و بخش غربی بنا با فضای وسیع خود کاربری اصطبل را داشته است.
هشتی ورودی کاروانسرا دو طبقه بوده و تزئینات عمده معماری آن منحصر به کاربرد طرح های هندسی با استفاده از نقاشی اخرائی بر روی آجر است.
این بنا به موجب وقفنامه ای در سال 1219 ق توسط از باغان سبزوار که در زمان ناصر الدین شاه قاجار سمت سرتیپی داشته است به انضمام یک باب آب انبار مجاور،برای رفاه زائرین حضرت رضا(ع) در بیرون از دروازه نیشابور و در کنار شاهراه خراسان بنیان گردیده است.
بازدید از موزه مردم شناسی سبزوار سفری است خاطره انگیز به گذشته برای معرفی گوشه هایی از آداب و رسوم و مشاغل و حرفه های سنتی این ناحیه که باید آنها را برای آیندگان حفاظت و صیانت نمود.
آداب و رسوم تحویل سال (سفره ی عید)
در سبزوار طبق اداب و رسوم گذشته صبح روز عید سفره را پهن کرده و روی آن آینه ،قرآن، کاسه آب، تنگ ماهی ، سبزینه،کاهو،گردو،فندق،تخم مرغ رنگ شده،نان و ماست،شیرینی های محلی،خرما، کشمش، نخود،انواع برگه خشک میوه جات می گذارند. لحظاتی قبل از تحویل سال نیز اعضاء خانواده دور سفره عید می نشینند،بزرگان قرآن می خوانند و کوچکترها به آب و سبزینه می نگرند تا سال خوبی برای آنها رقم زده شود.بعد از تحویل سال نیز هر خانواده سعی می کنند پذیرای یک نفر پسر بچه خوش قدم باشند،این پسر بچه می تواند از اقوام و در مواردی فرزند خود خانواده باشد به این ترتیب قبل از تحویل سال او را به بیرون از خانه می فرستند تا بعد از گردش سال اولین کسی یباشد که وارد خانه می شود و بر این باورند که روزیشان زیاد خواهدشد و سال خوب و پرباری در پیش
رو خواهند داشت. در بعضی نقاط سبزوار نیز بعد از تحویل سال بره کوچکی را به داخل خانه می آورند تا روزی خانواده و برکت آن افزون گردد.
آداب و رسوم شب چله
در مناطق گوناگون سبزوار چله بزرگ از اول دی ماه آغاز گردیده و تا دهم بهمن ادامه می یابد. بنا بر سنت قدیمی اولین شب چله کوچکترها به دیدار بزرگترها رفته و با تنقلاتی از جمله برگه هلو،برگه زردآلو،قیسی و میوه هایی مانند هندوانه و انار پذیرایی می شدند.کرسی خانه محل تجمع همه اقوام بود که در آن شب شاهنامه خوانی، امیر ارسلان و حیدر بیگ به خاطرات خوش آن می افزود. همچنین خوردن برف و شیره انگور با مخلوطی از گیاه «بایان» به صورت کف از سنتهای قدیمی شب چله بود. از جمله مراسمی که آن شب صورت می گرفت باید به « شال اندازی» اشاره کرد که فردی آشسنا یا غیر آشنا بر روی بام خانه رفته و شال خود را از دریچه «هورنو» به کرسی خانه می انداخت، اگر صاحبخانه او را می شناخت مقداری آجیل
شب چله در داخل آن می ریخت و گره می زد و اگر شال او را نمی شناخت آن را پایین می کشید.
