چرایی انتخاب تاریخ بیهقی به عنوان کتاب سال 89
«تاریخ بیهقی» اثری ماندگار و جاودان سالیانی است که ذهن و جان بسیاری را به خود مشغول داشته است. چه آن هایی که به سحر کلام او مجذوب می شوند تا از نثر دلنشین اش حظی برگیرند و چه استادانی که سال ها عمر خود را صرف تحقیق و پژوهش و تصحیح این اثر ارزشمند کرده اند. تاریخ بیهقی از جمله تک آفرینش های ادبی و تاریخی است که با تمام اهمیت ادبی، تاریخی و زبانی که دارد، هنوز هم نیازمند توجه و پژوهش است.
این کتاب از جهات مختلف جای بررسی های بسیار دارد که یکی از آن ها ابعاد داستانی است. تاریخ بیهقی بنا بر تعاریف امروزی داستان نویسی که روایت گری، شخصیت پردازی، فضاسازی، لحن، مکالمه (دیالوگ) و زاویه دید را مبانی قصه نویسی می داند، منطبق است. به طوری که عناصر داستانی به خوبی در بافت داستان ها شکل گرفته و جانمایی شده است.
«تاریخ بیهقی» جدای از تمام زمینه های پژوهشی که دارد، همواره نیازمند تصحیحی جامع و کامل بوده و هست. در طول دهه های گذشته مصححان فاضلی دست به تصحیح این اثر زده اند اما آخرین و جامع ترین آن متعلق است به دکتر محمدجعفر یاحقی و استاد مهدی سیدی که با تلاشی محققانه، تصحیحی قابل اعتنا را به چاپ رسانده اند. در ارزش و اهمیت این چاپ همین بس که در سال ۸۹ به عنوان کتاب فصل، کتاب برتر جشنواره فارابی، اثر برگزیده انجمن استادان سبزوار و سرانجام کتاب سال در بخش ادبیات، شناخته شد. افتخاری که نه تنها نصیب آقایان دکتر یاحقی و سیدی شد که موجب سربلندی خراسان و دانشگاه فردوسی مشهد هم شد و نشان از ظرفیت علمی این بوم و بر دارد. شایسته دیدیم به پاس قدردانی از این افتخار علمی در نشستی با دکتر یاحقی، استاد سیدی و نیز دکتر راشد محصل که به قول خودشان دورادور دستی در این کار داشتند، ساعتی به گفت وگو بنشینیم و ابعاد مختلف این تصحیح را بازکاویم و از ویژگی های این چاپ بیشتر آگاه شویم.
نشست ما با آقایان در منزل دکتر یاحقی انجام شد. قراری که تقریبا سروقت تعیین شده آغاز شد و نزدیک به ۲ ساعت طول کشید. در لابه لای گفت وگویمان، البته حرف ها و گلایه هایی مطرح شد. تاسف برانگیزترین آن این بود که چرا در مشهد هنوز خیابانی شایستگی نام بیهقی را نیافته است و این کوتاهی را شهرداری چگونه و کی می خواهد جبران کند.
بی گمان چنین چاپ و تصحیح عالمانه با پیشینه ای همراه بوده است که شنیدن و دانستن آن خالی از لطف نیست از این رو ترجیح دادم در دیباچه گفت وگویمان از دغدغه هایی بپرسم که دکتر یاحقی را به جایی رساند که تصحیح «تاریخ بیهقی» او شایستگی دریافت جایزه نخست کتاب سال را یافت.
