پلنگینه پوش شوتا روستاولی برگفته از وبلاگ سرزمین تاریخ امیر نعمتی لیمائی
پلنگینه پوش را بی گمان بر توانمندی فرهنگ ایران می توان گواه برشمرد، زیرا روستاولی برای سرایش این حماسه از ادب گرانمایه ایران بهویژه نامه ورجاوند فردوسی، شاهنامه، و کلام بی مانند نظامی گنجوی بهره افزون برگرفته است. او خود در دیباچه اثر، فروتنانه بدین مهم اشاره داشته است:
«من این داستانواره بس زیبنده را از گنجگاه ایران دریافتم، مرواریدی پربهای و غلتان که دست به دست درگردیده و اینک در چکامه گرجی به رشته سرواد خوش بنشسته است».
وجود واژگان فراوان پارسی در پلنگینه پوش و حضور شخصیت هایی درآن که نامشان برگرفته از نام های ایرانی است خود برهانی دیگر بر آن مهم است که آگاهی روستاولی از فرهنگ و ادب زیبنده ایران بیش بوده و از این روی از آن تاثیر پذیرفته است. به عنوان پایانی بر این کوتهجستار خوش است به برخی از این واژهها اشاره گردد.
گولان شارو(نام گستره پادشاهی مورد اشاره در حماسه)= گلان شهر.
آفتاندیل(نام یکی از پهلوانان پلنگینه پوش)= افتان دل، افتاده دل.
چاشناگیر(نام یکی از دلدادگان حماسه) = چاشنی گیر، خوالیگر.
استبرق= استبرک، نوعی بافه پربها و ارزنده.
مزیدور= مزدور.
دبدبی= دبدبه.
نستان داریجان(نام یکی از شخصیت های پلنگینه پوش)= نیست اندر جهان. نظامی گنجوی در شرفنامه خود برای خواندن یکی از دلبران بدین نام اشاره داشته است:
تو گفتی که خود نیست او را دهان / همان نام او نیست اندر جهان
و همچنین:
چو من نیست در جهان کس بکام / از نیست اندر جهانم به نام
پریدون= فریدون
امیربار= پرده دار
پارسادان، فارسادان(نام یکی ار شخصیت های پلنگینه پوش)= حضور عناصر زبان پارسی در این واژه چنان چشمنواز است که نیازی به توضیح ندارد.
دلاردخت(یکی دیگر از شخصیتهای حماسه روستاولی)= این واژه نیز چونان واژه پیشگفته نیازی به تبیین و تفسیر ندارد.
ویزیر= وزیر
فاتیما= فاطمه
نوردین= نورالدین
فرمانی= فرمان
و ... .
نویسنده:
امیر نعمتی لیمائی ( سورنا گیلانی )وبلاگ سرزمین تاریخ
امیر نعمتی لیمائی ، دانشجوی دکترای تاریخ ایران بعد از اسلام . مدرس دانشگاه و روزنامه نگار. نویسنده و مؤلف
http://sarzaminejavidan.persianblog.ir/