اتاق عقد سنتی
پس از انتخاب همسر واسطه ای به نام« راوی» خانواده پسر به اتفاق بزرگان به همراه کله قند،گوسفند و چای به خانه دختر می روند و با تعیین مهریه،قباله و شیربها دختر و پسر نشانی همدیگر می شوند.پس از آن مراسم عقد تدارک دیده می شود. در اجرای این مراسم با توجه به آداب و رسوم خاص، ابتدا اتاق عقد آراسته و سپس چیدمان سفره تکمیل می شود. تزئین اتاق با اجزاء و عناصر سنتی از جمله دیوارکوب مرصع و پولکدوزی شده ،دیوار آویز، وسایل روشنائی،منگوله های الوان تهیه شده از نخهای قالی و فرت بافی ،ظروف و ..... انجام گردیده و در سفره عقد که از یک پارچه زربفت و زری دوزی شده یا حریر گرانقیمت تهیه می شود معمولاً اقلامی نظیر آئینه و شمعدان،کله قند، شیرینی های محلی، گل، قرآن و رحل،ظروف زیبا، پارچه ها و البسه تقدیمی به عروس و داماد، صندوقچه جواهرات عروس،کفش عروس و داماد، نقل و نبات و غیره قرار می گیرد. غرفه اتاق عقد سنتی موزه شمالی از آداب و رسوم گذشته را در تزئین و چیدمان این اتاق به نمایش گذاشته است. از جمله مشغله خانواده ها بحث همسر گزینی است که در نواحی مختلف ایران با،شیوه ها و گوناگونی فراوان انجام می شود. در شهرستان سبزوار نیز این امر به سبک و سیاق خاصی دیده می شود به نحوی که ابتدا پس از انتخاب همسر توسط واسطه ای به نام «راوی» خانواده پسر به اتفاق بزرگان به همراه کله قند،گوسفند و چای به خانه دختر می روند و با تعیین مهریه ،قباله و شیربها ،دختر و پسر نشانی همدیگر می شوند.پس از آن مراسم عقد تدارک دیده می شود.عاقد صیغه عقد را جاری می کند.مراسم اسب چوبی به همراه نواختن ساز و دهل اجرا می شود.قبل از مراسم عروسی همیاری گروهی در تهیه هیزم،شغاری(مقدمات تهیه لباس داماد و عروس) خیاطی و گندم پاک کنی کمک به خانواده عروس و داماد محسوب می گردد. در حنابندان نیز دست و پای راست عروس و بعد دست و پای چپش را حنا می بندند. در مراسم عروس کشان ،عروس و داماد سوار بر اسب به همراه ساز و دهل به میدانگاهی روستا رفته و مراسم نارزنی (پرتاب انار) آغاز می شود و سپس آن دو به خانه بخت می روند.
فنون بافته ها
در شهرستان سبزوار معیشت مبتنی بر نظام کشاورزی و دامداری باعث تولید پشم و کرک پنبه و کتان گردیده که ماده اولیه بافته های سنتی از جمله قالیبافی ،گلیم بافی،پلاس بافی،جاجیم بافی،فرت بافی و پارچه بافی را تشکیل می دهد. این فنون در بسیاری از ساکنین روستا جزئ اقتصاد خانواده محسوب می شود که توسط زنان و دختران تولید می شود.فنون بافته ها جدا از نقش و کارکرد اقتصادی که منبع درآمدی برای زنان و دختران به شمار می آید دارای جنبه های هنری نیز می باشد که در طرح ها و نقشه های آنها مشاهده می شود. نقوش به کار رفته در فنون بافته ها الهام گرفته از طبیعت و محیط و برگرفته از نقوش گیاهی،حیوانی و انسانی و اشکال هندسی است.
1- قالیبافی
به دلیل کاربردی که قالی در زندگی مردم به عنوان اصلی ترین زیرانداز ایرانیان دارد، هر خانواده روستایی ضمن برآوردن نیاز خانواده خود،برای عرضه و فروش آن به قالیبافی نیز می پردازد.در اکثر روستاهای سبزوار در گذشته هنر قالیبافی رواج و گسترش چشمگیری داشت. به نحوی که در ساختار مساکن روستایی محلی را به کارگاه قالیبافی اختصاص می دادند. دارهای قالی بافی در سبزوار به صورت عمودی و افقی می باشد که دارهای قالی در گذشته از چوب تهیه می شد که در حال حاضر این دارها فلزی است. قالی های آراسته به طرح هایی بر گرفته از نقوش اسلیمی –ختایی و گلهای شاه عباسیس می باشد که با الهام از طرح نقوش قالی های منطقه کرمان،اصفهان، نائین، گلپایگان و یزد بافته می شود.
2- گلیم و پلاس بافی
در کنار فعالیتهای روزمره زنان روستایی اوقاتی از زندگی خود را به بافت گلیم و یا پلاس اختصاص می دهند که در گذشته به دلیل رواج شتر داری از پشم شتر برای بافت گلیم استفاده می شد اما در حال حاضر بیشتر از پشم گوسفند تهیه می شود. به وسیله دستگاههای گلیم بافی تولیدات دیگری از جمله پشتی ،خورجین،سفره ،پی تاوه،سیاه چادر،چوقه و .... نیز بافته می شود.