داستان «سیل غزنین» برایم خیلی جذاب بود
یاحقی: ارتباط من با تاریخ بیهقی برمی گردد به دوران دبیرستان. یعنی از همان دوران یک علاقه ای نسبت به بیهقی در من بود. یادم می آید چاپ دکتر فیاض و غنی را با زحمت می خواندم به ویژه داستان سیل غزنین که برایم خیلی جذاب بود. بعدها که به دانشگاه رفتم با زنده یاد دکتر احمدعلی رجایی آشنا شدم که او هم علاقه خاصی به تاریخ بیهقی داشت و همیشه در بحث ها و گفت وگوها از بیهقی مثال می آورد. در سال دوم دانشکده با ایشان داستان حسنک را خواندم که به صورت جزوه کوچکی با نظارت دکتر صفا و دکتر خانلری چاپ شده بود. آن سال ها قطعاتی از متون ادب فارسی با عنوان «شاهکارهای ادب فارسی» چاپ شده بود که به کار دانشجویان و دیگر علاقه مندان می آمد. هنوز لحن حماسی و خراسانی شادروان دکتر رجایی را فراموش نمی کنم که به خوبی بیهقی می خواند و توضیح می داد. در همان سال ها -در شهریور ۴۹- یکی از بهترین و مهم ترین کنگره ها مربوط به شخصیت های ادبی برگزار شد که آن هم کنگره بزرگداشت ابوالفضل بیهقی بود. ظاهرا پژوهش های مهم درباره بیهقی از همین کنگره آغاز شد و به تعبیری نتیجه همین کنگره بود یاحقی: بله، این کنگره خیلی تاثیرگذار بود البته کسانی مثل مرحوم دکتر فیاض با مرحوم دکتر قاسم غنی از دهه ۱۰ تا ۲۰ مشغول تصحیح تاریخ بیهقی بودند اما پس از چاپ «فیاض- غنی» در سال ۱۳۲۴، ضرورت چاپ تصحیح بهتری از تاریخ بیهقی مطرح بود.بنابراین سهم مرحوم دکتر فیاض در تصحیح تاریخ بیهقی سهمی غیرقابل انکار است و هم چنان باید به کار این مرد بزرگ ادای دین کرد. یاحقی: دقیقا، زنده یاد فیاض با تصحیح دقیق تری و آماده کردن یادداشت هایش سعی کرد آن را به کنگره بیهقی برساند که این اتفاق نیفتاد. به هر حال دانشگاه مشهد که از حضور بزرگانی چون دکتر فیاض و دکتر یوسفی بهره مند بود، کنگره بزرگداشت بیهقی را تدارک دید که هنوز هم به عظمت آن کنگره، همایش دیگری در مشهد به یاد ندارم. در این کنگره از پاکستان، افغانستان، هندوستان، کانادا، ژاپن، انگلستان، آلمان و آمریکا مهمانانی حضور یافتند و افراد صاحب نامی چون مجتبی مینوی، زریاب خویی، زرین کوب، باستانی پاریزی، محیط طباطبایی، دانش پژوه و خطیب رهبر نیز از ایران به آن کنگره آمده بودند. در آن سال من دانشجوی چهارم ادبیات بودم و علاقه و انگیزه من به بیهقی و تاریخ بیهقی از آن زمان بیشتر شد. نکته تاسف برانگیز پس از این کنگره درگذشت دکتر فیاض بود که در شهریور ۵۰ ایشان فوت کرد آن هم در حالی که نه یادنامه بیهقی منتشر شده بود و نه تاریخ بیهقی چاپ جدید ایشان. اگرچه چند ماه پس از فوت دکتر فیاض، هم یادنامه و هم تاریخ بیهقی منتشر شد اما یادداشت های استاد فیاض ناتمام ماند. تعلیقات باقی مانده از ایشان هم فقط حدود ۲۲ صفحه است و تاسف بیشتر این است که موفق نشد حتی مقدمه ای بر آن بنویسد. به همین دلیل مقاله ای که استاد فیاض در کنگره خواند به جای مقدمه چاپ شد. این کتاب فقط دو فهرست داشت، فهرست اعلام تاریخی و جغرافیایی که آن ها را هم تعدادی از دانشجویان با نظارت دکتر متینی استخراج کردند. چند سال بعد که تصمیم گرفته شد کتاب تجدید چاپ شود، آن زمان من در کارشناسی ارشد تحصیل می کردم در سال ۵۵ به دکتر متینی پیشنهاد کردم که برای «تاریخ بیهقی دکتر فیاض» یک فهرست لغات هم اضافه شود ایشان هم از من خواست این کار را انجام دهم. چندین ماه طول کشید تا این که موفق شدم فهرست لغاتی در حدود ۵۰- ۴۰ صفحه تهیه کنم که در چاپ دوم یعنی ۱۳۵۶ با نام من در آخر تاریخ بیهقی اضافه شد. این نسخه یکی، دوبار دیگر هم تجدیدچاپ شد. از دهه ۷۰ با آقای سیدی آشنا شدم. پس از آشنایی با ایشان ما انتشار کتاب «پاژ» را آغاز کردیم. جالب این که اولین مقاله ایشان با عنوان «مویی به ریسمان» درباره تاریخ غزنوی با استناد به تاریخ بیهقی در همین کتاب پاژ منتشر شد. از این زمان به بعد احساس کردیم بیش از این نیاز است به تاریخ بیهقی بپردازیم و اولین بار «دیبای خسروانی» را در سال ۷۲ منتشر کردیم که اکنون چاپ نهم آن به بازار آمده است. دهه ۷۰ دهه پرکاری برای ما بود که هم به تاریخ بیهقی پرداختیم و هم شاهنامه.
اگر چاپ دکتر فیاض کامل می شد...
تاریخ بیهقی تاکنون چند چاپ داشته است؟
یاحقی: تاریخ بیهقی تاکنون ۵ بار چاپ شده است. اولین بار در کلکته چاپ شد که یک دانشمند انگلیسی با توجه به نسخه هایی که در دست داشته چاپ کرده و نایاب است و در ایران فقط یک نسخه در کتابخانه وزیری یزد وجود دارد. این کتاب چند دهه بعد در ۱۳۰۷ قمری رونویسی و به عنوان چاپ ادیب در ایران منتشر شد. این چاپ براساس نسخه های نامشخصی نوشته شده است و بیشتر تصحیح ذوقی بوده است. مدتها چاپ بیهقی در ایران همین نسخه بود تا این که در ۱۳۱۹ یعنی حتی قبل از دکتر فیاض جلد اول چاپ سعید نفیسی به بازار آمد. این چاپ بر مبنای چاپ ادیب و چاپ هند بود. یکی، دونسخه خطی هم خودش نوشته که چندان قابل اعتنا نیست. در ۱۳۲۴ چاپ فیاض درآمد که چهارمین چاپ تاریخ بیهقی بود. بنابراین فیاض در فاصله ۱۳۲۴ تا ۱۳۵۰ که چاپ دوم فیاض درآمد، تمام تلاش خود را مصروف بیهقی کرد. مرحوم فیاض از چند نسخه استفاده کرد که خیلی ارجاع نمی دهد. البته اگر چاپ فیاض کامل می شد و همراه با مقدمه و تعلیقات کامل می بود، قطعا کار خوبی می شد.
در دهه ۷۰ که من معاون پژوهشی دانشگاه فردوسی بودم یادنامه بیهقی و همین چاپ مرحوم فیاض را در دانشگاه فردوسی تجدید چاپ کردم و مقدمه ای بر آن ها نوشتم. این هم مرحله ای از ادامه کار بود. در سال ۸۲ با حروف چینی دوباره با کمک آقای سیدی و دیگر دوستان تغییراتی در آن دادیم که در سال ۸۳ منتشر شد. اما باز هم احساس کردیم هنوز می توان چاپ های بهتر و کامل تری از بیهقی ارائه داد. جلسه بیهقی خوانی هم که در قطب علمی تشکیل می شود شاید ادامه این دغدغه بود
سیدی: دقیقا، این جلسه های بیهقی خوانی که احتمالا بی سابقه است در کنار شاهنامه خوانی و مثنوی خوانی در قطب علمی فردوسی شناسی دانشکده ادبیات تشکیل شد و از قضا چون برای ادامه کارهای پژوهشی تاریخ بیهقی نیاز به کمک دانشجویان داشتیم، از دل همین جلسه بیهقی خوانی دانشجویانی مستعد و علاقه مند پیدا شدند که دستمان را گرفتند. از اردیبهشت ۸۳ این جلسه ها شکل گرفت و هنوز هم ادامه دارد. در واقع از اردیبهشت ۸۳ و روزهای دوشنبه که جلسه بیهقی خوانی بود، کار جدی ما شروع شد و به این کتابی رسید که کتاب سال ۸۹ شناخته شد. از همان روزهای اول به فکر تصحیح با این کیفیت افتاده بودید؟
یاحقی: نه اول بنا داشتیم شرح ناتمام دکتر فیاض را کامل کنیم. البته قبل از این هم به فکر بودیم. یعنی می خواستیم شبیه «دیبای خسروانی» شرح مفصل تری بر تاریخ بیهقی چاپ فیاض بدهیم. البته در این فاصله تصحیح جدید از چاپ دکتر فیاض را در اسفند ۸۳ رونمایی کردیم که شما هم حضور داشتید.
از دانشجویان فارسی زبان و غیرایرانی هم کمک گرفته اید؟
سیدی: اتفاقا در همین جلسه بیهقی خوانی افرادی از کشورهای افغانستان، تاجیکستان و پاکستان حاضر می شدند که خیلی وقت ها در پیدا کردن معنای واژه ها و اعلام به ما کمک می کردند.
پس چه شد که به فکر تصحیح کامل افتادید.
سیدی: از بهار ۸۴ به فکر تصحیح افتادیم و از خرداد این سال به طور جدی کار شروع شد و تا زمستان ۸۸ ادامه یافت که در این بین ما نسخه های متعددی را از گوشه و کنار به دست آوردیم که بیش از ۲۰ نسخه چاپی و خطی بود. یعنی ۱۶ نسخه خطی به دست آوردیم که چاپ دکتر فیاض نداشت، چاپی هم ۷ نسخه داشتیم.