فرت بافی
پیش از این در شهرستان سبزوار اغلب پارچه های مورد استفاده و پوشاک توسط زنان در کارگاههای پارچه بافی و فرت بافی تهیه می شد. از نظر ساختار یک دستگاه فرت بافی شامل قسمتهایی از جمله: گوگا،دسته و نورد می باشد که با استفاده از آن ضمن بافت پارچه ،انواع لباس،چادر شب،دستمال،روسری و .... نیز بافته می شود.در سبزوار کانون اصلی فرت بافی روستای استاج بوده است که هم اکنون به دلیل تولید و عرضه پارچه های صنعتی ماشینی این حرفه نیز رو به زوال و خاموشی گذاشته است.
اسب چوبی:
روی هم رفته هنرهای رایج در شهرستان سبزوار شامل هنرهای آئینی ، نمایشی و موسیقی است که از جمله آنها باید به اسب چوبی اشاره کرد. در حال حاضر این هنر آئینی در مجالس شادی اجرا می شود . برای ساخت اسب چوبی بر روی قطعات چوبهایی که به هیات بدن و سر اسب ساخته می شود پارچه هایی نصب می کنند تا یک نفر به راحتی در میان آن قرار بگیرد. اسب چوبی با استفاده از شالهای طرفین که بر روی شانه های فرد می افتد مهار شده و افسار آن را به دست می گیرد. سپس با حرکات پا، چرخش بدن و چوب دستی اجرای حرکات موزون آغاز می شود که در حقیقت نمادی از جنگ و پیکار فرضی با سربازان مغولی در هنگام حمله با ناحیه بیهق (سبزوار فعلی) است. برای ایجاد توازن در حرکت اسب چوبی از سازهای کوبه ای نظیر دهل، سرنا و ساز نیز استفاده می شود. در مجالس عروسی اسب چوبی عروس با پارچه های رنگی و اسب چوبی با پارچه هایی به رنگ سیاه آراسته می گردد.
فنون و مشاغل سنتی
عبارت است از فعالیتهایی که منجر به تولید ابزار و وسایل با استفاده از فن آوری های بومی و محلی و بکارگیری مواد و مصالح محیط پیرامون و جغرافیای زیستی و طبیعی می شود.با این وصف ابزار و وسایل تولید شده نیز در زندگی مردم نقش به سزایی دارد. از انواع فنون و مشاغل سنتی که در شهرستان سبزوار رایج بوده است آهنگری،نجاری و خراطی،نمد مالی،پالان دوزی،رنگرزی،عطاری ،سفالگری و باروت سازی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است که در موزه مردم شناسی سبزوار تعدادی از آنها معرفی شده است.
1-آهنگری
در شهرستان سبزوار به دلیل وابستگی مردم به دو شیوه و نظام اقتصاد کشاورزی و دامداری شغل و حرفه آهنگری جهت تولید ابزار و وسایل مورد نیاز این دو روش زندگی از ارزش و رونق فراوانی برخوردار بوده است . هم اکنون نیز در سطح شهر سبزوار بیش از دهها کارگاه سنتی آهنگری وجود دارد که عمده فعالیت آنها ساخت ابزار و وسایل کشاورزی و دامداری و دیگر وسایل کاربردی زندگی مردم می باشد از جمله گاوآهن- تیشه- ماله- منگال- ماشاله- بیل- پل کش-میخ-زنجیر- زلفی- قفل و لولا- دهنه – رکاب و سایر یراق آلات اسب-زنگوله – گل میخ- داس-چاقو-چکش-کارد یاقیچی-تبر –کلنگ و ده ها وسیله دیگر از جمله تولیدات آهنگران است. کارگاه های آهنگری در سبزوار به دو صورت ثابت و متحرک وجود دارد و شیوه متحرک آن شامل دوره گردانی بودند که در سطح روستاهاکارگاه های خود را برپا
می کردند این گروه ها نزد عموم مردم سبزوار به نام آهنگران(غربتی) معروف هستند. هم اکنون نیز اکثر کارگاه های آهنگری در شهر سبزوار در محله ای به همین نام برپا است. از مهمترین ابزار مورد استفاده در آهنگری می توان به دم، سندان ، پتک ، چکش ، انبر ، سمبه و ... اشاره کرد.