شاید پرسشی که بتوان از دکتر راشد پرسید این باشد که به نظر شما که کمی دورتر با این مجموعه همکاری داشته اید و هم از بیرون می توانید نگاهی به این کتاب داشته باشید، چه چیزهایی «تاریخ بیهقی» را کتاب سال کرد؟
راشد محصل: من اولا تاکید کنم که همان طور که گفتید دورادور در خدمت دوستان بوده ام و متاسفم که به طور مستقیم در تصحیح دستی نداشته ام به همین دلیل وظیفه دارم که در ابتدای سخن تبریکی به آقایان یاحقی و سیدی بگویم که این تحقیق ارزشمند به عنوان کتاب سال شناخته شد. ضمن این که امتیازاتی در این اثر می بینم که نمی توان نادیده گرفت و حق این است که هنوز بزرگداشت های دیگری برای این اثر ارزشمند در نظر گرفته شود تا به شایستگی از این اثر و تلاشی که شده تقدیر شود. این اثر یک تابوی بزرگی را شکست، چون آخرین چاپ بیهقی متعلق به دکتر فیاض بود که همه فکر می کردند این کار آخرین تصحیح شایسته بیهقی است ولی تلاش دوستان ثابت کرد که تصحیح دکتر فیاض با تمام اهمیت و ارزشی که دارد، نقایصی داشت.
چون به دلایلی مثل فضلی که استاد داشت براساس نسخه های موجود، گاهی اجتهاد می کرد. با چاپ و تصحیح این کتاب ثابت شد که نه تنها تاریخ بیهقی بلکه هر اثر دیگری می تواند بارها تصحیح شود. چاپ اخیر امتیازات دیگری هم دارد. یکی از این امتیازها این بود که نسخه های مختلفی در دست آقایان بوده است.دوم این که بسیاری از این نسخه ها راهگشای مشکلاتی است که در تاریخ بیهقی به آن برمی خوریم.البته قطعا آقای دکتر یاحقی و همکاران شان می دانند که چه بسا هنوز نیاز به تجدیدنظر در چاپ های بعدی باشد و این در کار تصحیح یک قانون است.
تاریخ بیهقی یک ابتکار است
آقای دکتر راشد! به نظر شما چرا در قیاس با مثلا سعدی پژوهی یا فردوسی و حافظ پژوهی، بیهقی پژوهی ضعیف است و کارنامه بیهقی پژوهی راضی کننده نیست؟
راشد: ببینید، من فکر می کنم بیهقی پژوهی حتی واجب تر از سعدی پژوهی است.
چون آثار سعدی هم عامه پسند است هم خاصه پسند.ضمن این که آثار امثال سعدی ادبی است اما تاریخ بیهقی هم ادبی است هم تاریخی. در بخش ادبی، تاریخ بیهقی یک ابتکار است. ما پیش و پس از سعدی نمونه های زیادی داریم اما چه اثری داریم که با نثر بیهقی قابل مقایسه باشد بنابراین بیهقی پژوهی هم ضرورت دارد و هم باید جمعی باشد، یکی از امتیازات این اثر اخیر همین جمعی بودن است و قطعا در چاپ های بعدی بازهم از این تفکر جمعی بهره می برند.
دوست دارم بدانم آیا آقایان دکتر یاحقی و سیدی خودشان هم به ضرورت نگاه مجدد به این چاپ پی برده و نیازی احساس کرده اند؟
یاحقی: طبیعی است که هر کاری نیاز به تکامل دارد. همان طور که تاکنون روند تکاملی را طی کرده بازهم احساس می کنم به عنوان یک مصحح دیگر و ناقد، تغییراتی را ضروری می بینیم که نمونه هایی از آن را در همین نسخه ای که در دست داریم می توانید ببینید.(که نمونه هایی از تغییرات را به عنوان شاهد مثال نشانمان می دهند). چاپی که الان داریم، چاپ سوم این کار است و قطعا در چاپ چهارم تغییراتی را خواهیم داشت. ضمنا بنا داریم در یک حرکت دیگر تاریخ بیهقی را در یک جلد منتشر کنیم منهای نسخه بدل ها و فقط با توضیحات فشرده ای که به کار دانشجویان و پژوهشگران عادی بیاید. یک مطلب را با قطعیت عرض کنیم که در این چاپ متن تاریخ بیهقی بدون غلط است و نقطه گذاری ها با دقت دیده شده است.
چند بار در گوشه و کنار و نشست ها شنیده ایم که تاریخ بیهقی چند فرزند هم داشته است. بد نیست یادی هم از این فرزندان بشود. به خصوص «روضه های رضوانی» که نثر بیهقی را به شعر نو تبدیل کرده و چاپ کرده اید؟
یاحقی: من دوست دارم به ترتیب به این فرزندان اشاره کنم. بعد از چاپ اصلی ما خلاصه تاریخ بیهقی را داشتیم با عنوان «دیبای زربفت» که جزو گزیده ادبیات فارسی و برای تدریس در دوره کارشناسی بود. این اولین فرزند تاریخ بیهقی بود.دومین آن همین «روضه های رضوانی» است که نثر بیهقی را به شعر نو در آورده ایم. چاپ این کتاب تاریخچه ای دارد که بد نیست بیان کنم. همیشه می شنیدیم که شاعرانی مثل شاملو از تاریخ بیهقی الهام گرفته اند و یا افرادی مثل دولت آبادی بسیار تحت تاثیر بیهقی بوده اند. در دهه ۶۰ به رضا افضلی که خودش هم شاعر است پیشنهاد کردم که بخش های آهنگین تاریخ بیهقی را درآورد. ولی من همواره در ذهنم بود که این کار را به طور جدی دنبال کنم در سال ۸۳ یا ۸۴ در شب های ادبیاتی که در شیراز برگزار می شد من درباره تاریخ بیهقی صحبت کردم و همان جا نوید دادم که روزی اشعار نویی با استناد به متن بیهقی منتشر خواهم کرد.این «روضه های رضوانی» در واقع مجموعه ای از کلمات و جملات آهنگین بیهقی است که به شعر نو و شعر سپید نزدیک است و ما بدون این که چیزی اضافه کنیم فقط تقطیع شده این عبارت را آورده ایم.به تعبیر دیگر «روضه های رضوانی» بخش های ذوقی تاریخ بیهقی است که روح شعری دارد.
استاد راشد! به یاد دارم شما در سال گذشته که به مناسبت روز بیهقی در همایش میان فصلی فرهنگسرای فردوسی صحبت می کردید به بیهقی و فردوسی و تاثیری که بیهقی از فردوسی داشته اشاره کردید، اگر ممکن است توضیح بیشتری داشته باشید.
راشد: من فکر می کنم فردوسی هم در زمان خودش و هم بعد از فوتش آدم شناخته شده ای بوده است بنابراین بیهقی حتما به شاهنامه نظر داشته است.ولی چون در دستگاه غزنوی کسی جرات نداشته است نام فردوسی را بیاورد، کسانی مثل بیهقی این علاقه را پنهان می کردند. ضمن این که خردورزی مهم ترین شاخصه شباهت این دو بزرگوار است.
سیدی: من توضیحی بدهم که بحث دقیق تر بررسی شده باشد. ما قطعا حرفمان این نیست که تاریخ بیهقی با شاهنامه همبری می کند چون بیهقی یک دوره کوتاهی از تاریخ غزنوی را بیان می کند ولی شاهنامه گستره تاریخ ایران را. آن چه شباهت این دو را بیان می کند خدمتی است که این دو به زبان فارسی کرده اند و دایره واژگانی آن هاست. در واقع فضل و تقدم فردوسی و بیهقی در دایره واژگانی که به ادبیات تقدیم کرده اند می باشد.
یاحقی: من هم تاکید و تایید می کنم که زبان بیهقی از زبان های استوار ادبیات و زبان فارسی است. اگر به کتاب های قبل از بیهقی مثل تاریخ بلعمی ، ترجمه تفسیر طبری، متون علمی مثل حدودالعالم، الابنیه و امثال آن نگاه کنیم می بینیم دایره واژگان آن ها بسیار محدود است.مخصوصا ترکیبات بیهقی قابل توجه است که ویژه خود اوست. گاهی ترکیبات و واژه هایی از زبان مردم گرفته و به آن ها حیات بخشیده است همانند کاری که فردوسی در شاهنامه انجام داده است.ما نسخه ای که مرحوم دهخدا از تاریخ بیهقی داشته به دست آوردیم و متوجه شدیم هرکجا که دهخدا خواسته است شاهد شعری بیاورد از اول سراغ شاهنامه رفته و هرجا خواسته شاهد نثری بیاورد اول سراغ تاریخ بیهقی رفته است. اما نکته مهم این است که برخی لغات که به عنوان شاهد مثال در لغت نامه دهخدا و حتی معین و سخن آمده است، باید اصلاح شود چون براساس چاپ ادیب بوده است. البته در اواخر لغت نامه دهخدا گاهی از چاپ دوم دکتر فیاض استفاده کرده است. مواردی هم هست که به دلیل بدخوانی وارد لغت نامه شده است که در چاپ ما تصحیح شده و صورت درست آن آمده است. البته هیچ مشکلی متوجه مرحوم دهخدا نیست چون او عین متن ادیب را می خوانده است.ما در چاپ خودمان مواردی را استخراج کرده ایم تحت عنوان «نویافته ها»
اشاره ای به مجموعه مقالاتی که تاکنون درباره تاریخ بیهقی چاپ شده است نکردید.