2-نمد مالی :
دامداری به دو شکل رمه گردانی گوسفند و شترداری در سبزوار باعث رواج و رونق حرفه نمد مالی بوده است. هر چند تعداد کارگاه های نمد مالی در شهر سبزوار در سال های اخیر رو به نقصان گذاشته است ، اما در بافت بازار قدیمی هنوز چند کارگاه نمدمالی به چشم می خورد . برای تولید نمد ابتدا پشم را کمان می زنند سپس بر روی صفحه ای حصیری پهن می کنند و آب صابون به آن افزوده و حصیر را گلوله می کنند و آنقدر می مالند تا الیاف پشم به هم تنیده و گره بخورد.
نمدمالان علاوه بر نمد زیرانداز، پوشش چوپانان به نام کپنک و همچنین کلاه نمدی را نیز تولید می کنند.
3-رنگرزی سنتی :
بعد از برداشت پنبه از مزارع و همچنین پشم چینی مرحله نخ ریسی به وسیله دستگاه هایی به نام دوک ، جلگه ، چرخو و لیک لیکی آغاز می گردد که پنبه یا پشم را می ریسند و تبدیل به نخ می کنند اما قبل از استفاده نخها در فنون بافته ها از جمله قالیبافی- گلیم بافی – پلاس بافی – فرت بافی و ... نخها می بایستی رنگ آمیزی شود. رنگ آمیزی نخها در گذشته با استفاده از روناس ، پوست گردو ، پوست انار، برگ حنا ، برگ مو و سایر رنگدانه ها طبیعی بوده که در حال حاضر رنگ های شیمیایی جای آنها را گرفته است.
4-سفالگری :
در گذشته روستای برآباد سبزوار یکی از کانونهای مهم تولید ظروف سفالی بود که از نظر کیفیت در بازار با سفالهای لالجین همدان و مند گناباد رقابت می کرد که هم اکنون نشانی از آن کارگاه ها نیست . هر کارگاره سفالگری به وسیله چهار نفر اداره می شد که عبارت بود از یک نفر استاد کار، یک نفر پیشکار که وظیفه ورز دادن گل و جدا کردن ریگ از توده گل را بعهده داشت و دو نفر نیروی کارگری نیز جهت تهیه هیزم، آماده سازی کوره ، چیدن ظروف در کوره و جابجایی آن و سایر کارهای متفرقه در کارگاه حضور داشتند. یک چرخ سفالگری شامل زین، سرچرخ، تیر، پیش پا، چرخ و آهن چرخ می باشد، که یک کارگاه به طور متوسط روزانه یکصد و پنجاه عدد ظروف سفالی تولید می نمود. غرفه سفالگری موزه ی مردم شناسی چگونگی ساخت و تولید ظروف سفالی را به نمایش می گذارد.
5-خراطی :
در گذشته تولیدات کارگاه های خراطی در شهر سبزوار از چنان تنوع و حجمی برخوردار بود که بخش اعظم آن به سایر مناطق از جمله مشهد و تهران صادر می شد. هم اکنون نیز کارگاه های خراطی سبزوار به فعالیت خود ادامه می دهند . از جمله چوبهایی که در هنر خراطی استفاده می شود می توان از ملچ، سپیدار، راش ، گردو، چنار و بید نام برد. ابزار کار خراطی پرما- رنده – مغار – تیشه – سمبه – چکش – گونیا و خط کش می باشد . گهواره – در و پنجره – نیمکت – گاوآهن – بردو – چهارشاخ – دسته تیشه – دسته داس – دسته بیل – دسته کلنگ – سرقلیان – نی قلیان – تیره های نرده – پایه میز و مبل- پارو و ... از جمله وسایل تولیدی نجاران و خراطان است . حرفه خراطی نیز مانند آهنگری جزء مشاغل و حرفه های خاص گروه غربتهای سبزوار
می باشد که در محله ای به همین نام زندگی و فعالیت می کنند. کارگاه خراطی موزه مردم شناسی سبزوار نیز به معرفی این حرفه می پردازد.