یاحقی: بله، خوب بود یادآوری کردید. شاید بتوان گفت یکی از فرزندان تاریخ بیهقی همین مجموعه مقاله هایی است که منتشر خواهیم کرد. یکی از آن ها حتما مقاله ای خواهد بود که به همین نویافته ها و واژه ها و ترکیبات جدیدی اشاره می کند که مادر چاپ خودمان به آن رسیده ایم.
تاریخ بیهقی را جز یک خراسانی نمی تواند تصحیح کند
ظاهرا هم سفرهایی به چند کشور اطراف یعنی حوزه خراسان بزرگ و تاریخی داشته اید و هم با پژوهشگرانی از دیگر فارسی زبانان در تماس بوده اید ، این مراودات چقدر در این تصحیح دخالت داشت؟
سیدی: ابتدا عرض کنم که جالب است بدانید تاریخ بیهقی را باید به گویش تاجیکی بخوانید تا خوب بفهمید. اما در پاسخ به شما باید بگویم ما بیش از همه از جغرافیای تاریخی منطقه بهره بردیم. من با قاطعیت عرض می کنم که تاریخ بیهقی را جز یک خراسانی نمی تواند تصحیح کند، آن هم کسی که به جغرافیای خراسان بزرگ آشنا باشد یعنی پهنه وسیعی شامل تمام افغانستان، تمام پاکستان،نیمی از ازبکستان، تمام تاجیکستان و نیمی از ایران جزو قلمرو بیهقی بوده اند. ۴۰۰ اسم جغرافیایی در بیهقی آمده است ، ما تمام این ها را شناسایی کرده ایم در سال ۷۴ که به ماوراءالنهر رفتیم نقطه به نقطه مناطقی که بیهقی اشاره می کند را گشتیم و پیدا کردیم.
آقای دکتر یاحقی!به طور مشخص به ویژگی های چاپ اخیر بکنید که موفق شد کتاب سال ۸۹ در حوزه ادبیات شود
یاحقی:چاپی که کتاب سال شد در ۲ جلد منتشر شد. جلد اول آن شامل متن تاریخ بیهقی همراه با حواشی و نسخه بدل ها و توضیحاتی راجع به تصحیح است.این کتاب یک مقدمه ۱۵۶ صفحه ای دارد که به قول یکی از دوستان مطلب ناگفته ای از بیهقی نیست که در آن نیامده باشد. در این مقدمه به خیلی مسائل اشاره شده است همچون: شرح حال، نسخه های تاریخ بیهقی، اظهارنظر دیگران، ترجمه ها، حتی نسخه هایی که ما ندیدیم ولی سراغش را گرفته ایم.ما ۴۸ نسخه از تاریخ بیهقی را شناسایی کرده ایم که برخی از آن ها را ندیدیم ولی در مقدمه به آن اشاره شده است. بنابراین در این مقدمه تقریبا همه چیز درباره بیهقی و تاریخ او نوشته شده است. البته هنوز هم معتقدیم آن چه نوشته ایم فقط به اختصار است و بازهم نکات زیاد دیگری هست که می توان به آن ها پرداخت. در پایان این کتاب ۴ نقشه داریم که اعلام جغرافیایی از آن جمله است و خیلی از آن ها یا امروز تغییر کرده یا در چاپ های قبلی جور دیگری نوشته شده است.ما این نقشه ها را فقط مخصوص تاریخ بیهقی رسم کرده ایم.در این نقشه ها هم اسامی و اعلام مشخص است، هم فاصله مکان ها درج شده و موقعیت آن ها دقیقا آمده است. شما وقتی تاریخ بیهقی را می خوانید برای پیدا کردن نام اعلام تاریخی و جغرافیایی آن می توانید به این نقشه ها مراجعه و دقیقا موقعیت آن ها را پیدا کنید.نقشه طبیعی این مناطق را هم رسم کرده ایم و در اختیار خوانندگان قرار دارد. بنابراین این ۴ نقشه امتیاز بزرگی برای کتاب است. در چاپ جدید قرار است تصویری هم اضافه شود یکی از دانشجویان براساس پژوهشی که انجام داده، توانسته است تصویری از بیهقی را ترسیم کند که به چاپ بعد می افزاییم. از این ها که بگذریم به اصل متن بیهقی می رسیم.