6-غرفه عطاری و گیاهان دارویی :
شهرستان سبزوار به دلیل قرار گرفتن در یک منطقه خشک و نیمه خشک بیابانی(جنوب و جنوب غربی سبزوار) و سرد و معتدل کوهستان شمال غربی به قسمت شمال شرقی سبزوار) پستی و بلندی و دیگر عوارض طبیعی و میزان ریزشهای جوی و نوع اقلیم و خاک و ... دارای گونه های مختلف گیاهی است که بخشی از آنها دارای خواص طبی و دارویی بوده و استفاده از آنها به اشکال ذیل می باشد: الف) نسخه ای که عطاران برای بیمار می پیچند و آن شامل بیماریهای صعب العلاج می باشد که مداوای آن به دانش و تجربه ی و تبحر نیاز دارد. ب) روش خود درمانی که بیمار خود به درمان بیماریهای سهل العلاج می پردازد. در سطح شهرستان سبزوار عطاران مبادرت به درمان بعضی از امراض و بیماریها با استفاده از گیاهان دارویی می پردازند گیاهان دارویی شناسایی شده در سبزوار به بیش از 100 نوع می رسد که در غرفه موزه تعدادی از آنها به نمایش گذاشته شده است.
پیش از این بررسی ها درباره چهار طاقی مشهور به «خانه دیو» در روستای «ریوند» در مرکز دهستان باشتین وجود این آتشکده را در سبزوار رد کرده بود اما یافته های جدید باستان شناسان مدعی وجود این آتشکده در سبزوار است.
«محمد عبدالله زاده ثانی»، باستان شناس اداره میراث فرهنگی و گردشگری سبزوار گفت: «تاکنون تصور بر این بود که این چهار طاقی یک بنای سنگی بدون تزئینات است اما بررسی های جدید به شناسایی ملات گچ در داخل و بیرون این بنا انجامید. همچنین بقایای معماری معروف به پاتاو که محل عبادت روحانیون زرتشتی بوده است نیز در جریان این بررسی ها شناسایی شد.»
در این مطالعات کارشناسان سازمان میراث فرهنگی سبزوار موفق به شناسایی در ورودی تالار و بقایای معماری نگهداری استودان(استخوان ها) در این آتشکده بر روی کوهی به نام ریوند(ریواس) شدند.
عبدالله زاده ثانی گفت: «براساس نظرات مستند «لازار فانی»،«کریستین سن» و «جکسن» آتشکده آذر برزین مهر متعلق به کشاورزان دوران ساسانی بوده و در شمال غربی ایالت نیشابور قرار داشته است. همچنین با توجه به بررسی های« فائق توحیدی» و دیگر باستان شناسان ایران و با در نظر گرفتن یافته های جدید احتمال وجود آتشکده در سبزوار قوت گرفته است.»
وی گفت: «قرار گیری آتشکده بر روی این کوه به شکل یک زیگورات است و بر خلاف تصور پیشین مبنی بر باز بودن اطراف این آتشکده، بررسی های جدید نشان می دهد که معماری هایی دراطراف این بنا وجودداشته و راه دسترسی به آن بسیار سخت بوده است.»
کارشناسان میراث فرهنگی و گردشگری سبزوار وجود ارتباط بین نیشابور و سبزوار را از دیگر دلایل اثبات این ادعا می دانند.
عبدالله زاده ثانی گفت: «در کنار این آتشکده گیاهی به نام ریواس وجود دارد که طبق مدارک و شواهد موجود در دوره آریایی ها(هزاره اول تا سوم قبل از میلاد) از این گیاه شرابی بنام هوم درست می شد و در مراسم دینی و مذهبی آریایی ها مورد استفاده قرار می گرفت. در برهان قاطع به زبان سانسکریت نیز از این افشرده به نام صوم یاد شده است که آن را با ترکه انار مخلوط می کردند و بر روی آتش می پاشیدند.»
کارشناسان باتوجه به وجود آئین مشابهی در هند امروز بر آنند تا در بررسی های آتی خود ارتباط فرهنگی سبزوار با ایران مرکزی، آسیای مرکزی و هند را مورد بررسی قرار دهند.
در اسناد و مدارک تاریخی موجود در پنچ نطقه ایران از آتشکده آذربرزین مهر یاد شده است که از جمله آن می توان به شهر کاشمر اشاره کرد.