در جلد اول ۲ فهرست اعلام تاریخی و جغرافیایی گذاشته ایم که بسیار به کار محققان می آید.
علاوه بر این یک فهرست دیگری هم داریم که کار خواننده را ساده می کند تا وقتی می خواهد هرکدام از داستان ها و داستانک های تاریخ بیهقی را پیدا کنید به راحتی قابل دسترس باشد. چون خیلی از داستان های کوچک و نکات تاریخی در بیهقی وجود دارد که در دل متن است و پیدا کردن آن به سادگی ممکن نیست این فهرست این مشکل را حل کرده است. بنابراین جلد اول با این کیفیت ارائه شده است.اما جلد دوم کلا کار خود ماست که بیش از ۱۰۰۰ صفحه دارد. در این جلد ۳ نوع تعلیقات داریم، یکی تعلیقات عام که دشواری های متن، شعرهای عربی، آیات، احادیث و عبارت های پیچیده را با شواهد زیاد بازکرده ایم که در بیش از ۴۰۰ صفحه آمده است.تعلیقات بعد، تاریخی است که شامل تمام اشخاص، دودمان ها و اقوام به ترتیب الفبا می شود حدود ۷۰۰ نفر در این اعلام آمده که از برخی از آن ها فقط در تاریخ بیهقی نام برده شده است. بعد تعلیقات جغرافیایی است که بسیار اهمیت دارد چون در چاپ های قبلی خیلی به آن توجه نشده و حتی دکتر فیاض هم از کنار آن گذشته است و خودش گفته بود که کاری دشوار و سخت به نظر می رسد.تعلیقات جغرافیایی هم به ترتیب الفبایی و بیش از ۴۰۰ نمونه را شامل می شود. این ها همه براساس منابع دست اول ذکر شده و کاملا مستند و تاریخی است.
فهرست های دیگری هم دارد، بد نیست به آن ها اشاره کنید
یاحقی:بله، علاوه بر این ۳ فهرست، ۱۴ فهرست دیگر هم داریم که یکی از آن ها راهنمای تعلیقات است. فهرست لغات و ترکیبات هم از بخش های مهم کتاب است که فعلا بیش از ۱۳۰ صفحه است ولی در چاپ بعدی به ۱۵۰ صفحه خواهد رسید. شما در چاپ های قبلی این فهرست ها را پیدا نمی کنید مگر در چاپ قبلی تاریخ بیهقی خود من که البته آن هم کامل نیست.
در این فهرست های چهارده گانه ، لباس ها و پوشیدنی ها ، خوراکی ها، مدنی ها و حتی فهرست ناسزاها و طعنه ها ، اشعار و امثال و حکم کتابنامه آمده است.
تاریخ بیهقی برای شعر فارسی یک گنجینه است
نکته دیگری که نباید فراموش کرد در خصوص اشعار عربی تاریخ بیهقی است. من معتقدم تاریخ بیهقی برای شعر فارسی یک گنجینه است. چون بسیاری از شاعرانی که قبل از بیهقی بوده اند، اشعارشان منحصرا در بیهقی آمده است یعنی این که مثلا ۳۲ شعر از رودکی در تاریخ بیهقی داریم که در هیچ منبع دیگری پیدا نمی شود و از این کتاب به کتاب های دیگر راه پیدا کرده است.بنابراین ضبط تاریخ بیهقی مبنای چاپ های دیوان رودکی است. ما این ها را در چاپ جدید تصحیح کرده ایم و به صورت یک مقاله با عنوان «صورت نوین ابیات رودکی در تاریخ بیهقی» آورده ایم. ده ها شاعر دیگر هم هستند که منحصرا شعرشان در تاریخ بیهقی آمده است که «اسکافی» یکی از آن هاست که در چاپ های قبلی اشعارش با کلی غلط همراه بوده است ما در این کتاب 4 قصیده «اسکافی» را که در بیهقی آمده سعی کردیم با صورت صحیح ارائه کنیم.از معضلات همیشگی تاریخ بیهقی اشعار عربی آن بوده است. حتی ادیب که خود عربی دان بوده است در ارائه صورت صحیح این اشعار درمانده است.