آتشکده “آذر برزین مهر“ یکی از سه آتشکدهی مهم دوران ساسانیان است که به طبقه کشاورزان و دهقانان اختصاص داشت
این مناره در آبادی خسروگرد قرار دارد که در اوایل اسلام و قرون اولیه آن مرکز و حاکم نشین منطقه بیهق بوده است که بعدها قصبه سبزوار از خسروجرد آبادتر شده و مدتهاست که مرکز ناحیه سبزوار است. خسروگرد که در گذشته شهرکی آباد و دارای جمعیت زیاد بوده، در جنگ ها و اغتشاش ها و انتقال حکومت از یک سلسله به سلسله دیگر رفته رفته خراب گردیده و آخرین خرابی که موجب ویرانی کامل خسروگرد شده و شهر آباد را به آبادی کوچکی مبدل کرده در موقع انتقال سلطنت از سلجوقیان به خوارزمشاهیان بوده است.
در مورد مسجد جامع خسروگرد و سابقه آن در تاریخ بیهق در چند جا مطالبی آمده است. همچنین این آبادی آرامگاه سادات و علمایی چند بوده است.
منار خسروگرد که امروزه تنها اثر بر جای مانده از آبادیهای قدیم خسروگرد و مسجد آنجاست از مناره های بسیار زیبا و منقوش خراسان است و دارای دو ردیف کتیبه کوفی بر گرداگرد بدنه استوانه ای اش می باشد. بر اساس تاریخی که در یکی از کتیبه ها موجود است، این بنا متعلق به سال ۵۰۵ هجری است.
ناگفته نماند که برخی از محققین تاریخ ساخت این بنا را تا دوره غزنویان به عقب باز می گردانند و این بنا را قابل مقایسه با مناره موجود در غزنین می دانند. به هر حال این بنا به عنوان نمادی از معماری قرون پنجم و ششم هجری شناخته می شود. تزیینات این بنای تاریخی شامل آجرنمای تراش و قالب زده در اشکال و فرم های متنوع و متعدد است.
5-مصلی سبزوار
این بنای آجری واقع در حاشیه شرقی شهر سبزوار، مصلی شهر در قرون گذشته بوده است که جهت برگزاری نمازهای جمعه و اعیاد مورد استفاده قرار می گرفته و مشتمل بر چهارتاقی اصلی (فضای مرکزی) با گنبدی بر فراز آن و ایوانی بزرگ در جلوی بنا است. مساحت مصلی دویست وچهل و دو متر مربع می باشد و فضایی در حدود یک هکتار در اطراف مصلی واقع شده که دیوار چینی کوتاهی دارد. مصلای آجری سبزوار فاقد کتیبه و سنگ نبشته و تزیینات است. زیر سقف رسمی بندی شده و مانند سقف مقبره ارسلان جاذب در سنگ بست مشهد، سقف مسجد ماراندیز شور در نزدیکی بجستان و سقف مقبره سید ناصر در قریه چشم، سقف ضربی جناغی آن رسا و بلند و به وسیله آجرهای خفته- راسته پوشش یافته است. سر در شمالی بنا حدود پانزده متر ارتفاع دارد و نظیر سقف مصلای سبزوار از نظر ظرافت و مهارت در زدن ضربی جناغی در سایر ابنیه خراسان کم نظیر است.
همچنین در طرف شمال مصلی در زاویه شمال غربی بنا پلکان آجری مدوری است که به پشت بام راه دارد. پشت بند سقف در پشت بام برای استحکام ضربی سقف بسیار ماهرانه و از روی اصول معماری قدیم ساخته شده است. عناصر معماری طرفین ایوان به صورت برجهای نیم استوانه ای نقش پشتیبان پایه های طرفین ایوان و جلوگیری از رانش دیوارهای این قسمت را داشته اند. اگر چه برخی صاحب نظران بنای مصلی را به دوره سربداران نسبت می دهند، اما شیوه ساختمانی آن قابل مقایسه با معماری دوران صفویه است.
6-بقعه امام زاده یحیی
این بنا در تقاطع خیابان اسرار و بیهق شهر سبزوار قرار دارد و مشتمل بر فضای داخلی گنبددار، ایوان و مناره ها و دو فضای ارتباطی است. گنبد بنا چهارده متر ارتفاع دارد و با کاشی های زیبای فیروزه ای رنگ تزیین شده است. ارتفاع ایوان شمالی ۵۰/۱۴ متر است. دو مناره با ارتفاع بیست و نه متر در دو طرف در ورودی خیابان اسرار قرار دارد. تمام سطح مناره ها با کاشی نره الوان زینت یافته و تمام کاشی سردر بین دو مناره نیز کاشی خشتی تازه است که در سال ۱۳۸۰ قمری ساخته شده است. علاوه بر این در پشت بام امام زاده در جنوب گنبد روی دیوار کنار خیابان اسرار نمای دو ستون کاشی کاری مانند دو مناره کوچک ساخته شده است.
همان طور که گفته شد بنای امام زاده دو راهرو ورودی دارد. راهروها یکی راه دسترسی از خیابان اسرار است که راهرو کوتاه تر است و به ایوان مقبره منتهی می شود و دیگری از خیابان بیهق که مردم بیشتر از این در به زیارت امام زاده می روند و دارای کفشداری است.
حرم امام زاده در ضلع شرقی بنا واقع شده است. در وسط حرم ضریحی است که از آهن و برنج ساخته شده است و حدود هشتاد سال قبل ساخته شده و عمل استاد حاجی غده سبزواری ریخته گر است. البته پیش از این امام زاده ضریح چوبی داشته که از بین رفته است.
7-مناره خسروجرد
شاید بتوان یکی از ارکان مهم معماریایران را طراحی و ساخت مناره دانست که از دیرباز برای استفادههای گوناگون ساخته میشده است. از جمله کاربردهای مناره میتوان تحت عنوان برج صدر، برج راهیابی، برج نگهبانی و غیره یاد کرد. که هرکدام از این موارد در اقلیم و جغرافیای خاصی طراحی و مورد بهره برداری قرارگرفته است.
یکی از ابنیه مهم تاریخ سبزوار همانا مناره بلند خسروجرد میباشد که در مسیرجاده ابریشم که از کویر سبزوار میگذشته است و در ابتدای ورودی شهر سبزوار از طرف شاهرود به فاصله چهار الی پنج کیلومتر ساخته شده است. بنا بر اساس کتیبه آن در سال 505 هجری قمری در دوره سلجوقیان با طراحی فوق العاده زیبا با استفاده از تزیینات آجری به صورت تناسبات دایرهای و حلقهای از پایین تا به بالا شکل گرفته است. همچنین در دیوارههای مناره با خطوط کوفی ایاتی نوشته شده است ارتفاع این مناره یا میل 33 متر میباشد که در وسط آن حدود 100 پله مدور تعبیه شده است.
در اینکه چرا این مناره تقریباً در روبروی روستای خسروجرد ساخته شده، بسیار جای تأمل و بررسی است. از آنجا که این روستا قدمت هزار ساله و حتی بیش از این را دارا است نمیتوان به سادگی اظهار نظر نمود کهاین مناره فقط به لحاظ راه یابی ساخته شده است. هرچند که ویژگیهای حاصله بیش از هر نظر دیگری نظر فوق را تأیید میکند.
از طرفی به دلیل وجود دشتهای سمت غربی مناره که هموار، و خالی از تپههای کوتاه و بلند هستند میتوان اینگونه تصور کرد که مناره از فاصله بیش از ده تا پانزده کیلومتر رویت میشده و این بدان معناست که به مسافران محل اقامت بعدی یا مقصد بعدی را هر چه باشکوهتر نشان دهد. همچنین اگر بگوئیم که با توجه به دشتهای مجاور اگر به جهت دیده بانی از آن استفاده میشده است، جای هیچ شکی را نخواهد گذاشت.
به هر تقدیراین مناره با اصول دقیق و طراحی مناسب و مطلوب ساخته شده به گونهای که چشم هر مسافر و رهگذری را خیره میسازد و جزء مجموعههای قابل توجه معماری ایران محسوب میشود. در ورودی آن به سمت غرب باز میشود و یک نفر به راحتی میتواند از راه پلههای مدور داخلی آن خود را به نوک مناره برساند. چنان که چشم انداز بسیار گستردهای را بتواند تحت تسلط قرار دهد. این بنا همانگونه که گفته شد یادگار عصر سلجوقیان و دارای زیباییها و ظرافتهای همان عصر است.