نسخه اول تاریخ بیهقی در هند پیدا شده است
چرا این اشعار غلط ضبط شده است؟
یاحقی: ببینید ما تردید نداریم که تاریخ بیهقی در هندوستان پیدا شده است یعنی نسخه ای از ایران به هند رفته و آن جا تکثیر شده و بعد به ایران آمده است. کاتبان هندی نه تنها به فارسی تسلط نداشتند، عربی که اصلا بلد نبوده اند بنابراین غلط می نوشتند و این دشواری های زیادی در اشعار عربی بیهقی ایجاد کرده بود.مرحوم ادیب چند بار به دشواری این اشعار اعتراف می کند.ما این ابیات را با توجه به نرم افزارها و سی دی هایی که هست و دیوان های شعر عربی که در اختیار داریم، جست و جو کردیم و به نتایجی رسیدیم.مرحوم نوید و دکتر فیاض هم این مشکل را داشتند به خصوص در اشعار منتسب به بحتری و ابن رومی ولی ما در دیوان ابن رومی و بحتری گشتیم و با توجه به واژه ها، ابیاتی را که قافیه آن ها تغییر کرده بود پیدا کردیم. برخی را هم از دیوان های تصحیح شده به دست آوردیم.کتابنامه هم قابل توجه است چون بیش از ۳۰۰ ماخذ و منبع قدیم و جدید را دیده و در تعلیقات از آن ها استفاده کرده ایم. پروفسور یونس جعفری که دانشمندی هندی است و در هند زندگی می کند در مواردی به ما کمک های خوبی کرد. یک متن هندی در یکی از نسخه های خطی ما بود که دو خطبه به هندی داشت که توسط یکی از دوستان هندی ترجمه شد. در سفری که به دوشنبه رفتم در کتابخانه میراث خطی این شهر از منابع آن جا استفاده کردیم. اطلاعاتی از انگلیس و فرانسه هم به دست آوردیم. نامه ای نوشتیم به پروفسور آشتیانی که در دانشگاه کلمبیا تدریس می کند و از این طریق با پروفسور کلیفوردادموند با سورث که تاریخ بیهقی را به انگلیسی ترجمه کرده مرتبط شدیم و از آن ها خواستیم که اگر مقالات تازه ای درباره بیهقی دارند بفرستند که فهرست بلندبالایی فرستادند و در پایان مقدمه آمده است و نشان می دهد در غرب هم کارهای خوبی درباره تاریخ بیهقی انجام شده است.پروفسور با سورث بزرگ ترین بیهقی شناس در غرب است.منظورم از این حرف ها این بود که از تمام ظرفیت های موجود در ایران و خارج از ایران برای این تصحیح استفاده کردیم.تقریبا تمام مکان هایی که بیهقی می گوید ما در خراسان بزرگ و قلمرو بیهقی رفته ایم و دیده ایم.سپاس نامه ما در کتاب نشان می دهد که از افراد زیادی در تصحیح این کتاب کمک گرفتم.
ما هم از شما که موجب افتخار خراسان ، مشهد و دانشگاه فردوسی شدید سپاسگزاریم.
*... و حسنک را سوی دار بردند و به جایگاه رسانیدند، بر مرکبی که هرگز ننشسته بود بنشاندند و جلادش استوار ببست و رسن ها فرود آورد و آواز دادند که سنگ دهید، هیچ کس دست به سنگ نمی کرد و همه زار زار می گریستند خاصه نشابوریان. پس مشتی رند را سیم دادند که سنگ زنند، و مرد خود مرده بود که جلادش رسن به گلو افکنده بود و خبه کرده. این است حسنک و روزگارش.
داستانک
* ... پس بباید دانست که چشم و گوش دیده بانان و جاسوسان دل اند که رسانند به دل آن که ببینند و بشنوند و وی را آن به کار آید که ایشان بدو رسانند و دل آن چه از ایشان یافت بر خرد که حاکم عدل است عرضه کند تا حق از باطل جدا شود و آ ن چه به کار آید بردارد و آن چه نیاید دراندازد.
داستانک
* بند جیحون از هر جانبی گشاده کردند و مردم آمدن گرفتند به طمع غارت خراسان و پیرزنی را دیدند یک دست و یک چشم و یک پای، تبری در دست! پرسیدند از وی که «چرا آمدی»؟ گفت: «شنودم که گنج های زمین خراسان بیرون می کنند، من نیز بیامدم تا لختی ببرم»! و امیر مسعود از این اخبار بخندیدی، اما کسانی که غورکار می دانستند برایشان این سخن صعب بود.
داستانک
* بوسهل بر جاه و نعمت و مردمش در جنب امیر حسنک یک قطره آب بود از رودی- فضل جای دیگر نشیند- اما چون تعدی ها رفت از وی که پیش از این در تاریخ بیاورده ام- یکی آن بود که عبدوس را گفت: «امیرت را بگوی که من آ ن چه کنم به فرمان خداوند خود می کنم، اگر وقتی تخت ملک به تو رسد حسنک را بر دار باید کرد.